خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و ادب : هارمن در 7 بخش "پیدایش جامعه طبقاتی"، "جهان باستان"، "سده های میانه"، "دگرگونی بزرگ"، "گسترش نظم نو"، "جهان زیرو رو شد" و "سده امید و هراس" ثابت می کند دوره ها غایت تاریخ نیست بلکه رشته حوادث گاه بسیار اهمیت دارد. تاریخ درباره رشته رخدادهایی است که به زندگی کنونی ما انجامیده و در واقع چگونگی به خود آمدن ماست.
از دوره نخستین فرعونها یعنی از پنج هزار سال پیش، فرمانروایان، تاریخ را سیاهه ای از دستاوردهای خود و نیاکانشان نمایانده اند. گویی آنها شهرها و آثار تاریخی را ساخته و بانی کارهای بزرگ یا پیروزی های نظامی بوده اند و برعکس، "بدکاران" مسئول تمام نابکاریها در عالم هستند. نخستین آثار تاریخی، فهرست شاهان و دودمانها و به "فهرست شاهی" شهره بودند.
روش دیگر بررسی تاریخ، رخدادهای خاص را دربر می گیرد و ماجرای آنها را شرح می دهد. از دیدگاه شرکت کنندگان عامی این روش ممکن است مردم را مجذوب کند اما چنین "تاریخی از پایین" از نکته بسیار با اهمیتی غافل می ماند: هم پیوندی حوادث.
به قول نویسنده تاکید صرف بر کسانی که در رخدادی دخالت داشتند، به خودی خود امکان ندارد سبب درک وجود نیروهای بزرگتری شود که زندگانی آنها را ساختند و هنوز هم زندگی ما را می سازند. این نگرش، نقش افراد یا اندیشه های ترویجی آنان را نفی نمی کند. منظور تاکید بر این نکته است که فرد یا اندیشه به دلیل تکامل مادی پیشین جامعه و شیوه گذران مردم و ساختار طبقات و دولتها، تنها ممکن است نقش معینی بازی کند. درک "اساس" مادی تاریخ، پیش شرطی لازم اما نه کافی، برای درک هر چیز دیگر است.
در بخش "گسترش نظم نو" از فصل "عصر روشنگری" این کتاب آمده است: اندیشه ورزان عصر روشنگری، انقلابی نبودند. روشنفکران ناراضی بودند که از اعضای طبقه فرادست انتظار کمک مالی داشتند. (آنها) نه به سرنگونی جامعه بلکه به اصلاح آن دل بسته بودند که با پیروزی در کشاکش اندیشه ها دست یافتنی بود. نه" دیدرو" در دیدار با" کاترین کبیر" امپراتریس روسیه تناقضی می دید و نه "ولتر" در همکاری با" فردریک" کبیر پادشاه پروس.
"تاریخ مردمی جهان" در هفت فصل تهیه و منتشر شده است.
نظر شما