به گزارش خبرنگار مهر، پنجشنبه ۵ بهمن چهل و دومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر پنجمین روز برگزاری خود را سپری کرد. در این روز نیز آثار مختلفی در بخشهای صحنهای و خیابانی جشنواره اجرا شدند.
استقبال مخاطبان از اجراهای روز پنجم
در پنجمین روز از چهل و دومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، استقبال مخاطبان از اکثر اجراهای نمایشی قابل توجه بود. بسیاری از سالنهای میزبان نمایش پذیرای مخاطبان و علاقهمندان به تئاتر بودند که استقبال خوبی را از اجراها رقم زدند. اما در برخی سالنهای میزبان آثار، با گذشتن نیمی از اجرا این استقبال به ترک سالن تبدیل میشد و مخاطبان به دلیل سطح کیفی پایین برخی آثار، تماشای اثر را نیمهکاره رها میکردند.
«دشمن خدا» و درخشش بازیگران کودک
نمایش «دشمن خدا» به کارگردانی مجید عراقی از تهران که در سالن قشقایی مجموعه تئاتر شهر به صحنه رفت، از جمله آثاری بود که با استقبال قابل توجه مخاطبان همراه شد. در این نمایش که پیش از این نیز در قالب اجرای عمومی به صحنه رفته بود و در بخش مسابقه تئاتر ایران جشنواره چهل و دوم حضور دارد، بازی نفس جافری و ضحا رجاییفر به عنوان ۲ بازیگر کودک بسیار مورد توجه قرار گرفت.
هر ۲ نوبت اجرای این اثر نمایشی با استقبال مخاطبان و رضایت از کیفیت اجرا، بهویژه نقشآفرینی ویژه بازیگران کودک «دشمن خدا»، همراه بود.
«دموکراسی با طعم همبرگر» کلیشهای و شعاری در سالن اصلی
سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر در پنجمین روز از چهل و دومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر میزبان نمایش «دموکراسی با طعم همبرگر» به نویسندگی و کارگردانی حامد شفیعخواه از تهران بود که در ۲ نوبت ۱۷ و ۲۰ روی صحنه رفت. لابی سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر شاهد حضور قابل توجه مخاطبان برای تماشای این اثر بود اما بعد از گذشت حدود ۲۰ تا ۳۰ دقیقه از اجرای نمایش، مخاطبان اقدام به ترک سالن کردند.
«دموکراسی با طعم همبرگر» تقلیدی سطحی و کلیشهای از سبک و شیوه کارگردانی هنرمندان موفقی چون همایون غنیزاده، سیدمحمد مساوات، رضا ثروتی و اشکان خیلنژاد بود که با متنی سطحی و کلیشهایتر از شیوه کارگردانی روی صحنه رفت.
این اثر به روایت زندگی خانوادهای سنتگرا در یک ناکجاآباد میپردازد. پدربزرگ خانواده روندی سنتی و تکراری برای اداره این خانواده دارد و نوه خانواده که نسل جدیدتر است، نسبت به این روند معترض میشود. خانواده سالها است که غذایی تکراری میخورند و تصمیمگیری برای اینکه خانواده چه غذایی بخورد، بر عهده پدربزرگ است. پدربزرگ تصمیم میگیرد ریاست را به پسر خود بسپارد و همین آغاز چالشهای مختلف میشود. بعد از چالشهایی، نوه که چشم به آمریکا و غرب دارد تصمیمگیری درباره غذا را عهدهدار میشود زیرا معتقد است نوع تغذیه خانواده باعث شده تا کشورهای دیگر بتوانند به آنها حمله کنند، آنها ضعیف بمانند و پیشرفت نکنند؛ نسل جوانی که در دورههای مختلف مدنظر متن تحت تأثیر مدرنیته است و در عین حال تفکر عمیق و ویژهای ندارد.
قهوه و همبرگر پیشنهاد نوه به خانواده است اما وضعیت معده همه اعضای خانواده تحت تأثیر این نوع تغذیه وخیم میشود. این روند باعث پیشنهاد یکی دیگر از اعضای خانواده برای حرکت به سمت دموکراسی و رأیگیری در خانواده میشود. نوه خانواده به آمریکا میرود و خانواده به بقای خود ادامه میدهد. بعد از چند سال نوه به جمع خانواده بازگشته و حالا نسل جدیدتری در خانواده شکل گرفته که غرب و آمریکا را زیر سوال میبرد و چشم به شرق دارد و معتقد است با رفتن به سمت شرق رشد و پیشرفت حاصل میشود.
«دموکراسی با طعم همبرگر» در شروع نوید اجرایی متفاوت در چهل و دومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر را میداد اما با پیشرفتن نمایش نه تنها حرفی برای گرفتن در متن و اجرا نداشت، بلکه با بیان دیالوگهای بسیار کلیشهای و شعاری متن که قصد داشت پیوندی بین فضای اثر و جامعه امروز ایران برقرار کند، کار را به نازلترین شکل ممکن ارائه داد.
این روند باعث شد بخشی از مخاطبان سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر را ترک کنند و بخشی نیز که در سالن حضور داشتند، بعد از پایان نمایش نسبت به کیفیت اجرا معترض باشند.
خارجیهای جشنواره حرفی برای گفتن ندارند
کارشناسان تئاتری بارها این مهم را مطرح کردهاند که اگر قرار است جشنواره تئاتر فجر در بخش بینالملل خود پذیرای گروههای خارجی باشد، باید به جای نگاه کمی، نگاه کیفی داشته باشیم و آثاری را در جشنواره تئاتر فجر به عنوان مهمترین رویداد تئاتری ایران پذیرا باشیم که حرفی برای گفتن به هنرمندان تئاتر ایران داشته باشند نه اینکه سطح کیفیشان در حد آثار آماتوری تئاتر ایران باشد.
متأسفانه این روند در جشنواره بینالمللی تئاتر فجر در اکثر دورهها با نگاهی کمی طی شد و فقط در برخی دورهها با نگاه کیفی و حضور هنرمندان صاحبنام و دیدگاه در تئاتر جهان همراه بوده است.
چهل و دومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر هم میزبان آثاری در بخش بینالملل خود شده است که نه تنها سطح کیفی قابل قبولی ندارند بلکه از ابتداییترین نکات تئاتری در کارگردانی و بازیگری بیبهره هستند.
نمونه این مدعا، اجرای نمایش «شماره ۶» نوشته آنتوان چخوف، به کارگردانی آرمن سرگسیان از ارمنستان در روز پنجم جشنواره چهل و دوم تئاتر فجر بود. البته در برنامه منتشرشده از سوی جشنواره نام نویسنده «آنتوان چجوف» ذکر شده است.
نوع کارگردانی و طراحی میزانسنهای بسیار ابتدایی، بازیهایی سرشار از اغراق و فاقد تکنیکهای بازیگری، «شماره ۶» را تبدیل به اجرایی کرد که علیرغم استقبال اولیه مخاطبان، نتواند نظر آنها را جلب کند، عدهای در حین اجرا سالن را ترک کردند و باقی نیز نظر مثبتی نسبت به این اجرا نداشتند.
عکس از کیارش مسیبی است.
نظر شما