خبرگزاری مهر- گروه استان ها: بعد از حادثه دلخراش ترور مردم بیگناه در مسیر گلزار شهدای کرمان و شهادت تعداد زیادی از همشهریان و هموطنان دل خسته در این مراسم، وقتی پای صحبت و درددل خانواده، دوستان و اقوام این شهدا مینشینم اغلب آنها میگویند؛ عزیز ما عاشق شهدا و شهادت بود.
نه تنها عاشق شهادت بلکه دوستدار مکتب و راه شهدا بودن و از شهادت سخن گفتن در رفتار هریک از این جانهای پاک از دست رفته مشاهده می شده است، دراینجاست که به مفهوم هر سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند، میاندیشم، به تعبیر دیگر؛ هر آرزویی که از دل جاری شود قطعاً محقق میشود.
یکی از شهدای حادثه تروریستی گلزار شهدای کرمان، محمدامین صفرزاده است، دانش آموز ۱۵ سالهای که طبق روایت مادر این شهید، صبح اول وقت با همکاری مادر کارهای خانه را انجام میدهد و پس از آن به مادر میگوید که میخواهد در گلزار شهدای کرمان حضور پیدا کند.
مادر من میخواهم شهید شوم
محمدامین صبح چهارشنبه ۱۳ دیماه برای رفتن به گلزار شهدای کرمان و حضور در بین خیل زائران شهید حاج قاسم سلیمانی آماده میشود، او همچنان که هیجان زده است، با لبخندی دلنشین به مادرش میگوید؛ مادر من میخواهم شهید شوم.
مادر این شهید نوجوان میگوید؛ پس از این صحبت محمدامین حالم دگرگون شد، من هم حاضر شدم و باهم راهی گلزار شهدای کرمان شدیم، در مسیر محمد امین با سرعت بیشتری قدم برمی داشت و ناگهان از من جدا شد.
مادر محمدامین بعد از شنیدن نخستین صدای انفجار مهیب، هراسان و دل آشوب به دنبال محمدامین میگردد اما او را پیدا نمیکند.
او با اشک و دلهره و نگرانی در محل وقوع انفجار حاضر میشود و نقطه به نقطه محل حادثه را میگردد و به دنبال صدا و ردی از محمدامین است اما خبری از او نیست!
طبق روایت مادر محمد امین صفر زاده از آن لحظات فاجعه بار، پس از انفجارهای تروریستی، کودکان زیادی پرپر شده و زنان و مردان و جوانان و کهنسالان بیشماری به خاک و خون کشیده شدند و او در بهت فرو میرود و برای چند ثانیه شوکه و حیرت زده است.
پیدا کردن محمد امین در سردخانه
مادر محمدامین پس از جستجو در بین مردم وحشت زده در مسیر گلزار شهدای کرمان، در آن شلوغی که جمعیت وحشت زده گریان به دنبال عزیزانشان میگردند، هیچ ردی از پسر ۱۵ سالهاش پیدا نمیکند و تصمیم میگیرد به بیمارستانها مراجعه کند.
این مادر داغدیده در نهایت و در اوج ناباوری پیکر محمدامین ۱۵ سالهاش را در بین شهدای حادثه تروریستی گلزار شهدای کرمان و در سردخانه پیدا میکند.
مادر وقتی به چهره نورانی محمد امین نگاه میکند، از ذهنش صحبت و آرزوی نوجوان ۱۵ سالهاش عبور میکند، همان موقع که گفت مادر من دوست دارم شهید شوم، او درست پیش بینی کرده بود، شهادت در اوج پاکی و معصومیت.
محمدامین صفرزاده، دانش آموز کرمانی کلاس نهم که به فیض شهادت نائل آمده، اکنون در گلزار شهدای کرمان، همان جا که عاشقش بود آرمیده است.
نظر شما