خبرگزاری مهر -گروه هنر: چند دهه پیش، زمانی که سینما در سیطره فیلمهای درام و اصطلاحاً هنری بود و آثار گیشه پسند معمولاً فیلمهای قهرمان محوری بودند که شخصیتهای اصلی با بدنهای ورزیده یک تنه شهر یا کشوری را به خاک و خون میکشیدند، اگر کسی میگفت روزی میرسد که فیلمهای مورد انتظار دوستداران سینما آثار انیمیشنی است، شاید کسی باور نمیکرد. اما در نهایت این اتفاق افتاد و انیمیشنها حالا به پایه اصلی و پرقدرت گیشه سینماها تبدیل شده اند.
اگرچه هنوز هم فیلمسازان مؤلف و آثار هنری طرفداران خود را دارند و ابرقهرمانهای کمپانیهای مارول و دیسی هر سال با منهدم کردن تعداد زیادی از دشمنان فانتزی و فضایی مردم را به سالنهای سینما میکشانند، اما حالا دستهای جدید به آثار پرفروش سینماها اضافه شده که طرفداران آن دیگر فقط کودکان نیستند و همه دوستداران هنر هفتم انیمیشنها را هم اندازه آثار رئال جدی میگیرند.
دنباله سازی در سینمای جهان؛ از پاندای کونگ فوکار تا داستان اسباب بازی
«پاندای کونگ فوکار ۴» (Kung Fu Panda ۴)، قسمت دوم «درون و بیرون» (Inside Out)، پنجمین قسمت از «شرک» (Shrek)، «داستان اسباب بازی ۵» (Toy Story ۵)، قسمت چهارم «من نفرت انگیز» (Despicable Me)، «فروزن ۳» (Frozen) و قسمت جدید «مرد عنکبوتی در دنیای عنکبوتی» (Spider-Man: Beyond The Spider-Vers) چند نمونه از مهمترین و مورد انتظارترین آثار انیمیشنی هستند که طبق برنامه ریزی های انجام شده قرار است همه آنها در سال جدید میلادی به نمایش درآیند و بسیاری از دوستداران آثار پویانمایی منتظر اکران آنها در سالنهای سینما هستند.
اما جدا از مساله محبوبیت فراوان آثار انیمیشنی و تغییر فاز مخاطبان آنها از کودکان به خانوادهها و جدی تر شدن توجه به انیمیشنهایی با قصههای مربوط به بزرگسالان، موضوع دیگری که در رابطه به همین آثار مورد انتظار سال دیگر نیز صدق میکند، استفاده درست، دقیق و حرفهای کمپانیهای ساخت انیمیشن از تولیداتی است که انجام میدهند. یک بار دیگر فهرست آثاری که در پاراگراف قبل نوشته شده را تماشا کنید، تمامی این انیمیشنها دنباله آثاری است که پیش از این پخش شده اند و پس از موفقیت در جلب نظر مخاطبان و منتقدان حالا قسمتهای بعدی آنها نیز ساخته شده و آماده اکران هستند. در این فهرست ۲ انیمیشن «شرک» و «داستان اسباب بازی» با رسیدن به قسمت پنجم به سطحی متفاوت از محبوبیت رسیده اند، فیلمهای سینمایی محبوبی که از نظر سبک و سیاق ساخت و داستان با هم تفاوتهای فراوانی دارند اما قهرمانهای دوست داشتنی هر ۲ پروژه باعث شده با گذشت بیش از بیست سال از پخش نخستین قسمت شان، هنوز هم از محبوب ترین شخصیتهای هنر هفتم باشند و هنوز هم نامشان اعتبار کافی برای کشاندن مخاطب به سینماها را داشته باشد.
«درون و بیرون» که همین چند روز پیش تریلر قسمت دوم آن منتشر شد نیز اگرچه از نظر سابقه به اندازه دیگر فیلمهای دنباله دار نیست، اما درخشش قسمت اول آن در گیشه و برنده شدن جوایز اصلی بخش انیمیشن در رویدادهای معتبر سینمایی مثل اسکار و گلدن گلوب آن را در زمره موفقترین انیمیشنهای پیکسار و دیزنی قرار داد. داستان متفاوت و نگاه ویژه این انیمیشن که آن را در بخشهای دیگر اسکار هم نامزد دریافت جایزه کرده بود، یک بار دیگر طرفداران آن را امیدوار کرده که در قسمت جدید نیز با چنین فضایی همراه خواهند شد.
با نگاهی به تاریخچه ساخت انیمیشن در دنیا و دنباله سازی در این هنر صنعت میبینیم که چند دههای است که این کار در انیمیشنهای سینمایی سابقه دارد و اکثر این دنبالهها نیز توانستند نمونههای موفقی از آب دربیایند، تا حدی که بسیاری از دوستداران فهرستی از انیمیشنهای سینمایی خوب تهیه کردند و از سازندگان آن آثار خواستند که دنبالهای هم برای این آثار دوست داشتنی ساخته شود، آثاری همچون «سیاره جنگ» (Treasure Planet)، «زیبای خفته» (Sleeping Beauty)، «پینوکیو» (Pinocchio)، «رتتویی» یا «موش سرآشپز» (Ratatouille) و … که هرکدام در زمان پخش در جذب تماشاگران عملکرد قابل دفاعی داشتند و حقیقتاً لیاقت دنباله سازی را دارند.
دنباله سازی در سینمای ایران؛ از کلاه قرمزی تا اخراجیها
در حالی که سالهاست سینمای جهان از ظرفیتهای دنباله سازی برای آثار محبوب استفاده میکند، این قابلیت آن طور که باید و شاید در سینمای ایران مورد استفاده قرار نگرفته و تعداد بسیار کمی از آثار سینمایی ایرانی تاکنون با این ویژگی به اکران درآمدند، فیلمهایی که اکثراً کمدی بودند همچون «اخراجی ها»، «آتش بس»، «تگزاس»، «خوب، بد، جلف» و … که اکثر قریب به اتفاق آنها در قسمتهای دوم و سوم ضعیفتر از قسمت اول بودند.
در بین آثار کودک نیز «کلاه قرمزی» محبوب ترین اثری است که دنبالههایی هم برای آن ساخته شد اما دنبالههای آن نیز نتواستند به اندازه قسمت اول در جذب نظر مخاطبان و منتقدان موفق عمل کنند. شاید به دلیل همین تجربههای تلخ است که فیلمسازان و تهیه کنندگان آثار مختلف سینمایی سعی میکنند دنبالهای برای آثار محبوب و پرطرفدارشان نسازند.
اولین دنباله سازی برای یک انیمیشن؛ بچه زرنگ ۲ وارد میشود
حالا اما اتفاقی ویژه برای انیمیشن ایران رخ داده است و قرار است دنبالهای برای پرفروشترین انیمیشن تاریخ سینمای کشورمان ساخته شود. هنر - صنعت انیمیشن ایران در سالهای اخیر عملکرد قابل دفاعی در زمینه ساخت آثار سینمایی داشته است، در طول یکی دو دهه گذشته موفق ترین بخش انیمیشنی ما بخش کوتاه بود که چند مورد از آنها در جشنوارههای بین المللی هم با استقبال مواجه شدند، اما حالا چند سالی میشود که انیمیشن ایران در زمینه ساخت آثار سینمایی هم حرفهای زیادی برای گفتن دارد و در طول سال، یکی دو انیمیشن بلند در سینماها به اکران در می آیند. در این میان اما یک نام مهم وجود دارد، استودیو هنر پویا که در کارنامه فعالیتهایش چند مورد از مهمترین فیلمهای سینمایی انیمیشن را تاکنون به اکران رسانده است. فیلمهایی مثل «شاهزاده روم» و «فیلشاه» که هرکدام در زمان اکران شان اتفاقات ویژه ای را در گیشه رقم زدند و فروش فوق العاده داشتند و آخرین مورد هم انیمیشن «بچه زرنگ» است که همچنان هم روی پرده است و با فروش بیش از ۶۲ میلیارد تومانی توانسته عنوان پرفروشترین انیمیشن تاریخ سینمای ایران را به دست بیاورد.
درخشش خیره کننده «بچه زرنگ» باعث شده تا استودیو هنر پویا دست به کار ویژه ای بزند و دنبالهای برای این اثر تولید کند تا این اثر دوست داشتنی عنوان نخستین انیمیشن سینمایی ایرانی که دنبالهای برای آن ساخته شده را نیز به نام خود سند بزند. این اتفاق قطعاً در مسیر پیشرفت صنعت انیمیشن ایران بسیار اتفاق مثبتی است و اگر «بچه زرنگ ۲» از نظر ساختار و محتوا به خوبی قسمت اول باشد، هم میتواند به نوعی اولین اثر دنبالهای ایرانی باشد که در قسمت جدید افت نکرده و هم میتواند این امیدواری را در دل دیگر انیمیشن سازهای ایرانی به وجود بیاورد که این هنر صنعت در کشور ما نیز قابلیت رشد دارد و یک فیلم سینمایی خوش ساخت انیمیشنی میتواند به راحتی جزو پرفروشترین فیلمهای سال سینمای ایران قرار بگیرد.
چالشها و ویژگیهای دنبالهسازی؛ از شناسایی ضعفها تا دشواری شخصیتپردازی
ساخت دنباله سازی برای آثار سینمایی چند ویژگی مثبت برای تیم تولید دارد، اول اینکه دیگر نیاز نیست شخصیتهای اصلی و شناخته شدهای را که در قسمت اول به نمایش گذاشتند بار دیگر معرفی کنند و مخاطب زمانی که روی پرده سینماها همان شخصیتهای قبلی را می بیند، به همان اندازه با آنها همراه است و دوستشان دارد. ویژگی دیگر این است که پلات کلی و اصلی داستان تقریباً مشخص است و تماشاگر تا حدود زیادی با سبک زندگی و دل مشغولی شخصیتها آشناست و صرفاً یک اتفاق جدید یا چالشی متفاوت در زندگی شخصیتها به وجود میآید که آن تبدیل میشود به پیرنگ اصلی دنبالههای جدید. یا اینکه در دنبالههای اثر این فرصت برای تولیدکنندگان وجود دارد که ضعفهای احتمالی و ریز موجود در قسمت اول را پوشش دهند و به نقاط قوت کارشان اضافه کنند.
اما در کنار این ویژگیها که به نظر میرسد کار را برای گروه تولید آسان میکند، چالشهایی هم در سر راه سازندگان آثار وجود دارد. چالشهایی همچون این مساله که برای دنبالههای اثر خود از آزادی عمل کمتری برخوردار هستند و دیگر به آسانی نمیتوانند شخصیتهایی را که در قسمت اول یا دوم به نمایش گذاشته اند، تغییر دهند، چون کوچکترین تفاوتی بین یک شخصیت در ۲ قسمت متفاوت، بازخورد منفی خواهد داشت. از طرف دیگر اگر نکتهای از نظر شخصیت پردازی یا ظاهر کاراکترها مورد پسند تیم تولید نباشد، برای از بین بردن یا تغییر آن، کار دشواری دارند، چون آن شخصیت با همان ویژگیهایی که در قسمت اول تعریف شده در ذهن مخاطب جا گرفته و تغییر آن کار بسیار دشواری است.
حالا باید منتظر ماند و دید قسمت دوم «بچه زرنگ» با این فرصتها و چالشهایی که دارد چطور از آب درمی آید. شکی در این نیست که اگر «بچه زرنگ ۲» بتواند عملکردی به خوبی قسمت اول خود داشته باشد، یک جریان ویژه و امیدوارکننده در سینمای ایران به وجود آورده و باعث میشود همه دوستداران سینما نام این مجموعه را به عنوان یک نمونه خوب در زمینه دنباله سازی به خاطر بسپارند.
نظر شما