به گزارش خبرگزاری مهر، مریم بصیری در جلسه نقد و بررسی کتاب «جان فیروزه جان» که توسط انتشارات بهنشر برگزار شد گفت: دلیل نوشتن این رمان پسربچه هفتسالهای بود که دیوان اشعار و قرآن را بهطور کامل حفظ کرده بود، روضهخوانی میکرد و تفسیر بلد بود. با توجه به شواهد و منابع رمان «جان فیروزه جان» را نوشتم، محمد تقی بهلول یکی از شخصیتهای این کتاب است و برای نوشتن از واقعیت و همچنین تخیل کمک گرفتم.
وی افزود: حوزه کاری من پژوهشی است، زمانی دوست داشتم پژوهشهای سینمایی و ادبی داشته باشم. حدود ۱۲ کتاب کودک و چندین مجموعه داستانی و نمایشنامه نوشتهام. رمان «دخیل عشق» اولین رمان جدی من بود که درباره امام رضا (ع) نوشتمام.
این نویسنده گفت: زمانی که متوجه شدم کتابهای تاریخی که نوشته شدند، خیلی تاریخی هستند و داستان نیستند؛ بلکه فقط روایت تاریخ هستند و در آنها رد پایی از شخصیت پردازی دیده نمیشود. تلاش کردم رمان تاریخی بنویسم و در این میان نیز چند نمایشنامه تاریخی نوشتم.
بصیری افزود: تاریخ کل زندگی ماست و کلی داستان دارد. وقتی تاریخ میخوانیم، متوجه میشویم که هر روز مسائل را تکرار میکنیم و آدمها هم فقط شکل و شمایلشان عوض میشود.
بصیری با بیان اینکه محمد تقی بهلول را مارکوپولو ایرانی میدانم، گفت: بهلول مدام در حال سفر بود و ۲۸ سالگی از ایران رفت و تا آن زمان کل ایران را چندین بار دیده بود. این شخصیت برای من جالب و جذاب بود. او علاقه زیادی به همسرش داشت و به همسرش گفته بود که میخواهم طلاقت دهم چون در خط مبارزه با ظلم افتادم و ممکن است بعد از من سراغ تو بیایند و اذیتت کنند.
نویسنده «جان فیروزه جان» با اشاره به اینکه این کتاب زندگینامه بهلول نیست، ادامه داد: برای نگارش این اثر کتابهای زیادی در مورد بهلول خواندم. عکس، فیلم و صوت و هرچه بود را دیدم. متأسفانه هیچیک از بستگان او را پیدا نکردم او تنها یک خواهر داشت و اثری از خواهرزاده او پیدا نکردم. با توجه به شواهد و منابع خواستم رمانی بنویسم که محمد تقی بهلول یکی از شخصیتهای آن باشد.
بصیری گفت: بهلول مدام در حال سفر بود به هرجا میرفت یک ملتی دنبال او بودند. از طرفی او را مسبب جریان مسجد گوهرشاد میدانستند و او در نهایت به افغانستان فرار کرد و حدود ۳۶ سال زندانی بود و به کشورهای مختلفی از جمله مصر رفت. او به خاطره خاصی از شرایط زندانی بودن خود اشاره نکرده است. همه اینها باعث شد که اصل ماجرا را در زمان حال بگذارم که او بخواهد همسرش را طلاق دهد. بحث من این بود که بهلول جرقهای زد و مسئله کشف حجاب بعد از رفتن او از ایران اتفاق افتاد. همین باعث شده که برخی فکر کنند این کتاب دو پاره است.
این نویسنده با بیان اینکه رمانها میتوانند چند شخصیت اصلی داشته باشند، افزود: بهلول یکی از شخصیتهای اصلی رمان "جان فیروزه جان" است و در نیمه رمان شخصیت او حذف نمیشود؛ بلکه فیروزه و بقیه زنان پررنگتر میشود. در واقع در طول کتاب شخصیتها کمرنگ و پررنگ میشود. در این کتاب سعی کردم روایت تاریخ را همراه با تخیل داشته باشم. شخصیتهای این کتاب مانند پدر و مادر، همسر و خواهر بهلول واقعی هستند.
بصیری گفت: «جان فیروزه جان» نگاهی به زندگی بهلول، از زمان تولد تا کوچ او به افغانستان و زندانی شدنش دارد. این اثر با استفاده از مستندات تاریخی درباره زندگی و قیام شیخ و وقایع مسجد گوهرشاد، به ماجرای کشف حجاب در مشهد میپردازد. در کنار زندگی شیخ، به اطلاعاتی که درباره خانواده او و همرزمانش موجود بوده، در قالب شخصیتهای واقعی و خیالی و داستانهای فرعی پرداخته شده است.
نویسنده «جان فیروزه جان» افزود: شخصیتها در این کتاب واقعی هستند؛ اما روایت جزئیات برگرفته از تخیل است. درباره برخی شخصیتها در تاریخ دو خط بیشتر نوشته نشده و من خلأها را بسط دادم و به اندازه هم از لهجههای مختلف در کتاب استفاده کردم.
وی با اشاره به اینکه خیلی اوقات به داستان جفا میکنیم، گفت: نمیدانم چرا همه دوست داریم آنچه واقعی است را بنویسیم. تاریخ گاهی حفرههایی دارد که نمیتوان عین آن را گفت و نوشت. هنر ما این است که با هنر از جمله سینما، تئاتر، هنرهای تجسمی و کتاب بتوانیم تاریخ را به روز، جذاب و داستانی کنیم. با رمان و داستان آشتی کنیم. با داستان میشود با تاریخ آشنا شد.
نظر شما