به گزارش خبرگزاری مهر، علیرضا مختارپور با انتشار مطلبی، با اشاره به برگزاری مراسم رونمایی کتابِ «فریادهای خاموش روزنگاشت تنهایی» که سال گذشته در کتابخانه ملّی برگزار شد، با بیان ویژگیهای شخصیتی مرحوم عماد افروغ، درگذشت وی را تسلیت گفت.
متن مختارپور به شرح زیر است؛
از سالهای دور با مرحوم عماد افروغ جامعه شناس و اندیشمند ایرانی به واسطه حضور در شورای فرهنگ عمومی آشنایی داشتم. اما در پاییز سال ۱۴۰۰، توفیق همنشینی و مصاحبت بیشتری با او یافتم و رفته رفته همفکری و گفتگوهای بسیاری میان ما شکل گرفت. در آئین رونمایی و معرفی کتاب «فریادهای خاموش روزنگاشت تنهایی» افروغ که روز دوشنبه ۲۳ خرداد سال ۱۴۰۱، با حضور وی و خانواده اش برگزار شد؛ درباره ویژگیهای این اثر و نویسنده آن سخن گفتم که خلاصه آن از این قرار است؛ این مجموعه حدود ۲ هزار و ۵۵۵ صفحهای در هفت مجلد نوشته شده است که با مروری بر این مجموعه، چند نکته مهم به دست میآید.
نکته اول اینکه هدف نویسنده علاوه بر ثبت اندیشهها و تجربیات، تلاشی برای اندیشیدن به قصد اصلاح است. به عبارت دیگر هدف غایی، نوشتن خاطرات برای خود شخص و به یادگار ماندن نیست، بلکه هدف این است که در مسائل فکری، عملی و نیز ابعاد مختلف اجتماعی جامعه تفکر شود و مشکلات شناسایی و تبیین شود تا با توجه به منابع اندیشه دینی و تجربه بشری، راه حلی برای اصلاح امور فردی و اجتماعی در جامعه گشوده شود.
نکته دوم، باور عمیق نویسنده به حضور خداوند متعال است که موضوع بسیار مهمی است. با خواندن این کتاب به خوبی متوجه میشویم که در تمامی لحظات فردی، اجتماعی، سخنرانیها و جلسات مختلف و زندگی نویسنده، خدا حضور دارد و این حضور نمایشی، تصنعی و یا به عنوان ابزاری صرفاً برای رنگ آمیزی کتاب نیست. بنابراین در جای جای کتاب، نسبت نویسنده و روابط او با خدا احساس میشود و بر اساس این اعتقاد و روابط انسان و خداست که مینویسد، انتقاد میکند، فریاد میکشد، گله میکند و نظر میدهد. به همین دلیل حضور خداوند عامل مؤثر است.
سومین نکته مربوط به بیان جزئیات فعالیت روزانه یک اندیشمند، متعهد، مسئول و دغدغه مند است. ممکن است ظاهربینان بگویند که بیان این مسائل و مکالمه با بقال، نانوا، تعمیرکار و راننده چه ضرورت و اهمیتی دارد. اما زمانی که این کتاب خوانده میشود، یک تصویر و بُعد واقعی از زندگی نمایان میشود و همین باعث میشود که اندیشمند، خود را برتر از مردم و جدای از مردم، نبیند، خود را تافته جدا بافته از مردم نداند و دائماً افکار و رفتار خود را در این مواجهها ارزیابی کند.
نکته بعدی این است که وقتی جزئیات زندگی، بیان میشود، شما میتوانید متوجه شوید که آیا شکاف و دره عمیقی بین فکر، نظر و عمل متفکر و نویسنده وجود دارد؟ یعنی آیا او همانطور که زیست میکند، میاندیشد؟ اگر معتقد به اخلاق است باید این اخلاق را در زندگی و رفتار او با خانواده، دوستان و سایر افراد جامعه دید. در این زمینه شکافی دیده نمیشود، به گونهای که عمل منطبق با اندیشه است. عماد افروغ روشنفکرٍ مسئول متعهد حاضر در صحنه جامعه است. یکی از ویژگیهای برجسته این کتاب، این است که مطالعات نویسنده به خوبی دیده میشود و اثر مطالعه در تار و پود مجموعه میتوان دید. یکی از آموزشهای این کتاب به طور غیر مستقیم، ارائه سبک مطالعه است. طرح این موضوع که چگونه کتاب بخوانیم و چگونه از محتوای کتاب در رفتار، افکار، ارزیابی، بیان و غیره خود استفاده کنیم، به ویژه برای جوانان بسیار اهمیت دارد. اهمیت این مبحث که برای تهیه یک مجموعه باید تعداد قابل توجهی کتاب خوانده شود، از اهمیت و ارزش بالایی برخوردار است.
یکی دیگر از ویژگیهای این کتاب این است که نویسنده در برخی از صفحات کتاب، با خداوند نجوا میکند و این نجوا چند بُعد دارد که یک بُعد آن حضور خداوند در تمام لحظات و رویدادها است. تکلیف این روشنفکرٍ متفکر، با عقل و دل روشن است. درست است که امور دینی، اجتماعی، سیاسی باید از مسیر عقلانی عبور کند، اما شاهراه اصلی، دل است. و نکته آخر اینکه نویسنده بر مردم نیست، با مردم و در میان مردم است. آگاه، خودآگاه و خداآگاه، دل آگاه و مرگ آگاه است، هوشیار و بصیر است، می بیند، میشوند، میخواند، تحلیل میکند و نظر میدهد. افکار، گفتار، کردار افراد و ملت و دولتها را دنبال میکند. او بی نظیر نیست، بلکه فعال است. به بهانه تخصص و درک شرایط مردم، خود را کنار نمیکشد، به بهانه محبوب همه بودند از ابزار صریح اعتقادات قلبی، فکری و عملی به شریعت و مناسک دینی و شعائر مذهبی مبرّا نشان نمیدهد. نگاه نویسنده فقط به بیرون و انتقاد به دیگران نیست. خود را می بیند و ارزیابی میکند و به عیوب خود واقف است. او اهل تقوا است و تقوا را حفظ رابطه معنا کرده که حافظ شیرازی فرمود:
اگر هواست که معشوق نگسلد پیوند
نگاه دار سر رشته تا نگه دارد
نظر شما