به گزارش خبرنگار مهر، فرشید شکیبا کارشناس و فعال رسانه که تجربه قائم مقامی شبکههای استانی صدا و سیما را بر عهده داشته است در یادداشتی به مهمترین بایستههای بحران در رسانهها پرداخته است و اینکه چه مواردی را رسانهها باید در نظر داشته باشند.
در متن این یادداشت آمده است:
در دنیا همیشه شاهد بحرانهای متعدد از جمله بلایای طبیعی بوده ایم اما همانطور که دستگاهها و نهادهای مختلف وظایفی دارند باید دید که رسانهها در این مواقع چه اقداماتی را باید انجام دهند. و با وجود حضور شبکههای اجتماعی، رسانههای فراگیر همچون رادیو و تلویزیون، خبرگزاریها، پایگاههای اطلاع رسانی و روزنامهها تا چه اندازه میتوانند هم صدای مردم باشند و مشکلات را بازگو کنند و هم گزارش اقدامات صورت گرفته توسط مسؤولان را منعکس کنند.
در ادامه با توجه به سیل اخیر به ۲۴ مورد از بایستههای بحران در زمینه اطلاع رسانی اشاره میشود:
۱. سرعت عمل در اطلاع رسانی.
۲. تلاش برای جلوگیری از شایعات.
۳. هماهنگی و هم افزایی رسانهای با سایر بخشهای دولتی و غیردولتی با تشکیل قرارگاه رسانهای.
۴. تلاش برای تبدیل تهدید به فرصت و اجتناب از ایجاد اختلافات که محل وحدت و امنیت است.
۵. رصد و دروازهبانی رسانههای معاند.
۶. آرام سازی، ایجاد امید، کاهش استرس و نگرانی، ارتقای عقلانیت و تابآوری و مدیریت کنترل خشم برای کاهش آسیبها را رسانهها باید مدنظر داشته باشند و با شیوههای هنرمندانه به مردم منعکس کنند.
۷. مستندسازی، ثبت و ضبط وقایع و رخدادها و رعایت طبقهبندی آنها یک اصل حرفهای در کار رسانه است. در بسیاری از کشورهای دنیا عکس گرفتن از حوادث، تصادفات و یا سلفیگرفتن جرم تلقی میشود. در کشور ما مردم با این صحنهها متأسفانه عکس و سلفی میگیرند؟
۸. آموزش مردم از جمله اقدامات مهم رسانههاست. از نحوه سیلبند در جلوی منازل و مزارع خود، تا مشارکت فعال در کمک به دیگران، افزایش آگاهی مخاطبان درباره بروز سیل علل و عوامل آن.
۹. مدیریت و مراقبت از نیروها که در اثر حجم کارها و تلاش شبانهروزی دچار بیحوصلگی، خستگی و عصبانیت نشوند.
۱۰. تشویق و تقدیر از نیروهایی که در صحنه بودهاند حداقل نشانه قدرشناسی از آنان است. این امر به شدت در افزایش کیفیت کار تاثیر دارد.
۱۱. آماده ساختن افکار عمومی در دراز مدت برای آنکه پیامدها و آثار مخرب سیل را کوتاه مدت ننگرند. بدانند که زمان طولانی برای ساختن لازم است.
۱۲. رسانهها در زمان بحران باید بدانند هنگام تسویه حسابهای سیاسی با این و آن نیست. تا میتوانند باید به وحدت ملی کشور کمک کنند. گفتمان امیدبخشی را اشاعه دهند، در عین حال که مطالبهگری از مسئولان برای خدمت سریعتر و بیشتر را در دستور کار دارند اما باید حریم اخلاق و انصاف را همواره پاس بدارند.
۱۳. زمان بحران هنگام تحقیر و تمسخر فداکاران و ایثارگران، امدادگران، مدیران که در خط مقدم کمک هستند، نیست.
۱۴. رسانهها باید مراقبت کنند که اطلاعات درست و به موقع را از معتبرترین مقامات و مراجع اخذ و به افکار عمومی منعکس کنند. در طوفان کاترینا در سال ۲۰۰۵ در آمریکا که موجب خسارات مادی و تلفات جانی زیادی شد یکی از بزرگترین ضعفها و ایرادها همین «شکاف اطلاعات» بوده است.
۱۵. آموزش مجریان، گزارشگران و خبرنگاران.
۱۶. مطالبه گری از مسؤولان برای تلاش و خدمت رسانی بیشتر.
۱۷. فعال شدن مراکز معین و برنامههای آنها.
۱۸. ایجاد انعطاف در جدول پخش برنامهها.
۱۹. صدا و سیما در تمامی صحنهها حضور جدی و مؤثر داشته باشد.
۲۰. رادیو محور اصلی در بحران است.
۲۱. در اختیار گذاشتن رادیو و تلویزیون در محل اسکان.
۲۲. مدیریت کنترل خشم.
۲۳. استفاده از کارشناسان روانشاس در برنامهها.
۲۴. تناسب بر میزان حجم برنامه میان مشکلات مردم و خدمات رسانی.
نظر شما