به گزارش خبرنگار مهر، موسی نجفی مدیر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در نشست «داوری» در ترازوی داوری که به همت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی صبح امروز در تالار تمدن این پژوهشگاه آغاز به کار کرد، گفت: در این نشست به بیان تجربه ام از مصاحبت با دکتر داوری میپردازم.تجلیل از بزرگان سنت حسنهای است که ما در پژوهشگاه آن را ادامه خواهیم داد. گرچه حجاب معاصریت باعث شود برخی از مطالب مغفول بماند.
وی ادامه داد: باب آشنایی من با دکتر داوری در همایشی بود که سی سال گذشته در دانشگاه حقوق که در خصوص فارابی برگزار شد. پس از آن هم در مقاطع مختلف خدمت ایشان رسیدیم و مباحثات و گفتگوهایی با ایشان داشتیم و از ایشان آموختیم. زمانی خدمت ایشان بودم و پرسیدم از ایشان که چرا شهید مطهری فلسفه تاریخ دارند ولی فلسفه سیاسی ندارند؟ و آن را در مقایسه با افق سیاسی ابن خلدون مقایسه کردم. ایشان نوشته من را در این خصوص خواندند و مقدمه هفت صفحهای نوشتند. همیشه نکات تاریخی ایشان برای ما رهگشا بود.
مدیر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی افزود: دکتر داوری را فیلسوف مدنی می بینم که در نیم قرن اخیر در اندیشه معاصر اثر گذاشتند، اگر در سه حوزه تمدنی ایشان را مؤثر بدانیم، نسبت به بسیاری از فلسفه خواندهها در رأس تأثیر گذاری بودند. وقتی نگاه میکنیم در سه حوزه تمدنی اسلام و ایران نظرات این فیلسوف حضور دارد. دوره اول که مرحوم مطهری هم به آن پرداختند و آن عصر طلایی ایران و اسلام بوده که در این حوزه نیز دکتر داوری صاحب نظر هستند. در دوره دوم صفویه و قرن دهم که هویت ماست و خیلی از، بحثهای ما ایشان به آن دوره برمی گردد و دوره سوم که بعد از انقلاب است که با توجه به کتابهای ایشان در این دوره نیز صاحب اثر هستند.
وی ادامه داد: مراسمهایی در خانه مشروطه اصفهان میگرفتیم کتاب مقیم و مسافر که در مشروطیت نوشته شده بود را مطالعه کردند گفتند برای من عجیب است که این کتاب در دفاع از مشروطه نوشته شده ولی لیبرالیسم نیست و این امر اتفاق عجیبی است که میتوان از آزادی صحبت کرد ولی از لیبرال فاصله گرفت.
مدیر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی افزود: بحثی که راجع به ایشان در جامعه است را کنکاش خواهیم کرد که انقلاب اسلامی دو بعد دارد یک بعد اسلام را از حاشیه به متن آورده که از آن به تمدن اسلامی یاد میکنیم و در آن مباحث فقهی و حقوقی دخیل است. بخش دومی در انقلاب اسلامی مغفول مانده که آن پرسش و نقد از غرب است. این بخش انقلاب کمتر دیده شده است و گروهی که قسمت اول را نگاه کنند نسبت به داوری نتوانستند تحلیل داشته باشند. این بخش دوم را برخی دیگر نپسندید و اعتراضی نسبت به ایشان شد به دلیل اینکه ایشان به توجه نقد داشتند. اگر فلسفه مدنی فارابی را کنار بگذاریم باعث میشود به دو حوزه تمدنی نگاه کنند و وارد مسائل سیاسی و روز شوند. ما میتوانیم نظرات دکتر داوری را با امکانات فلسفه اسلامی و ایرانی با جریانات عقلی فلسفی غرب توأمان شاهد باشیم و به مثابه یک انقلاب دینی توجه بهتری داشته باشیم. ارزیابی نقش و تأثیر تفکر دکتر در نهادهای دانشگاهی و پژوهشی مثل فرهنگستان علوم و عضویت طولانی در شورای انقلاب فرهنگی و مجله فرهنگ و حتی حضور در دوره دکتری و هدایت دهها و صدها رساله که در جای خودش بسیار مهم و دارای تأثیرات عمیق است.
وی در پایان گفت: به نظر میرسد توجه به محورهای فوق از دکتر داوری به عنوان یک فرهیخته صاحب نظر، فیلسوف شخصیتی را ساخته است که در مسائل اجتماعی و سیاسی صاحب بصیرت و رأی مستقل و عمیق بوده و در دهههای متوالی بعد از انقلاب اسلامی ایران حضور فکری و مؤثر تأثیرگذار داشته باشد و به نظر میرسد این تأثیر آرام و عمیق تا دهههای بعدی با فراز و نشیبهایی همچنان ادامه خواهد داشت. از دکتر داوری یاد گرفتیم سنخ اندیشه ورزی «عبور» است. ممکن است از دید فلسفه ایشان با داوری از داوری هم عبور کرد.
نظر شما