۲۹ خرداد ۱۳۸۲، ۱۲:۱۵

معرفي كتاب

عقل و اعتقاد ديني ، درآمدي بر فلسفه دين

عقل و اعتقاد ديني ، درآمدي بر فلسفه دين

عقل و اعتقاد ديني كتابي مقدماتي و آموزشي درباره مسائل مطرح شده در فلسفه دين است . اين كتاب را مايكل پترسون، ويليام هاسكر، بروس رايشنباخ و ديويد بازينجر نوشته اند و احمد نراقي و ابراهيم سلطاني آن را ترجمه كرده اند ، انتشارات طرح نو نيز آن را به چاپ رسانده است .

در مقدمه اين كتاب آمده است: " در سال 1980  تايم  خبر داد كه علاقه به پژوهشهاي فلسفي در باب دين احيا شده است و اظهار داشت كه " خدا در حال بازگشتن است " .  به تدريج عده بيشتري از مردم درمي يابند كه مباحث پيرامون اعتقاد به خداوند فوق العاده مهم اند .  اين كتاب مقدمه اي است بر آراء و مسائل اساسي در قلمرو جذاب فلسفه دين .  خط مشي اصلي اين كتاب مقدماتي آن است كه مسائل عمده اين حوزه را استخراج كند و مورد بحث قرار دهد" .

    فصل اول "  تامل در باب خداوند : در جست و جوي حقيقت غايي " ، با تذكار تعلقات ديني عميق بشر و نيز تعريف اين كه بررسي فلسفي دين دقيقا چگونه چيزي است ، آغاز مي شود . 

   فصل دوم "  تجربه ديني : مواجهه با امر الوهي چه معنايي دارد ؟ " ، به بررسي آن چيزي مي پردازد كه چه بسا براي بسياري از مردم آشناترين و عيني ترين نوع تماس با دين، يعني تجربه ديني است . در اين فصل پرسشهايي مانند : آيا در ميان تجربه هاي ديني ساختار يا هسته مشتركي ديده مي شود ؟ ، و آيا اين تجربه ها مي توانند در توجيه اعتقادات ديني به كار آيند يا خير ؟ مورد بررسي قرار مي گيرند . 

   فصل سوم "  ايمان و عقل :  رابطه عقل و ايمان چگونه است ؟ " ، به اين پرسش مي پردازد كه آيا تعهدات ديني موضوع ارزيابي عقلاني واقع مي شوند يا خير ؟ .  نويسندگان ابتدا دو موضع  عقلگرايي حداكثري و ايمانگرايي را مورد بررسي قرار داده و سپس به موضع مختار خود ، يعني  عقلگرايي انتقادي  مي پردازند .  

  فصل چهارم " صفات خداوند : خداوند شبيه چيست ؟ "، به صفاتي اختصاص دارد كه  ملازم با خداي اديان توحيدي است .

 فصل پنجم " براهين خداشناسي : ادله اي در تاييد وجود خداوند " ، براهين وجودي ، جهان شناختي ، غايتشناختي مبتني بر تمثيل ، غايتشناختي مبتني بر استقراء ، و برهان اخلاقي را كه در تاييد وجود خداوند اقامه شده اند  مطرح و مورد بررسي قرار مي دهد .

فصل ششم " مساله شر: مساله اي عليه وجود خداوند " ، براهيني را كه توسط ملحدان عليه وجود خداوند اقامه شده  مطرح و مورد نقد و ارزيابي قرار مي دهد .

فصل هفتم " شناخت وجود خداوند بدون توسل به برهان : آيا اعتقاد به خداوند نيازبه مبنا و پايه دارد ؟ " ، به مباحث جديدي كه پيروان معرفتشناسي اصلاح شده ، يعني الوين پلنتينگا ، نيكولاي ولترستورف، و ويليام آلستون مطرح كرده اند مي پردازد .

   شش فصل بعدي اين كتاب به بحث درباره انواع موضوعات ديرپا در قلمرو دين اختصاص دارد .

  فصل هشتم "  زبان دين : چگونه مي توانيم به نحو معنا داري درباره خداوند سخن بگوييم ؟ " ، درباره اين كه چگونه مي توان واژگان بشري را به نحو معنادار برخداوند اطلاق كرد به جست و جو مي پردازد .

فصل نهم " معجزات : آيا خداوند در امور زميني دخالت مي كند ؟ " ، نخست مشكل تعريف معجزه را مورد بررسي قرار داده ، و سپس به اين مساله مي پردازد كه آيا معجزات ممكن هستند يا خير ، و اگر ممكن اند ، آيا قابل تشخيص هستند يا نه ؟ 

فصل دهم " حيات پس از مرگ : آيا دليلي براي اميدواري وجود دارد ؟ " ، براهين مويد واقعيت حيات پس از مرگ  رامورد بررسي قرار مي مي دهد .  

فصل يازدهم " علم ودين : آيا علم ودين با يكديگر سازگارند يا ناسازگار ؟ " ، به رابطه ميان علم ودين اختصاص دارد . اين موضوع بخش كوچكي از كتابهاي فلسفه دين را در بر مي گيرد ، و معمولا به تناسب مباحث علمي رايج ، مانند مباحث مربوط به خلقت و تكامل يا بحث درباره امكان ايجاد حيات ازdna بسط و تفصيل مي يابد ، نه برحسب دركي جامع از دين و علم .  نويسندگان دراين فصل ابتدا ميان ماهيت  اين دو مشغله انساني تمايز مفهومي مهمي  قائل شده ، و سپس براي انواع منازعات ميان آنها قاعده اي به دست مي دهند .

 فصل دوازدهم " كثرت گرايي ديني : چگونه مي توان تنوع اديان را تبيين كرد ؟ " اختصاص به انواع تبيينهايي كه براي پاسخگويي به اين پرسش مطرح شده اند دارد .  نويسندگان در اين فصل  انحصار گرايي ، كثرت گرايي ، و شمول گرايي را مورد بررسي قرار مي دهند .

فصل سيزدهم " اخلاق ديني : نسبت خداوند با اخلاق " ، ارتباط ميان دين و اخلاق، و پرسشهايي  را مانند آيا خداوند مي تواند سرچشمه هنجارهاي اخلاقي باشد ؟ ، و آيا دين درباره استكمال اخلاقي انسان را يي متمايز دارد ؟ مورد بررسي قرار مي دهد .

فصل چهاردهم "  فلسفه و آموزه هاي الاهيات : آيا فلسفه مي تواند اعتقادات ديني را وضوح بخشد ؟ " به بررسي پاره اي تلاشهاي خاص كه براي توضيح و تحليل آموزه هاي الاهياتي صورت گرفته مي پردازد .

فصل پانزدهم " جست و جوي مدام : خداوند و خطر كردن انسان " كه آخرين فصل اين كتاب را تشكيل مي دهد چكيده اي از درسهاي مهمي را كه مي توان آموخت عرضه مي كند .  

  نويسندگان عقل و اعتقاد ديني معتقدند كه اين كتاب به آن كساني كه از قبل مومن بوده اند كمك مي كند تا هم از ايمان خود دركي عميقتر پيدا كنند و هم از انتقادات معتبري كه بر آن وارد شده آگاه شوند . اما در عين حال ، افراد بي ايمان هم مي توانند از حجم انبوه مباحث مهمي كه ايمان ديني بر انگيخته ، درك بهتري پيدا كنند.

 

 

 

کد خبر 6046

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha