خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: بعد از قرآن کریم، حدیث دومین منبع و سند دین شناسی و تعیین کننده راه سعادت انسانها است. تکیه بر این منبع حیات بخش در برخی حوزههای دین پژوهی همچون فقه و بخشهایی از اخلاق بیشتر و گستردهتر است؛ زیرا اصول این دانشها در قرآن به اجمال و اشاره آمده و تفصیل آن را باید در حدیث یافت.
حضرت آیت الله خامنه ای همواره در ابتدای درس خارج فقه خود که تا پیش از کرونا، چندین سال منظم برگزار گردید به قرائت و تبیین و شرح یک حدیث میپرداختند.احادیثی که با مضامین اخلاقی و اجتماعی و قابل استفاده برای عموم جامعه است و شرح حضرت آیتالله خامنهای بر احادیث نیز حاوی نکات نو و کاربردی در سبک زندگی اسلامی است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در ابتدای جلسه درس خارج فقه ۷ مهر ماه ۱۳۹۲ با استناد به روایتی از امام صادق (ع) میپردازند که در ادامه فیلم و متن این جلسه تقدیم مخاطبان میشود:
ثُمّ قَالَ، بَینا موسَی بنُ عِمرانَ یَعِظُ اَصحابَهُ اِذ قامَ رَجُلٌ فَشَقَّ قَمیصَه
در وسط موعظهی جناب موسی بن عمران، این مرد بقدری تحت تأثیر قرار گرفت و هیجانی شد که پا شد و پیراهن خودش را پاره کرد؛ یقهی خودش را پاره کرد.
فَاوحَی اللهُ تَعالی اِلَیهِ یا موسَی بنِ عِمران قُل لَهُ لا تَشُقَّ قَمیصَک
خدای متعال به حضرت موسی وحی فرستاد و فرمود به این آقا بگو پیراهنت را نمیخواهد پاره کنی، هیجانی بشوی و در یک لحظه دست به این کار بزنی؛ این کارِ سطحی و ظاهری است.
وَ لکِن اِشرَح لی عَن قَلبِک
و لکن مانع را بردار از اینکه من در قلب تو قرار بگیرم. «اِشرَح لی» یعنی «اِفتَح لی»، یا «اِرفَعِ المانِع» از حضور من در قلب خودت مانع را بردار؛ این مهم است. نه اینکه اگر کسی در هنگام شنیدن موعظه یک حال هیجانی به او دست بدهد -فریاد بکشد یا پیراهنش را مثل این مرد پاره کند یا بر سر خودش بزند- عیبی دارد؛ نه، میخواهد بفرماید اصل قضیّه این نیست؛ اصل قضیّه این است که در دل تو اثر گذاشته بشود، خدای متعال در دل تو حضور پیدا بکند. حالا گاهی ممکن است که این حضور قلبِ انسان در پیش خدای متعال و جا گرفتن عظمت الهی در دل انسان، موجب این بشود که یک تظاهری هم در بیرون بهطور بیخود -ناخودآگاه و بدون عمد- از او سر بزند یا نزند؛ این ممکن است، امّا چیز مهمّی نیست؛ عمده آن است که در دل اثر بگذارد؛ والاّ این هیجانات ظاهری مثل یک شعلهای است که خس و خاشاکی را مشتعل کند؛ شعله است، یک لحظه بلند میشود، بلافاصله هم خاموش میشود؛ امّا وقتی که معرفت الهی در دل انسان رسوخ کرد، آنوقت آن تأثیراتی که حضور الهی و معرفت الهی و محبّت الهی در دل داشته، به این آسانی از دل زائل نمیشود. این دعاهای ائمّه (علیهمالسّلام) را که ملاحظه کنید، همه تقریباً -یا غالباً- آنجایی که در ذکر الهی و بیان صفات و اسماً الهی است، ناظر به این است که خدا را در دل ما حاضر کند. در دعای شریف جوشن کبیر میبینید از اوّل تا آخر، اسماً ذات مقدّس الهی و صفات آن بزرگوار است؛ این برای آن است که ما توجّه پیدا کنیم، خدا را بشناسیم، معرفت خودمان را افزایش بدهیم.
نظر شما