۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۲۱:۰۰

حدیث زندگی/۲۵؛

عزیزترین و مبغوض‌ترین مردم چه کسانی هستند؟

عزیزترین و مبغوض‌ترین مردم چه کسانی هستند؟

سوال شد که ارجمندترین مردم نزد خدا چه کسی است‌؟ امام (علیه السّلام) فرمود: هر کس که بیشتر خدا را یاد کند و بیشتر فرمانش برد.

خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: بعد از قرآن کریم، حدیث دومین منبع و سند دین شناسی و تعیین کننده راه سعادت انسان‌ها است. تکیه بر این منبع حیات بخش در برخی حوزه‌های دین پژوهی همچون فقه و بخش‌هایی از اخلاق بیشتر و گسترده‌تر است؛ زیرا اصول این دانش‌ها در قرآن به اجمال و اشاره آمده و تفصیل آن را باید در حدیث یافت.

حضرت آیت الله خامنه ای همواره در ابتدای درس خارج فقه خود که تا پیش از کرونا، چندین سال منظم برگزار گردید به قرائت و تبیین و شرح یک حدیث می‌پرداختند.احادیثی که با مضامین اخلاقی و اجتماعی و قابل استفاده برای عموم جامعه است و شرح حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بر احادیث نیز حاوی نکات نو و کاربردی در سبک زندگی اسلامی است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در ابتدای جلسه درس خارج فقه ۲۳ آبان ۱۳۷۹ با استناد به روایتی از امام حسین (ع) به تبیین عزیزترین و مبغوض‌ترین مردم می‌پردازند که در ادامه فیلم و متن این جلسه تقدیم مخاطبان می‌شود:

وَ قیلَ لِاَبی عَبدِ اللهِ (عَلَیهِ السَّلامُ): مَن اَکرَمُ الخَلقِ عَلَی الله؟ فَقالَ (عَلَیهِ السَّلامُ) اَکثَرُهُم ذِکراً لله

بنا بر این روایت، نفْس یاد خدا یک ارزش است، با قطع نظر از اطاعت که آن هم یک ارزش دیگری است؛ وجه آن هم معلوم است، چون خود ذکر و یاد، مقدّمه همه‌ی خیرات است؛ «اِنَّما تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکر »(۲) که اصلاً [اگر] یاد و توجّه و ذکر نباشد، اِنذار انبیا هم امکان‌پذیر نخواهد بود؛ یعنی توجّه و یاد. نقطه‌ی مقابل ذکر، غفلت است که اگر غفلت شد، باب همه‌ی خیرات بر روی انسان بسته خواهد شد. لذاست که خود ذکر در اینجا یک ارزشی محسوب شده.

قُلتُ فَمَن اَبغَضُ الخَلقِ اِلَی الله؟ قالَ (عَلَیهِ السَّلامُ) مَن یَتَّهِمُ الله

آن [فِقره‌ی قبلی] «اَکرَمُ الخَلقِ عَلَی الله» بود، [یعنی] عزیزترین مردم؛ در این [فِقره] سوال می‌کند که مبغوض‌ترین مردم کیست؟ [حضرت می‌فرمایند:] آن کسی که خدا را متّهم کند.

قُلتُ اَحَدٌ یَتَّهِمُ الله؟ قالَ (عَلَیهِ السَّلامُ) نَعَم، مَنِ استَخارَ اللهَ فَجاءَتهُ الخیَرَةُ بِما یَکرَهُ فَیَسخَطُ فَذلِکَ یَتَّهِمُ الله

راوی می‌گوید: عرض کردم مگر کسی خدا را متّهم می‌کند؟ فرمود: [بله]، کسی که در یک مسئله‌ای از خدای متعال طلب خیر می‌کند -در اینجا معلوم نیست که مراد از استخاره، این استخاره‌ای که ما با تسبیح و قرآن می‌کنیم باشد؛ استخاره یعنی طلب خیر کردن؛ همچنانی که در صحیفه‌ی شریفه‌ی سجّادیّه هم عنوان دعایی است، فی الاستخارة مِن الله ،(۳) در [مورد] استخاره و طلب خیر کردن- تضرّع می‌کند، دعا می‌کند که آنچه خیر من است در این امر اتّفاق بیفتد، بعد، اختیار پروردگار، آن چیزی است که او آن را کراهت دارد، آن را نمی‌پسندد، آنچه در پاسخ دعای او واقع می‌شود، آن چیزی نیست که او پیش‌داوری کرده، و قبلاً آن را در دل خود خواسته و آن را ترجیح داده است، [پس] خشمگین می‌شود؛ این، [آن] کسی است که خدای متعال را متّهم می‌کند. خدای متعال عالِم است به همه‌ی جهات و همه‌ی مصالح و مفاسد، و دعای این شخص هم مستجاب شده است لکن چون او عالم نیست، چون نمی‌داند و خیر خود را تشخیص نمی‌دهد، خدای متعال را متّهم می‌کند که خیر مرا به من نداد. این یکی.

قُلتُ وَ مَن؟ قالَ یَشکُو الله

این راوی سوال می‌کند که دیگر چه کسی متّهم می‌کند خدای متعال را؟ [فرمود:] آن کسی هم که از خدا شکایت می‌کند، [در واقع] خدا را متّهم می‌کند.

قُلتُ وَ اَحَدٌ یَشکُوه؟ قالَ (عَلَیهِ السَّلامُ) نَعَم مَن اِذَا ابتُلِیَ شَکا بِاَکثَرَ مِمّا اَصابَه

راوی میپرسد: آیا کسی هست که از خدای متعال شِکوه کند؟ شکایت کند از خدای متعال؟ بله، هستند؛ لازم نیست حتماً بنشیند پای کسی درد دل کند که العیاذ بالله خدا به ما این کار را کرد، این بدی را کرد؛ لازم نیست این جوری باشد، این هم نوعی شکایت از خدا است که وقتی که مبتلای به یک گرفتاری شد، شکایت می‌کند از آن ابتلاء خود بیش از آنچه شایسته‌ی شکایت کردن است. فرض کنید یک بیماری‌ای دارد، می‌پرسند: آقا حال شما چطور است؟ بنا می‌کند که «بله، چقدر چنینیم، چنانیم»، شِکوه می‌کند از حال خود، در حالی که واقع قضیّه این جور نیست و این همه شکایت ندارد؛ امّا او بیش از اندازه از درد خود، از حال خود، از روز خود، از فقر خود شکایت می‌کند. آن کسی که وقتی مبتلا می‌شود، به بیش از آنچه به او بدی رسیده است شِکوه می‌کند [نزد خدا مبغوض است].

قُلتُ وَ مَن؟ قالَ (عَلَیهِ السَّلامُ) اِذا اُعطیَ لَم یَشکُر وَ اِذَا ابتُلیَ لَم یَصبِر

سوال می‌شود: دیگر چه کسی؟ این هم یک کس [دیگری] که وقتی نعمت خدا به او می‌رسد شکر نمی‌کند، امّا وقتی بلای الهی به او می‌رسد صبر نمی‌کند و شکایت می‌کند، شِکوه می‌کند.

قُلتُ فَمَن اَکرَمُ الخَلقِ عَلَی الله؟ قالَ (عَلَیهِ السَّلامُ) مَن اِذا اُعطیَ شَکَرَ وَ اِذَا ابتُلیَ صَبَر

اینها تأدیب الهی و تربیت خدا است که ما نفوس خودمان را تقویت کنیم.

۱) تحف‌العقول، ص ۳۶۴؛ «از امام صادق (علیه السّلام) سوال شد که ارجمندترین مردم نزد خدا چه کسی است‌؟ امام (علیه السّلام) فرمود: هر کس که بیشتر خدا را یاد کند و بیشتر فرمانش بَرَد. [راوی گوید] عرض کردم: مبغوض‌ترین مردم نزد خدا چه کسی باشد؟ امام (علیه السّلام) فرمود: آن کس که خدا را متّهم نماید. عرض کردم: آیا کسی باشد که خدا را متّهم کند؟ امام (علیه السّلام) فرمود: آری! آن کس که خواهان خیر از خداوند شده و خیری که به او رسیده ناپسندش آمده و خشمگین گردیده و خدا را متّهم نموده است. عرض کردم: دیگر چه کسی [نزد خدا مبغوض] باشد؟ امام (علیه السّلام) فرمود: کسی که از خداوند شِکوه کند. عرض کردم: آیا کسی باشد که از خداوند شِکوه نماید؟ امام (علیه السّلام) فرمود: آری! آن کس که چون به مصیبتی دچار گردد، به بیشتر از آنچه به آن دچار شده شِکوه نماید. عرض کردم: و دیگر چه کسی [نزد خدا مبغوض] باشد؟ امام (علیه السّلام) فرمود: آن کس که چون به او بخششی رسد سپاس نگزارد و آنگاه که به بلایی دچار گردد شکیبایی نکند. عرض کردم: پس چه کسی ارجمندترین مردم نزد خدا است‌؟ امام (علیه السّلام) فرمود: آن کس که چون بخششی به او رسد سپاس گزارد و چون به بلایی دچار شود شکیبایی ورزد.».

۲) سوره‌ی یس، بخشی از آیه‌ی ۱۱؛ «بیم دادن تو، تنها کسی را [سودمند] است که کتاب حق را پیروی کند…»

۳) اشاره به دعای سی‌وسوّم صحیفه‌ی سجّادیه

کد خبر 5735783

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha