به گزارش خبرگزاری مهر، به نقل از مرکز اطلاعات علمی و تخصصی حمل و نقل و ترافیک ، معلولان به خصوص آنانی که درگیر مسائل جسمی – حرکتی هستند، برای جابجایی شرایط خاصی دارند. برخی از آنان به هیچ عنوان امکان استفاده از وسیلهٔ نقلیهٔ شخصی را ندارند، چون توان نشستن روی صندلی عادی به دلیل موارد پزشکی، از آنان سلب شده است. برخی دیگر برای سوار شدن در اتومبیل عادی نیاز به کمک دارند و بعضی به تنهایی اما شاید به سختی، سوار ماشین میشوند. همچنین وسایل کمک حرکتی (ویلچر، عصا، واکر و...) گاه مانع استفادهٔ آسان آنان از سواریهای شخصی میشود. این چنین است که استفاده از اتومبیل معمولی (تاکسی و آژانس) صرف نظر از مسائل مالیاش، نکات ویژهای دارد که جابجایی با آن را همهگیر و راحت نمیکند.
بخش دیگری از جابجایی عمومی مردم برعهدهٔ ناوگان اتوبوسرانی است که از فرط کهنگی و ضعف در سرویسدهی جوابگوی متقاضیان فعلی خود نیز نیست. بارها هم در خبرها از نوسازی و خرید اتوبوسهای جدید شنیدهایم. اما تاکنون کمتر شنیده ایم که اتوبوسهایی با امکان تغییر ارتفاع، در دستور کار باشند تا یکبار برای همیشه مشکلات سالمندان و معلولان حل شود.
خبرهای خوشی از مترو میرسد، که قرار است آسانسورهای همه ایستگاهها به راه بیفتد، پلههای برقی وجود داشته باشند و... شاید مترو بتواند گره کوچکی را، از کلاف پیچ در پیچ حمل و نقل عمومی در ایران و به طور خاص معلولان باز کند اما...
اما چرا از امکانات موجود استقبالی نمیشود؟ چرا معلولان فضای جدید مترو را تجربه نمیکنند و به دوستانشان معرفی نمیکنند؟ چرا میلی به تجربه و کشف کردن نیست؟ خطابم به آنانی است که از مشکلات جسمی خفیفتری رنج میبرند و میتوانند پیشقدم شوند، آنانی که همراه لازم ندارند. ما باید نهضت عمومی حضور اجتماعی به راه بیاندازیم. آنقدر در جامعه دیده شویم تا بتوانیم واضح، از نیازهایمان و مشکلات شهری صحبت کنیم.
اگر بخشی از اجتماع – که آمار تابت میکند بزرگترین اقلیتاند – آفتابی نشوند، یا حضورشان برای خودشان هم عادی نباشد، نمیتوان انتظار امکانات خاص فیزیکی داشت و برابری حقوق را خواستار شد.
حمل و نقل ویژه معلولان؛ راهحل ناگزیری که خیلی زود به پایان خود رسید
با تمام این اوصاف حمل و نقل ویژه برای معلولان قابل حذف نیست. نمیتوان تا مناسب شدن امکانات همگانی، زندگی معلولان را متوقف کرد و حتی پس از آن نیز، وضع جسمی خاص بعضی از معلولیتهای شدید نیازمند امکانات چنین ماشینهایی ( Transporter ) برای جابجایی است. در ایران شرکت بهزیست کار، وابسته به سازمان بهزیستی، عهدهدار چنین مسئولیتی شد. سالها با تنها 7 ماشین برای شهر 10 میلیونی تهران کار میکرد (یک محاسبه ساده نشان میدهد که اگر 2 درصد جمعیت با معلولیت شدید و نیازمند امکانات ویژه باشند، چه سهمی از این تعداد ماشین خواهند برد) تا اینکه با افزایشی جهشی و با ورود ونهایی غیر مناسبسازی شده کارش را توسعه داد. با تبلیغات زیاد همه باور کردند که مشکل ایاب و ذهاب معلولان به پایان خود نزدیک میشود. اما دیری نپایید که رانندهها بدون حقوق ماندند، ونهای نو نیاز به تعمیر پیدا کردند، صدای بسیاری از معلولان به خاطر ارتفاع زیاد صندلی ماشین و درب نامناسبش درآمد و... و درنهایت بنزینشان تمام شد.
اکنون چه باید کرد؟
بگذاریم دیده شویم. نه عصبانی و طلبکار از دنیا و مردمش و نه ضعیف و بدبخت و بدون پشتوانه. تنها در آن صورت است که مجبورند به خواستمان احترام بگذارند. خیلی عادی، نه بیشتر از حقمان... حق زندگی کردن.
نظر شما