۴ خرداد ۱۴۰۳، ۹:۴۱

یادداشت؛

چرا راز شهیدشدن شهید بودن است؟

چرا راز شهیدشدن شهید بودن است؟

ساری- شهدای خدمت، همانند شهدای دفاع مقدس ودفاع از حرم و سایرین، با مراقبه نفس و مهار تمایلات دنیوی به جایگاهی ارتقاءیافته که از آن به شهید زنده یاد می شود.

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها: هادی ابراهیمی کیاپی: در سال‌های خیلی دور ازعالمی پرسیدند که شرط گناه نکردن و از گناه گریختن و حداقل، کمتر گناه کردن چیست؟ ایشان خیلی کوتاه، ساده و قابل فهم اما بسیار قوی وغنی گفت: مقدمه اش رو خراب کن! و باز هم از ایشان پرسیدند که برای درک بیشتر نماز و روزه و … چه باید کرد؟ گفت: به مقدمه اش بیشتر دقت کن!

درک این دو جمله کوتاه اوایل کمی سخت جلوه می‌کرد اما هرچه که دامنه مطالعات و اطلاعات بیشتر شد، غنی بودن و قوی بودن این جمله بیشتر به ذهن آمد و این حقیقت متجلی شد که اسلام، علاوه بر متن، دین توجه به مقدمه‌ها نیز است.

فی المثل حرام بودن حضور در جلسات حرام، حرام بودن شنیدن غیبت دیگران و حرام بودن حضور در اماکنی که مشروب سرو می‌شود و ده‌ها گزینه دیگر، پس نمی‌شود با آه و ناله‌های شیطانی و نفس‌های سرد بی حقیقت کشیدن و خلسه و رعشه ریا و خودنمایی برای آنکه در دل‌های مردم ساده لوح جای گرفته و از دنیای آن بهره گیرند و بر آنها افسون و نیرنگ ذکر قلبی و سخنان ذوقی القا کنند و از آخرت و مقامات اولیا ومراتب سعادت روحانی سخن گویند و خودشان جز به سعادت مادی و لذات فانی دنیوی به جایی معتقد نباشند و دائماً از فیض شهادت سخن برانند، علاوه بر آنها بر اساس شعر معروف:
ترسم نرسی به کعبه‌ای اعرابی
این ره که تو می‌روی به ترکستان است

جمله‌ای در ذهنم ملکه شده و آن اینکه انسان با طی کردن مسیر غلط، هرگز به مقصد مطلوب نمی‌رسد و حتی گم می‌شود و از این قاعده، جمله طلایی سردار دل‌ها سپهبد شهید حاج قاسم عزیز به دلم می‌نشیند و آرامش جاودانه ای به من عطا می‌کند وقتی که می‌گوید: «کسی شهید می‌شود که شهید زندگی کند و شرط شهید شدن، شهید بودن است»

 چرا راز شهیدشدن شهید بودن است؟

قاعده حاج قاسم بامسما است

این جمله علاوه بر اینکه درباره خودش مصداق یافت، برای بسیاری از دوستان شهید ما به وضوح ملموس بود خصوصاً این روزها که ما درگیر موضوع شهادت و برگزاری مراسم شهدای خدمت و در رأس همه سیدالشهدای خدمت یعنی آیتالله شهید سیدابراهیم رئیسی هستیم، ملاحظه کردم که این قاعده حاج قاسم عزیز، چقدر با مسما است.

حاج منصور ارضی در مراسم وداع با رئیس جمهور شهید با گریه نقل می‌کند که ایشان گفت: اگر شهید شدم شما مرا شستشو بده و ادامه می‌دهد که حالا من چگونه این بدن سوخته را بشویم؟! یکایک رفتارهای آیت الله رئیسی، صفات و مختصات مجاهدان فی سبیل الله‌است و دنیای ایشان، مزرعه آخرتش بود که یکی یکی جهاد و ایثار و خدمت و خلوص و ولایتمداری را به عنوان ذخیره آخرت و صدقه جاریه پیش می‌فرستاد و شهید زیستی اش اظهر من الشمس بود.

راستی! دراین هیاهوی دنیای مدرنیته و سرمایه داری آیا می‌توانید یک رئیس دولت از کشورهای عربی معرفی کنید که در سازمان ملل قرآن بالا برده باشد؟ دنیای سیاست وجامعه شناسان چه تحلیلی ازمراسم تشییع شهدای خدمت دارند؟

آیت الله شهید آل هاشم با آن روحیه زهد و سلوک مردمی اش طی مصاحبه در مستندش به صراحت می‌گوید که من سومین امام جمعه شهید تبریز خواهم بود

دکتر امیر عبداللهیان اولین وزیر خارجه شهید کشورمان نیز آنقدر پا در عرصه‌های خطر مقاومت می‌گذاشت که مبارزان فلسطین و لبنان و سوریه به ایشان لقب وزیر خارجه نهضت مقاومت داده بودند، مردی که جهادی و انقلابی زیست و مسیر زندگی اش جز به شهادت ختم نمی‌شد! اومی توانست درنیویورک خدمت کند، اما به جبهه رفت و جانباز شد، دنبال کسب جایزه صلح نوبل و خزعبلاتی ازاین دست نبود، دنبال اثبات خودش در رسانه‌ها نبود، رؤیا فروشی نکرد، راستگو، امانتدار و خداترس بود.

دکتر مالک رحمتی استاندار شهید یک هفته قبل به همسرش اصرار می‌کند که دعا کند تا او شهید بشود! جوانی که با نگاه عمیقش به مسائل کلان کشور به اتفاقات مدیریتی بزرگ برای تحول و مولدسازی کشور فکر می‌کرد.

همه این موارد مستندا یک پیام را به ما انتقال می‌دهند و آن اینکه، در باغ شهادت فقط به روی شهدای زنده باز است و این سعادت به آسانی روزی کسی نمی‌شود و به تعبیر شهید بزرگوار بهشتی عزیز «بهشت را به بها می‌دهند نه به بهانه»

علاوه بر علائم گفتاری، گزینه‌های رفتاری متعدد و متکثری هم از این شهدای عزیز بجا مانده که تکلیف ما را سنگین‌تر می‌کنند که در رأس همه تبعیت از ولایت ومفید بودن برای نظام ولایی و نقش آفرینی تأثیرگذار در تصحیح جریانات اجتماعی و یا تقبیح انحرافات اجتماعی است.

باید با بصیرت جامع، جریان شناسی کرد و ضمن اعلام بیزاری با جریانات انحرافی، با آنها مبارزه کرد

شهید بودن معنای گسترده‌ای دارد و کسی می‌تواند مدعی چنین زیستی باشد که ضرورت‌های زمان و وظیفه خویش را درست شناخته و به اقتضای زمان و مکان، عملی را انجام دهد که مرضی رضای خدا و رضای اولیاءالله باشد، بنابر این باید با بصیرت جامع، جریان شناسی کرد و ضمن اعلام بیزاری با جریانات انحرافی، با آنها مبارزه کرد.

جریانات ولایت آزاری که برای حذف ولایت، حتی غدیر را با آن همه عظمت و اقتدار از مسیر باورها و زندگی مردم حذف کرده و سقیفه بنی ساعده را بر آنها تحمیل کردند، تجربه غربت علی در دو مرحله حساس هم بعد از وفات نبی گرامی اسلام (ص) در مدینه و هم در ایام حاکمیتش در کوفه نشان داد که شیعیان نمی‌توانند با زندگی معمولی، دین مبین اسلام و ولی زمان خویش را یاری کنند و از این رو با تمرکز بر پندها و عبرت‌های صدر اسلام و مرور اتفاقات تلخ، باید متفاوت از گذشته، برای ایفای نقش‌های نو، جایابی‌های نو داشت.

 چرا راز شهیدشدن شهید بودن است؟

نقش آفرینی‌های رزمندگان در دفاع مقدس در مقایسه با پیچیدگی‌های مسائل، جنگ‌های ترکیبی و شگردهای امروز، بسیار ساده بود و از این رو زیست شهدایی در شرایط امروز که خدا تکلیف مداری ما را بپذیرد و ما را به استحقاق شهادت برساند، بسیار دشوار شده است لذا درچنین شرایطی، بروز وظهور چهره‌هایی مثل آیت الله شهید رئیسی با چنین جلوه گری های مشعشع وتاثیر گذاری مستمر و جامع و کمک به دین و نظام و تقابل میدانی با توطئه‌های پایان ناپذیر و متنوع، مصداق بارز، «شهادت هنر مردان خداست» محسوب می‌شود.

جنس تخریب شخصیت‌های علوی، مثل آنچه که درباره شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی اتفاق افتاده، از همان جنس تخریب‌های علوی است، اما بر اساس سخت باوری‌ها و دیرباوری های نسل جدید، کیفیت، غلظت، روش، سرعت و جامعیت تخریب و تحریفی که امروز صورت می‌پذیرد، بسیار فراتر از نمونه‌های تاریخی، به خصوص تاریخ صدر اسلام است.

در حدیث آمده است که دینداری در آخرالزمان، مثل نگه داشتن آتش در کف دست، امر بسیار دشواری است! از این رو مالک‌ها و عمارهای زمانه ما، بسیار ارزشمند بوده و مراحل تجلی آنها در نقش‌های محوله از میدان و سیاست، دیدنی تر و شنیدنی‌تر هستند. حاج قاسم و آیت الله شهید رئیسی، دردانه‌های این زمانه تلقی شده و پرداختن به ابعاد متنوع شخصیت و عملکرد آنها، ذی قیمت و الگوآفرین هستند.

در پایان تأکید می‌شود که شهدای خدمت، مثل شهدای دفاع مقدس و شهدای دفاع از حرم و سایر شهدا، با مراقبه نفس و مهار تمایلات دنیوی خویش، در روند سیر و سلوک عرفانی خویش، به جایگاهی ارتقا یافته بودند که از آن به شهید زنده یاد می‌شد و عروج از زیست شهیدانه تا شهادت، برگ پذیرش و دعوت الهی است که کار دشواری نیست.

از این رو هدف از این نگارش دعوت به تقوای الهی و تطهیر نفس و ذوب در خدا و اولیا الهی شدن، تنها توصیه‌ای است که می‌تواند گامی به سوی عاقبت بخیری نگارنده و شما دعوت شدگان باشد که اگر به موقع به خود نیائیم، خیلی زود دیر می‌شود.

* عضو هیئت علمی دانشگاه

کد خبر 6117264

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha