مسعود سخاوتدوست آهنگساز و موسیقیدان در گفتوگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه در حال حاضر سه اثر «آپاراتچی»، «تمساح خونی» و «آسمان غرب» را روی پرده دارد، درباره تفاوتهای موسیقی این فیلمها گفت: این آثار از نظر ژانر تفاوت دارند و به صورت کلی میتوان گفت، «تمساح خونی» یک تریلر اکشن کمدی است، «آپاراتچی» یک طنز نوستالژیک و محلی و «آسمان غرب» یک اثر تاریخی و حماسی محسوب میشود و در ژانر بیوگرافی نیز قرار میگیرد. علی رغم اینکه «آپاراتچی» و «تمساح خونی» هر ۲ کمدی هستند تفاوت های بنیادین دارند و «آپاراتچی» از موسیقی آذری و ارکستراسیون شرقی بهره میبرد در مقابل، «تمساح خونی» کاملا منطبق بر جَز، بلوز و موسیقی آمریکایی است و این ۲ اثر تفاوت ساختاری، ارکستراسیونی و سازبندی دارند. «آسمان غرب» نیز اثری جنگی، حماسی و اپیک است که در یک بستر تاریخی دهه ۶۰ اتفاق افتاده از همین رو از نظر سازبندی با ۲ اثر دیگر متفاوت است همچنین از نظر محتوایی و ملودیک نیز خیلی تفاوت دارد.
آهنگسازی سه فیلم روی پرده همزمان نبود
وی با اشاره به اینکه هر سه اثر همزمان کار نشده است، گفت: به این صورت نبود که هر سه اثر باهم انجام شوند بلکه با تعویق زمانی کنار هم قرار گرفتند مثلا برای فیلم «تمساح خونی» خیلی قبل تر صحبت شده بود و حدود ۶ ماه قبل موسیقی آن را کار کرده بودیم، «آسمان غرب» دقیقا نزدیک جشنواره فجر وارد فضای عملی و ضبط شد و قبل از فجر روی آن تمرکز کردیم و تا پیش از این در طول سال تم هایی را رد و بدل میکریم. «آپاراتچی» را هم در بازه زمانی بین این ۲ اثر کار کردم.
این آهنگساز با اشاره به اینکه، هر سه اثر مورد توجه مخاطبان و منتقدان بوده است، عنوان کرد: به دلیل سیطره و دامنه گسترده، «تمساح خونی» مخاطب بیشتری داشته است و بازخوردها نسبت به «تمساح خونی» ویژه بوده است، «آسمان غرب» هم توانسته است در فضای ژورنالیستی و مخاطبان مورد توجه قرار گیرد. همچنین «تمساح خونی» و «آسمان غرب» جزو موسیقی های برگزیده نظر سنجی ها بودند. منتقدان نسبت به «آپاراتچی» بیشترین بازخورد مثبت را بهواسطه ترکیب ویژه موسیقی فیلمهای تاریخ سینما و تلفیق آن با موسیقی آذری داشتند و «آپاراتچی» یک کار خیلی تخصصی در این زمینه محسوب میشود.
وی ضمن اشاره به اینکه در هیچ شرایطی آثار خود را کامل ندانسته و نخواهد دانست، گفت: تلاش و سعی من بر این است در طول زمان نواقص کارهایم را بشناسم و برطرف کنم و در کنار آن نقاط قوت را شناسایی کرده و در کارهای بعدی استفاده و آن ها را تقویت کنم. در این سه اثر قطعا نواقصی هست اما به صورت کلی علی رغم اینکه میدانم نواقصی وجود دارد رضایت قابل قبولی از موسیقی سه اثر دارم و کارها برایم رضایت بخش بود.
سخاوت دوست با اشاره به اینکه هیچ یک از این موسیقی ها بر دیگری برتری ندارد و هر کدام هم تخصص، سختی و انرژی مختص به خود را داشتند، مطرح کرد: هر سه کارگردان، خوشفکر، دارای زیبایی شناسی منحصر به فرد و اهل گفتمان بودند و از نظر فنی هم هر سه کار چالش های مختص به خود را داشت؛ چالش «تمساح خونی»، فاصله گرفتن اساسی از موسیقی مرسوم کمدی در کشور و رفتن به سمت جز و بلوز به صورت حرفه ای در کنار یک سری نوآوری ها و خلاقیت ها در ترکیب موسیقی های محلی با جز و بلوز بود.
ساخت و تولید یک اثر هنری فرمول زمانی مشخصی ندارد
وی افزود: در «آسمان غرب» ترکیب موسیقی الکترونیک با موسیقی دهه ۶۰ و ایجاد یک هیجان مضاعف در تصویر و کارگردانی خیلی چالش بر انگیز بود و کار با آن حجم وسیع باید در زمان کوتاه به نتیجه میرسید و این خیلی لذتبخش بود. همچنین در «آپاراتچی» ترکیب موسیقی های آذری با موسیقی های کلاسیک تاریخ سینما چالش زیبایی بود و یک هماهنگی هارمونیکی بین تمام اجزا باید برقرار میشد. قبل از این تجربه جزیی در این زمینه داشتم که «آپارتچی» بر این تجربه اضافه کرد. هر کار برای من، بدون هیچ امتیازی در یک مقام اهمیت دارند و سختی ها و جنبه های فنی آن ها علی رقم تفاوت برای من یکسان هستند.
این آهنگساز ضمن اشاره به اینکه تصور غلط در رابطه با همزمانی کارها و پرکاری میان دوستان و دست اندرکاران وجود دارد، عنوان کرد: علت این تصور غلط آن است که دوستان در حوزه موسیقی و سینما الزاما تخصص مضاعف ندارند، تصور غلطی وجود دارد که برای ساخت و پرداخت یک اثر هنری یک فرمول زمانی مشخص وجود دارد، در حالی که اصلا اینطور نیست، گاها اتفاق افتاده است که پروژه ای ۶ یا ۷ ماه زمان برده است و ماه عسل آن اتفاق خاصی نبوده است و نه تنها به فیلم ضربه زده است بلکه به ساختار فنی موسیقی انقاد جدی شده است در حالی که تجربه عکس آن نیز وجود داشته است و آثاری بوده اند که ساختشان کمتر از یک هفته زمان گرفته است ولی خیلی تاثیرگذار بوده و هم به فیلم کمک کردند و هم رتبه فنی بالایی داشته اند.
وی افزود: گذاشتن فرمول مشخص برای تولید یک اثر هنری نشان از عدم آگاهی ما نسبت به فرآیند شکلگیری ایده تا اجرا در یک اثر هنری است. میپذیرم از نظر عملگرایانه مدت مانی باید صرف شود تا یک اثر از ایده تا اجرا پیش برود اما اینکه این زمان یک زمان مشخص مثلا یک ماه یا یک سال یا ... است را کاملا غلط میدانم؛ آهنگسازان برجسته ای وجود دارند که بالغ بر ۱۰۰ یا ۱۵۰ اثر در طول ۵ یا ۶ سال تولید کرده اند و برخی دیگر کمتر از ۶ یا ۷ اثر دارند. تعدد آثار دلیل بر خوب بودن، بد بودن، بی دقتی یا بادقتی نیست بلکه باید دید نتیجه کار چگونه است.
ویژگی تکراری در کارهایم وجود ندارد
مسعود سخاوت دوست با مرور اینکه ۸ دوره کاندید سیمرغ بوده است و ۲ دوره پیاپی در جشنواره چهلم و چهل و یکم فجر سیمرغ دریافت کرده است، ادامه داد: در این ۲ دوره ای که سیمرغ دریافت کردم و دوره های قبل همواره سالانه ۳ یا ۴ فیلم داشته ام که میتوان این آثار را از نظر سطح کاری و تشابهات با هم مقایسه کرد، بعید میدانم بتوانید نقطه ویژه ای در آثار من پیدا کنید که دایما تکرار شود یا من را به ورطه تکرار انداخته باشد. داشتن یک زبان شخصی اجتناب ناپذیر است ولی اگر یک اثر عینا مشابه اثر دیگری باشد یقینا توسط منتقدان مورد نقد قرار میگیرد و این نشان میدهد هم به لحاظ زمانی، زمان کافی گذاشته شده و هم از نظر فنیتوانایی وجود داشته است.
وی با اشاره به اینکه سینما خانوده کوچکی دارد، عنوان کرد: اگر احیانا کارگردان و تهیه کننده ای متوجه شوند آهنگساز نسبت به گفتمان موسیقایی و ایجاد خلاقیت صوتی و جهان صوتی ضعیف عمل میکند یا بد قول است یا به ورطه تکرار افتاده است هیچ وقت دو یا سه فیلم خود را همزمان به یک او نمیسپارند و قاعدتا اگر آهنگسازی پر کار باشد خودش کاری را نمیگیرد. ما آهنگساز ها در حالت پسیو و دی اکتیو هستیم و در اصطلاح فعالیتی برای گرفتن اثر نداریم، ما خودمان پیشنهاد کار نمیدهیم و برای کار سراغ ما میآیند از این رو اگر نقطه ضعفی از نظر زمانی یا کاری وجود داشته باشد روی تصمیم تهیه کننده و کارگردان تاثیرگذار است. در جشنواره و خارج جشنواره مواردی پیش آمده است که یک تهیه کننده ۲ کار را همزمان به من سپرده است و اگر قرار بود، ورطه تکرار یا عدم خلاقیت وجود داشته باشد نباید این ریسک را می پذیرفت.
از تهیه کنندگان بپرسید چرا به سراغم میآیند
این آهنگساز با اشاره به اینکه علت این پرکاری را نباید از او پرسید، گفت: باید از تهیه کنندگان و کارگردانان بپرسید که از سخاوت دوست چه دیدهاید که علی رغم اطلاع از اینکه سخاوت دوست ۵ کار در دست دارد باز هم پیشنهاد کار ششم و هفتم را به او میدهید و این پاسخ برآورد بهتری ایجاد میکند؛ بحث زمان بندی و خلاقیت الزاما تنها به ساخت خود موسیقی مرتبط نیست بلکه مواردی پشت قضیه وجود دارد تا یک آهنگساز بتواند اثری را بسازد، برای ساخت یک سمفونی شاید لازم باشد یک سال وقت صرف کنید، شاید لازم باشد ۸ سال وقت صرف کنید و شاید در عرض یک ماه آن را بنویسید. تصور درست این است که فرمولی برای این زمانبندی نداریم و باید به الهامات و مسایل فنی تکیه کنیم.
سخاوت دوست در پایان با اشاره به اینکه گرفتن سیمرغ قطعا تاییدی بر کارهای وی بوده است، گفت: پیش از دریافت سیمرغ ۶ بار کاندید بودم و بارها توسط کانون منتقدان مورد توجه قرار گرفتم. گرفتن سیمرغ یقینا بر کار من بی تاثیر نبوده ولی تاثیر قطعی نداشته است. من ۲ سال قبل از اولین سیمرغم با ۷ اثر در جشنواره فجر حضور داشتم و تلاش می کنم این پرکاری را با جنبه های مطالعاتی بیشتر، ارایه ویژگی های خلاقه و متریال های بهروز شده حفظ و بهتر کار کنم. البته ممکن است بهواسطه شیفت کاری زیاد در سال جاری کمی پذیرفتن کارها را کاهش دهم.
مسعود سخاوتدوست تاکنون ۲ دوره برنده سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن از جشنواره بینالمللی فیلم فجر شده است. وی با آهنگسازی ۹ اثر در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر حضور داشت.
نظر شما