۶ مهر ۱۴۰۲، ۱۳:۱۸

در نشست مطالعات افکار عمومی در ایران مطرح شد؛

لزوم افزایش هم‌اندیشی و اشتراک مساعی مراکز مختلف افکارسنجی

لزوم افزایش هم‌اندیشی و اشتراک مساعی مراکز مختلف افکارسنجی

در نشست علمی «چالش های پیمایش تلفنی در ایران» ضمن بررسی چالش‌های پیمایش تلفنی در ایران، بر لزوم افزایش هم اندیشی و اشتراک مساعی مراکز مختلف افکارسنجی تأکید شد.

به گزارش خبرگزاری مهر، دومین نشست از سلسله نشست‌های تخصصی «مطالعات افکار عمومی در ایران» با عنوان «چالش‌های پیمایش تلفنی»، به میزبانی «افکارسنجی ملت» در مرکز پژوهش‌های مجلس برگزار شد.

در این نشست که با حضور پژوهشگران مرکز پژوهش‌های مجلس و جمعی از نمایندگان مراکز مختلف افکارسنجی از جمله مرکز تحقیقات سازمان صدا و سیما، مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا)، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و سایر مراکز برگزار شد به بحث درباره چالش‌های افکارسنجی تلفنی به ویژه از منظر نرخ همکاری و پاسخگویی، نمونه‌گیری، محافظه‌کاری، اشتراک‌گذاری داده و انتشار نتایج پرداخته شد.

در ابتدای جلسه سعید آجورلو مدیر افکارسنجی ملت با اشاره به تأثیرات سو نظرسنجی‌های مغرضانه، نقش افکارسنجی را فراتر از انتقال صِرف نظرات مردم به حکمرانان دانست و تصریح کرد: افکارسنجی ادامه دانش جامعه‌شناسی سیاسی است که ارتباط بین جامعه و دولت را تقویت و مراکز قدرت ساخته شده درون جامعه را شناسایی می‌کند.

وی با نقد دو رویکرد «استفاده از افکارسنجی برای تأیید سیاست‌ها» و «سیاه‌نمایی و زیر سوال بردن سیاست‌ها بر اساس نتایج افکارسنجی»، تصریح کرد هر دو رویکرد جانب‌دارانه و مخرب هستند.

مدیر افکارسنجی ملت، نتیجه رویکرد اول را تزئینی، حاشیه‌ای و بی‌فایده قلمداد کرد و نتیجه رویکرد دوم را سیاسی و حساسیت‌برانگیز خواند.

علیرضا خوشگویان فرد، دبیر علمی نشست، با بیان اینکه علیرغم تجربه چند دهه افکارسنجی همچنان با ضعف دانش بومی در زمینه افکارسنجی در کشور مواجه هستیم، بر ضرورت دستیابی و تدوین چنین دانشی تأکید کرد.

وی سپس با طرح مثلث پیمایش تلفنی که اضلاع آن متشکل از کارفرما، مردم و مجری است، چالش‌ها را ناظر بر این سه ضلع به سه دسته تقسیم کرد.

از نظر وی چالش‌های مرتبط با بخش کارفرما شامل ورود کارفرمای ناآگاه به مسائل روش‌شناختی در امور فنی پیمایش و توقع تأیید دیدگاه‌های خود است، درحالیکه چالش‌های ناظر به جامعه و پاسخگویان به فرهنگ آماری آنان و عدم تمایل‌شان به مشارکت در نظرسنجی‌ها و بی‌اعتمادی و محافظه‌کاری بازمی‌گردد.

پس از طرح این دو چالش، وی سوال اول را ناظر بر ضلع سوم یعنی مجری از مدعوین جلسه پرسید. «آیا کاهش نرخ مشارکت به ضلع مردم و فرهنگ آماری آنان مربوط می‌شود یا ناشی از ضعف مجری و ابزار سنجش اوست؟»

در پاسخ به این سوال، سالار کاشانی، معاون سابق مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) و پژوهشگر حوزه مطالعات اجتماعی، مسئله بی‌اعتمادی اجتماعی را یکی از معضلات اصلی نظرسنجی‌ها دانست و راه‌حل آن را علاوه بر طراحی دقیق مقدمه پرسشنامه، نشان دادن کاربرد، آثار و فواید نظرسنجی‌ها به مردم و فرهنگ‌سازی دراز مدت و مداوم عنوان کرد.

وی در باب اهمیت نرخ پاسخگویی گفت «وقتی نرخ مشارکت پایین است اگر افرادی از نمونه که حاضر به پاسخگویی نبوده‌اند ویژگی‌های مشترکی داشته باشند در آن صورت پاسخگویان معرف جامعه نخواهند بود» به همین دلیل افزایش نرخ مشارکت یکی از روش‌های ارتقای دقت پیمایش‌ها به شمار می‌رود.

کاشانی با طرح این موضوع به بررسی عوامل اثرگذار بر میزان مشارکت پرداخت و مسأله انتخاب عقلایی یا بیشینه کردن فایده را یکی از اصلی‌ترین نظریاتی دانست که به تبیین این موضوع کمک می‌کند. به این معنا که پاسخگو در مواجهه با پرسشگر با خود فکر می‌کند آیا شرکت در این نظرسنجی برای او سودی دارد؟ آیا ممکن است از اطلاعات او سو استفاده شود؟

در ادامه خوشگویان‌فرد پس از معرفی انواع مختلف عدم پاسخگویی، ارتقای فرهنگ آماری مردم را به عنوان راه‌حلی برای بهبود نرخ مشارکت توصیف کرد و علاوه بر آن شخصیت شناسی پرسشگران، آموزش آنان و در نظر گرفتن مشوق‌هایی برای پاسخ‌دهی را نیز از دیگر راهکارها دانست.

صابر جعفری، مدیر دفتر طرح‌های ملی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات با اشاره به دو عامل زمان و هزینه در پیمایش‌ها، چالش‌های مرتبط با ضلع کارفرما را چنین بیان کرد: پیمایش تلفنی به عنوان روشی ارزان و سریع شناخته شده است و این توقع را در برخی از کارفرمایان ایجاد می‌کند که با کمترین هزینه و زمان ممکن بهترین خروجی را به دست آورند. درحالی‌که این امر می‌تواند به کیفیت کار لطمه وارد کند. به عنوان مثال نیروهای متخصص در مراکز افکارسنجی محدود هستند و این لزوم استفاده از کارشناسان بیرونی را ایجاب می‌کند که خود مستلزم صرف هزینه است.

فرایندهای بوروکراتیک که مانع مفاهمه مجری و کارفرما می‌شود، یکی دیگر از چالش‌های مدنظر جعفری بود که راه‌حل آن را در نشست‌های مشترک با کارفرما توصیف کرد.

وی در ضلع مجری به نقش پرسشگران در روند جمع‌آوری داده اشاره کرد و با بیان فهرستی از مشکلات موجود در این حوزه، راهکارها را چنین برشمرد: «مدیریت لابی‌های بین پرسشگران، جرح و تعدیل پرسش‌ها حین پرسشگری، تنبیه دسته‌جمعی، تهیه گزارش شنود از نحوه کار پرسشگران، مقابله با زنانه شدن بیش از حد فرایند نظرسنجی».

در ادامه نشست محمدجواد بادین فکر مدیر پژوهش افکارسنجی ملت، با تاکید بر اهمیت مطالعه نرخ همکاری در پیمایش‌های تلفنی افزود: «طبق گزارش مرکز تحقیقات "پیو" به عنوان یکی از مهمترین مراکز نظرسنجی در آمریکا، در حال حاضر نرخ همکاری این مرکز در پیمایش‌های تلفنی به ۹ درصد رسیده است. این در حالی است که طبق مطالعه روشمند پیو کاهش نرخ همکاری در آمریکا باعث خطا در نمونه‌گیری نشده است. به بیان دیگر، طبق بررسی پیو با نرخ همکاری ۹ درصد می‌توان نتایج را به گروه‌های مختلف جامعه اعم از گروه‌های سیاسی-ایدئولوژیک، مذهبی، تحصیلی و غیره تعمیم داد.

بادین فکر با تاکید بر لزوم تحقیقاتی مشابه در ایران اشاره کرد مسئله نرخ همکاری در پیمایش‌های ملی باید به یک دغدغه عمومی در تمامی مراکز تحقیقات نظرسنجی در ایران تبدیل شود.

همچنین وی با تاکید بر اهمیت ساخت و طراحی دقیق پرسشنامه‌ها، یکی از روش‌های سودمند در کاهش خطای پرسشنامه‌های تلفنی را انجام مصاحبه‌های شناختی پیش از اجرای اصلی نظرسنجی‌ها دانست.

در ادامه نشست وحید کشافی نیا، پژوهشگر افکارسنجی ملت گفت: «برخلاف تصویر عمومی، اجرای پروژه‌های افکارسنجی کار ساده‌ای نیست و پیچیدگی‌ها و ظرافت‌های خاصی دارد که غالباً از سوی کارگزاران حکومتی نادیده گرفته می‌شود. همانطور که فرهنگ نظرسنجی بین مردم جا نیفتاده است، برخی از مسئولین و سیاست‌گذاران نیز در تفسیر و کاربست نتایج با کلیشه‌های ذهنی نادرستی دارند».

وی در ادامه به برخی از این کلیشه‌های رایج اشاره کرد: برخی به علت مغایرت بین نتایج افکارسنجی با تجربه شخصی خود یا مغایرت با نظر خبرگان، در نتایج افکارسنجی تشکیک می‌کنند یا برخی دیگر با اتکاء بر این مسئله که حجم نمونه ۱۵۰۰ نفری نمی‌تواند معرف کل جامعه باشد، نتایج افکارسنجی را زیر سوال می‌برند؛ در حالی‌که اغلب این کلیشه‌ها از عدم‌آشنایی فنی با افکارسنجی ناشی می‌شوند.

کشافی نیا همچنین تصریح کرد: برخی از منتقدین پیمایش تلفنی با تکیه بر این استدلال که جامعه ایران یک جامعه محافظه‌کار است، نتایج حاصل از این پیمایش‌ها را نمی‌پذیرند.

از نظر وی حتی اگر بپذیریم که این فرضیه صحیح است، راه‌حل، نه امتناع از اجرای پیمایش تلفنی بلکه شناخت، کنترل و مدیریت نتایج آن است.

در پایان نشست کاظمی، معاون پژوهشی مرکز پژوهش‌های مجلس، افکارسنجی را یکی از راه‌های کاهش فاصله مردم و حکمرانان و درنتیجه ارتقای ثبات کشور و فعالیتی جهادی در مسیر ارتقای نظام دانست.

معاون پژوهشی مرکز پژوهش‌های مجلس، از فعالان حوزه افکارسنجی خواست از محافظه‌کاری‌ها و عدم پاسخ‌گویی‌ها ناامید نشده و با ثبت کامل داده‌ها و نتایج در دراز مدت به ایجاد بانکی از بیگ‌دیتا اقدام نمایند.

کد خبر 5897642

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha