به گزارش خبرنگار مهر نیمه دوم مهر ماه و شکست مفتضحانه سالگرد اغتشاشات سال گذشته که به بهانهای واهی شکل گرفت را پشت سر میگذاریم. و هدف، حساسترین قشر هر جامعه که دانش آموزان و جوانان آن هستند.
اتفاقی جدید، که کشته سازی ها و مسموم کردن دانش آموزان را پارسال در نقاط مختلف کشور یادآوری میکند. نقشههایی که یکی بعد از دیگری رسوا و چهره پلید دشمنان را نمایان کرد.
آرمیتا گراوند یک دانش آموز هنرستانی و ساکن تهران است. نه سقزی و نه مسافر و نه حتی اهل کردستان است، با مأموری روبرو نشده و مقصدش مدرسه است. در مترو با کاهش فشار خون مواجه شده و توسط دوستانش به کمک اورژانس اعزامی به بیمارستان منتقل میشود. اما نقطه مشترکی با سوژه قبلی دارد و آن هم فوکوس رسانههای ضد انقلاب بر موضوع حجاب است.
حجاب، موضوعی است که سالهاست دشمن و رسانهها به آن مانور میدهند. از چهارشنبههای سفید تا نه به حجاب اجباری.
اوضاع این روزهای جامعه و کم حجابی و بی حجابی افراد که برخی از ناآگاهی و برخی دیگر هم طی فرایندی و تحت تأثیر فضای مجازی و تقلید کورکورانه از معاندین و سلبریتی های به ظاهر حامی زنان در جامعه است.
شاید نقطه مشترک اینگونه تفکرات و رفتارها نداشتن مبانی جدی و نهادینه نکردن امر حجاب از همان ابتدای نوجوانی باشد. بخشی از این امر به عهده آموزش و پرورش که به عنوان نهاد فرهنگی_اجتماعی نقش اساسی و سرنوشت ساز در تربیت نیروی انسانی، رشد و شکوفایی استعدادها و تعلیم و تربیت افراد به منظور حضور فعال و مؤثر در جامعه و انتقال فرهنگ، ارزشها و اصول حاکم بر کشور است.
آرمیتایی که سوژه جدید رسانههای معاند شده و طی عملیات روانی در مدت زمان کوتاهی در صفحات مجازی اسمش ترندینگ و برایش هشتگ سازی کردند. اما همه این فعالیتها ساختگی و به همراه طرح ادعاهای تکراری است.
در هر جامعهای که به صورت عادی و روزمره محل وقوع اتفاقات گوناگون است و کنترل آنها ممکن نیست. دشمنان اینگونه داستان سرایی کرده تا به مقاصد شیطانی و ایجاد ناآرامی در کشور شوند.
تیترهای عجیب و غریبی که، راست یا دروغ بودنش مهم نیست، درگیری در داخل واگن قطار تا بازداشت مادر آرمیتا، در مدت زمان ثانیهای توقف مترو چه درگیری امکان رخ دادن بود؟ تنها با ارتکاب جرم بازداشتی ممکن است و مادر یک دختر بیمار در بیمارستان به چه جرمی باید بازداشت شود؟ یا امتناع خانواده بیمار از ملاقات چه دلیلی دارد؟
پخش تصاویر یک دانش آموز معمولی بدون اجازه و رضایت والدینش در فضای مجازی برای تحریک افکار عمومی چه سودی برای دشمن دارد غیر از این که شعلههای فتنه قبلی خود را برافروخته کند. و مادری که میگوید فقط محتاج دعا کردن برای فرزندش است و هیچگونه اخباری که در حال انتشار در صفحات اجتماعی است، صحت ندارد.
این سناریوهای تکراری دشمن برای دانش آموزان دختر، تا کی ادامه دار خواهد بود؟ تا از ذره کاه کوه بسازند و موج سواری هایشان شروع شود، این جنگ ترکیبی و رسانهای چقدر میتواند اثر داشته باشد و چقدر قدرت تأثیر گذاری دارد که اینگونه بر افکار عمومی تأثیر و باعث ایجاد کنش و واکنش میشود؟ القای حس ناامنی، ناامیدی، و بی اعتماد سازی در مردم و مقصر کردن حکومت همه اینها تنها برای برانگیختن احساسات و خشم مردم است.
و این در حالیست که آمارهای جدید از درصد قبولی بالای بانوان کشور در کنکور سراسری است. و از طرفی شاهد درخشش بی سابقه در بازیهای المپیک و ورزشی دختران سرزمین هستیم.
بی شک در چنین مواقعی با داشتن سواد رسانه و اندکی بصیرت به عمق گزافه گویی و سانسورهای خبری واقف خواهیم بود. و این اتفاق هم مانند دیگر اتفاقات اخیر روسیاهی اش تنها برای دشمنان این مرز و بوم باقی میماند.
نظر شما