به گزارش خبرگزاری مهر، نشست تخصصی موانع و راهکارهای توسعه پایدار صنعت هنرهای تجسمی ایران با حضور سید مصطفی زراوندیان معاون هنری مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، زهرا حسین نژاد عضو هیئت علمی دانشگاه علم و فرهنگ و رئیس انجمن علمی هنرهای تجسمی ایران، محبوبه کاظمی دولابی مدیر حراج هنرهای ایرانی و اسلامی باران و مدیر گالری ترانه باران، شبنم لشگری پژوهشگر اندیشکده حکمروایی فرهنگ و صنایع خلاق و پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه شریف توسط اندیشکده حکمروایی فرهنگ و صنایع خلاق، پژوهشکده سیاستگذاری شریف، گروه سیاستپژوهی و تحلیل داده نمافر و مرکز راهبردی فرهنگ و رسانه برگزار شد.
در ابتدای این نشست شبنم لشگری با اشاره به پروژه «ارتقا تابآوری ملی و رقابتپذیری بینالمللی با اتکا به توانمندیهای شرکتهای خلاق و دانشبنیان در حوزههای صنایع فرهنگی و خلاق» که در اندیشکده حکمروایی فرهنگ و صنایع خلاق در حال انجام است، گفت: در این راستا به مطالعه موردی صنعت هنرهای تجسمی پرداختهایم که بخشی از این مطالعه به احصاء چالشهای صنعت و ارائه راهکارهای سیاستی اختصاص دارد. در این نشست که به همین منظور تدارک دیده شده است به دنبال این هستیم که موانع توسعه پایدار صنعت هنرهای تجسمی را شناسایی و برای آن راهکار سیاستی ارائه کنیم.
در ادامه این نشست حسین نژاد گفت: توسعه پایدار مفهومی است که سعی دارد نگاه نو به بحث توسعه داشته باشد و اشتباهات گذشته بشری را تکرار نکند. توسعه پایدار به معنای توسعه همهجانبه و متوازن و عادلانه است. توسعه پایدار راهحلهایی را برای الگوهای فانی ساختاری، اجتماعی و اقتصادی توسعه ارائه میدهد تا بتواند از بروز مسائلی مثل نابودی منابع طبیعی، تخریب سامانههای زیستی، آلودگی، تغییرات آبوهوایی و غیره جلوگیری کند. توسعه پایدار میتواند موتور محرکهای برای پیشرفت متعادل، متناسب و هماهنگ باشد که بخشهای مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به ویژه در کشورهای در حال توسعه به همدیگر پیوند دهد. وقتی که از مفهوم توسعه پایدار صحبت میکنیم شاهد یک فعالیت مستمر و جریان رو به رشد هستیم. در شکل تولید و عرضه محصولات هنری، به ویژه در هنرهای سنتی، نگاه سنتی و کلاسیک وجود دارد و نگاه سنتی بر نگاه مدرن غلبه دارد. تا زمانی که این نگرش را تغییر ندهیم، نمیتوانیم وارد مفهوم توسعه پایدار شویم و این کار بسیار دشوار است.
وی ادامه داد: خیلی از مراجع و منابع مراکز آکادمیک ما سنتی هستند. یعنی هنوز ما داریم منابع محققها و نویسندههای غربی را در دانشگاه تدریس میکنیم. سرفصلهایی که در دانشگاه تدریس میشود مربوط به ده سال پیش و مصوب وزارت علوم در سال ۹۲-۹۳ است. ما منابع معتبر علمی و آکادمیک در زمینه هنرهای تجسمی در ایران کم داریم که خیلی از انگیزهها و علایق دانشجویان هنری ما به ادامه راه خود در حیطه هنرهای تجسمی دچار مشکل میکند.
رئیس انجمن علمی هنرهای تجسمی ایران افزود: در بازار هنر یکسری فرمهای نوظهور الکترونیکی مثل فروش الکترونیکی و اپلیکیشنهایی که برای خرید و فروش آثار هنری به خصوص آثار هنرهای تجسمی در سایزهای کوچک مثل خطاطی، خوشنویسی ایجاد شده است. در سبک زندگی مردم معاصر ایران فرهنگی ایجاد شده است که برای خرید صنایعدستی و موارد دلخواه میتوان از اپلیکیشن مخصوص خرید صنایع دستی و هنری یا صفحات اینترنتی خرید کنند و این امر اقتصادی بسیار در حال رشد است و فعالان زیادی دارد که کارشان با ریتم خیلی خوبی در حال توسعه است و روز به روز بر تعداد فارغ التحصیلان هنر که به فعالیت در بازار آنلاین علاقه پیدا میکنند، افزوده میشود. از طرفی خرده فروشگاههای آنلاین بزرگی که در شاخههای مختلف فعالیت میکنند به شاخه هنرهای تجسمی و صنایع دستی روی آوردند. پس در امر سیاستگذاری لازم است که به این بازارهای کوچک و بزرگ مجازی هم دقت کنیم که مسلماً در شرایط فعلی تحریمها که در حال تجربه آن هستیم بخش خصوصی قطعاً با چالشهای زیادی در خصوص فروش، تولید، توزیع و تبلیغات مواجه است.
زهرا حسین نژاد گفت: یکی از چالشهای بسیار جدی که در این عرصه وجود دارد به منبع ما از مکتوبات و تحقیقاتی که در این حیطه صورت گرفته است، بر میگردد. بخش بسیار زیادی از اظهارنظرها و تحلیلهای اقتصادی که انجام میشود، فردی و سلیقهای است و قابلیت بسط دادن از جز به کل را ندارد. مثلاً در مورد تجارت و صادرات محصولات صنایع دستی و هنری به اروپا و آمریکا که صحبت میکنیم، مطالب و مواضع ما مبتنی بر کدام واقعیت تحقیقاتی است؟ این واقعگرایی و واقعبینی اساس کار ما در امر سیاستگذاریها و برنامهریزیها باید باشد. یعنی تحقیقات میدانی عمیق انجام دهیم. کشورهای همسایه ایران مثل ترکیه، پاکستان در زمینه صنایع دستی و صنایع خلاق خیلی خوب و با برنامه جلو میروند. ما نیز در کشور پهناوری که مهد هنرهای سنتی و صنایع دستی و هنرهای تجسمی است، باید قدمهای محکم و قاطعی در این زمینه برداریم. به این بیتوجهی یا کمتوجهی به هنرهای تجسمی در این برنامههای طولانی مدت حساس باشیم.
وی ادامه داد: پژوهشکدهها و اندیشکدهها بهراحتی میتوانند این اتفاق را رقم بزنند. کارشناسان زبده متخصص و سازمانها و نهادهای دولتی باید همکاری مشترک داشته باشند و همه دست به دست هم بدهند. مثلاً اگر میبینیم اندیشکده حکمروایی فرهنگ و صنایع خلاق در رابطه با هنرهای تجسمی کار میکند، باید به عنوان یک انجمن با آن همکاری کنیم. نباید هر کدام شعار خود را بدهیم. باید تفاهم نامههایی داشته باشیم که با هم کارهای مشترک کنیم و تجارب خوب و نتایج تحقیقات خودمان را در اختیار یکدیگر قرار دهیم. باید برای یک هدف برنامهریزی و اجرا داشته باشیم. این خیلی مهم است که سازمانها و نهادهای دولتی، صنعتی و دانشگاهی روی یک موضوع تمرکز کنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علم و فرهنگ افزود: با آموزش مردم، تبیین قوانین استراتژیهای زیستمحیطی، جلب مشارکت سازمانهای غیردولتی، استفاده از فناوریهای نو برای توسعه پایدار، سازماندهی ارتباطات میان نهادهای دستاندرکار در این حوزه و توجه به نظرات متخصصان و رشتههای علوم انسانی در رشتههای هنری و تخصصهای گوناگون مواردی است که باید توجه شود. نکته مهمی است که شما از دید مدیر رسانهای به ماجرای هنرهای تجسمی نگاه میکنید. ما در حال حاضر باید نگاه نژادپرستانه نسبت به هنرهای تجسمی را کنار بگذاریم و نمیتوانیم بگوییم که فقط یک نقاش میتواند در زمینه نقاشی صحبت کند. میتوانیم از افرادی مثل نشانهشناس، زبانشناس، کسی که مطالعات فرهنگی انجام داده و یا رسانهشناس هستند کمک بگیریم. دامنه این نظرات و متخصصان را باز بگذاریم.
رئیس انجمن علمی هنرهای تجسمی ایران گفت: نکات دیگر مثل برآورد هزینه اقتصادی که باید واقع بینانه باشد. وضع و اجرای استانداردهای علمی بومی، انتقال مفاهیم توسعه پایدار در کتب درسی و آموزشی نیز در توسعه پایدار صنعت هنرهای تجسمی مورد توجه باشد. بعنوان آخرین پیشنهاد تنوع محورهای نشستهای تخصصی در این حیطه را گسترش دهیم و از این نوع نشستها که مثمر ثمر میتوانند باشند و حداقل میتواند مباحث و سوالات را مطرح کند حتی اگر به راهکاری نرسد توسط وزارت خانههای دیگری مثل فرهنگستان هنر و سازمان میراث فرهنگی هم برگزار شود.
محبوبه کاظمی دولابی یکی دیگر از سخنرانان این نشست گفت: مفهوم توسعه پایدار متشکل از سه حوزه است. این سه حوزه شامل حفظ منابع موجود و منابع طبیعی محیطزیست، ایجاد امکانات اقتصادی، ایجاد امکانات اجتماعی پایدار و عدالتمحوری میشود. هنگامی که در مورد توسعه پایدار بحث میکنیم ناچار هستیم از یکسری شاخصهایی که در دنیا وجود دارد، تبعیت کنیم. نمیتوانیم با یک مدل سلیقهای توسعه پایدار را تعریف کنیم و بگوییم به این شکل میخواهیم پایداری را رقم بزنیم. توسعه پایدار دو شاخص خیلی مهم در جهان دارد، یکی بحث توسعه مناطق روستایی و کمتر توسعه یافته است که باید به آن توجه کنیم. بخش بزرگی از صنایع فرهنگی کشور در همین روستاها تولید و ارائه میشود. اگر کشوری باشیم که به این مناطق توجه نکنیم اصلاً نمیتوانیم صحبت از توسعه پایدار داشته باشیم چون یک شاخص کلان و بنیادی توسعه پایدار است. بحث دوم بحث اشتغالزایی زنان است که باید به آن توجه ویژهای شود.
وی ادامه داد: کارآفرینان خلاق عنصر مهم دستیابی به توسعه پایدار هستند. آنها تجربه دارند و دوران زیادی از زندگیشان را با این موضوعات زیستهاند. درد و مشکلات را به صورت عینی لمس کردهاند. اگر دولت به نقش کارآفرینان خلاق در سیاستگذاریها و اهداف کلان خود توجه نکند، به هیچ عنوان نمیتواند در امر سیاستگذاری موفق باشد. ضمن آنکه دوره مدیریت مسئولان کوتاهتر از آن است که بخواهد به برنامههای عملیاتی برسد.
کاظمی دولابی افزود: یکی از مهمترین نقشهای دولت در بحث توسعه پایدار حمایت از بخش خصوصی است. بخش خصوصی سرمایه بسیار گران قدری برای دولت است. اگر دولت از این افراد استفاده نکند، سرمایههایی که طی سالها به دست آوردهایم، یعنی کسانیکه چند دهه در این حوزه فعالیت کردهاند و تجربیات و شکستها و نکات بسیار ریزی که میتواند گشایش دهند و راه نجات باشد و میتواند از یک ضرر اقتصادی بسیار مهم جلوگیری کند را از دست خواهد داد.
مدیر حراج هنرهای ایرانی و اسلامی باران گفت: یک هنرمند خلاق میتواند از منابع طبیعی استفاده کند و مثلاً با بازیافت یا استفاده از عنصرهای مختلف ایجاد ثروت کند. از یکسری عنصرهای بیارزش بتواند ایجاد ارزش و ثروت کند که این موضوع بسیار مهمی است و دولتها به این موضوع توجه ویژه دارند که بتوانند توسط هنرمندان ایجاد ثروت کنند و بعد توسط کارآفرینان و فعالان حوزه فرهنگ و هنر ثروت را تبدیل به ارزش افزوده کنند و در کشورهای مختلف بفروشند و ارزآوری کنند. پس بخش سوم رکن اقتصادی ما بحث ارزآوری است که باید به آن فکر کنیم و همچنین توسعه صادرات هنرهای تجسمی و کالاهایی که در این حوزه تولید میشود. ما اگر نتوانیم در معاش هنرمندان تغییر به وجود بیاوریم، اصلاً نمیتوانیم راجع به پایداری حرف بزنیم.
محبوبه کاظمی دولابی ادامه داد: در بحث اقتصاد فرهنگ کشور خیلی باید متمرکز شویم. وقتی بحث اقتصاد مقاومتی میشود، باید منابع غیرنفتی را پیدا کنیم که درونزا و برونگرا باشد. بحث فرهنگ و هنر ما مهمترین منبع غیرنفتی کشور محسوب میشود که باید روی آن تمرکز کرد و تمام توان بخش خصوصی و دولتی را شناسایی کرد و با برنامه ریزی و تفکر سیستمی، یعنی تفکری که فراسازمانی است و با کمک رسانه به سمت رشد و تعالی و پیشرفت رفت. اگر بخواهیم یک نگاه بینالمللی داشته باشیم، میبینیم که همان فرهنگ، تاریخ و تمدن ایران را به عنوان کشوری که دو تمدن ایرانی و اسلامی دارد در دنیا مورد توجه است و ما در سطح بینالمللی مشکلی نداریم، به آثارمان توجه میشود و خرید و فروش صورت میگیرد. بازار آثار هنرهای اسلامی ما در نیویورک و لندن است و خیلی اتفاقات مثبتی میتواند بیفتند اما دستهایی بر سر این کار است که نمیگذارند قیمتها از حدی بالاتر برود و این موضوعی است که باید به آن فکر کرد و بعنوان کشوری که با همدلی و همگرایی بتوانیم این اتفاق را رقم بزنیم و سطح فرهنگ و هنر خودمان را در سطح ملی و بین المللی بالا ببریم.
وی افزود: از دید رسانهای اگر بخواهیم این موضوع را بررسی کنیم، شاید دستهایی در کار باشد که نگذارند در کشور ما که دارای منبع است، مردم متوجه شوند که این آثار و این منابع ارزشمند است تا بتوانند این منابع را خارج کنند و موزههای کشورهای دیگر پر شود. بخش هنر اسلامی کشورهای دیگر که از صد درصد بالای ۶۰ درصد آن ایرانی است پر از گردشگر و توریست شود و پولهای کلانی از هنرهای ما به دست بیاید و در کشور خودمان از این پتانسیل بزرگ استفاده نکنیم.
کاظمی دولابی گفت: در حوزهی علم، ترجمهی دانش تولید شده در کشورهای دیگر افزایش یافته است که در کشور ما امکان تحققپذیری آن وجود ندارد. پس استفاده از دانش تجربی افرادی که در این حوزه تجربه کسب کردهاند بسیار حیاتی است. موضوع دیگر ارتقا کیفیت آثار هنری است، یعنی بازار یا مارکتی که میخواهیم به وجود آوریم شامل آثاری باشد یک استانداردی بالاتر هستند. بحث برندینگ هنرمندان در اینجا مطرح است، یعنی هنرمان را در قالب داشتهها و اصالتمان و تمدنمان را بتوانیم توسعه جهانی دهیم و این موضوع قابل توجهی در دنیاست. بحث ترویج هنرهای تجسمی نیز موضوع مهمی است. تمام فعالیتهای ترویجی باید در راستای رشد و ارتقا هدفی باشند که ما برای آن تلاش میکنیم. فرهنگی باشد که میخواهیم آن را توسعه دهیم که قطعاً آن فرهنگ و هنر ایرانی اسلامی است. مشارکت در همایشها و کارگاههای آموزشی، داخلی و خارجی که مراکز مختلف بتوانند با یکدیگر همافزایی کنند و نشستهای تخصصی مشترکی بگذارند، موضوعی است که میبایست مورد توجه قرار گیرد.
مدیر گالری ترانه باران ادامه داد: ما در بررسیها به این نتیجه رسیدیم که از دو جهت کمبود داریم. یکی بحث منابع مالی و یکی بحث تماشاچی است، هنر یک موضوع انسانمحور است و جذب گردشگر در این راستا میتواند یکی از فرصتهای درخشانی باشد که ما بتوانیم برای رشد و توسعه اقتصادی هنر در اختیار بگیریم. از طرفی مشکلات اقتصادی که به دلیل عدم توجه کافی به این حوزه به وجود آمده است، مشکلات فرهنگی و کمبود محتوا در رسانهها، کمبود برنامههای آموزشی در حوزه هنر و معرفی آن به جامعه از جمله چالشهایی است که صنعت هنرهای تجسمی با آن مواجه است. همچنین در حوزه سیاستگذاری میتوان به کاهش حمایتهای دولتی، عدم تسهیلگری مناسب، عدم تأمین امنیت برای هنرمندان، تحریمهای بینالمللی و تأثیر آن بر صادرات و واردات آثار هنری که مشکل انتقال پول را به وجود آورده اشاره کرد که نیاز است دولت برای رفع آن برنامهریزی کند.
وی افزود: در بعد فنی، یعنی لزوم توسعه فناوری در این حوزه برای ارائه آثار نوین و کیفیت بهتری و کمبود آموزشهای فنی برای هنرمندان و موضوع فناوری جدید نیز به آموزش و گستردهای در بین هنرمندان نیاز دارد. در حوزهی مدیریتی با ضعف مدیریت مناسب در حوزه هنر و ناتوانی در برنامهریزی و مدیریت پروژههای هنری و کمبود ارتباط بین هنرمندان با بازار و جامعه مواجه هستیم. از طرف دیگر برای تحقق توسعه پایدار صنعت هنرهای تجسمی ایران، دولت میتواند با سیاستهای فرهنگی حمایتی در راستای توسعه صنعت گام بردارد، این سیاستها میتواند شامل: تخصیص بودجه، تسهیلات مالی برای هنرمندان و حمایت از تولیدات محلی و آثار سنتی که از لحاظ فرهنگی جز نمادهای مهم حوزه هنری کشور هستند و این هنرها را در تعامل با هنرهای دیگر قرار دهیم. هنرهای چندرسانهای که بسیار مهم است.
محبوبه کاظمی دولابی گفت: تشویق نوآوری و خلاقیت از مهمترین موضوعاتی است که کشورها روی آن سرمایهگذاری میکنند. به افرادی که دارای خلاقیت هستند باید توجه و روی آنها سرمایهگذاری شود و دولت باید بتواند با تسهیلات مالی، با ضمانت دولتی و جوایز نقدی و غیرنقدی برای نوآوری در هنرهای تجسمی تشویق کند و بتواند باعث رشد آنها شود. در آخر تاکید میکنم بدون حمایت و کمک از توانمندی زنان، توسعه پایدار توهمی بیش نیست و این اتفاق نمیافتد، مگر با اتکا به توانمندی زنان به عنوان نیمی از جمعیت کشور.
در پایان این نشست زراوندیان گفت: قبل از ورود به مفهوم توسعه پایدار نگاهی که در صحبتها دیده میشد این بود که صنایع دستی در کنار هنرهای تجسمی قرار گرفته است. درست است که بین هنرها مخصوصاً هنرهای تجسمی مرزی وجود ندارد ولی هنوز مرزهای شاخصی بین این دو وجود دارد، چرا که صنایع دستی یک صنعت هنری بازتولید و تکراریست در حالی که هنرهای تجسمی اینگونه نیست. هنر تجسمی یک هنر مفهمومی و خلاق است. شاید یک هنرمندی که یک اثری را تولید میکند نتواند همان هنر را دوباره تولید کند. این مرزبندیها باعث میشود که ما مرزهای جغرافیای مفاهیممان را حفظ کنیم.
وی ادامه داد: توسعه پایدار با حرکت فردی یا حرکت یک انجمن یا وزارتخانه بهتنهایی میسر نمیشود. توسعه باید از زوایای مختلف اجتماعی یا اقتصادی و فرهنگی شکل بگیرد و این ظرفیتها و بسترها وجود داشته باشد تا این توسعه پایدار در آنها شکوفا شود و رشد کند. پس از یک جنبه نمیتوانیم توسعه پایدار را ببینیم و توسعه پایدار زمانی میتواند رشد کند که جنبههای مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در نظر گرفته شود.
معاون هنری مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: چالشهایی وجود دارد که یکی از آنها که در مرکز هنرهای تجسمی با آن روبرو هستیم، عدم اتصال حوزه دانشگاهی با مدیریت سیاستگذاری است. این باعث شده که ما دچار چالشهایی از نظر تدوین و اجرای قوانین یا دستورالعملها شویم. دستورالعملها و قوانینی شکل میگیرد، ولی در بحث عملیاتی دچار مشکل میشود. چرا اجرای دستورالعمل میطلبد که پشت آن یک فلسفه و تئوری محکم و تحقیقاتی و پژوهشی وجود داشته باشد و اینجاست که دانشگاهها میتوانند کمک کنند. یکی از چالشهایی که وجود دارد این است که این حلقه مفقوده برداشته شود و این اتصال ایجاد شود و این باعث حل شدن بسیاری از مشکلاتی میشود که با آن در مرکز تجسمی دست به گریبان هستیم.
وی گفت: عدم ارتباط ما با اقتصاد جهانی را مانع دیگری بر سر راه توسعه این صنعت است. اقتصاد نه تنها در اینجا بلکه در کل کشورهای جهانی در توسعه پایدار نقش زیادی دارد. ما اگر با اقتصاد جهانی ارتباط برقرار نکنیم، شاید بتوانیم در درون کشور توسعه داشته باشیم ولی این توسعه قطعاً در همین سطح باقی خواهد ماند. شما به کشورهای دیگر نگاه بکنید، به هنرهایشان، هنرهای تجسمی و غیره که بینالمللی میشوند. چقدر آثار ما سطح بینالمللی به فروش میرسد؟ عدم عرضهی صحیح ما مطرح است. سه رکن اصلی وجود دارد، هنرمند، اثر، مخاطب. بعضیها عرضه را هم در کنار این سه رکن قرار میدهند و آن را چهار ضلعی و مربعی میدانند. عرضه شاید از خود اثر هنری هم مهمتر باشد. یکی از ضعفهای بزرگی که تأثیر منفی روی هنر ما داشته است، همین عرضه است.
زراوندیان ادامه داد: اطلاعرسانی و رسانه نقش بسیار مهمی دارد و ما کاملاً در آن ضعیف داریم. یک اتفاق هنری میافتد، استان کناری ما نمیداند در استان همجوارش متوجه این رویداد نمیشود. پس نباید توقع توسعه ملی که هیچ، توسعه منطقهای حتی داشته باشیم. تنها کاری که رسانههای ما انجام میدهند، این است که فلان هنرمند فوت شده است و تازه بعضیها سرچ میکنند که این فرد چه کارهایی کرده است. ما داریم کارهای کوتاه از هنرمندان میسازیم مخصوصاً در حوزه هنرهای تجسمی آنها را معرفی کنیم.
معاون هنری مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: توسعه هنری باعث ایجاد فرصتی برای عدالت فرهنگی، هنری و اجتماعی میشود. عدالت اجتماعی به شدت در پایداری توسعه هنری نقش دارد، ما در مرکز تجسمی سعی کردهایم این اتفاق بیفتد. آمار شرکتکنندهها در جشنوارههای ما هرساله افزایش داشته است. تعداد جشنوارهها نیز افزایش پیدا کرده است. نکته دیگر اینکه هنرمند در جشنواره شرکت میکند جایزهاش را میگیرد و تمام. دیگر نه او به ما کاری دارد و نه ما به او. باقی ماجرا مفقود است. پس باید یک فکری بکنیم، زمانی که یک هنرمند در یک جشنواره شرکت میکند بعد از آن رها نشود.
وی گفت: ایجاد چرخش و سیکل اقتصاد هنر موضوع مهمی است. اگر اقتصاد هنر چرخش نچرخد، اقتصاد پایداری شکل نمیگیرد. حذف دستورالعملها و آئیننامههای دست و پاگیر که باعث میشود خیلی از سرمایهگذارها وارد چرخه اقتصاد هنر نشوند. که حل کردن این مسئله وظیفه ما است و خیلی از بندها در حال حذف شدن هستند تا بتوانیم با سرعت بهتری مجوز بدهیم تا راحتتر بتوانند فعالیت کنند. تسهیلگری نیز خیلی مهم است. حوزه هنرهای تجسمی ده تا حوزه مختلف دارد شما در هر حوزه ۱۰۰۰ هنرمند را در نظر بگیرید، میبینید که چقدر تعداد زیاد است. هیچ حوزه هنری انقدر هنرمند ندارد. در حوزه سینما همه روی هم سه چهار هزار نفرند. پس دولت بودجه برای تأمین همهی اینها ندارد.
زراوندیان افزود: از ظرفیتهای مردمی، تشکلها و انجمنها استفاده شود.برای مثال دوسالانهها با انجمن قرارداد میبندند و انجمنها وابستهی هنری در رشتهی خود دارند و با این کار میتوان عدالت اجتماعی را در سراسر کشور ایجاد کرد. همگرایی دستگاهها نیز مهم است. اگر اقتصاد هنر قوی نشود توسعه پایدار و ماندگار نخواهد شد.
نظر شما