خبرگزاری مهر، گروه استانها، مائده پوربافرانی: سالهای پیش، کوچهها پر بود از مغازههای لحاف دوزی و ندافانی که با عشق و علاقه زیاد کمان حلاجی را در دست میگرفتند و ساعتها زیر آفتاب سوزان پنبهها را با حوصله حلاجی میکردند اما رفته رفته این حرفه کمرنگ شد و جای خود را به مغازههای امروزی داد. با نگاهی دقیقتر هنوز نیز میتوان قدیمیهای با تجربه را پیدا کرد. کسانی که همچنان میبرند و میدوزند و گاه با عشق مینویسند و میخوانند.
تفاوتی نمیکند کجا و مشغول به چه کاری باشد؛ کسی که سالهای طولانی با صبوری سعی میکند که درون دوم خود و دنیای بالندهاش را بشناسد و در کنار کار هنر خود را بیابد، توانایی بیان شفاف اندیشهها و احساسات خود را به زبان واژهها داشته باشد، یک انسان فوق العاده است. او این کار را از طریق اسارت کلمهها روی کاغذ به شکلی هنرمندانه انجام میدهد که برای مخاطب دلنشین و جذاب باشد.
شاعری و نویسندگی ترکیبی از دانش و هنر گزینش کلمات و چگونگی چیدمان آنها کنار یکدیگر به منظور انتقال نگرش به صورت آهنگین به مخاطب است. از این رو در محضر شاعر لحاف دوز نایینی رسیدیم تا این حقیقت هنری دلپذیر را به رشته متن درآوریم.
علی اکبری فیض آبادی، شاعر لحاف دوز ۶۴ ساله نایینی است که اولین اثر ادبی خود را به چاپ رسانده و دومین اثر او در دست انتشار و نیازمند حمایت مالی از سوی خیران و نیکوکاران است.
وی ۴۰ سال از عمر خود را صرف لحاف دوزی کرده و در این سالها با استعداد خدادادی در حین کار، شعر سروده و اولین اثر خود را تحت عنوان شکوفههای معرفت در سال ۱۴۰۰ به چاپ رسانده که این اثر شامل حدوداً شش هزار بیت در قالبهای مختلف شعری است که این ابیات و احادیث پیامبر مکرم اسلام (ص) و ۱۲۰ حکمت از نهجالبلاغه را در بر میگیرد.
کتابی که نیازمند کمک خیرین برای رسیدن به مرحله چاپ است، شامل خطبههای نهجالبلاغه به صورت واژه به واژه و با جزئیات کامل از این نویسنده و شاعر است و آنچه در شخصیت علی اکبری مورد توجه قرار گرفته، اراده وی در سرودن شعر است.
با علی اکبری فیض آبادی، این شاعر لحاف دوز نایینی در ارتباط با شاخه فعالیت، زندگی و انگیزه وی برای شروع مسیر شاعری و نویسندگی به گفت و گو نشستهایم که از مدنظر خوانندگان میگذرد.
آقای فیض آبادی از چه زمانی شروع به نوشتن و سرودن کردید؟
عشق و علاقه رکن اساسی رشد و موفقیت در هر حرفه و هنری هست و نویسندگی نیز از این قاعده مستثنی نیست. شاید هنوز دست چپ و راست خودم را نمیشناختم که احساس کردم علاقه مند هستم به شعر و طبع شعری را احساس میکردم در خودم.
چه امری باعث شد در زمینه شعر و شاعری، نهجالبلاغه را انتخاب کنید؟
یک روز نهجالبلاغه ای به من هدیه دادند. قبل از آن نهجالبلاغه نخوانده بودم. یک روز که در حال مطالعه بودم، در خطبه نخست نهجالبلاغه، نظرم به یک عبارت زیبا جلب شد و بعد از آن از خطبه یک شروع کردم و تمام خطبههای نهجالبلاغه را با جزئیات به شعر درآوردم.
چه عاملی قدمهای شمارا دراین راه استوار کرد و باعث انگیزه مضاعف شما شد؟
در حال خواب بودم که منظرهای از بهشت را دیدم و این منظره آن قدر پر عظمت بود که نا خودآگاه زبانم شروع به گفتن یا علی (ع) کرد. صدایی شنیدم که خطاب به من گفت: شما شاعر هستی و هرچه میخواهی در مورد ما بگویی را میتوانی به زبان شعر بگویی و سه مصراع در خواب به من الهام شد.
«ماعلی را میشناسیم به علم ما علی را میشناسیم به حلم ما علی را میشناسیم به صبر.......» که قبل از شنیدن مصراع چهارم از خواب بیدار شدم و تصمیم گرفتم پر توان و باشکوهتر در این راه گام بردارم.
سرودن در حین لحاف دوزی را چطور تعریف میکنید؟
سرودن خستگی کار را از من دور میکند. بارها و بارها اتفاق افتاده که بیتی درحین کار به ذهنم رسیده است و به همین جهت همیشه در کنار خود کاغذ و خودکار برای یادداشت داشتم.
به اشعار کدام شاعر علاقه مند هستید؟
ما به همه شاعران ارادت داریم و از اثر همه هنرمندان لذت میبریم ولیکن گرایش اینجانب به اشعار حافظ و سعدی بیشتر است و اشعار این دو شاعر جلادهنده روح و آرام کننده روان من است.
درخواست شما از علاقه مندان به شعر و ادب چیست؟
با توجه به شرایط اقتصادی و ارزش علم، ادب، هنر و فرهنگ، امیدوارم با کمک نیکوکاران و مؤسسات مربوطه، اثر دوم من تا پایان سال جاری به چاپ برسد و پس از انتشار به دست علاقه مندان این عرصه برسد و در صحبت کلی از آنان میخواهم که همیشه در راه حق و تعالی قدم بردارند و هیچ وقت نا امید نشوند.
به عنوان حسن ختام کلام دوست داریم اشعاری چند از شما هدیه بگیریم.
«گرت به کف بود سری پراز هوای معرفت سری بزن به دفتر شکوفههای معرفت»؛ «نیاز اهل دل بود نسیم دلکش غزل سبد سبد غزل بچین ز شاخههای معرفت».
نظر شما