خبرگزاری مهر -گروه دین و اندیشه-سامان سفالگر: بر کسی پوشیده نیست که مساله آب و بحران کم آبی در کشورمان، یکی از موضوعات جدی است که سازوکارهای حکمرانی در ایران بایستی هر چه سریعتر و به نحوی فعال، به این موضوع که خود میتواند ابعاد و پیامدهای منفی چندگانه ای را با همراه داشته باشد، بپردازد.در این راستا، در مدت اخیر نیز شاهد اختلافاتی میان ایران و طالبان با محوریت مساله آب بوده ایم و البته که بحران کم آبی صرفاً محدود به ایران نیست و شمار قابل ملاحظهای از کشورهای منطقه و حتی ورای آن (نظیر قاره اروپا که بنا بر ارزیابیهای علمی، یک چهارم آن درگیری خشکسالیِ حاد شده است) نیز درگیر این بحران هستند. با این همه، جدیدترین گزارش "مؤسسه منابع جهان"، اینطور پیش بینی کرده که تا سال ۲۰۴۰، ۴۴ کشور با شرایط "فوق بحرانی" و "بحرانی" در زمینه کم آبی مواجه خواهند بود.
با این همه، همانطور که پیشتر نیز گفته شد، حکمرانی آب در ایران با چالشهایی رو به رو است که شناسایی و رفع آنها خود میتواند به نحو قابل ملاحظهای دامنه بحران مذکور را علیه کشورمان کاهش دهد. از این رو، در گفتگو با انوش نوری اسفندیاری عضو اندیشکده تدبیر آب ایران و کارشناس حوزه آب، به واکاوی و بررسی ابعاد مختلف مساله مذکور پرداخته ایم.مشروح این گفتگو در ادامه تقدیم میشود:
*فارغ از آمارهایی که در مورد بحران آب در ایران ارائه میشود، به عنوان کارشناس این حوزه، چشمانداز واقعیتهای آبیِ کشور را چگونه میبینید؟
به لحاظ اقلیمی ما در منطقهای خشک و نیمه خشک هستیم و در جغرافیای منطقه ما مقدار بارشهایی که اتفاق میافتد، یک دهمِ متوسط بارشهای جهانی است. بخش عمده منابع آبی ما هم منابعی است که از طریق آب باران دریافت میشود و در این میان آب بسیار محدودی هم از خارج از کشور وارد میشود. بنابراین به لحاظ منابع آبی تجدیدپذیر، محدودیتهای جدی و شدیدی داریم.
روش توسعهای که از دههها پیش یعنی از دهه ۱۳۴۰، آغاز کردیم، توجهی به محدودیت منابع آبی ما نداشته و تکنولوژِی که از آن زمان به خدمت گرفته شد هم بدون توجه به اثرات و پیامدهای این شیوه نادرستِ بهره برداری از منابع آب بوده است. در ۵۰ سال گذشته به موجب اقدامات ما، آبدهی قناتها بسیار کم شده و حتی تعداد زیادی از آنها خشک شدند. ما به جای استفاده درست از قناتها، چاههای عمیقی حفر کردیم و همین طور تعداد زیادی سَد ساختیم.
از سال ۱۳۵۷ و آن ده سالی که درگیر جنگ و بازسازی اولیه کشور بودیم هم روند سد سازی در کشورمان اوج گرفت و در مناطق مختلفی مانند رودخانهها سد سازی کردیم تا آب آنها را هم جمعآوری کنیم. از این منظر، بحران آب در ایران کنونی، حادثهای انسان ساز بوده و در نتیجه آن ما با مشکلات بزرگی رو به رو شده ایم. در این چهارچوب، طبیعت نیز واکنش منفی از خود نشان داده و محیط طبیعی ما بسیار خشن شده است. مسألهای که خود ابعاد و دامنه بحران آب در ایران را گسترش می بخشد.
در این سالها، حادثه دیگری هم اتفاق افتاد و آن هم این بود که از دهه ۱۳۷۰ تاکنون، میزان بارشهایی که در سالهای مختلف دریافت کردیم بسیار نوسان داشت و دریک دوره بسیار طولانی، شکل بارشهای ما کاملاً فرق کرد. دریافتهای کمتر باران و تبخیرهای سریعتر آب باران نیز خود چالش زا بوده است. از آن زمان تا به امروز، متوسط بارشهای ما هم روند کاهشی داشته است. این مسئله بحران آب را در کشورمان تشدید کرده است.
جدای از همه اینها، باید توجه داشته باشیم که طی سالهای اخیر، افزایش تقاضا برای آب موجب شده تا امکانات طبیعی کشورمان پاسخگوی نیازهایمان نباشد و امکانات آبی مان به شدت ضعیف شوند.
*با توجه به این شرایط، آیا روند آینده نیز مطلوب نخواهد بود؟ پیش بینی شما از این روند به چه صورت است؟
قطعاً همین طور است. ما تاکنون چندین مرحله بحرانی را پشت سر گذاشتهایم. مرحله اول مربوط به خسارتهایی بود که در زمینه کشاورزی داشتیم و مشکلات ایجاد شده، خیلی عمومیت پیدا نمیکرد و بیشتر در زمینه کاهش محصولات کشاورزی خود را نشان میداد. تقاضای بیشتر و فراتر از امکانات آبیمان موجب شد زمینهای بیشتری را زیر کشت آبی ببریم و در نهایت مجبور آبیاری کمِ آنها شدیم.
بحران فرونشست در ابتدا تنها در زمینهای کشاورزی بود اما اکنون به زمینهای شهری هم سرایت کرده است و این ها همه زنگ خطر بزرگی بود که همه مردم را متوجه عمق شدید بحران آبی کرد
زمانی ما ۵ میلیون هکتار زمین آبی داشتیم، اکنون این عدد نزدیک به ۸ میلیون هکتار شده است. از این ۵ میلیون هکتار تنها ۲ میلیون هکتار زمین از آب کافی برخودار بود و سه میلیون هکتار دیگر با کم آبی جدی مواجه بود. افزایش ۵ میلیون هکتار زمین کشاورزی به ۸ میلیون هکتار باعث شده تا بتوانیم بگوییم که چه بخش مهمی از این میزان زمینهای کشاورزی، آب کافی دریافت نمیکند و این روند موجب خسارت دیدن محصولات میشود. خشکی باغها، از دست دادن امکانات کشت و کار از نتایج این روند بوده و هنوز هم ادامه دارد.
مرحله دوم مرحلهای بود که به دلیل محدودیتهای آبی سعی کردیم آب را به سمت شهرهای کم آب ببریم و از سهمیه آب کشاورزی و سهمیه محیط زیست بکاهیم. در این حالت فشار به آب کشاورزی و منابع محیط زیستی افزایش پیدا کرد و به عنوان مثال، تالابها شروع به خشک شدن کردند و مشکلاتی ایجاد شد که جدا از بخش کشاورزی، جامعه شهری هم در این مسئله کم آبی حساس شد و به نوعی درگیر این مسائل شدند. به این ترتیب، مرحله نقل و انتقالات آبی موجب ایجاد مشکلاتی در منابع آبی شد که مثلاً نمود آن را در زاینده رود شاهد هستیم.
مرحله بعدی که مرحله بسیار دشوارتری بود، از زمانی شروع شد که کانونهای خیزش گرد و غبار در کشور فعال شدند و ما با غبارآلودگی فضای شهری مواجه شدیم و در اصل، شکل آلودگی در شهرهای ما عوض شد. به این ترتیب اگرچه پیشتر آلودگیهای سطح شهرها ناشی از سوختهای فسیلی بود که مشکلات عدیده ای را ایجاد میکرد، از آن زمان به بعد ما با مشکل ریزگردها نیز مواجه شدیم.
این موضوع خود مشکل آب را عمومی کرد و مردم متوجه این شدند که زمینها در حال خشک شدن هستند و منابع آب در کشور کم و کمتر میشود و در نهایت تداوم این روند، باعث وقوع چالشهای جدید در بحث آلودگیها میشود. البته اگرچه بخشی از این ریزگردها محرکهای برونمرزی دارند اما بخش قابل توجهی از آنها هم ناشی از مسائل نامطلوب داخلی هستند.
در مرحله سوم عامل دیگری هم به این روند اضافه شد و آن بحث فرونشستِ زمین بود. این بحران فرونشست هم در ابتدا تنها در زمینهای کشاورزی بود اما اکنون به زمینهای شهری هم سرایت کرده است و این ها همه زنگ خطر بزرگی بود که همه مردم را متوجه عمق شدید بحران آبی کرد. واقعیت این است که این روند حادثهای یک دفعه ای و ناگهانی هم نبود بلکه در طول دهههای متمادی شکل گرفته و اکنون خودش را نشان داده است. به نظر من لازم نیست خیلی آینده نگر باشیم تا بفهمیم که چه شرایط سختی را پیش رو داریم. در همین حال حاضر هم میتوان متصور شد که چه آیندهای از نظر تشدید بحران آبی در انتظارمان است.
*برخی میگویند در زمینه بحران آب در ایران بعضاً بزرگنمایی میشود و دیگر مناطق جهان نیز با یکچنین چالشی رو به رو هستند اما موضوع، آنطور که در مورد ایران گفته میشود، مساله برجسته نمیگردد. نظر شما در این رابطه چیست؟
ما از دهه ۱۹۷۰ میلادی شاهد یک تغییر در سیاستهای توسعهای، اقتصادی و محیط زیستی از سوی کشورهای توسعه یافته و صنعتی بودهایم. آنها بیشتر با مشکل آلودگی آب مواجه بودند و چندان مشکل کمبود آب را نداشتند. اما متأسفانه ما هر دو مساله را در کشورمان داریم. این کشورها به مرور زیرساختهای خود را توسعه دادند و هم در زمینه مدیریت توان زا و هم در زمینه جلوگیری از آلودگی آبی پیشرفت خوبی کردند و امروز هم در موقعیتی هستند که هم نسبت به آلودگی آب و هم در زمینه سازگاری با کم آبی در وضعیت بهتری قرار دارند.
با این حال، وقوع حادثهای تحت عنوان تغییر الگوهای بارش جهانی و افزایش دما، شرایط را برای تمام کشورهای جهان تغییر داد. این موضوع هم در عرصه جهانی و هم در کشور خودمان اتفاق افتاده است، اگرچه سازمان هواشناسی امسال اعلام کرد، روند افزایش دمای محیط ما دو برابر افزایش دمای جهانی است.
بنابراین شکی نیست که با تغییرات الگوهای آب و هوایی، این مشکلات بدتر شده است و برای برخی از کشورهای اروپایی هم اتفاق افتاده و همچنان هم ادامه دارد. اما آنچه حائز اهمیت است، شیوه مقابله کشورهای اروپایی با این مسئله در مقایسه با شیوه مدیریتی ما در داخل است.
اولاً باید توجه داشت که آب در کشورهای صنعتی، ارزش اقتصادی قابل توجهی دارد و سرمایهگذاری روی آن از اهمیت زیادی برخودار است. نحوه تأمین مالی و بازپرداخت هزینههای آب هم در این کشورها خیلی بهتر از کشور ما است. آنچه در این شرایط مهم است، مدیریت بحران آبی و کاهش دادن آثار خسارت بار تغییرات هوایی بر روی آن است.
متأسفانه، در کشور ما واکنشها و مدیریتها در قبال این تحولات چندان مطلوب نبوده و فاصله آنها با اقدامات صحیح بسیار زیاد است و ما بدون اینکه به حل مشکل پرداخته باشیم، این روند را ادامه میدهیم. اکنون موضوع "حکمرانی آب" به جای مدیریت و بحران طبیعی منابع آب، دست بالا را پیدا کرده است. اغلب کشورها در زمینه حکمرانی آب اقدامات جدی را در پیش گرفته اند با این حال ما اقدامات قابل توجهی در این زمینه انجام نداده ایم. طبیعتاً پاسخگویی و واکنش صحیح و کافی به بحران آب نیاز است تا میزان خسارتها کاهش یابند.
دولتهای مختلف در کشورمان در مواجهه با خشکسالیها، بیشترین استفاده را از منابع موجود آبی کشور انجام داده اند و توجه کمتری را به برنامه ریزی در شرایط بحرانی و کمبود شدید آب داشته اند. رویکردی که صرفاً بحران آب در کشورمان را به تأخیر انداخته اما آن را رفع نکرده است.
*شما عمدهترین چالشهایی را که در زمینه حکمرانی آب در کشورمان وجود دارد، چه میدانید؟
مسئله رابطه بین دولت و مردم در امر حکمرانی آب، خیلی رابطه مناسبی نیست. دولت در یک دورهای در چند دهه گذشته کنترل و هدایت آب را به انحصار خودش در آورده است و مردم تماشاگر اقدامات دولت بوده اند و در این زمینه مسوولیتهای خود را فراموش کرده اند و الان هم حتی اگر بخواهند وارد عمل شوند، ارتباط خوبی بین دولت و مردم وجود ندارد. باید در این زمینه یک تناسب منطقی ایجاد شود. همکاریها خیلی محدود و پرتنش بوده است.
دوم اینکه حکمرانی آب که در کشورمان مستقر شده است، چندان توجهی به تقویت بخش اصلاح زیر ساختها و البته تکنولوژی در این زمینه نکرده است. در حالی که توجه به این مؤلفه موجب میشود تا تاکتیکها و قوانین و مقررات به نحو بهتری قابل اجرا باشد. ما این موضوع را مورد توجه زیادی قرار ندادیم و از سنتها و قوانین نانوشته ای که در زمینه آب در مناطق مختلف کشورمان در زمینه آب وجود داشت هم غافل شدیم.
از طرفی، ما در حکمرانی آب، عمدتاً قوانینی که ترجمهای و تقلیدی بودند را مورد توجه قرار دادیم. بدون اینکه از سازگاری این قوانین با جنبههای مختلف آبی کشورمان اطمینان پیدا کرده باشیم. این موضوع موجب شد که اساساً قواعد بازی چندان رعایت نشود. در این زمینه تنها دولت امور حاکمیتی را انجام میدهد و در خیلی از موارد هم تصدی گری میکند و مردم فقط بهره بردار نهایی هستند و حتی در خیلی از مواقع، مقاومت و سرپیچی از قوانین را انجام میدهند و همین موجب شده ما تلفات آبی زیادی داشته باشیم.
در کشوری که میزان تبخیر آب در آن بسیار بالاست، عجیب است که ما تلاش زیادی برای کنترل آن هم انجام نمیدهیم و حتی با این روند سازگار نمیشویم. قوانین فعلی ما در حوزه آب نمیتوانند توجه مردم را به همکاری و رعایت اصول مهم جلب کنند. عدم همکاری فقط بین مردم و دولت نیست، بلکه بین خود مردم هم تضادهای زیادی شکل گرفته است و ما آنها را به صورت تضادهای بالا دستی و پایین دستی در جامعه میبینیم.
*راهکارهای اصلاح الگوی معیوب حکمرانی آب در کشورمان را چه میدانید؟
مهمترین آسیب حکمرانی این است که بخواهیم با روشهای تقلیدی و ترجمهای به اصلاحات آبی بپردازیم. اصلاحات حکمرانی باید منتج از شرایط تاریخی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کشور خودمان باشد و این موضوع بسیار مهمی است. علاوه بر این، نیروهای محدودی که در زمینه بررسی طراحی راهکارها داریم هم باید کاملاً بومی و متناسب با شرایط جامعه خودمان باشند. ما نباید اجازه دهیم که در زمینه آب، کار به بحران و تنش برسد و بعد دست به اقفدامات فوری و اورژانسی بزنیم.
طبیعتاً آسیب مهم حکمرانیِ آب ما در شرایط حاضر، مقدار مسئولیتها و قدرت دولت در حکمرانی آب کشور است و روشهایی که به کار میبرد نیز کاملاً دستوری و از بالا به پایین است. در این نظام آبی، هزینههای کنترل و نظارت بسیار بالاست و در بیشتر موارد کارایی کمتری هم دارد.
نظر شما