‌ پله پله تا ملکوت/ شرح دعای سحر(۱۶)؛

آخرت سرای حیات و زندگی است‌

آخرت سرای حیات و زندگی است‌

دعاهایی که از ‌شریعت و حاملان علم و حکمت به ما رسیده از بزرگ‌ترین نعمت‌های خداوند بر بندگان است. به مناسبت ماه مبارک رمضان به شرح دعای سحر امام خمینی (ره) می پردازیم.

به گزارش خبرنگار مهر، عارف عابد و زاهد سالک، سید بن طاووس در کتاب «اقبال الاعمال» از شیخ طوسی و ابن ابی قره از ایوب بن یقطین روایت می‌کند که ‌ ‌پیرامون دعای ‌سحر از امام رضا علیه السلام پرسش کرد؛ و حضرت رضا (ع) در ‌ ‌پاسخ وی فرمودند: «این دعای ابوجعفر محمد بن علی الباقر علیهما السلام در ‌ سحرهای ماه مبارک رمضان بوده است.» و حضرت رضا (ع) ویژگی‌های زیر را در ‌ ‌مورد دعای سحر از پدرشان از امام باقر (ع) نقل می‌فرمایند: ‌بزرگی درخواستهای این دعا در درگاه حق تعالی، سرعت اجابت برای دعاکننده، وجود اسم اعظم در این دعا، دعای سحر از مکنون علم حق تعالی است، سفارش به حفظ این دعا از دسترسی نااهلان. ‌

‌حضرت باقر (ع) در آخر کلام خویش این دعا را، دعای «مباهله» می‌خوانند. و دعای مباهله، از دعاهایی است که در اعمال روز بیست و چهارم ذی الحجة (روز ‌مباهله) خوانده می‌شود و مشابه دعای سحر با اضافاتی است که از ائمه معصومین (ع) نقل شده است. و در کتابهای دعا مثل «مصباح المتهجّد» شیخ ‌ ‌طوسی (ره) و «البلد الامین» و «مصباح» کفعمی و «اقبال الاعمال» نقل شده است. ‌حضرت امام خمینی در سن ۲۷ سالگی دعای سحر را شرح کرده اند.

در ادامه قسمت شانزدهم شرح دعای سحر حضرت امام خمینی به نقل از ترجمه فارسی این کتاب تقدیم نگاه مخاطبان می‌شود:

مبادا شیطان نور عقلت را برباید و امر را بر تو مشتبه سازد و در خواری و بدبختی قرارت دهد! زیرا شیطان با درآمیختن حق با باطل و درستی با نادرستی در دل‌های مردم وسوسه ‌ ‌ایجاد می‌کند. چه بسا، تو را هم با استدلالی که ظاهری درست و باطنی نادرست دارد از ‌ ‌راه مستقیم خارج سازد و بگوید: علوم ظاهری و تمسک به ظاهر کتاب آسمانی ارزشی ‌ ‌ندارد و بیرون رفتن از دایره حق و حقیقت است. اصلاً، این عبارات قالبی ‌لف‌ظی‌ ‌و عبادات ‌ ‌ظاهری برای عوام وضع شده است که مانند چهارپایان‌اند و ظاهربین و سطحی نگر، ولی ‌ برای اهل دل و اصحاب معرفت و دانایان اسرار و عارفان فقط ذکرهای قلبی و خطورات ‌ ‌درونی لازم است که باطن مناسک و روح عبادات و نتیجه آن‌هایند. حتی شاید در این باره ‌ ‌این شعر را برای تو بخواند: ‌

علم رسمی سربه‌سر قیل است و قال نی از او کیفیتی حاصل نه حال

علم نبود غیر علم عاشقی مابقی تلبیس ابلیس شقی

‌و خلاصه، از این دست غلط‌اندازی‌ها و حیله‌گری‌ها.

‌پس، از شر شیطان به خدا پناه ببر و به او بگو: ای ملعون، این سخن حقی است که تو از آن اراده باطل کرده‌ای، زیرا آنچه مورد طعن است ظاهری است که از باطن و صورتی ‌ است که از معنی جدا شده باشد. و مراد از آن نه کتاب است و نه قرآن. اما از ظاهری که با ‌ ‌معنا مرتبط بوده و علنی که به سرّ متصل باشد، طبق فرموده حق تعالی و رسول و اولیائش، ‌ ‌علیهم السلام، باید پیروی کرد. اصلاً، علم به ظواهرِ کتاب و سنت از جلیل‌ترین و رفیع‌ترین ‌ ‌علوم و اساس اعمال ظاهری و واجبات الهی و نوامیس شرعی و ادیان الهی است و] ‌همان‌ [حکمت عملی است که راه مستقیم به سوی اسرار ربوبی و انوار غیبی و تجلیات الهی است ‌ ‌و اگر این اعمال ظاهری نباشد، هرگز سالک به کمال و مجاهد به آمالش نمی‌رسد. ‌ ‌بنابراین، عارف کامل کسی است که مراتب را حفظ کند و حق هر صاحب حقی را ادا کند و ‌ دارای هر ‌دو چشم و هر دو مقام و هر دو نشئه باشد و ظاهر و باطن کتاب را بخواند و در ‌ ‌ظاهر و معنا و تفسیر و تأویلش تدّبر کند، زیرا ظاهر بدون باطن و صورت بدون معنا مانند ‌ ‌جسد بدون روح و دنیای بدون آخرت است. باطن فقط از طریق ظاهر قابل حصول است، ‌ برای همین است که «‌الدنیا مزرعة الاخرة؛ دنیا کشتزار آخرت است». پس، کسی که فقط ‌به ظاهر چنگ بزند و در آن توقف کند کوتاهی کرده و معطل مانده است. آیات و روایات ‌ ‌بسیاری داریم که ضمن ردّ توقف بر ظاهر، بر نیک بودن تدبر در آیات خدا و تفکر در ‌ ‌کتاب‌ها و کلمات الهی دلالت دارند و به کسی که از تفکر و تدبر رویگردان است و در ‌ ‌ظاهر آیات و روایات متوقف شده اعتراض داشته از او شکوه می‌کنند. ‌

‌حال، معلوم می‌شود کسی که تلاش می‌کند فقط از طریق باطن (بدون در نظر گرفتن ظاهر) سیر کند از راه مستقیم گمراه شده و چه بسا دیگران را نیز گمراه کند. برعکس، کسی ‌ که برای رسیدن به حقایق به ظاهر متوسل می‌شود و نگاهش در این آینه برای دیدن جمال ‌ ‌محبوب است به صراط مستقیم هدایت می‌شود و کتاب] ‌قرآن‌ [را آن طور که سزاوار است ‌ ‌تلاوت می‌کند و جزو کسانی نیست که از ذکر پروردگارشان روی گردانیده‌اند. ‌والله العالم ‌ ‌بحقیقة کتابه وعنده علم الکتاب. ‌

اللهم انّی اسئلک من کمالک باکمله وکلّ کمالک کامل.

اللهم انّی اسئلک بکمالک کله...

پروردگارا، از تو درخواست می‌کنم به کامل‌ترین کمالت و همه کمال تو کامل است. پروردگارا، از تو به همه کمالت درخواست می‌کنم.

‌کمال شیء چیزی است که تمامیت شیء به آن است و نواقصش بدان رفع می‌شود. پس، صورت کمال هیولاست و فصل کمال جنس. به همین دلیل، نفس نخستین کمال جسم ‌ ‌طبیعی آلی‌ شناخته شده است، زیرا نفس به یک اعتبار کمال هیولا و به اعتبار دیگر، کمال ‌ ‌جنس است. به همین مناسبت، ولایت علوی، که خداوند ما را بر آن مستدام بدارد، کمال ‌ ‌دین و اتمام نعمت است‌؛ چنانکه خداوند فرموده است: «‌الیوم اکملت لکم دینکم واتممت علیکم نعمتی؛ امروز دین شما را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم». حضرت امام باقر، ‌علیه السلام، نیز در ضمن روایتی طولانی در کافی‌ فرموده‌اند: ‌

«‌ثم نزلت الولایة وانّما اتاه ذلک فی یوم الجمعة بعرفة. فانزل الله تعالی: الیوم اکملت لکم دینکم واتممت علیکم نعمتی. وکان کمال الدین بولایة علی بن ابی‌طالب، علیه السلام؛ ‌سپس، ولایت نازل شد و این امر در روز ‌جمعه در صحرای عرفات روی داد و خداوند این آیه را نازل فرمود: امروز ‌ دینتان را کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام ساختم. و کمال دین به ولایت ‌ ‌حضرت علی، علیه السلام، بود».‌

‌پس، همه عبادات بلکه عقاید و ملکات به منزله هیولاست و ولایت صورت آن. یا آن‌ها به منزله ظاهر و ولایت در حکم باطن است. به همین دلیل، هر که بمیرد و امام ‌ ‌نداشته باشد به مرگ جاهلیت و مرگ کفر و نفاق و ضلالت مرده است؛ چنانچه در روایتی ‌از ‌کافی‌ آمده است‌؛ چرا که ماده و هیولا جز با داشتن صورت و فعلیت وجود نمی‌یابند و ‌ ‌اصولاً در نشئه آخرت وجودی ندارند، چون آخرت سرای حیات و زندگی است‌ و جای ‌ ‌برداشت است و دنیا کشتزار آخرت است. ‌

‌اکنون، خوب است بدانی که اسماء و صفات الهی همگی کامل بلکه خود کمال‌اند، زیرا در آن مقام نقصی وجود ندارد تا بر طرف شود. از طرفی، هر کمالی ظهور کمال اسماء الهی ‌ ‌و از تجلّیات آن‌هاست. کامل‌ترین اسم‌ها نیز اسمی است که دارای جمیع کمالات باشد و ‌ ‌مظهر آن انسان کامل است که در بردارنده جمیع اسماء و صفات الهی و مظهر جمیع تجلّیّات ‌ ‌حق است.

پس، در میان اسماء الهی اسم الله و در میان مظاهر اسماء انسان کامل و در میان شریعت‌ها شریعت این انسان کامل از همه کامل‌تر است. کمال شریعت او نیز به ولایت است ‌ ‌و نسبت شریعت او به سایر شریعت‌ها همانند نسبت خود او به صاحبان شریعت‌ها، و مانندنسبت اسم جامع به سایر اسماء است. پس، شریعت انسان کامل تحت حکومت اسم الله ‌ ‌ که حکومتش ابدی و ازلی است قرار دارد و سایر شرایع نیز مظاهر و نمودهای شریعت ‌ ‌او هستند و شریعت او کمال شرایع دیگر است. به همین دلیل است که او، صلی الله علیه ‌ ‌وآله، پیامبر بود در حالی که آدم هنوز در میان آب و گل بود و [حق این است که] اصلاً ‌ ‌آب و گِلی وجود نداشت. و او همراه آدم و نوح و دیگر انبیاء الهی، علیهم السلام، بود. ‌

کد خبر 5724775

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha