به گزارش خبرگزاری مهر، سیدعبدالرسول علم الهدی، کارشناس مسائل فقهی و شرعی در یادداشتی درباره حجاب اظهارداشت: حجاب را در معنای سلبی نه به جذابیت ظاهری و کلیشههای جنسی زن تعریف کرده اند، اما معنای ایجابی آن بسیار مهمتر و اتفاقاً با مفهوم جذابیت قابل ردیابی است. جذابیت در وقار و متانت برای زن که موجب احترام در مواجهه و شخصیتی فراجنسیتی برای او میشود. این جذابیت در عالم زبانی تفسیرپذیر است.
حجاب نه فقط هر انسان و نه هر جامعه، بلکه هر دوره تمدنی از جهان انسانی، عالم زبانی مشخصی دارد. دو حوزه معنایی و نشانهای، عالم زبانی زندگی انسان را مشخص میکنند که معناهای میان ذهنیتی انسانها را با نشانههای بکار برده شده در زندگی پیوند میزنند. فرهنگ را در حوزه معناشناسی، به عالم زبانی و عالم معنایی تعریف میکنند. در حقیقت توافقی بر نشانهها و شکل گیری اتمسفری از معناها در ارتباطات انسانی وجود دارد که سبب زندگی کردن میشود.
در جریان تمدن مدرن امروز که با مؤلفههای عقلانیت اقتصادی، سودمحوری، اهمیت انتخاب فردی و لذت گرایی شناخته میشود، معناهای ذهنی از رفتارها و سیاستها و برنامههای اجتماعی نیز با همین معیارها شناخته میشود. خصوصاً نوجوان و جوانی که در همین اتمسفر یا عالم زبانی رشد کرده، نمیتواند سیاستهایی از جنس الهیات و فرهنگ غیرمادی را ب راحتی بپذیرد. دستیابی سریع و زیاد به منفعت و سودانگاری در همه انتخابها، موجب جدایی بیشتر از معناهای ارزشمند و اخلاقی زندگی در ایثار برای دیگری میشود. برای همین شاید معنایابی دینی و الهیاتی از رفتارهای انسان غیرقابل توجیه باشد.
در تبلیغ و گفتگو برای حجاب، نمیتوان به اتمسفر زندگی جوان امروز بی توجه بود و از حجاب به عنوان دستور شریعت سخن گفت. هرچند جوان امروز ایرانی خود را دیندار بداند، اما بی حجابی را کنشی ضد دین قلمداد نکرده و اتفاقاً در یک رویکرد مدرن، آن را انتخابی شخصی به عنوان حق فرد در سبک زندگی تعریف میکند. ۸۴ درصد زنان بی حجاب، حجاب را امر دین نمیدانند، به عبارت دیگر خود را ضددین نمیدانند، به این جهت مقام معظم رهبری اکثر بی حجابها را طرفدار دینداری دانسته و اتفاقاً تبیین حضور دشمن در حمایت از این کنش اجتماعی را سبب تغییر رفتار ایشان میدانند.
آنچه که شاید با زبان عالم مدرن بتواند حجاب را قابل قبول برای رشدیافتگان این اتمسفر مدرن کند، تعریف حجاب به منافع مادی زندگی است. یعنی گره زدن حس ارزشمندی، مفید بودن، احترام اجتماعی و آزادی برای پیشرفت کردن با مفهوم حجاب؛ برای همین بازنمایی زنان موفق و اثرگذار به عفت و حجاب یکی از برنامههای قابل قبول رسانهای است. این بحث میتواند کرسیهای آزاداندیشی دانشگاهها، میزهای مناظره برای رسانهها و مربی گری عفاف و حجاب در مدارس را پوشش دهد. اتفاقاً مخاطب، خود در مقام تولید کننده محتوای این بحث است. در جهان رسانهای امروز که کاربرها، ارتباطات و پیام را درست میکنند، پویشهای رسانهای گستردهای میتوان حول معنایابی حجاب برای آزادی و برای منافع مادی به راه انداخت.
حجاب، موجب آزادی زن از کلیشه شدن جنسیت او در نگاه جامعه است تا با کرامت انسانی خود حرکت کند. حجاب، زن را از اسارت رقابتهای تن نما در جامعه آزاد میکند. آنچه که با عنوان ملکه زیبایی در دنیای غرب، جشنواره میشود و انسانهایی را در تنوع بدنها و فرمها و ظاهرها مشغول میکند، همان لذت گرایی برای دیگری است که منفعتی برای خود سوژه ایجاد نمیکند.
حجاب، امکان بهره برداری دنیای لذت مردانه را از زن میگیرد و اتفاقاً زن را بعنوان عامل انسانی در جایگاه اجتماعی و سیاسی قرار میدهد. آنچه که از کالاشدگی زن در دنیای غرب مطرح است، دقیقاً میتواند منافع مادی زن را تحت تأثیر قرار دهد، به این جهت حجاب نعمتی برای زن در رهایی از کالاشدگی در دنیای لذت گرای مردانه است، نه زحمتی برای او از سوی مردسالاری؛ به همین جهت سیاستهای اجتماعی که منافع مادی انسان امروز را با حجاب درگیر کند نیز قابل قبول و اتفاقاً کارآمد است. چه سلبریتی باشد و چه واحد تولیدی پوشاک، هر کدام که ضدحجاب بعنوان آزادی زن کاری میکند در حقیقت جریان تن نمایی و اسارت در شهوات مردانه را پیش برده و باید منافع مادی اش درگیر شود.
همانطور که برند برای یک واحد تولیدی و سود اقتصادی برای یک فروشگاه، همه میتواند در سیاستهای اجتماعی حجاب مورد توجه قرار گیرند. امروز هم باید معناسازی حجاب در منافع مادی به همسازی ذهنی در جامعه جوان تبدیل شود و هم برنامه ریزی اجتماعی باید این منافع را با کنشگران اصلی این حوزه درگیر کند.
نظر شما