خبرگزاری مهر، گروه استانها: سالن بهمن اداره ارشاد اسلامی شاهرود در ۱۰ روز اخیر میزبان نمایش «همه دزدها که دزد نیستند» نوشته داریو فو و به کارگردانی شهابالدین حسین پور بود. کارگردان شاهرودی که بعد از سالها بار دیگر با یک نمایش به شاهرود بازگشته تا مخاطبان را با خود همراه سازد. نمایش همه دزدها که دزد نیستند فرصتی بود تا با این کارگردان به نام تئاتر استان سمنان به گفتگو بنشینیم. نمایشی که مورد استقبال خوب مخاطبان هم قرار گرفته است. وی عقیده دارد که اگر برای یک کار هنری زحمت کشیده شود، مخاطب هم آن را درک و حمایت خواهد کرد.
درباره فضای حاکم بر هنر و تئاتر شاهرود بگویید.
شاهرود پتانسیلهای خیلی قوی دارد که اگر درایتی توسط مسؤولان باشد و از سوی دیگر اتحادی بین هنرمندان ایجاد شود، ظرفیتها بروز پیدا خواهد کرد و شاهرود میتواند تبدیل به قطب تولید محصولات فرهنگی و هنری باشد.
خوشحال کننده است که گروههای تئاتر در شاهرود نسبت به قبل بیشتر شده و انگیزهها هم بالاتر رفته است از سوی دیگر گروهها زحمت میکشند و مردم هم کم کم به مقوله تئاتر اعتماد میکنند و دیگر تنها سراغ جُنگ و کنسرت نمیروند لذا امروز مردم آگاه هستند که تئاتر هم میتواند در سبد فرهنگی خانوار قرار گیرد زیرا تئاتر با دغدغه به مردم آگاهی میدهد و در حقیقت ایجاد اندیشه خواهد کرد و در کنار این موارد سرگرم کننده هم است.
چهار الی پنج گروه فعال تئاتری در سالهای گذشته در شاهرود بود که امروز بیش از ۱۲ الی ۱۳ گروه در این شهر وجود دارد و این جای خوشحالی دارد اما بخش ناراحت کنندهای در این هنر وجود دارد و آن هم کمبود سخت افزار و فضای کار و پلاتوهای تمرین برای هنرهای نمایشی و آموزشهای درست برای علاقمندان و در نهایت مدیریت کارآمد است که سه ضلع مثلث ضعف تئاتر شاهرود است.
به آموزش اشاره کردید شما آکادمی ابر را هم راه اندازی کردید.
درست است؛ ما معتقد هستیم که باید فرایندی ایجاد شود که آموزش به تولید متصل گردد در واقع اگر آموزش را بتوانیم به تولید متصل کنیم میتوانیم اتفاقات درخشانی را در تئاتر شاهرود ایجاد کنیم. ما همچنین دنبال این هستیم که بتوانیم اتفاقات خوبی را در شاهرود ایجاد کنیم اما امیدواریم که حمایتهایی هم از ما صورت گیرد چرا که میتوان کارهای بزرگی را در برنامهریزی خود داشت و در آینده صورت داد.
نمایش همه دزدها دزد نیستند هم حاصل همین فرایند آموزش و محصول است که بازیگران به عنوان هنرجویان از ابتدای سال جاری بدون وقفه در حال تمرین و آموزش بودند و نتیجه آن هم نمایشی بود که مردم شاهرود آن را ملاحظه کردند.
عمده معضلی که در شاهرود با آن روبرو هستید چیست؟
ما معضلات بسیاری در زمینه مدیریت فرهنگی کشور داریم و مقوله فرهنگ در دولت در زمره اولویتهای آخر است و هنوز دولت مردان به این نرسیدهاند که با راهکارهای فرهنگی و آموزههای فرهنگی میتوان مشکلات اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی را حل کرد و توسعه فرهنگی موجب توسعه همه جانبه در صنفهای مختلف خواهد شد.
در شهر شاهرود که مستقیماً برخورد داشتیم علیرغم اینکه انسانهای غرض ورزی بر سر کار نیستند اما مجموعه ارشاد، ناکارآمد است و خیلی دغدغه توسعه ندارد و لذا به یک شیوه نامه روتین و تکراری برای گزارش عملکرد به بالادست طراحی شده است لذا هنرمندان شاهرودی هم از این حیث، ناراضی هستند.
متأسفانه برنامه مدونی حتی برای کنداکتور و برنامهریزی سالن اجرای نمایش هم وجود ندارد و تجهیزات سالن نمایش بسیار فرسوده هستند حتی نورپردازی سالن بهمن برای اجرای نمایش آماده نبود و ما مجبور به خریداری لامپ شدیم. صحنه نمایش بسیار ضعیف و بی کیفیت بود و ما مجبور به احیا، نقاشی و رنگ آمیزی آن شدیم تا حداقلهایی برای اجرای نمایش، ایجاد شود لذا سالن بهمن نیازمند مرمت است.
در واقع هنرمندان شاهرودی به حمایت از سمت ارشاد نیاز دارند و درایتی در این زمینه صورت نگرفته است و در کل دغدغه مند نبودن برخی افراد که مسؤولیت پذیرفتهاند یکی از مشکلات ما است که امیدواریم مشکلات حل شود از سویی نامه مکاتباتی با اداره کل ارشاد اسلامی استان سمنان و همچنین مرکز هنرهای نمایشی وزارت خانه صورت دادیم تا بتوانیم از مسؤولان بخواهیم که فکری برای ارتقای شرایط هنرهای نمایشی و زیرساختها در شاهرود کنند.
از سویی دیگر ارگانها هم حمایتی صورت نمیدهند.
عجیب است که ارگانها و نهادهایی که مسوولیتهای اجتماعی دارند مانند شهرداری، فرمانداری، شورای شهر، نماینده مجلس و … که کمکی میتوانند به فرهنگ و هنر کنند، چندان کاری صورت نمیدهند و هنر و فرهنگ برایشان اهمیتی ندارد.
یک سیاست زدگی شهر شاهرود و استان سمنان را فراگرفته که مدام دغدغههای سیاسی بر همه چیز اولویت دارد و این بسیار غمانگیز است، شاهرود دارای هنرمندان دغدغه مند و ظرفیتهای عظیمی است اما با این شرایط، توسعه فرهنگی نمیتواند اتفاق بیافتد.
امیدواریم کسانی که در ارشاد اسلامی استان سمنان، فرمانداری، نماینده مجلس، شورای شهر و شهرداری و … فکری به حال فرهنگ شاهرود کنند تا بتوانیم این شهر را نجات دهیم و حرکات مثبتی را شروع و کم کم به دیگر شهرها نیز گسترش پیدا کند تا شاهد رونق بهتر برنامههای فرهنگی باشیم. در این صورت مردم هم میتوانند نیاز و مطالبه محصولات فرهنگی را به حاکمیت اعلام کنند.
شما چند درصد ساختار را مقصر این شرایط میدانید؟
ساختار معیوب بسیار مؤثر است زیرا هر کجا نقدی را صورت میدهید خواهید دید که یک نفر اعلام میکند قانون این است لذا قوانین نوشته شده یا نا نوشته در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و پیروی از الگوهای غلط گذشته و به روز نشدن قوانین و تغییر ندادن آنها سبب شده تا دست هنرمندان و کسانی که منصبی دارند، بسته شود و این به ساختار باز میگردد.
مگر میشود جامعهای قدرت و ریسک تغییر را نپذیرد و بخواهد پیشرفت کند؟ برای همین است که سالها شاهرود درجا میزند و اگر موفقیتی در ما ایجاد میشود، فردی و مستقل بوده است لذا سیستم برای موفقیت انسانها برنامه ندارد.
و این نتایج نامناسبی دارد
درست است؛ وقتی هیچ برنامهریزی برای جلوگیری از سرخورده شدن نسل جوان نیست این جوان آسیب میبیند. وقتی مسؤولان راهکاری برای رفع مشکلات نسل جوان ندارند، قطعاً نمیتوانند انتظار حمایت شدن از سوی این نسل را داشته باشند. وقتی دولت بی توجهی داشته باشد، نباید انتظار داشته باشد که هنرمند هم برای او کاری کند.
به نظر شما تزریق هنرمندان به مجموعه تصمیمگیری ارشاد میتواند کمک کننده باشد؟
کمک گرفتن و همفکری از هنرمندان میتواند خیلی مؤثر باشد اما در هر سیستمی ما به مدیر کارآمد نیاز داریم تا به یک هنرمند که بخواهد مشاوره بدهد. یک نفر میتواند هنرمند یا کارگردان تئاتر خوبی باشد اما از مدیریت چندان سررشته ای نداشته باشد بنابراین ما ضعف مدیریت در کشورمان داریم و در جامعه فرهنگی و هنری این امر بیشتر دیده میشود اما افرادی هستند که توانمند هستند و امیدواریم که شجاعانه پای به میدان بگذارند و جلوی این فروپاشی فرهنگی را بگیرند چرا که مسیر ما رو به انحلال است.
مجموعه ارشاد بالاخره محدودیتهایی دارد و این مجموعه اعلام کرده که نهایت همکاری را با هنرمندان دارد نظر شما درباره این امر چیست؟
در وهله اول آنچه ما دیدیم این نبود که همه پتانسیلها برای گروههای نمایشی گذاشته شود اما در وهله دوم باید گفت اداراتی هستند که میخواهند همه ظرفیت خود را در اختیار هنرمندان قرار دهند اما ظرفیت کافی ندارند و به لحاظ سخت افزاری شرایط کافی ندارند لذا به نظر من مدیران باید بجنگند و از بالادستیها بخواهند و امکانات بگیرند.
مدیران زیادی در کشور هستند که میگویند که ما میخواهیم کاری کنیم اما نمیشود، همکاری نمیکنند، به ما بودجه نمیدهند و نمیخواهند و … اما در کشورهای توسعه یافته شاهد هستیم که مدیران وقتی میبینند نکتهای درست است و به توسعه کمک میکند اما شرایطی پدید میآید که که آن اتفاق رخ نمیدهد ابتدا موضوع را رسانهای و سپس استعفا میدهند اما از آنجا که مدیران ما در سکون هستند این چرخه هم در رخوت به سر میبرد.
برخی عقیده دارند که اصلاً دولت نباید از هنر حمایت کند چرا که هنر باید مستقل باشد
امروز شرایط طوری شده که هنرمندان به سمت کار مستقل رفتهاند زیرا گروههای نمایشی تلاش کردهاند که از دولت کمک بگیرند و این امر میسر نشده، هنرمندان دل زده شده و حتی دل زدگی آنها به خشم هم بدل شده است.
از سوی دیگر باید گفت این طور نیست که اگر دولت از کاری حمایت کرد آن کار ارزشی است اما باید گفت که دولت بسیاری از حمایتهای خودش را به کسانی روا داشته که تفکرات تک بعدی خودش را به مردم القا کنند یعنی بین هنرمندان اولویت بندی کرده و این باعث دو دستگی بین هنرمندان و دو دستگی بین مردم میشود. این موضوع را در خصوص نمایشهایی که معضلات اجتماعی را مطرح میکند شاهد هستیم.
نظر شما