خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه- زینب حسینی روش: امشب، شب میلاد با سعادت حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و السلام است.دورانی که امام رضا (ع) در آن میزیست عصر شکوفایی علم و سرازیر شدن علوم مختلف ملل سرزمینها و تلاقی فرهنگهای مختلف و بلکه جنگ فرهنگهای مختلف و گفتمانهای متنوع هست. در این زمان پیشرفت فرهنگ و برخی از علوم، منشأ پیدایش افکار و عقاید انحرافی و مشرب های فرهنگی گوناگون (فکری، کلامی و فلسفی) شده بود؛ همین امر چالش فرهنگی جدی در برابر عقاید و آموزهها و فرهنگ ناب اسلامی و شیعی به شمار میرفت. امام رضا (ع) با درک این خطرات و تهدیدها از فرصت پیش آمده نهایت بهره برداری را به عمل آورد و به روشنگریهای فراوان در زمینه تبیین عقاید اسلامی و نمایاندن راه مستقیم الهی اقدام نمود.
برای بررسی و تحلیل سیره فرهنگی و سیاسی امام رضا (ع) با حجت الاسلام امیر علی حسنلو مدیر گروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزههای علمیه به گفتگو نشستیم که در ادامه بخش دوم آن تقدیم مخاطبان میشود:
*از روش عملی امام علی بن موسی الرضا (ع) چگونه اقدام به فرهنگ سازی کرد؟
سیره و روش عبادت و مناسک حضرت برای مردم اسوه بود. مهمانداری و پذیرش و احترام به مهمان و اطعام و غذا دادن به مردم و همراه مردم غذا خوردن و در میان مردم بودن آرامش بزرگی و تسکین درد طبقات فرو دست بود؛ همه اینها در سیره و روش حضرت در برجستهترین حالات دیده میشود؛ این روش حضرت بهترین شیوه فرهنگسازی بود که در سیره حضرت چه در مدینه و چه درمرو و چه در راه مسافرت به ایران به بهترین اشکال دیده میشود.
نحوه غذا خوردن و نحوه استفاده از غذاها به عنوان دارو برای پیشگیری نیز در نامهها و رفتار امام (ع) برای مردم جلوهگر است به این معنای دقیق که فرهنگ درست زندگی به سبک اصولی را به مردم یاد میدهد؛ گزارشات و آثاری که حضرت در این زمینه داشته را بنده در کتاب اصول پوشش و تغذیه در سبک زندگی امام رضا (ع) تألیف و منتشر نمودهام که علاقه مندان میتوانند با مراجعه به این کتاب از این فرهنگ سازی و فرهنگ بانی امام آگاهی کامل داشته باشند.
فرصتی که برای حضرت پیش آمد در زمینه ارتباط با مردم به صورت گسترده در مقطعی بعد از پذیرش ولایت عهدی بود که امام به اجبار پذیرفت ولی همین پذیرش را امام تبدیل به بهترین فرصت و ظرفیت طلایی نمود و خدماتی که در ایران از این دوره برای مردم از نظر فرهنگی حاصل شد دوره طلایی شیعه بوده است
*از ارتباط با مردم و حضور امام در جمع آنها بگویید:
چنانکه اشاره شد امام رضا (ع) فرصتی که برای حضرت پیش آمد در زمینه ارتباط با مردم به صورت گسترده در مقطعی بعد از پذیرش ولایت عهدی بود که امام به اجبار پذیرفت ولی همین پذیرش را امام تبدیل به بهترین فرصت و ظرفیت طلایی نمود و خدماتی که در ایران از این دوره برای مردم از نظر فرهنگی حاصل شد دوره طلایی شیعه بوده است که نظیر آن هرگز برای هیچیک از ائمه به وجود نیامد؛ ارتباط گستره با مردم و نشر فرهنگ اهل بیت (ع) در این زمان در شرق ایران بزرگ و شرق سرزمین بزرگ خلافت اسلامی این حضور پیچید و امام عظمت معنوی خود را که بازتاب فرهنگی گسترده ایجاد نمود را با شعاع وسیع جلوهگر نمود و مردم به حقانیت مکتب و فرهنگ اهل بیت (ع) آگاه شدند و شناخت پیدا کردند؛ این حضور نه تنها فرهنگی بلکه کاملاً سیاسی است که مامون میخواست به سود خود از آن بهره ببرد که امام با هوشمندی بی نظیر مانع شد.
مردم ایران از اول اسلام علاقه و عشق وافر به اهل بیت پیامبر را داشتند با این حضور این عشق را در کنار خود احساس نموده و جلوههای نور این عشق و ارتباط را عیناً دیده و از نزدیک لمس نمودند؛ ریشههای فرهنگی علاقهمندی مردم به خاندان اهل بیت (ع) که همان مکتب تشیع است در این زمان و پس از آن در این مناطق با رونق و رشد عجیبی ایجاد گردید؛ و شبههای که برخی از دشمنان تشیع ادعا دارند که ایرانیان از عهد صفویه شیعه شدند با این نگرش و تأمل مردود است که اگر مردم ایران پس از صفویه شیعه شدند، چگونه بنی عباس با شعار الرضا من آل محمد (ص) مردم ایران را بر علیه امویان بسیج نموده و خودشان پیروز شدند و بر اریکه خلافت مسلط شدند؛ بعد از حضور امام رضا (ع) نیز این علایق به شکل گسترده بروز و ظهور پیدا کرد و نمایان شد؛ مردم ایران عشق و محبت نموده سفارش شده قرآن را در حضور امام رضا (ع) یافتند و به گرد شمع وجودش جمع شدند. این سیره امام نیز به عنوان یک سیره فرهنگی برجسته در تاریخ مطرح هست که با حضورش کار فرهنگی بزرگی انجام شد و اتفاق مهم فرهنگی بزرگ واقع و محقق شد.
*سیره فرهنگی امام (ع) مبنای سیره سیاسی ایشان بود.
بله درست است.
سیره فرهنگی امام (ع) در سیره سیاسی امام نیز تبلور یافت و پذیرش ولایت عهدی از سوی امام یکی از این ابعاد است با وجود اینکه امام هرگز مایل نبود ومامون به این نیت حضرت را به مرو آورد تا مشروعیت حکومت و خلافت خود را در مقابل برادر بالا ببرد امام امام با بینش ونگان خاص و سیره خاص رفتار نمود که مشروعیت خلافت عباسی همچنان در بحران باشد چرا که پس از مامون و در زمان مامون قیامها علیه خلافت اگر چه اندکی وجود داشت اما بعد از مامون این آشوبها مجدداً شروع شد و مامون نتوانست به نیت خود که کسب مشروعیت برای خلافت بود را به دست آورد؛ بنابراین سیره سیاسی امام با محوریت سیره فرهنگی حضرت بود؛ امام در زمان هارون به شدت انتقاد خود را بر علیه کارهای خلافت و کارگزاران خلافت علمی اظهار نمود و از هیمنه هارون هرگز نهراسید بلکه هیمنه او را مخدوش نمود؛ و عظمت اهل بیت را نمایان و حقانیت اهل بیت بر خلافت را با سیره فرهنگی و محوریت دادن به مکتب اهل بیت نمایان نمود؛ اگر امام مکتب علمی و فرهنگی داشت، اندیشه سیاسی خود را به شاگردان آموخت که عباسیان و خلافتشان هرگز مشروعیت ندارد و مشروع نیستند؛ این مشی سیاسی امام دقیقاً در سیره فرهنگی نمایان بود.
امام (ع) مواضعی درباره امامت و سخنانی در میان شاگردان و مردم مطرح نمود و نهادینه کرد که امام پدر دلسوز والی امت و مردم است نه دیگران؛ امام جانشین واقعی پیامبران و دیدهبان فرهنگی و ولایت سیاسی امام مشروع است نه ولایت آنان که به غصب در جایگاه امامت نشسته و ادعای جانشینی پیامبر را دارند؛ این موضع را امام علناً به ماموت اعلام کرد که مگر خلافت حق توست که به دیگران عطا کنی؟؟ مامون در مقابل این سخن امام وا ماند، امام علناً مواضع خود را در تمام جلسات نمایان مینمود و به علویان وسادات و فرق اسلامی تفهیم نمود که عباسیان طرفدار حقانیت اهل بیت نیستند آنان نیز همانند امویان غاصب و ظالم به اهل بیت (ع) و باطلاند.
*بر اساس سیره فرهنگی امام رضا (ع) چه برنامههایی میتوان برای امروز مان تدارک ببینیم؟
از مسئولین فرهنگی که وظیفه توجه گسترده به فرهنگ از وظایف مهم آنان است درخواست میشود به مقوله فرهنگ و فرهنگ سازی در سیره اهل بیت (ع) و ضرورتهای فرهنگی و نیازهای زمان و ارتباط گسترده فرهنگی با ملل مختلف و مردم ایران توجه ویژه و برنامههای ویژه داشته باشند.
بسیاری از مشکلات فعلی اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و مدیریتی ریشه در نبود بسترهای فرهنگی درست دارد؛ نبود فرهنگ درست در مقوله مدیریت و نبود مدیران سیاسی کارآمد اقتضا مینماید که به تربیت مدیران و فرهنگ لازم در این بسترها توجه شود؛ اگر جوانان در معرض فریب و جاذبه فرهنگهای غیر دینی هستند، این خود نشانه کم کاری اصحاب فرهنگ است که نتوانستند فرهنگ را به خوبی مدیریت نموده و روز آمد به جوانان و نوجوانان تعلیم دهند تا در مقابل فرهنگ بیگانه واکسینه شوند. مؤلفههای پیشگیرانه در سیره ائمه در زمینه فرهنگ و سیاست وجود دارد که نیازمند به تأمل و مطالعه و استخراج است جهت الگو دهی و الگوگیری؛ غفلت از جوان در جامعه میتواند بستری برای انحطاط آنان و دوری از باورهای دینی باشد که در نهایت جذب اندیشههای مخالف خواهند شد.کاستیهای فرهنگی گسترده در جامعه به تمام ابعاد جامعه از سیاست تا امور فردی و اجتماعی تأثیر دارد که نیازمند توجه ویژه هست.
نظر شما