۱۲ تیر ۱۴۰۲، ۸:۰۹

طی یادداشتی مطرح شد؛

چند نکته درباره حجاب و آیه لا اکراه فی الدین

چند نکته درباره حجاب و آیه لا اکراه فی الدین

کارشناس مسائل فقی و شرعی در یادداشتی توضیحاتی درباره موضوع حجاب و آیه لا اکراه فی الدین ارائه داد.

به گزارش خبرگزاری مهر، یاسر طاهر رحیمی کارشناس مسائل فقی و شرعی در یادداشتی اظهارداشت: به استناد آیه، دلیل اینکه هیچ نوع اجباری در دین نیست این است که حقیقت از باطل نمایان و آشکار است یعنی آشکار است که اولاً انسان محتاج دین و شریعت است و ثانیاً حقانیت کلیات دستورات دین نیز روشن است و با راهنمایی پیامبران روشن‌تر هم می‌شود پس نیازی به اجبار و اکراه برای قبول حقیقی که با تشخیص عقل و خواست فطری بشر همراه است نیست.

نکته بعد اینکه اصلاً امکان اکراه در پذیرش دین و هیچ امر قلبی دیگر وجود ندارد نه اینکه اکراه کار غلطی است و نکنید بلکه اصلاً شدنی نیست. شما نهایتاً می‌توانید در «رفتار» کسی جبر ایجاد کنید نمی‌توانید در قلب او هم اجبار و اکراه کنید (رجوع به المیزان)

وقتی می‌گوئیم عدم اکراه در اصل دین است نه در فروعات آن به معنای نفی اختیار انسان در عمل به دین نیست انسان می‌تواند با اختیار و حتی با آگاهی خود خلاف دستور عقل و فطرت و دین عمل کند و البته با اختیارش به جهنم برود! وجحدو بها واستیقنتها انفسهم ظلما و علّوا؛ اینکه انسان اختیار کاری را داشته باشد به این معنا نیست که عقلا یا شرعا، حق آن کار را هم دارد بنابراین اگر برای کسی حقیقتی واقعاً آشکار شد چه اصل دین چه غیر آن، حق عدول از حق را ندارد و اگر با اختیارش خلاف حق حرکت کند سنت این عالم است که چوب می‌خورد و فماذا بعدالحق الا الضّلال. مگر اینکه جبران کند.

حال کسی که اصل حقانیت دینی را پذیرفته است آیا می‌تواند ادعا کند حکمت و حقانیت تمام جزئیات دین باید برایم روشن شود تا عقلا و شرعا موظف به عمل به آن شوم؟ خیر چون اگر عقل انسان می‌توانست حکمت همه احکام را درک کند اصلاً نیازی به دین نبود پس بخش مهمی از دین تعبّد است البته تعبّدی مبنا دار و آن مبنا همان حقانیت اصل دین و اطمینان به عادلانه و حکیمانه بودن احکام خدا است. پس عقلا و شرعا عمل به احکام دینی که اصلش با عقل و اختیار پذیرفته شد گزینشی و سلیقه‌ای و من درآوری نیست.

عجیب است که مدعی شویم حکومت دینی حق هیچ نوع قانون گذاری مبتنی بر احکام دینی را ندارد!! اولاً روشن است که دین پر است از احکام و دستورات و قواعد اجتماعی ثانیاً بدیهی است که نوع پوشش یک بعد فردی دارد و یک بعد اجتماعی ثالثاً به لحاظ قواعد فقهی و اصولی، حاکم دینی درباره هر منکر دینی که نوعی اخلال سیاسی یا اقتصادی یا فرهنگی ایجاد کند مجاز است که «تعذیر» بگذارد حتی اگر آن تعذیر کلاً جدید باشد: التعذیر بما یراه الحاکم.
گذشته از این، حتی اگر موضوعی صرفاً دارای مصلحت اجتماعی واقعی باشد باز حاکم شرعا و قانونا حق دارد برای آن وضع مقررات نماید مثلاً حمل سلاح که قاعدتاً منعی در زمان پیامبر ص نداشته امروزه دارای یک مفسده اجتماعی است لذا حاکم می‌تواند آن را شرعا و قانونا منع کند چنانچه امام خمینی (ره) چنین کرد.

گفته می‌شود در جامعه دینی افراد عملاً فرصت و امکان «انتخاب» حجاب ندارد. اولاً حریم خصوصی و عمومی کاملاً جداست کسی می‌تواند به حجاب یا اصلاً به هیچ دستوری از دین پایبند نباشد اما در حریم شخصی اش اما در حریم خصوصی، چیزی وجود دارد به اسم «حق جامعه» و این حق جامعه را ظاهراً آن زن توریست که با شال در جامعه ایرانی ظاهر می‌شود و مشکلی هم با آن ندارد بهتر از ما درک کرده است! حجاب در جامعه‌ای که اغلب قریب به اتفاق افراد آن مسلمانان هستند و حجاب را جزو دین می‌دانند و عرف کلی جامعه هم بر آن تاکید دارد و قانون مدنی هم آن را الزام می‌کند یک الزام حقوقی است نه یک الزام اعتقادی.

برای التزام اجتماعی فرد به حجاب اعتقاد فردی او به دین مطرح نیست بلکه التزام به قانون و احترام به عرف و ادب جمعی کافی است. در هیچ جای دنیا همه مردم همه قوانین آن جامعه را قبول ندارد اما همه باید خود را ملزم به آن بدانند و این نه خلاف دموکراسی است نه الزامی نامعقول. البته قاعدتاً در موضوعات مدنی باید حدودی از امکان و احتمال خطا را برای جامعه در نظر گرفت

گر خودمان را به آن راه نزنیم و قدری چشمانمان را باز کنیم به راحتی می‌فهمیم که موضوع حجاب و پوشش و برهنگی در زمانه ما به ویژه برای کشور ما معنا و اثر تازه ای بیش از آنچه در جوامع گذشته داشته است پیدا کرده و صرفاً یک موضوع دینی عادی نیست. موضوع برهنگی امروزه یک پروژه جهت مند و عامدانه است نه یک پروسه عادی و فرهنگی با تطورات معمول زمان.

کد خبر 5825886

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • سلیم IR ۰۸:۵۵ - ۱۴۰۲/۰۴/۱۲
      6 20
      در فرهنگ لغت فارسی معین، اکراه بمعنی ناپسند داشتن و نا خوشایند داشتن بکار رفته است پس "لا اکراه فی الدین" یعنی راه و رسم زندگی دینی، فطرتاً مورد پسند و خوشایند همگان بوده است مگر کسانی که بخواهند با دشمنی و لجاجت در مقابل دستورات دینی بایستند و مخالفت کنند.
    • IR ۱۱:۳۱ - ۱۴۰۲/۰۴/۱۲
      11 4
      من یک چیزی رو میدونم از قدیم از زمان پیغمبر خوبی وبدی معلوم بوده احتیاج هم به یاد گرفتن حروف الفبا نبوده کار زشت وزیبا خاصیت وشکلش معلومه احتیاج به استاد وتعلیم وزور واجبار نداره اصلا یادگیری در سواد دینی مثل یادگیری سواد خو اندن ونوشتن هست بنظرتون که براش نمره بزاری هی بری کلاس بالاتر خدایا
    • IR ۱۳:۴۳ - ۱۴۰۲/۰۴/۱۲
      0 0
      پس در اینصورت عقلانی نیست که بدون علم چیزی قبول کنیم.و مجبور به اطاعت از دستوراتش شویم و زندگی و اقتصاد و دنیای زیبای خود خراب کنیم.و یک عده هم با سودجویی از اعتقاد و دین ما را مجبکر به اطاعت از دین و خود کنند و مال بیت المال و مال مردم چپاول کنند و بهترین زندگی برای خود دست و پا و ما را حواله
    • IR ۱۴:۵۹ - ۱۴۰۲/۰۴/۱۲
      0 0
      تو قرآن عزیز ما خیلی چیزها مد نظر گرفته شده ازجمله فقر حق‌الناس دزدی اختلاس وووووووو چرا فقط زوم کردین روی حجاب . ای مسئولین بی مسئول برید زنان معتاد تو خیابون‌ها وکنار سطل آشغالهای جم کنید برید زنانی رو که با مردان معتاد باهم تو خانه های متروکه مواد میکشن ودر عین حال باردار میشن و بچه های معتاد بد
    • ماهان IR ۱۶:۵۰ - ۱۴۰۲/۰۴/۱۲
      0 0
      آیازمان پیامبر هم در ممالک اسلامی کسی رو بخاطر نداشتن حجاب جریمه می کردن ! آیا غرفه کسب و کارش رو می بستن!؟