به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی موزه سینما، برنامه نمایش و نشست تخصصی فیلم «آبادانیها» با حضور کیانوش عیاری کارگردان فیلم، محمود گبرلو مدیر نشست، فریدون جیرانی کارگردان و منتقد سینما، امید و رضا رضایی استادان دانشگاه در موزه سینما برگزار شد.
محمود گبرلو در ابتدای این نشست گفت: «آبادانیها» فیلمی رئال و خوش ساخت از کیانوش عیاری است که پس از سالها همچنان دیدنی است و با استقبال رو به رو میشود. خوشحالم موزه سینما مجموعه نشستهایی را برای بزرگداشت عیاری برگزار میکند که باعث شناخت و معرفی این هنرمند فرهیخته به نسل جوان میشود.
فریدون جیرانی در ابتدای صحبتهای خود عنوان کرد: فیلم «دزد دوچرخه» فیلم محبوب مهرجویی بوده و روی او تأثیر زیادی داشته است و بعد از تماشای آن، مهرجویی سینما را نوعی دیگر دید. او یک نسل پیش از عیاری است و در فیلمخانه ملی ایران فیلم را دیده بود.
وی با بیان اینکه «دزد دوچرخه» فیلم محبوب ۲ نسل است، عنوان کرد: این فیلم اثری مهم و تأثیرگذار است که تاریخ مهمی با آن همراه بوده و نئورئالیسم با آن شناخته میشود. زمانی که قدرت راست در ایتالیا به قدرت میرسد، چنین فیلمهایی را سیاه نما مینامند.
گبرلو در ادامه این نشست، عنوان کرد: «آبادانیها» فیلمی اجتماعی و اقتباس شده از «دزد دوچرخه» است که به مسائل روز میپردازد. ویژگی عیاری این است که همواره پیشرو بوده است. منتقدان به مرور زمان متوجه ارزشها و تفکر جاری در فیلمهای او شدهاند. «آبادانیها» تحلیل عمیقی را میطلبد. درواقع با یک فیلم تلخ رو به رو هستیم که پایان آن به شدت امیدوار کننده است.
وی ادامه داد: فیلمهای اجتماعی آن زمان دارای یک لایه سیاسی بود و در لایه دیگر تلخیهای جامعه و مقاومت درباره آن نشان داده میشد. سوال من این است که آیا اساسا فیلمهای اجتماعی میتوانند بد باشند؟
جیرانی در پاسخ به سوال گبرلو گفت: از سال ۶۲ تا ۷۲ بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران ساخته شد و بین ۷۶ تا ۸۴ نیز آثار ماندگاری مقابل دوربین رفت. این موضوع که نسل سوم سینماگران ایرانی تنها از دل سینمای آزاد بیرون آمدند، امری غلط است. نسل سوم از دل دانشکده هنرهای زیبا و دراماتیک و تفکر روشنفکری پدید آمد. سینمای آزاد جریانی بود که اعضای آن بخشی از نسل سوم سینماگران ایرانی را تشکیل داده است. نسل سوم از دل تحولات دهه شصت بیرون میآید و از اواسط دهه شصت سینمای اجتماعی شکل میگیرد.
این فیلمساز افزود: «آبادانیها» در کنار «از کرخه تا راین»، «سارا» و «یک بار برای همیشه» نمایش داده شد که در واقع این آثار، واکنش به تغییراتی بودند که در جهان رخ داد و در نتیجه آن جریان چپ فروپاشید. به همین دلیل فیلمسازان متفکر به این سمت و سو میروند. کیمیایی با «دندان مار» و عیاری با «آبادانیها» سماجت کرده و موضوع عدالت اجتماعی را در سینما پیگیری کردند. اولین فردی که قدم در مسیر تغییر میگذارد، عباس کیارستمی است که با فیلم «خانه دوست کجاست» این اتفاق را به وجود میآورد. «آبادانیها» آخرین تلاش از نسلی است که میخواهد عدالت اجتماعی را وارد سینما کند. کیانوش عیاری در چگونگی بیان زبان سینمایی و تحول آن نقش ویژهای داشته است.
جیرانی ادامه داد: نقش بچه در فیلم «دزد دوچرخه» بسیار مهم است. زمانی که پدر از مشکلات صحبت میکند، پسر از غذا خوردن امتناع میکند. در صورتی که قشر مرفه با اشتها غذا میخورند. در فیلم عیاری نیز پسربچه نقش بسیار مهمی دارد.
رضا رضایی در ادامه نشست بیان کرد: از دید من «آبادانیها» به دلیل نوع شخصیت پردازی شخصیت برنا، در مرتبهای بالاتر از «دزد دوچرخه» قرار دارد. فیلم با شخصیت برنا آغاز شده و با آن به اتمام میرسد، در صورتی که او تحول و بلوغی اساسی را تجربه کرده است. یکی از ویژگیهای مهم اثر در این است که با وجود پردیالوگ بودن آن، اگر یک فرد خارجی که فارسی نمیداند هم آن را ببیند متوجه داستان میشود و این یک معجزه تصویری است. سینما یعنی فضاسازی و مخاطب باید خود را در فضا احساس کند. «آبادانیها» یک سند تاریخی و یک اثر انسانی بسیار قوی است.
وی ادامه داد: عیاری اعتقاد دارد که فیلمساز اجتماعی نیست در صورتی که همواره نگاهی موشکافانه به جامعه داشته و در «آبادانی ها» شاهد این موضوع هستیم. فیلم دارای میزانسنهای پیچیده بسیاری است و اجزای سکانسهای گوناگون در «آبادانیها» با دقت زیادی شکل گرفتهاند.
گبرلو در ادامه با بیان اینکه اثر عیاری به مساله آسیب فقر در دنیای مدرن میپردازد، افزود: شخصیت اصلی این فیلم از نظر من برنا است که در واقع نشانهای از عیاری است. هدف فیلمساز در این اثر فردی است که دوربین را به دست میگیرد و نگاهی سازنده به آینده دارد.
امید رضایی روانپزشک و کارشناس سینما نیز در ادامه جلسه یادآور شد: هر اثر هنری برای دیده شدن به خالق نیاز دارد و پس از آن، محتاج نوری است که از طرف بیننده به آن تابیده میشود. سینمای آقای عیاری همواره به دلایل مختلف به درستی دیده نشده است. بسیاری از منتقدان در زمان نمایش «آبادانیها» آن را ندیدند به همین دلیل اکران مهجوری را تجربه کرد.
وی افزود: عیاری دارای دیدی همچون یک آینه مقعر بزرگ است که سطح وسیع جامعه را میبینند و آن را در کانون فیلم خود متمرکز میکند. هنگام نمایش «آبادانیها»، علاقهای به نمایش گسترده آن وجود نداشت، اما دارای ویژگیهایی است که پس از سی سال همچنان میتوان درباره آن صحبت کرد.
در پایان این نشست کیانوش عیاری کارگردان فیلم گفت: «آبادانیها» در جشنواره لوکارنو نمایش داده شد و مدیر سینماتیک پاریس، فردای آن روز ضیافت شامی را به افتخار این فیلم برگزار کرد که در آن چهل نفر از سینماگران جهان حاضر بودند. ایشان در تمام مدت آن ضیافت، درباره فیلم حرف زد. وی «آبادانیها» را برتر از «دزد دوچرخه» میدانست و مهمانان حاضر نیز بر این عقیده بودند.
عیاری افزود: «دزد دوچرخه» فیلم محبوب من نیست و علاقهای به آن ندارم. اگر به سمت این فیلم آمدم به دلیل قالب آن بود. عقیده دارم انسان برای مشقت به دنیا نمیآید بلکه برای کسب لذت زاده میشود. یادم می آید یک شب سوار بر خودرویی شدم که راننده آن یک پیرمرد بود و این دغدغه در من شکل گرفت که چرا انسانها زجر میکشند. آن مرد در آن وقت شب باید نزد خانواده خود حاضر میشد. این دغدغه به مدت سه سال همراه من بود. از طرف دیگر، دزدیده شدن خودرو باجناق من باعث شد به فیلم «دزد دوچرخه» فکر کنم.
وی در پایان عنوان کرد: احساس کردم «دزد دوچرخه» میتواند قالب مناسبی برای من باشد. از میان فیلمهای جریان نئورئالیسم، «رم شهر بی دفاع» اثر مورد علاقه من است. «آبادانیها» در جشنواره لوکارنو به عنوان یکی از پنجاه فیلم برتر تاریخ سینما برای نگهداری در موزه قطب شمال انتخاب شد اما اجازه ندادند تا در آنجا نگهداری شود. انتخاب موزه در ناحیه قطب شمال برای آن است که اگر زمین نابود شد، در این مکان بخشی از تمدن بشری حفظ شود.
در این برنامه هنرمندانی چون سعید پورصمیمی، احمد امینی، حسن رضایی، جابر قاسمعلی، ناصر غلامرضایی، مهرداد غفارزاده، فخرالدین سیدی، پروین ثقه الاسلام و ... حضور داشتند.
نظر شما