۴ مرداد ۱۴۰۲، ۱۰:۰۶

«مجله مهر» روایت می‌کند؛

سرنوشت عاشورایی دخترک روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»

سرنوشت عاشورایی دخترک روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»

«تقریباً دو ساعت طول کشید تا نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و سریع بود حال او هم خوب می‌شد...»

خبرگزاری مهر؛ گروه مجله – جواد شیخ‌الاسلامی: جوری که به زحمت بغضش را پنهان می‌کرد گفت: «نارگُل اولین فرزند ما بود. بعد از هفت سال صبر و چهار سال نذر و دعا، این اولین بچه‌ای بود که خدا به ما داد. دقیقاً عاشورای سال پیش بود که نارگل چشم به دنیا باز کرد و دقیقاً روز اول محرم امسال از پیش ما رفت… این اتفاق ناگهانی رخ داد. اول یک تشنج ساده بود. بعد ناگهان حال نارگُل عوض شد و بعد هم…»

سقف خانه روی سرم آوار شد. «نارگل»، دختر ۱۱ ماهه خانواده جوان «شیردل» بود که همین چند روز پیش، یعنی اول محرم با اهدای اعضای بدن کوچکش به چند نفر زندگی بخشید. اهدای عضو کودکی ۱۱ ماهه که بعد از هفت سال نصیب یک زوج جوان روستایی شده به اندازه کافی به یک روضه شباهت دارد، اما تاریخ به دنیا آمدن در عاشورا و از دنیا رفتنش روز اول محرم، روایتش را شبیه به روضه‌ای سنگین می‌کرد.

پدر نارگل جوانی پخته با صورتی کشیده و استخوانی است که با لهجه ساده، صمیمی و روستایی‌اش حرف می‌زند. در قرار و مدارهایی که گذاشته بودیم گفته بود که راه روستا سخت است و خودش را برای این گفتگو به شیروان می‌رساند ولی داغ‌دیده را که نباید این طرف و آن طرف کشاند!

کار برای امام حسین است؟ من هستم!

روستای سرانی از توابع شهرستان شیروان و در نزدیکی مرز ایران و ترکمنستان است. با پرس‌وجو فهمیده بودم که راه دشواری پیش رو است. میان جستجو در نرم‌افزارهای اینترنتی بالاخره یک نفر قبول می‌کند ما را به سرانی ببرد. راننده خودش از شهرستان شیروان و آشنا به روستا بود و می‌گفت مسیر دشوار است، قسمت زیادی از جاده خاکی بود و از دل کوه و کمر می‌گذرد و هرکسی این سفر را قبول نمی‌کند. هر چه او از سختی راه می‌گفت، من فقط می‌گفتم که «کار، کار امام حسین (ع) است.»

با پژوی ۴۰۵ ساعت یک به محل قرارمان با عکاس رسید. دستمال یزدی دور گردنش انداخته و حال و هوایش بیشتر به کامیون‌دارها می‌خورد. از همان اول که سوار شدیم سختی‌های راه را پشت سر هم می‌شمرد تا بازارگرمی کند. به او خوشبین نبودم. نگران بودم که وسط راه زیر توافق بزند و به بهانه سختی راه پیاده‌مان کند.

ساعت چهار که به شیروان رسیدیم پیاده شد و در ایستگاه تاکسی با یکی دو راننده دیگر صحبت کرد و بالاخره به همراه چند نفر دیگر جلو آمد و گفت: «راننده‌ها می‌گویند سی چهل کیلومتر از مسیر جاده خاکی است. من جاده خاکی نمی‌روم»! اما به قول خودش مرام گذاشت و گفت همین‌جا صبر می‌کند تا برگردیم و ما را به مشهد برساند.

کرایه رفت را پیش‌پیش گرفته و جا زده بود؛ وقت بحث نداشتم؛ راننده‌های دیگر هم رغبتی برای رساندن ما نداشتند. یک نفر گفت: «جاده خیلی بدی دارد». جواب دادم: «کار، کار امام حسین (ع) است. فقط عجله داریم. می‌بری؟». تا اسم امام حسین (ع) را آوردم گل از گلش می‌شکفد: «حالا که گفتی کار برای امام حسین (ع) است، با همین پراید طوری می‌برمت که کیف کنی».

ماشینش را که نگاه کردم دنیا روی سرم خراب شد. انگار از جنگ جهانی اول برگشته بود! خبری از کولر نیست و جلوبندی و موتور سالمی هم نداشت، این را از اولین استارتی که زد فهمیدم. ماشین، انگار که سرمای سختی خورده باشد، به سختی روشن شد و راه افتادیم.

صفا و صداقت «قربان»، راننده جوان اهل شیروان، دلم را قرص می‌کند و با خیال راحت به صندلی تکیه می‌دهم. توی ذهنم جمله اولش را مرور می‌کنم: «حالا که گفتی کار برای امام حسین است، با همین پراید می‌برمت…»

سرنوشت زندگی‌بخش دخترک روستایی لب مرز!

کم کم جاده خاکی شد و تازه فهمیدیم راننده پژو بیخود شانه از زیر بار این راه خالی نکرده بود. مسیر پر از سنگ‌ریزه و تردد در آن با ماشین‌های معمولی سخت و آزاردهنده بود. پراید قربان هم حال نزاری نداشت! در شیب‌های معمولی به سرفه می‌افتاد و مثل لاک‌پشت حرکت می‌کرد.

قربان گفت: «تا نیم ساعت دیگر می‌گویی کاش کاپشن آورده بودم!» کمی اغراق می‌کرد ولی بیراه هم نمی‌گفت. هرچه از شهر فاصله می‌گیریم هوا خنک‌تر می‌شد. به موقع رسیدن محال به نظر می‌رسید و تنها چیزی که دلگرمم می‌کرد صمیمیت قربان بود که فقط به عشق امام حسین (ع) و بدون آنکه بداند کارمان چیست، ما را سوار ماشینش کرده و دل به جاده‌های خاکی و پر پیچ و خم زده بود.

هنوز با خانواده شیردل روبرو نشده بودیم و با آنکه چیزی زیادی نمی‌دانستیم، از مصیبت‌شان دلمان به درد می‌آمد. مسیر شیروان تا سرانی بیش از تصورمان طول کشید. درگیر حساب و کتاب زمان رفت و برگشت بودم که داوود گفت: «چطور سرنوشت یک دختر روستایی ۱۱ ماهه از دل این کوه‌های سر به فلک کشیده و جاده‌های گمشده، به جایی می‌کشد که جان چند نفر را نجات بدهد؟»

بالاخره حوالی اذان مغرب به سرانی رسیدیم؛ دورترین روستای شیروان و اگر اشتباه نکنم آخرین روستای مرزی ایران و ترکمنستان. وقتی قربان روی ترمز زد، بیش از آنکه نگران برگشتن از این مسیر دشوار و شیب‌های تند با این ماشین درب و داغان باشم، محو تصویر روستا شده بودم که غرق غروب شده بود.

سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»

روستایی خزیده در دل کوه‌های خراسان شمالی، با طبیعتی دست‌نخوره که به خاطر دوری و سختی راه، گذر کمتر کسی به آن افتاده است. همه چیز بی نهایت زیبا، اصیل، بکر، تازه و به طرز عجیبی دل‌انگیز و مسحورکننده است. خیال کردم دویدن نارگل در این طبیعت چقدر آن را رویایی‌تر می‌کرد و باز دستی دلم را چنگ زد.

قسمت نبود برگردد!

با راهنمایی یکی از بچه‌های روستا به سمت منزل «محمود شیردل» راهی می‌شویم. خانه‌شان به معنای واقعی کلمه ساده است؛ دقیقاً همان چیزی که از یک خانه اصیل روستایی توقع می‌رود. سقفی با کنده‌های چوب ساخته شده، دیوارهایی که گچ به زحمت گِلی بودن‌شان را پوشانده با وسایل و پشتی‌ها و فرشی ساده. ‏

خانه‌ای که نارگل، چند ماه مثل یک مهمان آنجا بوده و از عاشورای سال پیش تا اول محرم امسال، این منزل ساده و بی‌آلایش روستایی در یکی از دورافتاده‌ترین نقاط را به قصری از خوشبختی و نشاط و سعادت برای اهالی‌اش تبدیل کرده بود. محمود می‌گوید: «انگار این بچه از اول قسمت ما نبود. توفیق داشتیم کمتر از یک سال میزبانش باشیم و در این مدت کوتاه با او زندگی کنیم. یادم نمی‌رود که چطور در حیاط خانه‌مان چهار دست و پا بازی می‌کرد و روی همین پله‌های گِلی با خندیدنش به ما زندگی می‌داد. فکر می‌کردیم بعد از هفت سال انتظار خدا او را به ما داده تا کنارش خوشحال باشیم، ولی خدا چیزی که مال خودش بود را خیلی زود از ما گرفت…»

سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»

سرش را پایین می‌اندازد و از روز اول محرم که روز آخر نارگل بود می‌گوید: «روزی که حال دخترم بد شد من روستا نبودم. در روستای ما کار نیست و برای امرار معاش باید به شهر برویم. آنجا هم هر کاری که از دستمان بربیاید انجام می‌دهیم. من هم آن روز شهر بودم. نارگل ناگهان تشنج می‌کند و مادرش او را به همراه مادربزرگش به شیروان می‌برند. وقتی به بیمارستان شیروان می‌روند، آنجا می‌گویند که ما برای عمل جراحی نارگل تجهیزات مناسب را نداریم. بعد نارگل را به بجنورد می‌برند ولی آنجا هم نمی‌توانند کاری بکنند. نهایتاً ساعت ۴ صبح او را به بیمارستان قائم مشهد بردیم. آنجا یک عمل جراحی انجام دادند و چند شبی را بستری بود، ولی باز هم قسمت نبود که برگردد».

چشم می‌چرخانم تا شاید عکسی از نارگُل ببینم؛ خبری نیست. هنوز صورت این دختر معصوم را ندیده‌ام. بالاخر طاقتم سر می‌آید و از پدر و مادرش می‌خواهم عکس‌هایش را بیاورند. تقریباً هم‌زمان جواب می‌دهند که عکسی نیست! محمود می‌گوید اقوام، عکس‌ها و یادگاری‌های دخترش را جمع کرده‌اند و برده‌اند. البته گلایه‌ای هم ندارد: «ما از کسانی که عکس‌ها و لباس‌های نارگل رو جمع کردند ممنون هستیم. چون اگر آنها را می‌دیدیم از غصه دق می‌کردیم.»

با آمدنش انگار دنیا را به ما داده بودند، اما...

کم کم مادر، مادربزرگ و عموی نارگل هم توی اتاق به ما اضافه شده‌اند. مادربزرگ نارگل بین صحبت‌هایمان مدام دست‌هایش را به بالا می‌برد و ذکر می‌گوید. هر چند ثانیه رو به پسرش می‌کند و به کُردی دلداری‌اش می‌دهد. مردم اینجا از کرمانج‌های خراسان شمالی هستند و در کنار زبان فارسی، کردی هم حرف می‌زنند.

از حرف‌های مادر محمود چیز زیادی دستگیرم نمی‌شود، به نظر از خواست و صلاح و حکمت خدا می‌گوید. بین صحبت‌هایش هم با آهنگی غم‌انگیز من را «پسرجان» خطاب می‌کند و حرف‌هایش را با غمگین‌ترین لحن ممکن ادامه می‌دهد. از سنگینی غم، سرم را پایین انداخته و هنوز حرف زیادی رد و بدل نشده، بدون اینکه بدانم چه می‌گوید، اندوهی بزرگ گلویم را می‌فشارد.

از ابتدای حرف‌هایمان «معصومه توانگر» مادر نارگل یک کلام هم نگفته است. غم‌زده و محزون سرش را پایین انداخته و اشک می‌ریزد. نبود نارگل همه را در سکوتی رنج‌آور غرق کرده است. بعد از یکی دو دقیقه، کوتاه و مختصر می‌گوید: «فقط خدا می‌داند ما در این هفت سال چقدر دعا کردیم، چقدر نذر دادیم و چقدر دکتر رفتیم تا نارگل را در آغوش گرفتیم. با به دنیا آمدنش انگار دنیا را به ما داده بودند، ولی…». بغض و دلتنگی و گریه امانش نمی‌دهد. دوباره سر به زیر می‌اندازد و اشک می‌ریزد.

سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»

سنگینی فضا و سکوتی که بر اتاق سایه انداخته توی گوش‌هایم زنگ می‌زند. حس می‌کنم چیزی نمانده کر بشوم. انگار تمام روستا غرق در سکوت شده و هیچ جنبنده‌ای حرکت نمی‌کند به جز اشک‌های مادر نارگل که صدای سر خوردنش گوش و دل را می‌خراشد.

هر اتفاق خوبی که افتاده، نارگل انجام داده است!

«چه شد که تصمیم به اهدای اعضای نارگل گرفتید؟» این سوالی است که از همان اول توی ذهنم مدام تکرار می‌شود. پدر نارگل توضیح می‌دهد: «اولویت اول ما سلامتی دوباره نارگل بود. با بهترین دکترهای ایران صحبت کردیم و آزمایش‌ها را نشان دادیم. تمام تلاش‌مان این بود که نارگل خوب شود، ولی انگار قسمت بود از پیش‌مان برود. وقتی دیگر هیچ امیدی به بهبودی‌اش نبود، دکترها پیشنهاد اهدای عضو را مطرح کردند».

چنین ماجرایی برای خانواده‌های بسیاری اتفاق می‌افتد ولی به هیچ عنوان رضایت نمی‌دهند که اعضای کودک اهدا شود. گفتن این حرف آسان است، ولی وقتی به لحظاتی فکر می‌کنم که پدر و مادر نارگل رضایت‌نامه اهدای عضو را امضا می‌کنند، تن و بدنم می‌لرزد. تنها یک دل بزرگ و عاشورایی است که به این پدر و مادر اجازه می‌دهد اعضای تنها فرزند ۱۱ ماهه‌شان را به دیگران اهدا کنند.

شیردل می‌گوید اول رضایت نداشتم، ولی وقتی به این فکر کردم که نارگل من جان چندنفر دیگر را نجات می‌دهد با خیال راحت رضایت دادم: «دوست داشتیم روح نارگل را با این کار شاد کنیم. این کار را هم نارگل انجام داده؛ ما هیچ کاری نکردیم! هر اتفاق خوبی که افتاده دخترم انجام داده…»

نارگل ۱۱ ماهه، به دو نفر زندگی بخشید

دکترها به محمود که بعد از هفت سال انتظار و ۱۱ ماه خوشی کنار دخترش، او را از دست داده بود گفته‌اند که چون قلب و کلیه و دیگر اعضای بدن نارگل سالم و فعال است، می‌توان آنها را اهدا کرد تا دل چند خانواده شاد شود: «من اول مخالف بودم. ولی بعد با خودم گفتم چه بهتر از اینکه نارگل من، چند خانواده دیگر را از داغ و مصیبت نجات بدهد؟ تصمیم گرفتیم کاری کنیم که حداقل چند نفر دیگر زنده بمانند.»

سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»

سربلند از تصمیمش می‌گوید: «برگه‌های رضایت اهدای عضو را آوردند و ما امضا کردیم. نیت‌مان این بود هر عضوی که قابلیت پیوند به دیگران دارد را اهدا کنیم. طبق چیزی که به ما اعلام کردند، کلیه و کبد نارگل به دو نفر اهدا شده است. کلیه را به دختر ۱۷ ماهه اصفهانی و کبد را به یک پسر ۲۰ ساله پیوند زده‌اند. قلب نارگل سالم بود و امکان اهدا داشت، ولی ما خبر نداریم که قلب هم اهدا شده یا نه؟ تنها اطلاعاتی که به ما داده‌اند همین است».

کسانی بوده‌اند که اعضایشان به ۲۰ نفر هم اهدا شده. ولی نمی‌دانم اینکه چند عضو یک کودک ۱۱ ماهه می‌تواند اهدا شود. پدر نارگل می‌گوید: «ما دوست داشتیم تا جای ممکن اعضای نارگل به نیازمندان اهدا شود. فرقی نمی‌کرد که یک عضو او اهدا شود، یا ده عضو. هرچقدر که او بیشتر به دیگران زندگی ببخشد، برای ما آرامش بیشتری به ارمغان می‌آورد. ما رضایت کامل داشتیم که این اتفاق بیفتد. اما اینکه این اتفاق افتاده یا نه خبر نداریم. چیزی که مطمئن هستیم این است که نارگل حداقل به دو نفر زندگی بخشیده است».

هنوز منتظریم از بیمارستان زنگ بزنند و بگویند نارگل خوب شده...

چند روزی بیشتر از رفتن نارگل نگذشته و پدر و مادرش آرام ولی ملول و ساکت هستند و انگار همه چیز را درون خودشان ریخته‌اند. می‌پرسم رمز و راز این سکوت و صبوری چیست؟ پدر نارگل آرام جواب می‌دهد: «ما تا زمانی که قلب نارگل کار می‌کرد و امیدی بود، هر کاری از دستمان برمی‌آمد انجام دادیم. ولی حکمت خدا این بود که دخترم روز اول محرم از پیش‌مان برود. هنوز با این قضیه کنار نیامده‌ایم. هنوز منتظر هستیم که از بیمارستان تماس بگیرند و بگویند حالش بهتر شده…» و گریه امانش نمی‌دهد.

سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»

خودش را جمع و جور می‌کند و دنبال حرفش را می‌گیرد: «نمی‌توانید تصور کنید بچه اول آدم، آن هم بعد از شش هفت سال انتظار، چه لذتی به آدم می‌دهد. به خصوص اگر آن بچه دختر باشد. هنوز بازی‌هایی که با هم می‌کردیم پیش چشمم است. تازه یاد گرفته بود و خودش را روی زمین می‌کشید. چهار دست و پا به سمت ما می‌آمد و می‌خندید. یکی یکی خاطراتش از جلوی چشمم رد می‌شود. یعنی باور کنم که دیگر نیست؟»

مجلس، مجلس روضه است. مادر حرف می‌زند، پدر گریه می‌کند. پدر حرف می‌زند، مادر گریه می‌کند. همسر محمود میان اشک‌های آرامش حرف را ادامه می‌دهد: «همان روزی که نارگل تشنج کرد، در روستا مراسمی داشتیم. لباسی عروسکی برایش خریده بودم تا آن روز بپوشد. آن روز محمودآقا رشت بود. به من پیام داد که لباس‌های نارگل را تنش کن و عکس بگیر و برایم بفرست. می‌سوزم از اینکه حتی فرصت نشد یک بار این لباس‌ها را تنش کنم»...

قرار بود مراقب پدر و مادرش باشد

وقتی می‌پرسم «چرا اسمش را نارگل گذاشتید؟» تازه می‌فهمم چرا مادربزرگ خانواده از همه بیشتر اشک می‌ریزد. مادر نارگل می‌گوید: «اسم مادر شوهرم را روی او گذاشتیم. درواقع این اسم را خود مادربزرگ برای نارگل انتخاب کرد». مادر محمود که فارسی می‌فهمد اما نمی‌تواند فارسی صحبت کند؛ به کُردی و آغشته به بغض و اشک رو به من می‌گوید: «من اسمش را نارگل گذاشتم تا جایگزین من باشد، نه اینکه بی‌وفایی کند. دوست داشتم این اسم را از من داشته باشد و بعد از من مراقب پدر و مادرش باشد. کاش من به جای او می‌مُردم».

سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»

سوز کلامش جان هر شنونده‌ای را می‌سوزاند: «پسرجان! شوهر من بیست سال پیش از دنیا رفت. از وقتی که فوت کرد، من تک و تنها این بچه‌ها را بزرگ کردم. یکی یکی آنها را عروس و داماد کردم و فرستادم خانه بخت. حالا دیگر پیر شده‌ام. به خاطر همین اسم خودم را روی نارگل گذاشتم تا بعد از من حواسش به این خانه باشد. چه می‌دانستم حکمت خدا این بود که او را از من بگیرد… پسرجان! همه چیز دست خداست. خدا خواست که نارگل را روز عاشورا به ما بدهد و روز اول محرم از ما بگیرد. اینها کارهای خدای خلّاق کریم است. ما انسان‌ها نمی‌توانیم به جای خدا تصمیم بگیریم و توی کارش دخالت کنیم». اینها را محمود برایمان ترجمه می‌کند.

اگر زنده بود با هم به مراسم شیرخوارگان حسینی می‌رفتیم

نوبت روضه‌خوانی بین صاحبان غم در گردش است. باز نوبت به مادر نارگل می‌رسد که برایمان روضه بخواند: «اگر نارگل زنده بود، روز حضرت علی اصغر (ع) او را می‌بردم مراسم شیرخوارگان حسینی. برایش پیشانی‌بند حضرت علی اصغر (ع) می‌بستم و برای حضرت علی اصغر (ع) عزاداری می‌کردم. نارگل هم فدای حضرت علی اصغر (ع). دلمان به همین خوش است که مثل شش‌ماهه امام حسین (ع) خودش را فدا کرد تا دیگران را نجات بدهد. چه سعادتی بیشتر از این؟»

بدون اغراق می‌گویم، اگر بغض صدا داشت، اتاق کوچک خانه نارگل از شدت آن منفجر می‌شد. در تمام این لحظات مادر نارگل سرش پایین است و آرام آرام اشک می‌ریزد. روبرویم زنی روستایی و با وقار می‌بینم که مثل شمع می‌سوزد و صدایش در نمی‌آید. در سکوت خودش به گل‌های قالی خیره شده و می‌بارد. تمام راه خودم را برای این غم آماده کرده بودم اما سنگینی داغ این خانواده از توان شانه‌های این جمع بیشتر است.

برای اینکه مادر نارگل را برای لحظاتی به حرف بکشم، سوال می‌کنم این چند روز توانستید عزاداری کنید؟ شمرده شمرده جواب می‌دهد: «دخترم هنوز شیرخوار بود… بدتر از این درد هم دردی هست؟ بدتر از این درد هم هست که بچه شیرخوارت را از تو بگیرند؟ مثل حضرت علی اصغر (ع) …» با یادآوری روضه علی‌اصغر (ع) شانه‌هایش تکان می‌خورد. سرش را پایین می‌اندازد و کنترل صدایش را از دست می‌دهد و های های گریه می‌کند.

گاهی نمی‌توان صرفاً یک خبرنگار باقی ماند!

اینجا نمی‌توان صرفاً یک خبرنگار ماند و نشست و سوال کرد و جواب شنید. می‌گویم: «خوب است که با روضه حضرت علی اصغر (ع) و کربلا گریه می‌کنید. امام رضا (ع) فرمود بر هر چیزی که می‌خواهید گریه کنید، بر حسین گریه کنید.» مادربزرگ نارگل می‌گوید: «پسرجان! هرچه خواسته خداوند باشد همان می‌شود. خداوند صلاح‌مان را می‌داند. من بچه هفده هجده ساله‌ام را توی کوه‌ها از دست دادم؛ فرزندی که بعد از فوت شوهرم دل‌خوشی‌ام بود که عصای من و کمک‌خرج خانواده می‌شود. امیدوار بودم زیر پر و بال خواهر برادرهای کوچکش را می‌گیرد و برایشان پدری می‌کند. حالا هم نارگل را از دست دادیم، این داغ همه‌مان را پیر کرد… دیگر اشتیاقی به زندگی ندارم…»

شام غریبان است! توی این اتاق هفت هشت متری، همه طوری ماتم زده‌اند که زبانم لال شده است. بعد از ده سال کار خبری و رسانه‌ای برای اولین‌بار نمی‌توانم لام تا کام حرف بزنم. وقتی فکر می‌کنم که این خانواده ساده و صمیمی که با نارگل جمعشان گل انداخته بود، دو سه روز پیش بدن کوچک دخترشان را از سردخانه تحویل گرفته و از چند عضوش گذشته و او را به خاک سپرده‌اند، دهانم به یکباره خشک و تلخ می‌شود.

سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»

بیش از این نمی‌توانم جلوی خودم را بگیرم. نمی‌توانم صرفاً یک خبرنگار بمانم! با خودم می‌گویم خوب است که ما امام حسین (ع) را داریم، وگرنه چطور با دردها و داغ‌هایمان کنار می‌آمدیم؟ یاد روضه‌های کربلا می‌افتم، یا حسینی می‌گویم و من هم زیر گریه می‌زنم. داوود هم دوربینش را کنار گذاشته و گریه می‌کند…

کاش نمی‌آمدیم اینجا…

معصومیت و قصه جان‌سوز نارگل به روضه علی‌اصغر (ع) و حال و هوای محرم گره خورده است. همه اتاق گریه می‌کنند. انگار روی زبانم یک روضه‌خوان جا خوش کرده است؛ می‌خواهم بگویم که «حداقل به گلوی نارگل شما تیر سه شعبه نزدند…». تا لب باز می‌کنم، می‌بینم همه تا آخر روضه رفته‌اند.

نارگل‌خانم با زبان کردی روضه می‌خواند: «ما یک دختر داشتیم که نه مثل علی اصغر (ع) تیر خورد، نه تشنگی کشید، نه مثل رقیه (س) سیلی خورد، نه مثل بچه‌های اهل بیت (ع) در خیمه‌های آتش‌گرفته و روی زمین‌های پر از خار دوید. بچه من بدون اینکه کسی سیلی‌اش زده باشد رفت و به چند نفر دیگر هم زندگی داد. ما چه می‌فهمیم از مصیبت امام حسین (ع)؟ همه ما فدای داغ حسین… تو چه کشیدی حسین جان …»

رو به عکاس‌مان می‌کنم؛ به او که نمی‌داند کجای این روضه را ثبت کند و چطور قاب ببندد که حجم مصیبت را نشان دهد؛ به او که پشت چشمی دوربین، چشمانش به اشک نشسته است. می‌گویم «کاش نمی‌آمدیم اینجا» … می‌گوید: «کاش نمی‌آمدیم…»

به روستای نارگل جاده بکشید؛ شاید کسی برای قدردانی آنجا برود!

می‌پرسم دوست دارید کسانی که اعضای نارگل را گرفته‌اند ببینید؟ پدرش می‌گوید: «اتفاقا از دکتر پرسیدیم که می‌توانیم این افراد را ببینیم؟ گفتند قانون این اجازه را نمی‌دهد. باید شش هفت ماه بگذرد تا بتوانیم آنها را به شما معرفی کنیم».

برای آنکه قدری فضای حرف‌هایمان عوض شود می‌پرسم که کسی از آنها تقدیر و تشکری کرده یا نه؟ شیردل آب پاکی را روی دستم می‌ریزد: «سازمان نظام پزشکی قدردانی مختصری از ما داشته‌؛ ولی ما برای قدردانی، تشکر یا حمایت مالی این کار را نکردیم. ما فقط برای رضای خدا این کار را کردیم. همین که روح نارگل شاد شود و خدا به ما عنایت کند، برای ما بس است».

سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»

مادر نارگل حرف‌های شوهرش را تکرار می‌کند و می‌گوید که علی‌رغم مشکلات مالی که این روزها دچارش هستیم، انتظاری از کسی نداریم. تنها چیزی که می‌خواهیم رسیدگی به این روستا به خصوص جاده آن است: «شما خودتان وضعیت جاده روستا را دیدید. تقریباً دو ساعت طول کشید که ما نارگل را از روستا به شیروان ببریم. توی این مسیر طولانی و پر از دست‌انداز نارگل روی دست من بود و آرام آرام جان می‌داد. شاید همین تکانه‌هایی که توی راه می‌خوردیم باعث شدند که خون‌ریزی او بیشتر شود. شاید اگر این جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌تر و سریع‌تر بود، حال او هم خوب می‌شد.»

میان حرف‌ها از بندگی‌اش غافل نمی‌شود: «البته ما از خواست خدا گلایه‌ای نداریم. این اتفاق حکمت خدا بود. ولی چه می‌شد برای این روستا جاده بکشند؟ به غیر از روستای ما که آخرین روستای مرزی است، یکی دو تا روستای دیگر هم به این جاده نیاز دارند. فصل برف و باران تمام مسیرها بسته است و خارج شدن از روستا ممکن نیست. اینجا یک منطقه بارانی است که با هر بارانی سیل جاری می‌شود و امکان تردد روی جاده خاکی نیست. جاده لغزنده و گِلی است و ممکن است از کوه سقوط کنیم. تنها خواسته ما از مسئولان این است که جاده این روستا را درست کنند. خانواده‌هایی که در این روستاها زندگی می‌کنند برای هر بیماری باید به سختی خودشان را به شهر برسانند. با درست کردن جاده این روستا، هم رفت و آمد اهالی به شهر راحت‌تر می‌شود، هم روی گردشگری اینجا تأثیر مثبت می‌گذارد».

به حسرت‌های مادر نارگل فکر می‌کنم؛ به زخمی که سنگ‌های جاده خاکی روستایشان تا همیشه بر روانش خواهند زد. به اینکه اگر خدا فرزند دیگری به این خانواده یا خانواده‌های دیگر این روستا ببخشد، چطور داغ نارگلی دیگر تکرار نشود؟ به این فکر می‌کنم که اگر دریافت‌کنندگان اعضای بدن نارگل، روزی بخواهند برای قدردانی و همدردی سراغ پدر و مادرش را بگیرند و سری به آنها بزنند، این راه سخت و طولانی را تا «سرانی» می‌آیند؟ آیا آن روز هم اول جاده، راننده‌ای مثل «قربان» و پراید خسته‌اش پیدا می‌شود که به خاطر نام امام حسین (ع) هم که شده دل به این جاده خاکی بزند و آنها را به این روستای مرزی برساند؟!

کد خبر 5845798

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • وحید DE ۱۲:۱۱ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۴
      454 8
      خداوند بزرگ دسته‌گل های بهشتی را به این خانواده عنایت خواهد کرد. به حق پنج تن آل عبا، خداوند بزرگ فرزندان زیادی به این خانواده محترم عنایت کنه.
      • IR ۰۳:۳۶ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
        153 7
        من یک روستایی زاده از سرزمین کوهستانی کردستان هستم.شغلم تجهیزات پزشکی .به جای دعا و ناراحتی از خود بپرسید چرا ؟چرا امداد هوایی در ایران ضعیف است .چرا درمانگاها امکانات ندارند.چرا یک بیمارستان ۳۰ سال از کلنگ زنیش گذشته اما احداث نشده .به حق خون شهدای کربلا خدادمرد میدان می خواهد والا دهان باز ....
      • IR ۰۷:۳۸ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
        90 6
        🥺🥺😢😢 آمین
      • مادر دو فرزند پرپر 😭 IR ۰۱:۳۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۸
        7 1
        خدا به ما صبر بده 🤲
    • بهی IR ۱۴:۲۷ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۴
      419 9
      چقدر من با این مصاحبه اشک ریختم ممنون از آقای خبرنگار که صدای غربت این پدر و مادر رو به گوش ما رسوندن انشالله خدا وند به پدر و مادر نارگل فرزندانی سالم و صالح عنایت بفرماید و بهشون صبر بده
      • ادریس IR ۱۱:۳۲ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
        142 8
        واقعا ک درست میگین چقدر من هم اشک ریختم.چون من بچه روستا هستم همزمان با خبرنگار اشک میریختم و چشمانم میبستم وخودمو کنارخبرنگارتجسمم میکردم واقعا تاسوعا من هم بارانی شد ممنونم از اقایی جواد شیخ الاسلامی
      • مرتضی باباصفری IR ۱۰:۱۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
        78 1
        من هم در حین تماشای مصاحبه اشک ریختم سوزناک بود خانواده با معرفتی بودند به گفته برادر کردستانی مان امید وارم با تقویت ناوگان امداد هوایی شاهد تکرار چنین اتفاقاتی نباشیم
    • مهدی IR ۱۴:۵۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۴
      خدا صبرتون بده خواهر وبرادر عزیزم،خدا آرامش بهتون بده...میدونم براتون سخته ....خدابهتون نعمت های دیگه عطا کنه...هرچند هیچکس جای نارگل رو نخواهدگرفت
      • قاسم IR ۱۰:۰۴ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
        روحش شاد ویادش گرامی. واقعا سخت است داغ فرزند کمر پدرومادر خم می‌شود. یا قمر بنی هاشم. یه رقیه جان
    • سید AE ۱۷:۲۶ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۴
      91 5
      داود صبر بده بهتان خواهرو برادرعزیزم به امید داود فرزندان خوبی نصیبتان بشود
      • ناشناس IR ۰۶:۵۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۸
        5 0
        خدا صبر بده فرزند امانت الهی است خودش می دهد خودش می برد
    • نادیا IR ۱۸:۴۴ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۴
      128 1
      روح پاکش قرین رحمت الهی ، خدا به پدر و مادر نارگل عزیز صبر عطا کنه و رحمت به شیر پاک این پدر و مادر
    • IR ۱۹:۲۱ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۴
      161 4
      خدا به پدر و مادرش صبر بده. برای مسؤلین کشور با اين وضع جاده ها متاسفم
      • IR ۱۲:۴۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
        38 1
        قابل توجه وزرای محترم بهداشت و راه .
    • IR ۱۹:۵۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۴
      93 7
      دمشون گرم خدا به خانوادشون عزت بدهد و دل پدر و مادرشان را تصلی ....
    • آرش IR ۲۰:۴۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۴
      105 7
      داداش بزرگم دعاکردم خدابه شما و خانومت صبرزیادبده و جای نارگل رو پرکنه براتون با بچه های خشگل
    • ملیکا IR ۲۳:۳۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۴
      85 1
      خدا به پدرومادرش صبربدهد.خیلی واقعا سخته ادم نمیتونه ببینه بچش روبروی چشمش جون میده😭🖤
    • مصطفی IR ۲۳:۴۹ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۴
      128 5
      از مسیولین خواهش میکنم به این روستا رسیدگی شود و جاده آسفالت شود .این متن را تا انتها خواندم و اشک ریختم امید است روزی فرا رسد که هیچ انسانی غمی نداشته باشد.
      • ستاره IR ۰۰:۱۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
        81 5
        کو گوش شنوا کو مسوول
      • محمدرضا IR ۲۳:۴۶ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
        4 0
        ان شاءالله ولی کاش یکم بفکر مردم مناطق دور دست هم باشن چرا یکی باید توی بهترین امکانات و رفاه شهری باشه بعد اونوقت یکی دیگه توی یه روستای دور دست اینجوری زجر بکشه والا مگه اینا ایرانی نیستن که از این همه امکانات که خیلی جاها داره استفاده کنن والا باید مسئولین رسیدگی کنن دیگه
    • روح الله IR ۲۳:۵۱ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۴
      91 5
      وقتی این مصاحبه رامیخوانم فقط اشک میریزم انشاله صاحب فرزندخوب سالم باشی ونارگل زنده هس ونمرده
    • مادری تنها IR ۲۳:۵۷ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۴
      87 2
      خداوند به شما صبر دهد مطمئن باشید که خدا به جای کاری که کردید وبه چند نفر زندگی دادید خدا فرزندان سالم وصالح به شما عطا خواهد کرد امین
    • IR ۲۳:۵۸ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۴
      65 6
      متاسفم درد ما هم شبیه شماست خیلی حالم بد شد
    • IR ۲۳:۵۸ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۴
      35 2
      متاسفم درد ما هم شبیه شماست خیلی حالم بد شد
    • صالح IR ۰۰:۰۹ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      58 4
      خدا بتون صبر بده واقعا چقد سخت خودم کلی اشک ریختم بچه من همسن نارگل هست درکتون میکنم که چقد داغ دار هستید ان شالله خدا نعمت های بهتر و بیشتری به شما بدهد
    • صالح IR ۰۰:۰۹ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      34 2
      خدا بتون صبر بده واقعا چقد سخت خودم کلی اشک ریختم بچه من همسن نارگل هست درکتون میکنم که چقد داغ دار هستید ان شالله خدا نعمت های بهتر و بیشتری به شما بدهد
    • IR ۰۰:۱۹ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      49 2
      خیلی خیلی مصیبت تکان دهنده ای هیچکس نمیتواند ثانیه ای خودش را جای پدر ومادر نارگل بگذارد، خداوند دردلشان صبریعطا کند وتا سال دبگه جای ان را بافرزند دیگری سبز کند
    • IR ۰۰:۱۹ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      26 3
      خیلی خیلی مصیبت تکان دهنده ای هیچکس نمیتواند ثانیه ای خودش را جای پدر ومادر نارگل بگذارد، خداوند دردلشان صبریعطا کند وتا سال دبگه جای ان را بافرزند دیگری سبز کند
    • IR ۰۰:۱۹ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      21 1
      خیلی خیلی مصیبت تکان دهنده ای هیچکس نمیتواند ثانیه ای خودش را جای پدر ومادر نارگل بگذارد، خداوند دردلشان صبریعطا کند وتا سال دبگه جای ان را بافرزند دیگری سبز کند
    • ناشناس IR ۰۰:۲۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      34 1
      خدا بهشون صبر بده. ان شاءالله فرزندان دیگری عنایت فرماید.
    • مادر NL ۰۰:۵۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      43 2
      باسلام خدمت این خانواده محترم وعرض تسلیت ،من هم باشما اشک ریختم خداوند به شما صبر دهد، من هم چهار فرزندم رو از دست دادم ولی به لطف خدا الان یک پسر 16ساله اهل صالح دارم انشاالله که خدای مهربون هم به شما فرزندان دیگری عطا کند
    • مادر NL ۰۰:۵۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      24 4
      باسلام خدمت این خانواده محترم وعرض تسلیت ،من هم باشما اشک ریختم خداوند به شما صبر دهد، من هم چهار فرزندم رو از دست دادم ولی به لطف خدا الان یک پسر 16ساله اهل صالح دارم انشاالله که خدای مهربون هم به شما فرزندان دیگری عطا کند
    • محسن IR ۰۱:۱۱ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      48 1
      نارگل عزیز زنده ست واما روزی دوباره اورا ملاقات میکنید😭😭
    • زیبا IR ۰۱:۱۷ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      51 2
      خدایا بحق این شبهای عزیز دل این خانواده را شاد کن و به آنها پسر و دختر زیاد و صالح هدیه کن، خدایا عاقبت به خیرشون کن، الهی آمین آخ چقد دلم شکست براشون،
    • اعظم IR ۰۳:۲۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      45 4
      در این شب عزیز از آقا ابوالفضل میخواهم فرزندان صالحی به این پدر و مادر داغدیده عطا کنند واقعا روضه ی مجسم‌ بود 😥 چقدر اشک ریختم و یاد طفل شش ماهه ی آقا اباعبدالله افتادم خدایا به حق باب الحوائج حسین فرزندانی صالح به این زوج عنایت بفرما
    • گمنام IR ۰۶:۲۸ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      45 2
      ازبرادر شیخ الاسلامی بابت این همه تمحل سختی راه و صدالبته مصاحبه خوب که بقول خودشان همانند روضه علی اصغر اباعبدالله الحسین(ع)است تشکر می کنم واقعا کلمه به کلمه،جمله به جمله و خط به خط این مصاحبه اشک ریختم آخه من پدر هم یک گل دختر یک ونیم ساله را از دست دادم چقد هم مظلومانه پرکشید"فاطمه جان دلتنگتم"
    • گمنام IR ۰۶:۳۴ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      31 4
      از صمیم قلب این مصیبت عظمی را خدمت خانواده محترم شیردل تسلیت عرض می کنم صبر بر مصیبت قطعا رضای خدا و حتما اعطای رحمت و نعمت حق تعالی را در پی خواهد داشت من خود نیز به این رسیدم و شما هم خواهید رسید خداوند بعداز فاطمه جان"فاطمه ای دیگر به ما بخشید شما هم منتظرنارگل باشید او بزودی به آغوشتان برمیگردد
    • IR ۰۸:۵۱ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      33 2
      فقط میتونم بگم تا اخر این مصاحبه اشک ریختم اتیش گرفتم خدا صبر بده
    • IR ۰۹:۲۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      38 1
      الهی به حق مصائب حسین (ع) خدا سریع فرزندی بی دغدعه بهشون عطا کنه و باعث آرامش نسبی این خانواده بشه وخدا هر کی فرزند داره براش حفظ وهر کی نداره بهش عطا کنه
    • فاطمه IR ۱۱:۱۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      28 0
      خدابهتون صبر بده
    • حمید IR ۱۲:۰۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      32 0
      قربون و اون دل و اعتقادتون بشم . و فدای دل مهربونتون . ان شاالله به زودی زود خداوند فرزند سالم و صالحی به شما و همه عزیزانی که ارزوی فرزند دارند عنایت کنه . زنده و سلامت باشید
    • IR ۱۲:۱۸ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      34 2
      بیشتر از اونی که نارگل شبیه علی اصغر باشه پدر و مادرش شبیه غریب ترین ک غم زده ترین زوج تاریخ بشریت اند که بخاطر نبود امکانات پزشکی و دیر عمل شدن بچه شون از دست دادن
    • مریم IR ۱۲:۲۸ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      23 1
      افرین مرحبا به کار بزرگتون اجرتان با خدا انشاالله خدا خوشبختی دیگری برایتان نصیب کند جای شما در بهشت برین است
    • علی IR ۱۲:۳۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      27 1
      با آرزوی صبوری به این خانواده محترم و تقدیر و تشکر از این عمل خدا پسندانشان در این ایام محرم انشاالله که خداوند متعال یک فرشته‌ای دیگر مثل نارگل به جمع خانواده شان عطا فرماید .
    • محمدرضا IR ۱۲:۳۴ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      23 0
      خدا بهتون صبر بده....خیلی سخته از دست دادن فرزند😭😭
    • رویا IR ۱۲:۴۷ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      20 2
      خداصبربده بحق امام حسین علیه السلام
    • IR ۱۳:۴۸ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      25 0
      خدا صبرتون بده امیدوارم خداوند به حق فاطمه زهرا و بانو شهربانو( س ) به زودی یه فرزند سالم دیگه بهتون ببخشه که عمری طولانی و سرشار از شادی و سلامتی در کنارتون داشته باشه از همه دوستانی که تو این صفحه هستن خواهش میکنم برای ارامش قلب این پدر مادر و عنایت خداوند رحمان برای بچه دار شدن مجددشون دعا کنن
    • IR ۱۳:۴۸ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      12 0
      خدا صبرتون بده امیدوارم خداوند به حق فاطمه زهرا و بانو شهربانو( س ) به زودی یه فرزند سالم دیگه بهتون ببخشه که عمری طولانی و سرشار از شادی و سلامتی در کنارتون داشته باشه از همه دوستانی که تو این صفحه هستن خواهش میکنم برای ارامش قلب این پدر مادر و عنایت خداوند رحمان برای بچه دار شدن مجددشون دعا کنن
    • IR ۱۳:۴۹ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      12 2
      خدا صبرتون بده امیدوارم خداوند به حق فاطمه زهرا و بانو شهربانو( س ) به زودی یه فرزند سالم دیگه بهتون ببخشه که عمری طولانی و سرشار از شادی و سلامتی در کنارتون داشته باشه از همه دوستانی که تو این صفحه هستن خواهش میکنم برای ارامش قلب این پدر مادر و عنایت خداوند رحمان برای بچه دار شدن مجددشون دعا کنن
    • jupiter IR ۱۳:۵۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      23 0
      خدایا حکمتتو شکر کسی که بچه میخواد بهش نمیدی کسی نمیخواد چندتا و چند قلو میدی بهش اینم از نارگل بهشتی جاش توی بهشت با اینکه چند سال بچه دار نمیشدند بچه دادی و گرفتی واقعا قلبم درد گرفت نمیشه گفت خدا رحمتش کنه باید گفت ساعت مارو رو. قیامت پیش خدا بکنه خدایا به خانوادش صبر عظیمی عطا بفرما
    • هلیا IR ۱۵:۰۹ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      35 0
      الهی ک هیچ مادری داغ فرزند نبینه خدا بهتون صبر بده😔
    • یونیکابلوچ IR ۱۵:۴۸ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      21 0
      الله صبربده به پدرومادرنارگل عزیز
    • مهدیه AE ۱۵:۵۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      14 2
      خدا بهشون صبر بده، چقدر گریه کردم خدایااا،، نتونستم تا آخر بخونمش چقدر درد سنگینی هستش ای خداااا
    • شفیعی RO ۱۶:۱۹ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      21 1
      انشالله خدای بزرگ به این خانواده صبر و تحمل زیاد عنایت کند ....امیدوارم خدا اینقدر به این پدر و مادر بچه هدیه کند که داغ نارگل کم رنگ بشه ...خیلی سخته ...من خودم بچه ی شش ساله از دست دادم درک میکنم این پدر و مادر چه زجری میکشند ...خدایا کمکشون کن که راحت تر این مصیبت رو تحمل کنند ...
    • زهرا IR ۱۶:۲۲ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      18 0
      من همین طور که برای همسرم میخوندم اشک می‌ریختم ممنون از شما خبرنگار که زحمت کشیدید واز خدا میخوام خدا یه فرزند صالح وسالم به خانواده شیر دل بده که دوباره زندگیشون شاد بشه
    • الف IR ۱۶:۲۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      14 0
      انشاله خدا فرزندان خوب وصالح به شما عنایت کند روح اون نوگل بهشت رو شاد کنه الان اون یه پرنده تو بهشته
    • ناشناس IR ۱۶:۳۷ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      16 1
      خدایا بهشون صبربده ان شاالله خداوند بحق ام البنین مادر قمر بنی هاشم بهمین زودی زود چهار قلو بهتون بده واسم نارگل رو دوباره زنده کنی
    • IR ۱۶:۴۱ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      15 1
      خداوند به شماخانواده محترم صبر بدهد وفرزندی صالح عنایت کند که مرحمی برزخم دلتان باشد که روح نارگل عزیزمان شاد باشد
    • نعمت احمدی IR ۱۷:۰۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      14 0
      درود هنگام خوندن این خبر لباس و گوشی ام کل خیس شد نه از رطوبت و شرجی هوا که از پرپر شدن شدن فرشته کوچلو...
    • IR ۱۸:۱۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      15 0
      چه ‌کار زیبا یی خداصبرتون بده انشاالله بچه های زیاد وصالح با ایمان وحافض قرآن ودانشمند به شما عطا کند
    • IR ۲۱:۱۲ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      17 0
      خدایا تو بزرگی وتو رحیمی خدایا به حق این شب عاشورای حسینی از ته دلم قسمت می دهم به این خانواده صبر عنایت فرما ومسًولین ما برای یک لحظه هم شده خودشان جای این خانواده در نظر بگریند چرا چرا وچراهای دیگر ای اسمان خون گریه کن
    • امی IR ۲۱:۲۱ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      22 0
      خدا کنه این فیلم و مصاحبه دست به دست شه به گوش مسئولین برسه حداقل ترین کارممکن برای روستا شیروان جاده درست شه تا کمتر خانواده ی دچار این مصبیت شه
      • محمدرضا IR ۲۳:۵۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
        2 0
        ان شاءالله دوباره از چند روز آینده به عده ای دیگه روستا به روستا دنبال هم قطار قطار راه میوفتن برای انتخابات مجلس شورای اسلامی و باز هم وعده های سرخرمن و تو خالی به همه میدن و باز هم حرف های بیهوده میزنن که برای خودشون رای جمع کنن میگن ما فلان میکنیم ما بهمان میکنیم
    • IR ۲۱:۵۲ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      13 0
      خداوند مهربان به دلشون صبر بده و بچهای سالم و صالحی بهشون هدیه بده الهی آمین
    • ناشناس IR ۲۲:۵۴ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      13 2
      خداصبرتون بده😔😔😔😔
    • یوسف IR ۲۳:۰۱ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      10 1
      سلام بر شما خانواده محترم مصیبت وارد شده را تسلیت عرض نموده و مارادرغم خود شریک بدانید خداوند نارگل بیامورزد
    • سحر IR ۲۳:۳۶ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      14 1
      باسلام و تشکر . با تمام وجودم درد کشیدم پای این روضه ی سوزان .. خدا به پدر و مادرش صبر بده .. تورو خدا روح یک مادر و قلب یک پدر رو با این سهل انگاری ها زخمی نکنید تورو به امام حسین قسم میدم به راه این روستا رسیدگی کنید ..
    • سحر IR ۲۳:۳۶ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      12 0
      باسلام و تشکر . با تمام وجودم درد کشیدم پای این روضه ی سوزان .. خدا به پدر و مادرش صبر بده .. تورو خدا روح یک مادر و قلب یک پدر رو با این سهل انگاری ها زخمی نکنید تورو به امام حسین قسم میدم به راه این روستا رسیدگی کنید ..
    • سحر IR ۲۳:۳۶ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
      14 0
      باسلام و تشکر . با تمام وجودم درد کشیدم پای این روضه ی سوزان .. خدا به پدر و مادرش صبر بده .. تورو خدا روح یک مادر و قلب یک پدر رو با این سهل انگاری ها زخمی نکنید تورو به امام حسین قسم میدم به راه این روستا رسیدگی کنید ..
    • مریم IR ۰۰:۲۹ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      17 1
      تا خدا نخاد یه برگ نمی افته از صمیم قلبم دعا میکنم خدا بهشون اولاد بده
    • علی IR ۰۱:۳۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      16 0
      اینقدر غم انگیز بود که جرئت نکردم تا انتها بخوانم
    • مژگان دانشی IR ۰۳:۱۴ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      16 0
      ممنون از لطف شما که به نمایندگی از مردم این سرزمین به سراغ این خانواده غم زده ولی با دل بزرگ رفتید خدا وند ان شاالله به حق همین روزهای عزیز تحمل این داغ را برای خانواده نارگل آسان کند و فرزندان سالم و صالح دیگری به این زوج عطا کند
    • مژگان دانشی IR ۰۳:۱۴ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      17 0
      ممنون از لطف شما که به نمایندگی از مردم این سرزمین به سراغ این خانواده غم زده ولی با دل بزرگ رفتید خدا وند ان شاالله به حق همین روزهای عزیز تحمل این داغ را برای خانواده نارگل آسان کند و فرزندان سالم و صالح دیگری به این زوج عطا کند
    • عسل IR ۰۵:۴۹ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      18 0
      خداوند به شما صبر بدهد و در عوض گرفتن این گل زندگیتان را گلستان کند به خدا دلم با دیدن عکس ها کباب شد.
    • سیده کبرا US ۰۶:۵۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      23 1
      خدابهتون صبربده وبه بزرگی ومهرخودش بهترین فرزندها روبه شما عطا خواهدکرد به حق اقاامام حسین. دل تون بزرگه هرکسی این دل ونداره وبرای شادی شمادعا میکنیم. انشاالله که جاده اونجادرست بشه چرانباید مسولین بفکراسایش اولیه مردم این روستاها نباشند. خداازاختالاسگرا نگذره که حق این مردم ومیدزدند ...
    • مریم IR ۰۸:۱۶ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      34 3
      من نمیدونم فاز اونایی ک منفی میدن چیه؟؟؟ دیس لایک میکنید واسه دعای خیر؟؟؟؟احیانا چیزی میزنید؟؟؟؟
      • دنی IR ۰۴:۵۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
        13 1
        دقیقا سوال منم هست ؟
      • IR ۱۴:۴۶ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
        7 1
        گاهی دستشون میخوره من اومدم صحبت شما ولایک کنم دیس لایک شد.
    • همیشه تنها IR ۰۸:۴۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      19 0
      خداصبرتون بده منم برادرزاده ام روچندماه پیش از دست دادم داغ بزرگی رودلمون گذاشت بازم هرچی حکمت خداست
    • IR ۰۹:۰۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      20 1
      جانم هدیه ای بود که تو بهشت منتظر شما پدر و مادر عزیزش هست🌺🌺🌺
    • زهرا IR ۰۹:۰۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      17 1
      خداوند منان بهتون صبر بده،غمتون خیلی بزرگه،انشا الله روز قیامت با حضرت علی اصغر محشور بشوید،وخدا در این دنیا فرزندان سالم و صالح بهتون عنایت بکند
    • حامد IR ۰۹:۲۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      34 4
      چرا آقایون مسئول جاده نکشیدند تا این طفل معصوم زنده بماند ؟؟؟؟
    • مجتبی IR ۰۹:۳۲ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      18 1
      سلام.من همشهری خانواده محترم شیردل هستم اهل شیروانم وبه خانواده داغدارشیردل تسلیت عرض میکنم و به این خانواده افتخارمیکنم علی رقم سختی ورنج کشیدن درغم فراق عزیز ازدست رفته شان به چندین نفر زندگی دوباره بخشیدن ان شالله به حق اباعبدالله نارگل عزیزشون باحضرت علی اصغرعلیع السلام محشور شوند.
    • رهام IR ۰۹:۴۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      13 1
      روحش شاد چقدرناراحت کننده بود خداوند به خونواده ش صبربده
    • GB ۱۰:۰۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      17 1
      از درد این خانواده چیزی نمیشه گفت ، خدا صبر بهشون بده 😭😭😭
    • عباس IR ۱۰:۱۱ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      15 1
      از خبر نگارهایی که این همه راه را رفتن سپاس گذارم،خاک پاتونم،اجرتون با امام حسین
    • IR ۱۰:۱۹ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      14 1
      خداوند به اطرافیان نارگل مخصوصا پدر ومادرش که دل به این بزرگی دارند صبر بدهند ماهم با خواندن سرگذشت نارگل اشک ریختیم انگار رفته بودیم خانه نارگل ؛ خدا بزرگ است و کریم
    • IR ۱۰:۳۲ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      18 3
      احسنت به این همه بندگی مخلصانه 😥حسرت خوردم و مطمئنم ازدل این امتحان سخت خداوند به این بندگان عزیز قرار است دلخوشی های شیرین زیادی بدهد....الاهی آمین
    • ساحل IR ۱۰:۳۹ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      21 2
      امیدوارم بحق علی اصغرخداونددل بزرگتان راآرام کند
    • سحر IR ۱۱:۰۸ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      17 2
      ممنون از گزارشتون، امیدوارم خدا به دلشون صبر و طاقت بده، دلش مثل کوره میسوزه،،، هنوز یک سال از شیر خوردن نارگل مونده بود، امیدوارم به زودی امام حسین دامانشونو سبز کنه
    • گلی IR ۱۱:۲۴ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      21 3
      خدا به ابن خانواده محترم صبر عنایت کنه .روح فرزندشون با حضرت رقیه محشور بشه. ان شاءالله خدای بزرگ دوباره به این خانواده عنایتی کنه وفرزندانی بده تا کمی داغ شون سبک بشه.
      • سامیار GB ۰۲:۳۷ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
        12 1
        خداوند صبر زیادی به این پدرو مادر بده چقدر سخته براشون وخداوند زودتر یه فرزند دیگری بهشون بده خیلی سخته
    • IR ۱۳:۴۹ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      4 0
      درود بر این خانواده ی فرهیخته و بزرگ الحق که شیردل نام با مسمایی است. درود بر آقای شیخ الاسلامی که بسیار زیبا و شایسته حق مطلب را ادا کرده اند. خبرنگاری یعنی زندگی با موضوع .دل بدهی به طرف و دل بگیری که هرچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.
    • نسل سوخته IR ۱۶:۰۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      13 0
      انشالله خداوند بزودی جاده روستای سرانی را درست کند چون از مسئولین خیری نمی رسد.
    • میتی IR ۱۶:۰۲ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      11 1
      فقط میتونم از خدا صبر برای این خانواده آرزو کنم آرزو میکنم خداوند بچه‌های زیادی بهشون بده تا این داغ رو کم کم فراموش کنند حتی یک لحظه نمیتونم خودمو جای اونها بزارم از دولت نمیخام بهشون برسند چون اگه می‌خواستند کاری کنند ۴۵سال فرصت بود
    • هادی IR ۱۶:۳۶ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      2 0
      سلام به همشریهای عزیزم و هم ولایتی ها، مارا هم در غم خود شریک کنید واقعا کار شایسته و بزرگی را انجام دادید انشالله روح نارگل جان هم به آرامش برسد و خدا به شما هم صبر بدهد با عرض تسلیت به خانواده نارگیل و از مسئولین عزیز هم خواهشمندم که به جاده این روستا رسیدگی کنید
    • ناشناس IR ۱۷:۰۷ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      8 0
      خداوند به این پدرو مادر صبر بده .
    • سلیمان IR ۱۷:۰۸ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      7 0
      جان به فدای دل اباعبدالله
    • IR ۱۸:۳۶ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      5 0
      خدا بر مادر وپدر نازگل صبر بده انشاالله وروحش با حضرت رقیه مشهور کن
    • سجاد RO ۱۸:۳۷ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      11 0
      داغ فرزند خیلی بده خدا رحمتش کنه خدا به پدر و مادرش صبر بده
    • همت IR ۱۹:۳۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      3 0
      عزیزم ،رسانه متعهد مهر این داستانهارا همه میدانیم اینها زندگی روزمره همه ما چه در مرز ویا سایر شهرهاست
    • وحید IR ۱۹:۵۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      7 1
      خدا به این پدر و مادر صبر بده، امیدوارم خداوند روح نارگل را شاد کنه. انشاالله مسئولین جاده روستای آنها را آسفالت کنند. به امید روزی که دل هیچکس غم نداشته باشه.
    • سارا IR ۲۱:۳۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      7 0
      خدا به حق ۵ تن آل عبا ۵ تا فرزند خوب و صالح و عاشق اهل بیت بهشون بده 🤲
    • ن JP ۲۲:۵۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      8 1
      بله بلدیم کم کاری دیگران به رخ بکشیم ودراین قرن فضا واتم روستاهای ما هنوز راه درستی ندارند ونمیفهمیم وافتخار میکنیم که ما اینیم دیگر بدانید
    • ستاره IR ۲۳:۳۸ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      5 0
      چه قدر غم انگیز
    • ستاره IR ۲۳:۴۲ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      9 1
      انگار همه دنیا غم شده همه وجود ادم پر از غم میشه خدا بهشون صبر بده چه روح بزرکی دارن
    • مهدی IR ۲۳:۵۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      3 0
      واقآ دلم شکست خیلی اشک ریختم روحش،شاد خدا به پدر ومادر ش صبر بده
    • حکیم‌ازاهواز IR ۲۳:۵۴ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
      4 0
      ازالله‌میخواهم‌که‌هرچ ه‌زوتردلشان‌راباامدن‌‌ دسته‌گلی‌دیگرشادکند
    • RO ۰۰:۱۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      11 0
      ای کاش یکی ازمسوئلین که دلسوز مردم هستن این مصاحبه رو بخونن که باخوندش جیگرت میسوزه چرا یه نوزاد به خاطر نبود جاده باید جان بده بخدا اخرتی هست باید پاسخگو باشیم چرا برای مردمی که همجوره پای مملکتشون ایستادن اینجوری بی تفاوت هستید که آرزوی داشتن‌جاده رو داشته باشن کاش به خودمون بیایم
    • ناشناس IR ۰۰:۱۹ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      6 2
      قابل توجه آقایان بنی فاطمه هلالی رسولی.بیاین اینجا بهم نون قرض بدین کربلا اینجاست.اینجت روضه بخونیم برای این خانواده داغدار.بیاین از داغ دل این پدرومادر و مشکلات روستا مرضیه خوانی کنید.اون زمان گذشت بحال الان گریه و روضه بخونیم.در مسجد معلا
    • فاطمه IR ۰۰:۲۴ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      4 0
      ای وای خدا جونم ....خیلی برای این پدرومادر سخته ..بهشون صبر بده به قلبشون آرامش بده. الهی خدا فرزندان بیشتر و صالحی رو بهتون عطا کنه..الهی بگردم من ..کلی متاسف و متاثر شدم چه گزارش محزونی😭😭
    • ناشناس IR ۰۰:۴۴ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      4 0
      خدا بهتون صبر بده وبحق این شبای عزیز خدا دلتون شاد کنه درحق مائده منم خیلی دعاا کنید شما خیلی پیش خدا ارج وقرب دارید چون ساده بودیدوهمش میگفتید خواست وحکمت خداست
    • سوری IR ۰۰:۴۷ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      6 1
      خیلی ناراحت شدم درود به این خانواده با شرف..هیچی از مال و دنیا ندارن ولی دل بزرگ و بخشنده دارن خوشبحال این انسانهای شریف و مقدس روح نارگل شاد باشه..مسئولین دولت لطفا به این خانواده کمک مالی بشه تا دوباره بتونن بچه دار بشن تا کمتر به فکر از دست دادن بچه شون باشن...خدا یا شکربه دادنت و گرفتنت..🖤🖤🖤
    • عبدالمجید IR ۰۰:۴۹ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      5 0
      شمابدانید،که گلی دربهشت دارید که فردای قیامت که بسیار نزدیک است،دست شماپدرومادرراخواهدگرفت،خدابهتون صبر بده،ان شاالله
    • امیر IR ۰۰:۵۷ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      6 0
      خدا صبر بهشون بده خدا خیرتون بده که حداقل تا اونجا رفتید تا این مشکل رو به تصویر بکشید اجرتون با ابا عبدالله الحسین
    • حسین IR ۰۰:۵۹ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      8 0
      بازگشت همه به سوی خداست خداوند به خانواده اش صبر عنایت کند دلم شکست وخواندن این گزارش وجودم را به درد آورد اما سعادت می‌خواهد بتوانی سربلند باشی از امتحان الهی، خدا بحق علی اصغر حسین فرزند صالح وسالم به شماعزیزان عطاکند الهی امین
    • گل‌یاس IR ۰۱:۱۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      4 0
      صبر داشته‌باشین‌به‌امید‌خدا‌به‌زودی صاحب‌بچه‌های زیادی می‌شوین‌وشادی‌به‌خانه‌شما‌بازمی‌گردد
    • هادی IR ۰۱:۲۸ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      7 0
      در این شب شام غریبان با دل من چه کردی؟؟؟؟ یا حسین... یا حسین.... یاحسین اجرتان با خدا
    • IR ۰۱:۵۸ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      5 0
      الهی بمیرررردم😭 خداوندبه وسیله قران مژده بچه ای هم به ماداددقیقادرست بودبا واسطه امام حسبن وحضرت ابوالفضل شفایش رادادند،سالم دنیاامداسمشوامیرحسین گذاشتیم،به حق همین قران،خداخودش مژده بچه سالم روبه شمابده.
    • IR ۰۱:۵۹ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      6 0
      خداوند به این خانواده صبر زینبی بدهد واقعا سخته به خدا همچنین مصیبتی ولی ان شاالله که خداوند متعال به حق امام حسین فرزندان زیادی به این خانواده محترم عنایت کنه
    • هما33 IR ۰۲:۲۲ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      6 0
      الهی روحش شاد فرشته ی کوچولو
    • IR ۰۲:۳۴ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      9 0
      الهی فرشته کوچولو روحت شاد ...قلبم درد گرفت
    • الی IR ۰۳:۲۲ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      6 0
      اه خدا منم اشکم در اومد 😭😭😭
    • ماه گل IR ۰۳:۲۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      5 0
      نارگل عزیز تر از جان همه ،،،تو با به دنیا امدند نور بخشیدی و از دنیا رفتنت هم کلی شادی و نور ،،،، ما در برابر تو هیچ هستیم ،،، در برابر ادم های که جان مردمان را میگیرند ،،تو فرشته ی نجات ادم ها بودی ،،،، خداوند می‌دانست ،،تو فرشته ی نجات هستی ،،،، داستان را زبانزد عام و خاص میکنم ،حتی برای ایندگان
    • سخا IR ۰۴:۳۸ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      6 0
      واقعه ی کربلاست خدا دلشونو شاد کنه به حق شام غریبان
    • تاجی IR ۰۵:۵۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      2 0
      واقعا خدا به خانواده نارگل صبر عنایت کند و روح نارگیل میهمان حضرت علی اصغر
    • RO ۰۶:۲۲ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      7 0
      کاربزرگ ازانسانهای بزرگ برمی آید..شماحسینی فکرکردیدوحسینی عمل کردید...خداوندبحق امام حسین به شمافرزندان سالم وصالح عنایت کند... و خدابه داد مسولینی برسدکه غافل ازحال مردم هستند...
    • زهرا IR ۰۶:۵۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      7 1
      خدا بهتون صبر بده و ان شاالله خداوند ی نارگل دیگه بهتون بده 🙏
    • IR ۰۷:۲۸ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      6 0
      سلام ممنون از شما آقای خبرنگار به خاطر این گزارش خوبتون. خدا کنه جاده این روستا درست شه و خدا به این خانواده صبر خاص عطا کنه و فرزند صالح به زودی.
    • زهرا IR ۰۸:۰۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      3 0
      یا خدااااا خیلی سخته . الهی هیچ مادری داغ فرزند نبینه به خصوص فرزند شیر خواره . به حق علی اصغری امام حسین(ع) خدایا دل این پدر و مادر داغ دار را شاد کن و فرزندانی صالح و سالم عطا کن که جبران همه غم ها و این داغ خیییییلی سنگین بشه . الهی آمین یا رب العالمین خدا نگهدار و یاور این خبرنگار عزیز و همراهاش
    • زهرا IR ۰۸:۰۷ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      4 0
      یا خدااااا خیلی سخته . خبرنگار عزیز لطفا حتما و حتما نظرات خواننده ها و دعای خیر همه را به گوش خانواده داغ دیده برسانید . ممنونم خدا نگهدار و یاور این خبرنگار عزیز و همراهاش
    • IR ۰۸:۲۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      5 0
      خدابهشون صبر بده خیلی سخته.الهی به حق این روز عزیز خداوند فرزندان صالح بهشون ببخشه.
    • سمیرا IR ۰۸:۴۹ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      7 0
      پناه بر خدا خیلی ناراحت شدم خیلی خدا فرزند دیگری به آن ها ببخشد با سلامتی کامل خداوندا دل این پدر و مادر را شاد کن
    • IR ۰۸:۵۴ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      9 1
      هزاران هزار آفرین و مرحبا به این پدر و مادر...ان شالله خداوند به این دل بزرگشون صبر بده،ان شالله خداوند فرزندان سالم بهشون هدیه کنه که اینقدر در مقابل خواست پروردگار متواضع هستن🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻قربون این مادر بشم که الان بدون فرزندش باید شیر سینه اش رو خشک کنه😭😭😭چه درد و چه غمی داره این مادر💔
    • کریمی IR ۰۸:۵۴ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      5 4
      اول که عاشورا آمد و محرم رفت یک نشانه باید باشد والا اینکه روستا بوده اصولاً روستاها آسفالت هستندخیلی از فرزندان عشایر در دامنه های صعب الاعبور در دامنه کوه ها بدنیا آمدند و بزرگ شدند قرنها پس از پیروزی انقلاب اسلامی جهاد راه عشایر را احداث کرد این بخش بزرگ مردم ارتباط با شهر را پیدا کردند
    • محمدامین IR ۰۹:۰۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      5 0
      انشالله خدا صبرتون بده من فقط با اشک خوندم منم بچه اولم رو از دست دادم درکشون میکنم انشالله بچه های بعدی سالم وصالح باشن
    • الهام IR ۰۹:۱۲ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      8 0
      انشاالله خداوند به این خانواده صبر بده وخدا فرزنده دیگه ای بهشن بده انشاالله به زودی مسئولین کاری برای این جاده انجام بدن که باعث رضایت این اهالی صبور و خوب بشه
    • فرهنگی IR ۰۹:۳۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      4 0
      خداوند بهتون صبر بده......کار بسیار خوبی کردن اهدائ عضو کار بسیار خداپسندانه ایست انشاا... خداوند فرزندان صالح و سالمی به شما بدهد
    • IR ۰۹:۳۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      5 0
      باعرض سلام وخسته نباشیدخدمت شما.خیلی ناراحت شدم وباگریه گزارش رو خوندم ان شاءالله که خدا جای سوختشون سبز کنه وفرزندانی صالح وسالم بهشون عطا بکنه وخداوند بهشون صبر عنایت بکنه حتما حکمتی داشته کارخدا بی حکمت نیست خداگرزحکمت ببندد دری زرحمت کشاید در دیگری .فقط براشون دعا کردم .
    • IR ۰۹:۵۱ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      5 0
      بیمارستان هزینه کاشت جنینشو به عهده بگیره
    • لاله IR ۰۹:۵۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      2 0
      خدا بهشون صبر بده، انشالله دوباره بچه دار بشن فقط خود پدرش گفت بعد از ۳_۴سال خدا به ما نارگل رو داد ولی شما نوشتین ۷سال.
    • مینا عده IR ۰۹:۵۷ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      5 0
      خدا به خانواده‌اش صبر زیاد عنایت بفرماید😭😭😭
    • IR ۱۰:۳۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      7 0
      خدایا کمکشون کن. کنارشون باش
    • الهام IR ۱۰:۳۴ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      7 0
      چه دل بزرگی این پدر و مادر داشتند که بتونن این مصیبت را تحمل کنن بحق شش ماهه اباعبدلله دوباره صاحب فرزندان صالح شوید (آمین)
    • IR ۱۰:۴۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      6 0
      ایمان واقعی به خدا پدرومادر نارگل.
    • ناشناس IR ۱۰:۴۸ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      8 5
      سرمایه های مملکت را خرج خرافات میکنند و فرزندان ما بخاطر کمبود دارو و هزینه های بالای درمان و نبود جاده های درست و حسابی و هزاران مشکلات دیگه باید جون بدن
    • وریا IR ۱۰:۴۹ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      7 0
      داغ سنگینی است . انسان رو داغون می‌کنه . چرا برای هر شهر و روستاهای پیرامونش یک بالگرد امداد نداریم ؟ چرا نیروی واکنش سریع امدادی نداریم ؟ چرا هیچ نیروی توانمند و با تکنولوژی روز جهان برای بحران های بزرگ مانند زلزله سیل و یا جاده های دور دست میهن نداریم ؟؟؟؟؟
    • مهدی IR ۱۰:۵۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      6 0
      یعنی تا کی بشنویم که این بیما رستان مجهز نیست راه خراب است .بیراهه است.آمبولانس نداریم.اگر یک ساعت زودتر آورده بودینش زنده میموند .آخه تاکی .خدا وکیلی چرا به مردم نمیرسید.
    • محمدی IR ۱۱:۰۲ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      7 0
      خداوند به پدر و مادرش صبر بده درود بر شرف و غیرت این خانواده که اهدا عضو کردند و درود بر شما خبرنگار و همراهان محترمتان که این مشکلات را به رشته تحریر در می آورید به امید روزی که در هیچ جای ایران شاهد این مشکلات راه و آب و مدرسه و ..نباشیم
    • IR ۱۱:۳۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      6 0
      داغ سنگینیه😭😭😭😭شیشه پنجره را باران اما خواهد شست چه کسی یاد ترا از خاطر ما خواهد برد،💔
    • احمدرضا IR ۱۱:۳۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      6 0
      مگه داریم غم و مصیبت از این بزرگتر. خداوند به پدر و مادرش صبر بده احسنت به شما که زحمت این گزارش رو کشیدی
    • 💚 AE ۱۱:۳۸ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      8 0
      آفرین به معرفت و سواد این مادربزرگ و پدرومادر نارگل دوستداشتنی.... درود و رحمت خدا برشما باد (گردو پوست سختی دارد،اما وقتی آن را میشکنی به مغز شیرین آن میرسی) احسنت بر کسانی که اهل صبرهستند،درود خدا برچنین کسانی.... همه میدانیم که خدا میبیند و روزی جبران خواهد کرد بی شک.....باخدا سختی ها آسان میشود
    • ناشناس IR ۱۲:۲۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      9 2
      انشاءالله که خود علی اصغر ع با دستای کوچیکش حاجت رواتون کنه وفرزندان صالحی به شمابده ،واقعا سخته که آدم توی این شرایط ایمانش برنگرده خدا صبرتون بده ،یا ابا عبدالله تو چی کشیدی ،😭😭😭😭😭😭😭😭
    • فاطمه IR ۱۲:۳۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      7 0
      وای امان از دل زینب. واقعا خیلی سخته خدا صبر بده ب خانواده نارگل کوچولو خدا فرزندانی صالح و سالم بهتون ببخشه واقعا همزمان با این گزارش اشک میریختم دقیقا روضه امام حسین بود و ممنونم از خبر نگار..
    • IR ۱۴:۴۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      7 0
      خدا بهشون صبربده،البته انقدردل بزرگی دارندکه عنایت خداوندشامل حالشون بشه،اما این از بی مسئولیتی مسئولین هیچ چیزی کم نمیکنه اگر شما جاده ایمن ودرست داشتید این خانواده داغدار فرزندش بعدازهفت سال انتظارنمیشد
    • مهلا IR ۱۵:۰۲ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      7 0
      انشاالله خدا هر چند تا بچه که میخوان به این پدر و مادر عطا کنه بچه های سالم و صالحی که همیشه باعث خوشحالیشون باشن من با اینکه مجردم و طبیعتاً هیچوقت بچه نداشتم با خوندن این داستان غم رو دلم نشست و میتونم درکشون کنم مسئولین هم به فکر باشن واسه جاده سازی روستاشون
    • امیر IR ۱۵:۰۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      6 0
      خدا به شما خانواده شیر دل،صبرجمیل بده انشاالاه
    • زهرا IR ۱۵:۲۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      8 0
      خبرنگار گفت کاش نمیرفتم ولی خوبه رفت مردم مسوولان اگه کاری کنن خدا صبر بده
    • زهرا IR ۱۵:۲۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      6 0
      روحش شاد چقد ر غمگین مثل من
    • حسین IR ۱۵:۴۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      6 0
      خدا به این خانواده صبر بده واقعا دردناکه انشالله به حق آقا امام حسین و حضرت ابوالفضل خدا بهشون فرزندان صالح عطا کنه
      • م IR ۲۳:۱۷ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
        0 0
        الهی امین 😭😭😭😭
    • فاطمه. IR ۱۵:۵۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      6 0
      خدابه پدر ومادر نارگیل عزیز صبر بده.داغ فرزند خیلی سخته.مسولین کمی به فکر باشید.خواهشا جاتون که نرم وگرمه به فکر یکی دیگه نیستید.از خدا بترسید.
    • IR ۱۶:۰۲ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      5 0
      خدا رحمتش کنه
    • محمدرضا IR ۱۶:۱۴ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      6 0
      ممنون از آقای شیخ الاسلامی که به زیبایی این اتفاق را نگارش کردند با خط خط آن اشک ریختم امیدوارم که مسولین راه و شهرسازی اقدامی کنند
    • Selen IR ۱۶:۱۶ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      7 0
      واقعادردناک بود،من خودم مادرم وکاملادرک میکنم،مادری که به بچش شیرمیده چه حالی داشته وقتی دیگه نارگل نتونه بچسبه به سینه ی مادرشوومادرش آروم بگیره،خیلییییی خیلییی سخته خدابه پدرمادرواطرافیانشون صبربده،وچقدر دل بزرگی داشتن🖤🖤🖤
    • قشقایی IR ۱۶:۲۶ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      6 0
      خداوند به خانواده نارگل صبربده، جای نارگل هم بی شک بهترین جای بهشته، انشاله به برکت نارگل خانم جاده های اون روستا وخود روستا آباد میشه و اسم روستا هم بشه نارگل
    • حسینی IR ۱۶:۲۹ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      9 0
      چقدر این مطلب زیبا و غمناک بود خداکند مسئولین بفهمند و جاده شون درست کنند بخدا بی توجهی به اینها ظلمه ظلم این بچه بهشتی حتما شفاعت پدرومادرش رومی کنه
    • IR ۱۶:۳۱ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      6 0
      خیلی سخته خدا صبر بده به خانوادش 😔
      • قاضی زاده IR ۱۷:۰۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
        3 0
        واقعاََ خداوند به پدر و مادر این طفل که اینقدر با معرفت هستند صبر بده، مشکل جاده این روستا و دیگر روستا ها حل شود بحق خون گلوی اباعبدالله الحسین علیه السلام.
    • ES ۱۶:۵۴ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      7 1
      این هم از امکانات مملکتی که روی نفت و طلا خوابیده
    • علی IR ۱۶:۵۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      5 0
      خداصبربده وبچه های زیبا سپاس ازخبر نگار
    • عفت US ۱۷:۰۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      3 0
      خدا بهشون صبر بده خیلی غم انگیزه اشکم دراومد خدا فرزندان زیادی بهشون عطا کنه
    • IR ۱۷:۱۷ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      4 0
      نورا به خدا جاده ها را رسیدگی کنید مردم مرز نشین را امکانات جاده را درست کنید خدا بهشون صبر بده خیلی سخته
    • زهرا IR ۱۷:۲۶ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      7 0
      کاش ی مسئول با وجدان پیدا بشه مشکل جاده ی این روستا رو حل کنه و اسمش رو برداره نارگیل تا یادش برای همیشه جاودان بمونه
    • IR ۱۷:۳۶ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      5 0
      مسعولین محترم بازیگران را ممنوع الکار نکنین جاده‌های روستای رو درست کنین یکی مثل این دخترک بیچاره بخاطر اینکه جاده خراب بوده تو راه جاده جون داده ..خدا به پدرومادرنارگل عزیز صبر بده 😔😔😔🖤
    • lansary461@gmail.com IR ۱۷:۵۱ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      0 0
      خیلی سخته قلبم ترکید، منم مشکل قلبی دارم خدا صبر بده، منم روستام درک میکن
    • IR ۱۷:۵۷ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      3 2
      به نظر بنده اسم روستا را نارگل بگدارید تا درسی برای بقیه مردم باشد که اعضا خودرا ببخشند
    • ..... IR ۱۸:۰۲ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      0 0
      واقعا روز ولادت و وفات این طفل یک سرنوشت قیر قابل بیانی و رغم زده معنوی.صبر.شکیبایی.فرایند یک زندگی دوباره به خیلیها .چقدر پدر مادر باید پاک دل و دارای درک بالایی باشند که اینجور رضایتی بدن .هیچیی نمیشه گفت .فقط انشاالله به حق امام حی وحاضر وبه غربت امام حسین خداوند روحش را همنشین اطفال امام حسین مح
    • معصومه IR ۱۸:۰۶ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      4 0
      از شدت غم قلبم درد گرفت😔
    • انسانیت IR ۱۸:۲۴ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      3 0
      خداوند به پدر ومادر این کوچولو صبر بده واقعا آتیش گرفتم چقدر مظلومانه وبی ریا بود 🖤🖤🖤
    • زهرا IR ۱۸:۲۴ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      5 0
      من موندم اونایی که منفی دادن،فازشون چیه .......مطمئنم امام حسین،حتمن به این خانواده لطف میکنن،مطمئنم.
    • اصغر IR ۱۹:۰۱ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      3 0
      س من هم اشک ریختم و ناراحت شدم خدا به پدر ومادرش صبر بده
    • IR ۱۹:۴۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      5 1
      فداتون بشم خدا بهتون صبر بده دلم آتیش میگیره براتون🥺🥺🥺😭😭
    • مسعود GB ۱۹:۴۷ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      9 0
      بهشت برین جایگاه ابدی این نازگل کوچولو، روحش شاد، خداوند به خانواده (پدر و مادرش ) و ساير بازماندگان صبر و سلامتی و یه فرزند دیگه به این خانواده بده ،الهی آمین، ،،، مسولین هم درساخت همچون جاده و جاهای غفلت بیشتر نکنند ،سخته رفت و آمد
    • IR ۱۹:۵۶ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      11 0
      ای داغه بر دل نشسته خدا صبر بده به مادرپدرش
      • IR ۲۱:۲۶ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
        0 0
        خداوند به خانواده ش صبر بده
    • IR ۲۰:۲۲ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      0 0
      خداوندا به حق شهدای کربلا به همین زودی نعمت وخیر وبرکاتتوروی این خانواده عزیز وداغ دیده سرازیر بفرما تا همه ما مثل از دست دادن نارگل بشنویم و اینبار خوشحال شویم وپدرومادر وازهمه مهمتر مادربزرگ مهربونش صبر ایوب نصیب بفرماواز نارگل قشنگتر وبهتر عنایت بفرما
    • حاج حمید IR ۲۰:۲۷ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      0 0
      روستایی زحمت کش تولید میکنه. شهری مصرف گرا رشد میکنه میشه غرب زده و نوکر اجنبی و تیشه به ریشه این آب و خاک میزنه چشمها را باید شست و جور دیگر نگاه کرد.ریشه این مملکت کمترین امکانات را دارن
    • IR ۲۰:۳۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      0 0
      آمین آمین آمین یا رب لاآلمین
    • IR ۲۰:۵۲ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      0 0
      🖤🖤🖤
    • امین IR ۲۱:۰۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      0 0
      کوچولو خدا به خانواده ات صبر بده هرکاری میکنم اشک چشام وای نمی ایسته قلبم آتش گرفت ای کاش این عکس نمی گذاشتین تصویرش مدام جلوی چشام باچهره مظومش
    • وحید IR ۲۱:۱۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      0 0
      خیلی ناراحت شدم ، داغ فرزند واقعا سخته ، روح نارگل عزیز شاد .
    • Shhram IR ۲۱:۲۹ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      0 0
      و مسعولین حقوق های نجومی................
    • حیدر IR ۲۱:۳۸ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      0 0
      لطفاً از داغ دل داغدیده ها سواستفاده نکنید بگذارید با ایمان و اعتقادشان برای تسکین دردشان بهره ببرند! با یادآوری این رویداد ها به کجا می خواهید برسید؟
    • Mjid IR ۲۲:۰۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      0 0
      مرگ عزیز خیلی سخته..خدا صبر بده... خیلی برای این پدر مادر اشک ریختم 😭😭 غم اخرتون باشه
    • صادق IR ۲۳:۰۶ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      0 0
      دمت گرم ،قشنگ نوشتی
    • IR ۲۳:۱۱ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      0 0
      که چی؟ به نظرتون کار خوبی کردین داغ دلشون رو تازه کردین چند لحظه ای خودت رو جای اونا میذاشتی ببینی با این شرایط روحی دوست داری کسی بیاد مصاحبه و از همه بد تر بگه عکس هاش رو بیارید... واقعا که واسه چهار تا مصاحبه چه ها که با دل اینا نکردین شما
    • IR ۲۳:۲۹ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      0 0
      روحش شاد خدا بهتون صبر بده
    • ایران IR ۲۳:۳۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      0 0
      آخی عزیزم چقد دوست داشتنی... خداوند به پدر و مادرش صبر بده 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
    • IR ۲۳:۳۶ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      0 0
      خدا به شما صبر بد الل خصوص به مادرش چونکه این مادر هست که بیشتر عمرش را با بچه اش مگزراند
    • اعظم IR ۲۳:۴۲ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      0 0
      جگر میسوزه برای این خانواده خدا به پدر و مادر وخانواده اش صبر بده وکمی هم این آقا زاده ها دست از ولخرجی پول های این مملکت بردارن تا جاده های همه جاهای کشور عزیزمان آباد بشود ایران غنی از معادن طلا و نفت مس چهره چیز دیگری هستش
    • IR ۲۳:۴۹ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      0 0
      خدا به این پدر مادر صبر عنایت کند فرزند صالح به این خانواده دهد من هم با شما هم دلم آرمین ۲۳ ماهه ام رو از دست دادم با گذشت ۱۸ سال هنوز داغش رو دلم سنگینی میکند
    • IR ۲۳:۵۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      0 0
      ماجرای این بچه دل آدم و آتیش می زنه خدا به مادرش صبربده خیلی سخته این همه می خورن می دوزند بخاطر خاکی بودن راه یک طفل معصوم اینجوری از بین بره
    • شکوه IR ۲۳:۵۱ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      1 0
      فقط میتونم بگم خدا بهتون صبر بده ولی نمیشه صبوری کرد
    • آه مظلوم IR ۲۳:۵۸ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
      1 0
      خدا ایشالللله صبرتون بده.وبدونین بهترشو بهتون میده.اما لطفا بزارین اسم مرده رو بچه نزارن.خود پدرومادر تصمیم بگیرن.اسم زنده رو بچه که بدنیا میاد شگوم نداره.مادربزرگ هست رو نوه اسم بزاره یکی زودتر میمیره.
    • خمیس آبادی .کنگاور IR ۰۰:۰۴ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۸
      1 0
      سلام خداصبربده داغ فرزندنبینه هیچ کس خیلی سخته .
    • مهدی IR ۰۰:۳۴ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۸
      1 0
      خدا بهتون صبر بده واقعا داغ جیگر گوشه خیلی سخته حتی تصورش😔شاید نارگل عزیزمون بعداز هفت سال اومده که چند تا خانواده رو نجات بده🖤
    • اکبراسکندری نسب IR ۰۰:۳۴ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۸
      1 0
      خداوند به این پدرومادرعزیز صبربده خدای بزرگ آبروی فاطمه زهرا دوباره چراغ این خانه را روشن کن
    • محمد امین IR ۰۱:۰۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۸
      1 0
      درود خدا بر این خانواده ی مومن و متدین هر کس نمیتواند بخشنده باشد بخشندگی صفت خداوند و بزرگان هست انشالله خداوند فرزندان سالم و صالحی ب این خانواده ی محترم عطا کند کارشون بسیار پسندیده بود متاسفانه ما مرگ مغزی تو کشورمون زیاد هست اما اکثر خانوادهاشون رضایت ب اهدا ی عضو نمیدن
    • IR ۰۱:۱۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۸
      1 0
      خدا به پدر ومادر نار گل صبر بده و انشالله بحق این شبها سالهای اینده چندین فرزند سالم وصالح عطا کنه بحق شش ماهه حسین (ع)
    • سیدزاده IR ۰۱:۱۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۸
      1 0
      به ایمانشون و اینکه مطیع حکمت خدا هستند غبطه خوردم خدا به زودی بهشون فرزندان سالم و صالح عنایت کنه
    • الیسا IR ۰۱:۲۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۸
      1 0
      الهی خدا به هر کی میخواد بچه بده و سالم باشه و دل هیچ خانواده ای مخصوصا ایران زمین عزیزم و مردم خوبش نلرزه
    • IR ۰۱:۲۸ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۸
      1 0
      خدا صبر شون بده ویک فرزند پرخیر نصیبشون کنه. توروبه خدا پیگیری کنید تا مسئولین به وضع جاده روستا رسیدگی کنند
    • ناشناس IR ۰۱:۳۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۸
      1 0
      خیلی ناراحت شدم واقعا خدا بهتون صبر بده خیلی ناز بود اسمش واقعا برازندش بود
    • حوا IR ۰۱:۴۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۸
      0 0
      خانواده شیر دل اجرتون باخدا خدا بهتون صبح ر بده چشمتونو با جمازیبای فرزندی سالم روشن کنه دل غمزده تون شادبشه به حق جده سادات متاسفانه تمام روستاهای مرزی ما مشکل راه پله است وحداقل های زندگی را دارن خدا صاحب این مملکت رو برسونه خدا فرج اقامونو برسونه تا عدالت برقراربشه تمام امکانات مال مرکز استانهاست
    • هادی IR ۰۳:۱۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۸
      1 0
      ای خدا خودت به خانواده اقای شیردل صبر بده
    • GB ۰۴:۵۷ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۸
      1 0
      سلام امیدوارم به خاطر تلاش و زحمتی که برای این سفر و انتقال مشکلات مردم منطقه کشیدید مسئولین تلاشی بکنند و با شفاعت امام حسین،خدواند منان گره از مشکلات همه از جمله شما و مردم اون روستا باز کنه.یا علی مدد.
    • پارسا IR ۰۶:۱۶ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۸
      1 0
      مسول مرگ این بچه کیه؟
    • مریم IR ۰۷:۲۴ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۸
      1 0
      حقش بود امام حسین این طفل معصوم را شفا میداد
    • نرگس IR ۰۷:۳۲ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۸
      1 0
      منم شش ماه پیش جگر گوشه ی 2ساله م را بخاطر کمبود و گرونیه دارو از دست دادم و هیچکس هم حاضر به پاسخگویی نیست و در غم از دست دادنش فقط اون مسئول را روز و شب بجای دعا نفرین میکنم
    • علی IR ۰۸:۳۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۸
      0 0
      روحش شادباشد
    • مادر دو فرزند پرپر 😭 معصومه و محمد کسری IR ۰۸:۵۹ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۸
      2 0
      منم پسر دو ساله و دختر ۱۷ ساله ام رو از دست دادم ، الان آروم کنار هم خوابیدن 😭 هر وقت می رم سر مزارشون و متوجه یه مادر که تازه فرزندشون رو از دست دادن می شم ، غمم تازه میشه ،می رم کنارش و باهاش هم دردی می کنم، الانم با خوندن مصاحبه کلی با مادر و پدرش هم دردی کردم ، خدا به شما صبر بده ،😭😭😭🤲
    • میلاد IR ۱۳:۱۴ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۸
      1 0
      اشکم در اومد خدایا این مردم حقشون این زندگی نیست
    • یاسین IR ۱۹:۲۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۸
      1 0
      شما‌باخداا‌معامله‌کردید‌خداخیر‌این‌دنیاوآخرت‌نصیبتان‌خواهد‌کرد‌..خداصبر‌حضرت‌زینب‌عطا‌کند😭😭
    • نفس RO ۲۰:۱۱ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۸
      1 0
      شیرمادرحلالت انشاالله به حق حضرت زینب قسمش می دهم به جان علی اضغرش خداحاجت قلبت بده خداصبر بزرگ بده به این خانواده بزرگ وار
    • IR ۲۱:۲۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۸
      1 0
      خداصبربده
    • IR ۲۱:۲۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۸
      1 0
      خداصبربده
    • ناشناس IR ۲۱:۲۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۸
      1 0
      خدا رحمتش کنه خدا با اینکار بزرگی که انجام دادن صبر عظیمییی عطا کنه واقعا خیلی سخته جگرگوشت رو از دست بدی
    • کریم IR ۲۳:۱۲ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۸
      1 0
      خداوندا صبری عظیم و آرامشی زینبی نصیب این خانواده داغدار کن و فرزندانی صالح نصیبشان گردان . با خواندن این مصاحبه درد روستاییان را که خودم هم یک روستایی هستم حس کردم . امام راحل ره فرمودند به روستاییان برسید که نه قلم شکایت دارند و نه زبان تشکر .
    • US ۰۷:۳۰ - ۱۴۰۲/۱۲/۲۵
      0 0
      سر صبح اتفاقی خوندم خیلی غم انگیز بود،انشاالله خداوند بزرگ فرزندانی صالح به این خانواده عطا کند تا رنگ خوشی را دوباره ببینند، حق این مردم زحمتکش روستایی نیست که از جاده آسفالت محروم بمونن ،تو زمستون باید چکار کنن اگه کسی به امداد فوری نیاز داشته باشه، گناه دارن بخدا