۲۹ مرداد ۱۴۰۲، ۱۹:۲۵

پرونده «آفریقا علیه استعمار» /۱۲؛

واکاوی ۵ موج بیداری در آفریقا؛ چرا موج پنجم سرنوشت‌ساز است؟

واکاوی ۵ موج بیداری در آفریقا؛ چرا موج پنجم سرنوشت‌ساز است؟

پس از چهار موج در آفریقا شامل وقایع کمپ دیوید، قدرت‌یابی سیاسی اسلامگراها، بیداری اسلامی و تقابل با معامله قرن، نوبت به جدیدترین و مهم‌ترین آن یعنی موج پنجم تحت عنوان استعمارزدایی رسیده‌است.

خبرگزاری مهر، گروه بین‌الملل: به جرأت می‌توان گفت که قاره آفریقا بیش از هر قاره دیگری از بی‌عدالتی و ظلم در جهان آسیب دیده‌است؛ قاره‌ای که کشورهای آن از قرن ۱۴ تا به امروز همواره تحت بهره‌کشی انسانی و غارت سرمایه‌های خدادادی خود از سوی بیگانگان قرار داشته‌اند.

در این میان بارها نیز شاهد هم‌صدایی و شکل‌گیری موج‌های اعتراضی از بیداری و استعمارزدایی بوده‌ایم که در این نوشتار به تفکیک به پنج مورد از موج‌های مهم این قاره خواهیم پرداخت:

موج اول؛ واکنش به عادی‌سازی روابط مصر و رژیم صهیونیستی

نخستین موج و جنبش اجتماعی که در قاره سیاه به وقوع پیوست، رژیم صهیونیستی را هدف قرار داد؛ رژیمی که موفق به انعقاد قرارداد صلح تحت عنوان «کمپ دیوید» با مصر شده‌بود.

هفدهم سپتامبر ۱۹۷۸، پس از ۱۲ روز مذاکره مخفیانه، پیمان کمپ دیوید میان مصر و اسرائیل منعقد شد. این پیمان با میانجی‌گری «جیمی کارتر» رئیس جمهور وقت آمریکا میان «انور سادات» رئیس جمهور وقت مصر و «مناخیم بگین» نخست وزیر رژیم صهیونیستی در کمپ دیوید به امضا رسید و به اولین پیمان صلح میان اعراب و اسرائیل تبدیل شد.

واکاوی ۵ موج بیداری در آفریقا: چرا موج پنجم سرنوشت‌ساز است؟

از زمان انتشار این خبر، موج اعتراضی در کشورهای مختلف قاره آفریقا به ویژه خود کشور مصر به راه افتاد. مردم انقلابی مصر، نارضایتی خود را از پایبندی شورای عالی نیروهای مسلح در مورد پیشمان کمپ دیوید اعلام کردند و خواستار لغو آن شدند. همچنین بسیاری از گروه‌ها، احزاب، سازمان‌ها و نهادهای مدنی و سیاسی مصر، بیانیه شماره چهار ارتش را که در آن بر تعهد این کشور به پیمان کمپ دیوید تاکید شده‌بود، مورد انتقاد قرار دادند.

دامنه اعتراضات به خشونت و تنش کشیده‌شد تا جایی که تنش‌های مرزی نزدیک گذرگاه رفح و صحرای سینا، روابط قاهره و تل آویو را بیش از پیش متزلزل کرد. ناآرامی در منطقه «العریش» نیز با کشته شدن هشت صهیونیست و پس از آن پنج سرباز مصری پیچیده‌تر شد. حتی مقام‌های آمریکایی نیز نسبت به این اوضاع وادار به نشان دادن واکنش شدند.

نخستین و انقلابی‌ترین واکنش مردمی به پیمان کمپ دیوید، اقدام «خالد استانبولی» سروان مصری برای ترور موفق «انور سادات» فقط به فاصله دو سال بعد از انعقاد پیمان بود. بعد از آن نیز هیچکدام از مقام‌های بلندپایه قاهره جرأت سفر رسمی به سرزمین‌های اشغالی را به خود ندادند.

موج دوم؛ قدرت‌یابی اسلامگراها در محافل سیاسی آفریقا

موج دوم در قاره آفریقا را باید ذیل دموکراسی‌خواهی و عدالت‌طلبی تفسیر کرد؛ موجی که در شماری از کشورهای این قاره از قبیل الجزایر به راه افتاد.

جبهه «نجات اسلامی» الجزایر در سال ۱۹۹۱ میلادی در انتخابات پارلمانی الجزایر به پیروزی رسید و توانست حدود ۸۰ درصد آرا را کسب کند. در آن زمان به اعتقاد رهبران این جبهه، اسلام تنها راه اصلاح جامعه و نجات الجزایر از بحران‌های اجتماعی، اقتصادی و استعمار فکری و فرهنگی و عامل بقای اصالت ملت مسلمان الجزایر پس از ۱۳۲ سال اشغال و استعمار بود.

در مغرب نیز حزب اسلام‌گرای «عدالت و توسعه» توانست اکثر کرسی‌های مجلس را در اختیار بگیرد. این حزب با کسب ۴۷ کرسی و تفاوت ۵ کرسی با حزب ملی‌گرای «استقلال» در رده دوم قرار گرفت. حزب عدالت و توسعه مهمترین وظیفه و شعار خود را مبارزه با فساد اداری و مالی داخلی تعیین کرده و موفقیت در این راه را مؤثرترین شیوه برای رشد و توسعه اقتصادی کشور می‌دانست.

در جریان موج دوم، اسلام‌گراها در سودان قادر به تشکیل دولت شدند و جنبش اسلامی سودان توانست با تکیه بر جریان عمده اسلام‌گرایی سنی اخوان المسلمین، در سال ۱۹۸۹ میلادی اولین دولت اسلامی عرب قرن بیستم را تأسیس کند. اسلام گرایان سودان از زمانی که قدرت را به دست گرفتند اگرچه با چالش‌ها، مشکلات مختلف داخلی و توطئه‌ها و فشارهای خارجی رو به رو شدند اما در عین حال به دستاوردهای غیرقابل انکاری رسیدند که در توسعه و پیشرفت این کشور مؤثر بوده‌است.

در دیگر کشورها همچون تونس، بنین، نیجریه و غیره نیز اگرچه اسلام‌گراها به قدرت نرسیدند اما جنبش اسلام‌گرایی در این کشورها تثبیت شد.

موج سوم؛ بیداری اسلامی

واکاوی ۵ موج بیداری در آفریقا: چرا موج پنجم سرنوشت‌ساز است؟

موج دیگر در آفریقا ذیل عنوان «بیداری اسلامی» در کشورهای مصر، تونس و لیبی پدیدار شد. این موج از تاریخ هفدهم دسامبر ۲۰۱۰ در شهر سیدی بوزید تونس که نیروهای پلیس، گاری دستی غیرمجاز «محمد البوعزیزی» جوان سبزی فروش را مصادره کردند و وی مقابل یک ساختمان دولتی خود را به آتش کشید، آغاز شد.

خودسوزی این جوان ۲۶ ساله اعتراضاتی را در تونس شعله‌ور کرد که چهار هفته بعد منجر به سرنگونی حکومت «زین‌العابدین بن‌علی» و پایه گذار جنبش بیداری اسلامی شد. بنابراین اولین رئیس جمهوری که توسط انقلاب‌های عربی سرنگون شد، بن علی رئیس جمهور تونس بود که توانست با هواپیمای شخصی به عربستان سعودی فرار کند و تا زمان مرگ در این کشور بماند.

مصر دومین کشوری بود که نسیم بیداری اسلامی در زمستان سال ۲۰۱۱ به آن رسید به گونه‌ای که «حسنی مبارک» نیز در این کشور سقوط کرد. در لیبی هم «معمر قذافی» از قدرت خلع و کشته شد. همچنین دامنه اعتراضات کشورهای مختلف دیگر همچون یمن، بحرین و غیره را فراگرفت.

بسیاری از ناظران با تحلیل ماهیت این قیام‌ها، آنها را تحت عنوان «بیداری اسلامی» نامگذاری کرده‌اند زیرا مردم این کشورها به دنبال تحقق خواسته‌های خود بر اساس اسلام بودند و مبنای حرکت خود را اسلام قرار دادند.

موج چهارم؛ موج مقابله‌ای با معامله قرن

«دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا در سال ۲۰۱۸ در یک کنفرانس خبری مشترک با «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی از معامله قرن رونمایی کرد. این طرح نه تنها یکی از وعده‌های انتخاباتی وی در راستای حل مسئله فلسطین و رژیم صهیونیستی بود بلکه نتیجه تلاش‌های «جرالد کوشنر» داماد او برای ثبت نامش در تاریخ سیاسی صهیونیسم به شمار می‌‏رفت.

در این طرح حقوق فلسطینی‌ها به کلی نادیده گرفته می‌شد به عنوان نمونه در آن نه تنها حق بازگشت آوارگان لغو شده‌بود بلکه شهر «ابودیس» به عنوان پایتخت دولت آینده فلسطین معرفی شد و قدس شرقی و غربی پایتخت رژیم صهیونیستی در نظر گرفته می‌شد.

رونمایی ترامپ از معامله قرن در کاخ سفید و به همراه نتانیاهو، با موجی از واکنش‌ها در جهان از جمله آفریقا روبرو شد. به عنوان نمونه در این مقطع شاهد مقابله مصری‌ها با معامله قرن بودیم تا اینکه این موج اعتراضی، معامله قرن را از گردونه خارج کرد. در کنار مصر، مردم مغرب، تونس و دیگر کشورهای آفریقایی و مسلمان به نشانه همبستگی با ملت فلسطین و مخالفت با طرح آمریکایی تظاهرات کردند.

واکاوی ۵ موج بیداری در آفریقا: چرا موج پنجم سرنوشت‌ساز است؟

موج پنجم: اخراج مرحله‌ای استعمارگران از آفریقا

موج پنجم که مستقیماً استعمار را نشانه رفته‌است را به جرأت می‌توان کامل‌ترین و مهمترین موجی دانست که مشکلات این قاره را به طور ریشه‌ای و بنیادی حل خواهد کرد؛ موجی تازه‌ای که بر مبنای آزادسازی این قاره از استیلای اقتصادی، سیاسی و امنیتی کشورهای اروپایی به ویژه فرانسه صورت گرفته‌است.

در چارچوب این موج جدید باید گفت که در سال‌های گذشته در پنج کشور آفریقایی خیزش ضد فرانسه به راه افتاده که به نتیجه نیز رسیده‌است. در این راستا کشورهای مالی، بورکینافاسو، گینه، چاد و ساحل عاج به سمت آزادسازی آفریقا حرکت کرده‌اند و این ظرفیت در دیگر کشورها نیز به چشم می‌خورد.

واکاوی ۵ موج بیداری در آفریقا: چرا موج پنجم سرنوشت‌ساز است؟

با موج پنجم، خورشید در مستعمرات فرانسه نیز همانند بریتانیا در حال غروب کردن است. تنها از مردادماه سال گذشته تا امسال یعنی طی یکسال گذشته نظامیان فرانسوی از چند کشور آفریقایی اخراج شده‌اند.

اخراج نظامیان فرانسوی از کشور مالی پس از ۹ سال اشغالگری، خروج از بورکینافاسو پس از ۱۰ سال حضور و تنش‌افروزی، اینک نوبت به نیجر رسیده‌است تا با کودتای اخیر برای همیشه بر حضور و اشغالگری فرانسوی‌ها در این کشور پایان داده‌شود؛ دومینویی که همچنان ادامه دارد.

تداوم و تشدید موج پنجم که بر استعمارزدایی در آفریقا تمرکز دارد، استعمارگران را به شدت نگران ساخته‌است. آنها نگران تسری این جنبش جدید به کشورهای دیگری هستند که سابقه استعمار انگلیس، بلژیک، آلمان و غیره را دارند؛ اتفاقی که بالاخره دیر یا زود تحقق می‌یابد و دست استعمارگران برای همیشه از منابع غنی قاره آفریقا کوتاه خواهدشد.

کد خبر 5862531

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha