۱۴ آذر ۱۴۰۲، ۱۲:۲۰

یادداشت مهمان؛

جامعه بدون ایمان جامعه‌ای رها شده و از هم گسیخته خواهدبود

جامعه بدون ایمان جامعه‌ای رها شده و از هم گسیخته خواهدبود

علم و دانش و ایمان صِرف به تنهایی برای نجات و اعتلای جامعه کافی نیست، به عزم و عمل نیاز است.

به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام حمید احمدی رئیس کمیته فرهنگی آموزشی اربعین در یادداشتی به بیان آموزه‌های قرآن پرداخته است که در ادامه می‌خوانیم:

اندیشمندان علوم اجتماعی حتی آنانی که اهل دیانت هم نبوده‌اند در بیان و بررسی مؤلفه‌های ثبات و انسجام اجتماعی در جامعه، دین و ایمان را از مؤثرترین عناصر انسجام بخش برشمرده‌اند. دورکیم، جامعه‌شناس شهیر فرانسوی می‌گوید: دین عامل انسجام اجتماعی و ایمان سیمان جامعه است.

جامعه بدون ایمان جامعه‌ای آنومی، رها شده و از هم گسیخته خواهدبود. ایمان نظام معنایی را شکل می‌دهد که باعث انسجام بخشی امور می‌شود. ایمان از «امان» و «امن» گرفته شده و آن را بدان سبب ایمان گفته‌اند که امنیت بخش است هم درون آدمی و هم بیرون و جامعه را در ایمنی و امان نگه می‌دارد. هم مردم از آزار و شرور اهل ایمان در امانند و هم در اندرون آرام و خیرخواه و نیک اندیش‌اند.

چنانچه امام علی علیه السلام در خطبه متقین در بیان خصایص اهل تقوا و فضیلت می‌فرمایند: «اَلْخَیْرُ مِنْهُ مَأْمُولٌ، وَالشَّرُّ مِنْهُ مَاْمُونٌ؛ مردم خیرش را متوقّع، و از شرّش در امانند».

این کلام حضرت علی (ع) مبین آن است که تجلیات ایمان در جامعه است که فضیلت شمرده می‌شود و ایمان صرفاً از مقوله دانایی و یک امر درونی نیست که ارزش می‌یابد بلکه انگیزش و عرصه عمل است که موجب فضیلت‌مندی پارسایان و اهل ایمان می‌شود. چنانچه امام صادق علیه‌السلام از پیامبر خدا صلوات‌الله‌علیه روایت کردند که حضرت فرمودند: الایمان عریان؛ ایمان یک حقیقت لخت و عریانی است و بنفسه کارآمد و اثربخش نخواهد بود. پس با چه چیزی و چگونه تجلی، نمود و عینیت می‌یابد و تعالی بخش می‌شود؟ حضرت محمد (ص) عینیت این حقیقت ناب را چنین بیان کرده‌اند: «اَلْإِیمَانُ عُرْیَانٌ وَ لِبَاسُهُ اَلْحَیَاءُ وَ زِینَتُهُ اَلْوَفَاءُ وَ مُرُوَّتُهُ اَلْعَمَلُ اَلصَّالِحُ وَ عِمَادُهُ اَلْوَرَعُ؛ ایمان حقیقتی لخت و برهنه است و جامه‌اش حیا و زیورش وفای به عهد است و جوانمردی‌اش کار نیک و ستونش ورع و پارسایی است».

علم و دانش و ایمان صِرف به تنهایی برای نجات و اعتلای جامعه کافی نیست، به عزم و عمل نیاز است. عزمی برخاسته از ایمان و عملی که عینیت ایمان باشد. اما ایمان در تجلی مؤثرش نیازمند آن است که در کسوت و پوششی درآید و جلوه‌گر شود و بدرخشد و آن کسوت حیاست. پیامبر خدا از حیا به لباس ایمان یاد می‌کند. اگر ایمان به چنین زیوری آراسته شد و به شرم و حیا ملبس گردید، انسجام بخش و موجد شبکه معنایی در زیست فردی و جمعی خواهد بود.

چنان‌چه حکیم حضرت آیت‌الله جوادی آملی می‌فرماید: «یک جامعه بی‌حیا، مثل انسان دست بسته است، حیا مسئله درک نیست، مسئله گرایش است. شرمندگی از سنخ فعل است نه از سنخ درک».

یعنی انسان با ایمان بدون حیا همانند انسان دست و پا بسته‌ای است که خطر را، منافع و مصالح را می‌بیند و درک می‌کند ولی زمین‌گیر و بی‌تحرک و بی‌خاصیت و بی‌اثر.

قرآن کریم که برای تهذیب نفس و برای هدایت آدمیان آمده اولین حرفش بعد دعوت به قرائت به نام پروردگار، این است که حیا داشته باشید و مساله جهنم را بعد از حیا طرح می‌کند.

سوره علق که نخستین سوره‌ای است بر پیامبر خدا صلوات الله علیه نازل شده، بعد از دعوت به قرائت به اسم رب، در بخش انتهایی سوره می‌فرماید: «أَلَمۡ یَعۡلَم بِأَنَّ ٱللَّهَ یَرَیٰ؛ انسان نمی‌داند که خداوند او را می‌بیند؟» این یعنی سفارش به شرم و حیا از سوی خداوند سبحان، و در ادامه می‌فرماید: اگر این حیا بازدارنده نبود؛ خُذُوهُ فَغُلُّوهُ. ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ؛ او را به جهنم بی‌افکنید».

اولین حرف خداوند به آدمیان حیاست اگر حیا آمد و ایمان را مزین ساخت آدمی از دوزخ نجات می‌یابد و هم جامعه از آتش شهوات و آلودگی‌ها رها می‌شود. اولین درس سوره علق که از عتایق سوره‌های قرآن کریم حیا است.

پیامبر خدا بر اساس همین آموزه قرآنی حیا را لباس ایمان و وفا را زینت و عمل نیک را از جوانمردی برشمردند. اگر ایمان در عمل با لباس فاخر حیا همراه شد و ظهور یافت‌، موجب رهایی و نجات و تعالی بخش خواهد بود.

ادعای قلب پاک و اینکه ایمان صرفاً امر درونی است و هرکس نان ایمان خود را می‌خورد و عمل مردمان ملاک داوری نیست، همه حقیقت نیست و با منطق پیامبر خدا و قرآن کریم هم ساز نیست.

قرآن کریم در همان حال که مردم را به خواندن، آن هم خواندن به اسم رب دعوت می‌کند حرف و سخن نخستش برای نجات، حیاست.

اگر ایمانی با چنین خصیصه و خصایص دیگری که حضرت در این روایت بیان کردند همراه و متلبس شد مایه قوام و پیوند و تعالی جامعه خواهدبود. ثمره شیرین حیا عفت است که امیر مؤمنان علیه‌السلام در خطبه متقین آن را نشان از فضیلت آدمی دانسته و فرموده‌اند: «أَنْفُسُهُمْ عَفِیفَةٌ؛ پارسایان نفسشان عفیف است».

اگر ایمانی به کار نیاید و درخشش حیا و شرم و عفت نباشد، صرفاً دانش و باور و عقیده‌ای است بی‌ثمر و حزمی است بی‌عزم و نه درون آدمی در امان و منسجم و نه بیرونش ایمن.

منابع:

۱- لیوئیس کوزر، زندگی و اندیشه بزرگان جامعه شناسی، ترجمه محسن ثلاثی، انتشارات علمی، ص ۱۹۶۱۹۷

۲- وسایل الشیعه، ج ۱۱، باب ۴، ص ۱۴۱ ح ۶

۳- حضرت آیت الله جوادی درس خارج فقه ۲۱ مهر ۱۳۸۹

۴- سوره الحاقه آیات ۲۹ و ۳۰

۵- حضرت آیت الله جوادی آملی درس خارج فقه، ۲۱ مهر ۱۳۸۹

کد خبر 5958275

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha