به گزارش خبرگزاری مهر، محمدمهدی طهرانچی با بیان اینکه انتخاب رشته توسط داوطلبان تعیینکننده اقبال اجتماعی به جلوههای مختلف علم در دانشگاه بوده که حاصل تصویرسازی اجتماعی منبعث از درک میزان سودمندی رشته در جامعه است، گفت: در یک مقطع، افراد فقط به مدرک تحصیلی توجه میکردند اما امروز جوانان به میزان اعتبار مدرک تحصیلی در جامعه نگاه میکنند اما همه موضوع محدود به آن نیست بلکه میزان کارآمدی و موفقیت در محیط کار و سودمندی و رضایتمندی ذینفعان و تصویر اجتماعی نیز مورد توجه جوانان قرار گرفته است. پس دیگر فقط جایگاه و رتبه دانشگاه مهم نیست.
آمار ورودی دانشگاهها در سال تحصیلی گذشته
وی با تأکید بر اینکه انتخاب رشته، عمل فردی است که آثار و پیامدهای اجتماعی دارد، گفت: برآیند عمومی انتخاب رشته در میانه تحصیل برای آینده کشور تعیینکننده است. به عنوان نمونه؛ آمار ورودی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ نشان میدهد که از مجموع ۱۹۱ هزار ورودی مقطع کاردانی، ۸۶ هزار و ۳۳۰ دانشجو در رشتههای علوم انسانی انتخاب رشته کردهاند. این در حالی است که مجموع ورودی دانشجویان این مقطع برای رشتههای علوم پایه ۱۷۱ نفر و برای کشاورزی و دامپروری ۳ هزار و ۹۰۰ نفر بود. در مقطع کارشناسی نیز از مجموع ۶۴۸ هزار ورودی، بیش از ۳۷۶ هزار دانشجو در رشتههای علوم انسانی انتخاب رشته کرده اند. این در حالی است که متقاضیان تحصیل در رشتههای علوم پایه حدود ۴۱ هزار دانشجو و فنی و مهندسی ۱۳۷ هزار دانشجو بوده است.
پر اقبال ترین رشته های دانشگاه آزاد در ۲۰ سال گذشته
رییس دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به تغییر ذائقه اقبال اجتماعی طی ۲۰ سال گذشته در دانشگاه آزاد اسلامی گفت: در ۲۰ سال گذشته رشتههای ریاضیات و علوم کاربردی، عمران، برق، کامپیوتر و فناوری اطلاعات، مدیریت و زبانهای خارجه بیشترین دانشجو را به خود اختصاص داده بود. این در حالی است که از میان ۶۰ رشته تحصیلی مربوط به ورودی سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ رشتههای حقوق، حسابداری، علوم تربیتی، کامپیوتر، روانشناسی و مدیریت در جایگاه شش رشته دارای اقبال اجتماعی قرار گرفته است. این اتفاق در دانشگاههای دولتی هم به همین شکل است و آینده این وضع بسیار خطرناک بوده و ادامه این روند به معنی فاجعه برای کشور است.
اقبال به این رشته ها کاهش یافته است
وی خاطرنشان کرد: اقبال اجتماعی نسبت به رشتههای عمران، برق، مکانیک، صنایع و حتی تاریخ، ادبیات و فلسفه بسیار کاهش یافته و با این روند، یک دانشگاه جامع نمیتواند به حیات خود ادامه دهد چرا که جوانان تصور میکنند که فقط مدیران، روانشناسان و حسابداران دارای درآمد و شغل مناسب هستند و از این رو به این رشتهها تمایل پیدا کردهاند. این در حالی است که کشور با این مدل اداره نمیشود. کشوری که توزیع منابع انسانی در آن درست نباشد، مانند یک فرد سرطانزده است.
طهرانچی با بیان اینکه نگاه مردم به سودمندی رشتهها تغییر کرده و انتخاب آنها عوض شده است، گفت: اشکال این تغییر ذائقه به آموزش و پرورش و آموزش عالی کشور برمیگردد. آموزش و پرورش در عدم هدایت تحصیلی دانشآموزان، احاطه جریان تربیت فضای مجازیمحور و افت دانشهای پایه در دانشآموزان مقصر بوده و آموزش عالی نیز در مدیریت غیرعلمی نظام آموزشی، توجه به جریان ارتقای استاد به جای شاگردپروری و اصرار بیجا بر شیوههای آموزشی غلط در ایجاد این تغییر ذائقه نقش داشتهاند.
وی با اشاره به توزیع دانشآموزان متوسطه دوم کشور گفت: در حوزه آموزش و پرورش شاهد افت دانش ریاضی در مدرسه، کاهش شدید تعداد دانشآموزان ریاضی، عدم هدایت استعدادها و غلبه آموزش غیررسمی بر آموزش رسمی دانشآموزان هستیم. این موضوع باعث شده که تنها ۱۸ درصد دانشآموزان در حال تحصیل رشته ریاضی را انتخاب کنند. درمقابل آن، ۲۷ درصد علوم تجربی و ۲۴ درصد نیز علوم انسانی را برگزیدهاند.
رییس دانشگاه آزاد اسلامی ادامه داد: در حوزه آموزش عالی نیز اتفاقی که درباره مقاطع تحصیلی افتاد، لوزی شکل کردن مقاطع کارشناسی تا دکتری بود در صورتی که این مدل باید به صورت هرمی باشد که در قاعده آن کاردانی و کارشناسی قرار میگیرد که باید منجر به اشتغال شده، در میانه هرم کارشناسی ارشد قرار دارد که توجه آن به پژوهشگری است و در رأس هرم نیز دکتری تخصصی است که به اشتغال خواهد انجامید.
طهرانچی خاطرنشان کرد: در دوره تحصیلات عالی باید تأکید آموزشی بر تهییج پژوهش و قابلیت آن در ایجاد درک بهتر از خود و دنیای پیرامون باشد. این تمرکز نباید بر گردآوری دانش دادهای که از طریق منابع دیجیتال و هوش مصنوعی به طریق فزاینده و بهتری تأمین میشود، قرار گیرد بلکه باید در آموزش ایدههای بزرگ و چگونگی توسعه آنها و روشهای درک و حل مسئله قرار گیرد.
نظر شما