خبرگزاری مهر، استانها؛ فهیمه قاسمی*: والدین قبل از بچه دار شدن، بهتر است به این آگاهی برسند که چرا میخواهند فرزند خود را به دنیا آورند و مسئولیت آنها در قبال فرزند شأن چیست؟ و به این سوال اساسی فکر کنند؛ زیرا نکته مهم این است که مهمترین و تاثیرگذارترین و پایدارترین عامل مؤثر بر شخصیت فرزندان پدر و مادر هستند.
اگر والدین بتوانند رابطهای مناسب و درست با فرزندان خود برقرار کنند، قطعاً فرزندان سالم و مطلوبی را پرورش خواهند داد.
هدف فرزندپروری کمک به فرزندان است تا بیاموزند که به صورت مستقل و با کمک والدین خود یک فرد سالم، شاد و مسئولیت پذیر باشند و با رضایت و با کیفیت زندگی کنند و در این مسیر، تربیت یعنی پرورش دادن و با آموزش دادن تفاوت دارد.
اغلب والدین فکر میکنند که تربیت کردن یعنی ادب کردن، در حالی که تربیت فرایندی است که به صورت منظم و مستمر انجام میگیرد و هدف آن هدایت آنها به سمت رشد جسمانی و روانی و به طور کلی رشد همه جانبه در راستای کسب و درک معارف بشری و هنجارهای مورد پذیرش جامعه و همچنین کمک به شکوفا شدن استعدادهای آنها است.
در روانشناسی شروع تربیت از دوران جنینی آغاز میگردد و تا زمان مرگ ادامه دارد و همه ما در فرایند تربیت سهیم و مسئول هستیم. ویلیام گلاسر؛ نظریه پرداز تئوری انتخاب میگوید «بزرگترین مشکلاتی که انسانها در عصر حاضر دارند، نارضایتی از روابط است، چون در روابط زور، اجبار و کنترل وجود دارد و در مورد بچهها هم همینطور است، والدین از نظر خودشان که تربیت نام دارد، به زور متوسل میشوند و سعی در کنترل بچهها از طرق مختلف دارند و آزادی عمل را از این طریق از بچهها میگیرند».
ما باید به تفاوتهای فردی کودکان توجه و احترام بگذاریم، همانطور که یک باغبان از همه دانههایی که میکارد انتظار محصول یکسان را ندارد، والدین هم باید بدانند که بچهها از جنبههای گوناگون، متفاوت هستند و در زمان متفاوت شکوفا میشوند.
در آموزش و پرورش هم توجه به تفاوتهای فردی بسیار مهم است و لازم است که معلمان و مدیران هم این تفاوتها را ببینند و نگاه جمعی و یکسان به دانش آموزان نداشته باشند و به تفاوتهای فردی آنها توجه و احترام بگذارند؛ بنابراین طبق نظریه انتخاب، ما والدین باید حواسمان به رفتار خودمان باشد و اگر تمرکز بر رفتار و کردار خود داشته باشیم، قطعاً تربیت در مسیر درست قرار میگیرد و جای نگرانی وجود نخواهد داشت.
* مدرس دانشگاه
نظر شما