خبرگزاری مهر، گروه استانها - محمد حسین عابدی: کارگران در زمره اقشاری هستند که در تلاطمهای اقتصادی، گرانی و رکود تورمی به خصوص در دو سال پایان دولت دوازدهم و دوران دولت سیزدهم بسیار متضرر شدند. قشری که آن را اساس تحولات اقتصادی و چرخیدن چرخهای اقتصاد کشور میدانند اما در زمان تصمیمگیری ها، همواره آخرین توجهات به آنان معطوف شده است.
برخی اعتقاد دارند که کارگران هم نتوانستهاند به درستی مطالبات خود را داشته باشند در نتیجه مجموعهای از نجابت بیش از اندازه کارگران و همچنین تلاطمهای اقتصادی و سیاستهای ناکارآمد اقتصادی کار را به جایی رسانده که عمده کارگران ما در استان سمنان با مشکلات شدید معیشتی روبرو هستند.
ریشه مشکلات کارگری را میتوان در دو زمینه دید، نخست از دیدگاه تصمیمات دولتی و ساختار اقتصادی یعنی به نوعی عامل بیرونی و دوم ساختار جامعه کارگری و صنفی یا به عبارت دیگر عامل درونی؛ که در این گزارش قصد داریم به هر دوی این عوامل بپردازیم اما قبل از آن باید اشارهای به سخنان امام جمعه میامی در دیدار با رئیس تعاون کار و رفاه اجتماعی این شهرستان داشت چرا که بخشی از آن به گزارش ارتباط پیدا خواهد کرد.
باید فکری کرد
سخنانی که به واقع نشان میدهد نپرداختن به ساماندهی امور کارگری چه از لحاظ اقتصادی و چه فرهنگی و اجتماعی، چه ضررهایی را به جامعه ما وارد کرده است. همانطور که حجت الاسلام عزیزی بیان کرد: اگر کشوری تمایل دارد که پیشرفت کند، میبایست به قشر کارگران اهمیت دهد و یکی از دلایل وضعیت کنونی کشور ما این است که مسئولانی که در رأس ایستادهاند، درد دل کارگر را نمیفهمند.
امام جمعه میامی با بیان اینکه یکی از مشکلات کشور ما این است که به کارگر بها داده نمیشود تا جایی که همچنان سیستم آموزشی، یک نوع تهدید برای نابود کردن سرنوشت دانش آموزان است که از سوی معلمان بیان میشود، بیان کرد: این نگاه حاکم بر کشورمان سبب تنزل شخصیت کارگران میشود در نتیجه از کودکی در ذهن بچههای ما این امر نهادینه میشود که کارگری با بدبختی مساوی است.
عزیزی با بیان اینکه این تفکر دو ضربه اساسی به کشورمان زده است که یکی تنزل جایگاه کارگری و دوم بدبختی کودکانی است که میخواهند آینده کشور را بسازند چرا که دیدگاه شأن نسبت به کارگر تغییر میکند، گفت: وقتی ستون فقرات در بدن میشکند انسان حتی هیچ علائمی از خود بروز نمیدهد، امروز اقتصاد کشورمان هم همین گونه، فلج است زیرا ستون فقرات که جامعه کارگری محسوب میشوند، از هم متلاشی شده است.
روایت گوشهای ناشنوا
حال به گزارش باز میگردیم همانطور که گفتیم قصد داریم از دو منظر داخلی و خارجی به مشکلات کارگران بپردازیم. یک فعال کارگری و عضو تشکل کارگری در استان سمنان در گفتگو با خبرنگار مهر، ضمن بیان اینکه کارگران استان نسبت به امور صنفی ناامید هستند، گفت: شما اگر برای مثال سردرد داشته باشید هر بار و هر بار به پزشک مراجعه کنید و مشکلتان حل نشود بعد از شش ماه با آن کنار میآیید و این دقیقاً همان وضعیتی است که برای کارگران رخ داده است.
محمد عرب عامری ضمن اشاره به تاریخچه اقدامات صنفی کارگران در استان سمنان بیان کرد: کارگران سالهای دهه ۶۰ و ۷۰ «حرف زن» نداشتند تا اینکه تصمیم گرفتند که مطالبات خودشان را در دهه ۷۰ صنفی دنبال کنند، با روی کار آمدن دولت نهم و دهم مطالبات کارگری متأسفانه از ریل خارج و سمت و سوی سیاسی گرفت و دیگر حرف تشکلها برای مسئولان خریدار نداشت لذا کسی دیگر به تشکلها گوش فرا نداد نتیجه آن این شد که کارگران از تشکلها هم دلسرد شدند و امروز شاهد هستیم که یا به شرایط سازگار هستند یا نهایتاً بسیار فشار کاری بر رویشان باشد جایی تجمع میکنند، در واقع هیچ راه مطالبه گری دیگری را متأسفانه نمیشناسند.
وی با بیان اینکه این در حالی است که هم دولت باید در استان سمنان رویه خود را عوض کرده و بگذارد تا تشکلهای صنفی و کارگری مسائل صنفی، معیشتی و … کارگران را بیان کنند و گوش شنوایی برایشان باشند و هم کارگران باید بدانند که اتفاقاً راه مطالبه گری همین سندیکاها و تشکلها هستند، افزود: متأسفانه ما نتوانستهایم مشکلات کارگران را انتقال دهیم.
اتحادیهها و دویدن روی تردمیل
اتحادیههای کارگری علیرغم اینکه پیگیریهای خوبی برای مشکلات کارگران صورت دادهاند اما به واقع کار بیشتری از آنها بر نمیآید. مجتبی سیف هاشمی یک فعال کارگری در گفتگو با خبرنگار مهر، بیان کرد: کافی است مجلس یا دولت یک قانونی را برای پزشکان مصوب کند، نظام پزشکی و جامعه درمانی کشور همان لحظه چنان جوی درست میکنند و چنان مطالبه گری یکپارچهای دارند که همان لحظه تک تک نمایندگان مجلس از اقدام شأن پشیمان میشوند اما درباره کارگران چطور؟ این اختلاف برای چیست؟ مگر صنف کارگران با صنف پزشکان تفاوت دارد؟
سیف هاشمی خودش البته به این سوال پاسخ میدهد و میگوید: بله تفاوت دارد چرا که شما در صنف پزشکان با کسانی سر و کار دارید که هر بار مطالبه گری کرده به نتیجه رسیدهاند اما کارگران هر بار که چیزی را مطالبه کردهاند وضعیت حتی بدتر هم شده است.
وی با بیان اینکه ۱۱ هزار تشکل کارگری در کشورمان وجود دارد اما نتوانستهاند مشکلات کارگران را بیان کنند، افزود: دولت در سالهای اخیر اقدامات خوبی صورت داده است، مثلاً در همین استان سمنان ۷۰ واحد تولیدی راکد به چرخه تولید بازگشتند و ۱۸ هزار شغل تثبیت شده است اما مشکل کارگران امروز این است که توان چرخاندن زندگی را با گرانیهای کنونی ندارند لذا ابتدا باید یک بار برای همیشه دولتها به خودشان بگویند که مطالبات کارگری سیاسی نیست بلکه صنفی است در نتیجه باید رسیدگی شود همانطور که مطالبات پرستاران و معلمان و… سیاسی نیست. اینکه شاهد هستیم کارگران بعضاً دست از کار میکشند به واسطه این است که بارها مطالبه گری کرده و به نتیجه نرسیدهاند و لذا به این روش روی آورده آوردهاند.
مشکلات و دغدغههای کارگری
این فعال کارگری با بیان اینکه مثلاً خانه دار شدن کارگران از جمله مهمترین مشکلات آنان است، بیان کرد: دولت دستور داده که به معادن در جوار روستاها زمین بدهند تا خانه سازمانی برای کارگرانش در طرح مسکن ملی بسازند اولاً دست آخر این کارگر باید پول خانه را بدهد در ثانی هزینه ساخت و سیمان و کارگر که شهر و روستا ندارد همه جا یکسان است لذا با توجه به اقساط شناور و افزایش حقوق کارگران، چطور قرار است این قشر سه چهارم حقوق خودش را صرف اقساط خانه کند؟
به مشکلات پرداختیم و بیان کردیم که کارگران مشکلات و دغدغههای معیشتی بسیاری دارند همچنین بیان کردیم که اتحادیهها از درون چندان توان حرف زدن را هم ندارند و کارگران هم عطای مطالبه گری را به لقایش بخشیدهاند چرا که یا حرف شأن شنیده نمیشود یا بلافاصله با تعابیر سیاسی، آنها را تهدید به اخراج میسازند حالا اما به عامل دوم یعنی بیرونی میپردازیم فقط با این تفاوت که تلاش داریم راهکارهای بهبود وضعیت کارگران را نیز بگوییم چرا که مشکلات مانند گرانی مرغ و گوشت و … در همه جا پرداخته شده است.
عمده صحبت کارشناسان این است که سیاستهای اقتصادی در کشورمان دههها است که دارای مشکلات عدیده شده و تا زمانی که آنها را حل نکنیم معیشت و مشکلات کارگران هم رفع نمیشود. برای مثال همین اقتصاد دولتی و دستوری مهمترین و بزرگترین بلای جان کارگران کشور است در نتیجه واگذاری به بخش خصوصی میتواند راهکار درستی باشد اما نه واگذاریهایی که رانت ایجاد کرد و بلای جان کارگران شد که نمونه آن را در البرز شرقی شاهرود هم مشاهده کردیم.
درمانی که نمیدانیم!
یک کارشناس اقتصادی اما با بیان اینکه گاهی انسان درد را میشناسد اما درمان آن را بلد نیست گاهی درد را نمیشناسد اما درمان را بلد است گاهی هم نه درد را میشناسد نه درمان آن را بلد است، گفت: متأسفانه نسبت دولت به مسائل کارگری در سالهای اخیر مورد سوم بوده و سال به سال و فصل به فصل هم این شکاف بیشتر میشود چرا که عملاً سیاستهای اقتصادی جواب نمیدهد و دولت توان حل مسائل کارگری را ندارد.
حسن همتیان با بیان اینکه شرایط دستمزد و کار کارگران به گونهای است که واقعاً زندگی کارگران دشوار شده است، گفت: ما درگیر یک رکود تورمی هستیم یعنی اگر دولت مثلاً حقوق قانون کار را هشت میلیون تومان در نظر میگیرد این میزان آنقدر برای صاحبان مشاغل و کسب و کار مثلاً یک پیراهن فروش شاهرودی، یا کارگاه تولیدی دامغانی سنگین است که نمیتواند آن را پرداخت کند و در عوض برای کارگر هم آنقدر سبک است که نمیتواند با آن زندگی کند.
وی با بیان اینکه به عبارت دیگر حقوق قانون کار برای کارفرما نمیصرفد برای کارگر فایده ندارد چون همیشه فاصله دو الی سه میلیون تومانی با خط فقر دارد، افزود: دولت برای بهبود شرایط کسب و کارها ابتدا باید رکود تورمی را کاهش دهد وگرنه هر میزان هم دستمزد کارگران بیشتر شود، به همان نسبت دشواریهایشان بیشتر خواهد شد. اگر دولت تصمیم بگیرد همین حالا حقوق کارگران ۱۲ میلیون تومان شود، از فردا دو سوم کارگران استان سمنان اخراج میشوند چرا که اصلاً تولید ما توان چنین پرداختهایی را ندارد.
چرخه معیوب کارگری
این کارشناس اقتصادی همچنین درباره بایدها و نبایدها در زمینه رفع مشکلات کارگران، بیان کرد: دولت در صورتی که بتواند خصوصی سازی را به درستی صورت دهد نه آن شکل فاجعه باری که شاهدش بودیم که نیشکر هفت تپه و البرز شرقی شاهرود و هپکو و… را تقریباً فروپاشیده بود، میتوانیم شاهد بهبود وضعیت تولید و در نتیجه بهبود وضعیت کارگری باشیم لذا نخستین اقدام کوچک کردن دولت است.
همتیان با بیان اینکه حقوق کارگران نیز باید شناور باشد اینطور که تمام هزاران کارگر ایران در هر صنفی که باشند دولت تعیین کند که مثلاً هفت میلیون تومان حقوق بگیرند، یک موضوع مضحک است چرا که یک کارگر ارزش افزودهای که تولید میکند، توانی که دارد، استعدادی که بروز میدهد و در نهایت عایدی که برای کارخانه دارد ۱۱ میلیون تومان است کارگر دیگر سه میلیون تومان چطور میشود که هر دوی این افراد هفت میلیون تومان پایه ثابت حقوق داشته باشند؟
وی با بیان اینکه دولت باید یک بار برای همیشه از داستان قیمت گذاری دولتی و تعیین حقوق و… بیرون بیاید و بگذارد که چرخه سالم عرضه و تقاضا، کارگر و کارفرما، ارزش و ارزش افزوده و تولید، کار خودشان را کنند، افزود: ما دقیقاً رویکرد کارمندی را برای کارگری در نظر گرفتهایم شرایطی که امروز شاهدش هستیم که کارمند میداند چه کار کند چه نکند سر ماه حقوق دارد و دقیقاً همین آفت را با دست خودمان وارد سیستم کارگری مان هم کردیم.
نیاز به نیروی کار هم داریم
همانطور که کارشناسان نیز میگویند وقتی کارگر توانمند میشود که کارگاهی که در آن کار میکند توانمند باشد در ماههای روی کار آمدن دولت سیزدهم اما خوشبختانه اقدامات ویژهای در زمینه حمایت از تولید صورت گرفته است آنطور که معاون اقتصادی استاندار سمنان اما در گفتگو با خبرنگار مهر، میگوید: وضعیت صنایع ما در دولت سیزدهم خوشبختانه بسیار تغییر کرده است.
محمد رضا صادقی با بیان اینکه امروز یکی از مشکلات عمومی استان کمبود نیروی کار است و در این زمینه ما نیاز به ۱۰ هزار نیروی کار کارگر داریم از سوی دیگر در استان توانستهایم با پرداخت تسهیلات جلوی تعطیلی واحدهای راکد را بگیریم و بسیاری مشاغل کارگری در استان تثبیت شد، بیان کرد: استان سمنان در سال گذشته در پرداخت تسهیلات رتبه دوم را به خود اختصاص داد و لیکن در سالجاری نیز همراهی بانکها مستمر خواهد بود و تلاش میشود روشهای مختلفی برای پرداخت تسهیلات به کار گرفته شود تا کاهش تورم و رشد تولید را به همراه داشته باشد.
حال باید منتظر ماند و دید که آیا سیاستهای دولت سیزدهم در قبال حمایت از کارگران جواب میدهد یا خیر؟
نظر شما