خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: هر جامعهای برای پویایی و اتحاد به ایدههای فراگیر نیاز داشته و دارد؛ ایدههایی که گروههای مختلف بتوانند با آن ارتباط بگیرند، مشارکت کنند و خودشان را با آن غریبه ندانند. در میان این ایدههای فراگیر، هنر همواره یکی از جلوههایی بوده که توانسته مفاهیم سیاسی و اجتماعی را به گوش همگان برساند و آن را در تاریخ زنده نگه دارد.
اگرچه تا کنون، مردم دنیا فرصتهای زیادی را برای اتحاد و همگرایی از دست دادهاند اما حالا وقایع غزه توانسته همگرایی و اتحاد بینالمللی ایجاد کند؛ آن هم میان گروههایی که با یکدیگر مثال آب و روغن بودند و شاید هیچجای دیگر با هم جمع نمیشدند.
با شدت گرفتن جنایتهای اسراییل در غزه در هفتههای گذشته، ایدههای فراگیر و جلوههای هنری گوناگونی به میان آمدند تا خطکشیها و اختلافات را پس بزنند و اتحاد لازم علیه اسراییل را ایجاد کنند و به تدریج، کارهای جمعی بزرگی در دنیا ظهور کردند که امکان برگزاری در شکل و فرمهای متنوع را دارند. ترانه سوئدی «زنده باد فلسطین» و رقص سرخپوستی «آزادی» تنها دو نمونه از ایدههای فراگیری هستند که سر و صدای زیادی به پا کردهاند و وجه اشتراک آنها با فلسطین و مقاومت، تاریخچهای جالب و قابل توجه دارد.
ترانه مقاومت در گوش جهان
بهتر است پیش از آنکه درباره ماجرای رقص سرخپوستی بگوییم، از آهنگ سوئدی Leve Palestina یا «زنده باد فلسطین» شروع کنیم. این ترانه اثر «جورج توتاری» نویسنده و ترانهسرای فلسطینی بعد از پنجاه سال، فراگیر شده و حالا به عنوان یک سرود بینالمللی برای حمایت از آزادی فلسطین شناخته میشود. این ترانه میان حامیان فلسطین شناخته شده است و اولین بار نیست که در گوش جهان طنینانداز میشود. سال ۲۰۱۹ که راهپیمایان در مالمو سوئد در روز کارگر این آهنگ را همخوانی کردند، دولت سوئد به آنها حمله کرد و همان زمان، عدهای از چهرههای سیاسی خواستار ممنوعیت فراگیر این ترانه شدند.
توتاری هنرمندی فلسطینی بود که در جریان حملات اسراییل در سال ۱۹۶۷، از کشور خود به سوئد رانده شد و آنجا با دیگر فلسطینیها و نوازندگان چپ سوئدی گروه «کوفیا» را تشکیل داد. آهنگ زنده باد فلسطین یکی از آثار آنهاست که در آلبومی به نام «زمین وطنم» منتشر شد.
تصویر روی این آلبوم نوشتهای داشت که در آن آمده بود: «به یاد رهبران کشته شده انقلاب فلسطین و مردم قهرمان فلسطین» به همراه عکس کبوتری که در حال شکستن میلههای زندان است. «سلیمان منصور» یک هنرمند فلسطینی تصویر این آلبوم را طراحی کرده بود.
گروه کوفیا آثار خود را به فلسطین محدود نکرد و با دنبال کردن راه آزادیخواهی، بارها سرودهای ضد امپریالیستی به مردم شیلی، عمان و ایران تقدیم کرد و در جریان اتفاقات لبنان هم ساکت نبود. فجایع لبنان جز موارد مهم برای این گروه به شمار میرفت و آنها آهنگ «تهاجم به جنوب لبنان» را برای دفاع از این کشور خواندند.
این گروه هنری فعالیت صوتی خود را به حمایت از مبارزات چریکی مسلحانه اختصاص داده و از داستانهای گروههای فلسطینی استفاده میکرد. آهنگهای توتاری با ریتمی جذاب، مانیفست آزادی و حق بازگشت به میهن را فریاد میکشیدند و از طوفانی برای همبستگی خبر میدادند. در آهنگ دیگری به نام «دختر فلسطین» خواننده فریاد میزند: «نه، نه، نه، نه، ما هرگز تسلیم نخواهیم شد!»
نکته جالب توجه آن است که بین نوشتههای توتاری در آهنگهایش و داستانهای «غسان کنفانی» نویسنده و روزنامهنگار فلسطینی که از رهبران جبهه مردمی آزادی فلسطین بود و توسط موساد ترور شد، شباهتهایی وجود دارد. هویت نوازندگان و اعضای این تیم تا مدتها نامعلوم بود و توتاری آنها را ناشناس نگه داشت. برخی معتقد بودند این گروه به دلیل احتمال ترور یا دستگیری، اطلاعاتی درباره خود ارائه نمیدادند و پنهانکاری را ترجیح میدادند. توتاری درباره این ماجرا گفت: «ما وظیفهمان را انجام میدادیم، نامهایمان مهم نبود!»
این ترانهسرای فلسطینی که به همراه گروهش آهنگهای متفاوتی برای مقاومت ساخته، جای دیگری از آرمان خود برای تولید این آثار میگوید: «من در سوئد زندگی میکردم و به این نتیجه رسیدم که وظیفهام این است به سوئدیها کمک کنم تا هدف ما را درک کنند. آنها از فلسطین چیزی نمیدانستند. ترانههای ما از صدای مادرانی که پسر، دختر و همه چیز خود را از دست داده بودند، داستانهای تاریخی را روایت میکرد.»
توتاری میخواست مردم سوئد را با ماجرای فلسطین آشنا کند، اما حالا در سراسر دنیا ترانههایش در حمایت از فلسطین خوانده میشود و طنین «زنده باد فلسطین» در جایجای جهان به گوش میرسد؛ ترانهای که قلب مدافعان فلسطین را تسخیر کرده و به فریاد اعتراض آنها تبدیل شده است.
این سرود که از سال ۱۹۷۶ مورد توجه گروههای طرفدار فلسطین بوده حالا فضای مجازی را پر کرده و در پلتفرمهای جهانی به ویژه تیکتاک و اینستاگرام وایرال شده و علاوه بر راهپیماییها و تظاهراتهای خیابانی در شبکههای اجتماعی هم فراگیر شده است.
رقص سرخپوستی برای آزادی فلسطین
اگر در شبکههای اجتماعی چرخی زده باشید، احتمالاً همنشینی این ترانه سوئدی با تصویری از یک رقص بومی را تماشا کردهاید. ویدیوهایی که توسط بلاگرها و اینفلوئنسرهای حامی فلسطین در جای جای جهان بازتولید شده است که افراد مختلف در تجمعات شهر خود علیه اسراییل، نوعی رقص بومی یا محلی را اجرا میکنند. این ویدیوها با عنوان «رقص آزادی» یا «رقص سحر» وایرال شده و در دسترس کاربران اینترنتی قرار گرفته است.
ماجرای این رقص، ارتباط خاص و ویژهای با فلسطین دارد. تاریخچه این نوع خاص از رقص، به بومیان آمریکا یا سرخپوستان متعلق بود و برای آنها یکی از آداب رسوم و حتی به نوعی عبادت شناخته میشد، چراکه آنها از این طریق با طبیعت ارتباط میگرفتند یا پیامی خاص و نمادی از یک باور را منتقل میکردند. رقص آزادی از نگاه سرخپوستی نشان از عشق به سرزمینی دارد که باورهای فرد را ساخته و این روزها به یاد فلسطین و غزه فضای مجازی را پر کرده است.
این رقص از آنجا به مقاومت گره خورد که اولین بار، ۵ سال پیش یک مرد جوان فلسطینی آن را در نزدیکی میدان مبارزه با نیروهای اسراییلی اجرا کرد و تصویر آن توسط دوربینها شکار شد. بعد از آن بود که وجه اشتراک این رسم سرخپوستی با مقاومت فلسطینی هویدا شد؛ همان شباهت تاریخی دردناکی بین سرخپوستان و ساکنان غزه.
تاریخ گواهی میدهد که سرخپوستان در سرزمین خود یعنی آمریکای امروزه زندگی میکردند تا اینکه تعدادی از اروپاییها به آنجا مهاجرت کردند و به تدریج دست به مصادره زمینها و داراییهای آنها زدند، بیش از ۸۰ درصد بومیها را کشتند، سرهایشان را بریدند و به زن و کودک و پیر و جوان رحم نکردند؛ یک کشتار دستهجمعی رقم زدند و بازماندگان نیز از سرزمین اصلی خود آواره شدند. یک نسلکشی تمامعیار و یک مصادره و اشغالگری محض! تنها برای آنکه سرزمینی برای خود مهیا کنند. درست شبیه به چیزی که در فلسطین رخ داده و ادامه دارد.
برخی معتقدند امروز در فلسطین شاهد همان اتفاقی هستیم که روزگاری بر سر سرخپوستان آمد؛ چراکه همان رویکرد وحشیانه مهاجران اروپایی، توسط مهاجران اسراییلی در حال تکرار است و شهرکنشینان صهیونیستی ذره ذره در سرزمینی نفوذ کردهاند که متعلق به آنها نیست و پس از اشغالگری، تلاش میکنند جامعه بومیاش را تخریب و نابود کنند و هیچچیز از هویت این مردم باقی نگذارند.
همین پیشینه مشترک و شباهتهای تاریخی، باعث شده ویدیوی این جوان فلسطینی که در صحنه درگیری رقص سرخپوستی را اجرا میکند، توسط کاربران شبکههای اجتماعی «رقص زمین» نیز نام بگیرد و به روشی محبوب، بینالمللی و مردمی برای ابراز حمایت از غزه تبدیل شود. اجرایی که فقط حرکات فیزیکی نیست، بلکه نمادی عمیق در خود دارد؛ نماد مردمی که مظهر مقاومت هستند، در برابر ظلم ایستادگی میکنند و مبارزه برای حفظ وطن را ادامه میدهند.
بعد از آنکه «رقص آزادی» به نمادی آشکار از همبستگی با مردم فلسطین تبدیل شد، اخیراً وارد استادیومهای فوتبال هم شده است و گاهی توسط تماشاچیها و بعضی اوقات توسط بازیکنان به اجرا درمیآید. «دیرار بن سعدالله» و «یوسف بلیلی»، فوتبالیستهای الجزایری از جمله کسانی بودند که در جریان رقابتهای اخیر فوتبالی این رقص را اجرا کردند.
این رقص، شبیه یک فیلم تاریخی در فضای مجازی پخش میشود و فداکاری مردمی وطندوست را به تصویر میکشد که بنای تسلیم شدن ندارند؛ نوعی از ارتباط فرهنگی است و بر مقاومت علیه ستمگر دلالت دارد. در واقع این حرکات یک داستان هنری است که پیامی ایستادگی بر باورها و سرکشی علیه بیعدالتی را منتقل میکند.
معترضان به اسراییل و حامیان فلسطین در این حرکتهای نمادین، از ترانهها و رقصها برای نشان دادن شور زندگی استفاده میکنند و نشان میدهند که مردم غزه زندگی و نشاط را فراموش نکردهاند و لبخند به حیات را به خاطر دارند و مبارزهشان همچون زندگی در جریان است و ادامه دارد.
مجازی را دست کم نگیرید!
عالمان رسانه میگویند وایرال شدن این جلوههای هنری در رسانههای اجتماعی میتواند نسل جدید و گروههای مختلف جهان را با مقاومت فلسطین آشنا کند. پروفسور «ملانی ماگین» جامعهشناس رسانهای در مقالهای بر پتانسیل پلتفرمها برای شکل دادن عقاید کسانی که با دعوای اسرائیل و فلسطین آشنایی نداشتهاند، تاکید میکند و نقش قابل توجه رسانههای اجتماعی در شکلدهی به حمایتهای جهانی و افکار بینالمللی را یادآوری میکند.
«غلام حیدر اسماعیلی» و «جواد رقوی» نیز در مقاله پژوهشی «فلسطین، جنبشهای آزادی بخش و فضای مجازی» درباره این موضوع نوشتهاند: «علیرغم اینکه عمده ظرفیتهای فضای مجازی در اختیار رقبای جنبشهای آزادیبخش است، اما فضای مجازی تا حدود زیادی توانسته در زمینه انتقال آرمان ملت فلسطین و ارزشهای آزادیخواهانه به جوامع و ملتهای دیگر موفق باشد؛ تا جایی که خالق پدیدههای نوینی مانند امت واحده مجازی و آرایش جنگی مجازی شده است. محور مقاومت توانسته در بستر فضای مجازی، مقاومت مردم فلسطین را به مثابه الگویی برای دیگر نهضتهای آزادیخواه معرفی کند.»
امروز جلوههای مختلف حمایت از فلسطین به عنوان پدیدههای فراگیر جهانی ادامه دارد و به نظر میرسد بازنمایی آرمانهای مقاومت در آثاری مثل کتاب و رقص و موسیقی هرگز ساکت نخواهد شد. مصداق این ادعا «لویی برهونی» نوازنده بینالمللی گیتار است که این روزها مرتباً در مورد فلسطین و فرهنگ سیاسی مینویسد و برای نوشتن کتابی درباره موسیقی فلسطین تحقیق میکند.
نظر شما