۱۰ آذر ۱۳۸۶، ۱۵:۲۷

دکتر دینانی:

حقیقت در "گفتگو" ظاهر می‌شود

حقیقت در "گفتگو" ظاهر می‌شود

استاد فلسفه دانشگاه تهران تصریح کرد: حقیقت در گفتگو ظاهر می‌شود. اگر گفتگو نبود حقیقت ظاهر نمی‌شد. اگر کلمه نبود حقیقت ظاهر نمی‌شد. اول کلمه بود. حقیقت در پرتو کلام ظاهر می‌شود، چون اندیشیدن خود گونه‌ای گفتگوست.

به گزارش خبرنگار مهر، دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی، در گفتگو با برنامه رادیویی "سوفیا" در پاسخ به این پرسش که شما برای "گفتگو" چه تعریفی قائل هستید؟ گفت : گفتگو به معنای متعارف همان محاوره مردم در کوچه و بازار که با هم صحبت می‌کنند و ناشی از یک تفاهم است و اساساً گفتگو برای تفاهم است، حالا تفاهم چه در امور زندگی چه عقلی، تفاهم هم قائم به گفتگو است و تا اینجای امر بدیهی است و همه افراد با هم گفتگو می‌کنند.

وی افزود: اما با دقت در مسئله در می‌یابیم که "گفتگو" ، "گفت" و "شنود" هم هست و هر گفتنی شنونده می‌خواهد و هر شنونده‌ای گوینده می خواهد و شنونده هم گاهی می‌خواهد بگوید. با دقت بیشتر در می‌یابیم که ذات سخن دو طرف دارد و در آن نوعی زوجیت هست. تا جایی که اگر شنونده ای روبروی شما قرار نگرفته باشد و حتی وقتی در خلوتی که کسی نیست، می‌اندیشید، در واقع مشغول به گفتگو هستید. البته به این می‌گویند مونولوگ. اما وقتی سخن را تحلیل کنیم، در می‌یابیم که هر مونولوگی گونه‌ای دیالوگ است.

دکتر دینانی در ادامه با تأکید بر این نکته که وقتی انسان می‌اندیشد، در ذهن او کلمات ردیف می‌شوند، انسان بدون کلمه فکر نمی‌کند گفت: مخاطب در این حالت خود انسان به یک اعتبار است. یعنی انسان در این حالت به این اعتبار که سخن می‌گوید، گوینده است و به این اعتبار که حرف خود را می‌فهمد، شنونده است. یعنی حتی مونولوگ و تنهاگویی و یک نفر گویی، گونه‌ای دیالوگ است. پس سخن بی‌گوش نیست. سخن برای شنیدن است. خواه مخاطبی روبروی ما باشد، خواه انسان با خودش بیندیشد.

استاد فلسفه دانشگاه تهران در پاسخ به این پرسش که فیلسوف مدعی کشف حقیقت است، گفتگو از منظر او چگونه است؟ اظهار داشت: او نیز گاهی با خودش می‌اندیشد و گفتگو می‌کند، گاهی نیز با یک فیلسوف دیگر. در ذات کلام گفتگو نهفته است. حتی زمانی که انسان با خودش تنها باشد. گاهی انسان مخاطبش را جلوی رویش می‌بیند، اما کلام همواره گوش می‌خواهد. گوشی باید کلام را بشنود، اگر گوش غیر نبود، گوش خود آدم می‌شنود.

دکتر دینانی در اداممه بر این نکته تأکید کرد که حقیقت در گفتگو ظاهر می‌شود. اگر گفتگو نبود حقیقت ظاهر نمی‌شد. اگر کلمه نبود حقیقت ظاهر نمی‌شد. اول کلمه بود. حقیقت در پرتو کلام ظاهر می‌شود، چون اندیشیدن خود گونه‌ای گفتگوست.

دکتر دینانی در پاسخ به این پرسش که تا چه اندازه فیلسوفان جهان اسلام به گفتگو پرداخته اند، آیا نظام فلسفه اسلامی به چیزی به نام گفتگو قائل بوده و آیا امکان طرح گفتگو در میان فیلسوفان ما بوده است گفت : نه فقط امکان بحث بوده است، بلکه اساساً فلسفه بدون گفتگو نمی‌شود. اما به طور عینی اگر بخواهیم مثالی بزنیم، می‌توانیم به خواجه نصیرالدین طوسی اشاره کنیم. خواجه فیلسوف گفتگو بوده است و با همه اندیشمندان زمانه خودش، تا جایی که دسترسی داشته، از فیلسوف، ریاضیدان، عارف، منجم، متکلم و ... گفتگو کرده است، به شکلهای متفاوت، از مکاتبه تا گفتگوی حضوری.

وی افزود: سوال و جوابهای خواجه فراوان هستند و به نام "اسئله و اجوبه" منتشر شده است. یا این است که این اندیشمندان از او سوالی کرده اند و او پاسخ گفته است و یا اینکه خواجه از آنها پرسش کرده و آنها جواب داده اند و اینها خوشبختانه امروز در دسترس هستند. مثلا شمس الدین خسروشاهی که در دمشق ساکن بوده و خواجه از ایران با او مکاتبه داشته است و خواجه از او سوالهای مرد افکن پرسیده و او به خواجه جواب داده است، یا عارفی چون صدرالدین قونوی که در ردیف و جانشین ابن عربی است و در قونیه، یعنی شهر مولانا زندگی می کرده است، و بسیاری از شاگردان او ایرانی بوده اند و خواجه با گفتگو می‌کرده است.

کد خبر 596458

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha