خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: مثل ماهی که در آب است و بی خبر از آب، ما هم گاهی از چگونگی پدید آمدن و ویژگیهای خانه و شهر و کشور و سرزمینمان بی خبریم، و مهمتر از آن ارزش این دارایی را نمیدانیم و از این محیط فرهنگی لذت نمیبریم. خواندن سفرنامهها و روزنوشتها و خاطرات دیگران درباره ایران، به ما فرصت نگاه به خودمان از منظر دیدگان دیگری را میدهد؛ که به نوبه خود ساحتی جدید از معرفت و شناخت را پیش رویمان گسترده میکند و فرصت نقد خود و تصویر جهانی خود را به ما میدهد. به خصوص اگر نویسنده فردی اهل دانش و خرد، صاحب نظر و باریک بین و در عین حال جامع نگر باشد.
فرانسوا نیکولو، به حکم سفیر بودن در کشوری با قدمت و تاریخ ایران صاحب این ویژگیهاست. این دیپلمات فرانسوی از ۱۹۶۴ تا ۲۰۰۵ در وزارت خارجه کشورش کار میکرد و آخرین مأموریت خود را در تهران در سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵ سپری کرد، بداهه نگاریهای خود را در کتاب دستار و گل سرخ، یکسال پس از پایان ماموریتش در ایران و بازگشت به پاریس منتشر کرد.
فرانسویهای ایران دیده
از قرن هفده و هجده که سیاحان اروپایی پا به ایران و دربار صفوی گذاشتند، کتابها و سفرنامههایی درباره این سرزمین شگفت انگیز و مردمانش نوشتهاند، در این میان فرانسویان نیز سهم به سزایی دارند. ژان باتیست تاورنیه، بازرگانی که چندین بار به ایران آمد و شرح هایش از دربار صفوی خواندنی است، ژان شاردنِ جواهر ساز که دوبار به ایران سفر کرد و در چندین جلد شرحی از دربار شاه عباس دوم و شاه سلیمان و جامعۀ ایرانی منتشر کرد. ژنرال کلود ماتیو گاردان افسر عالیرتبه ارتش ناپلئون بُناپارت و رئیس هیئت اعزامی وی که برای اجرایی کردن مفاد قرارداد فینکنشتاین میان ایران و فرانسه وارد دربار فتحعلیشاه شد، ماجرای کتاب «مأموریت ژنرال گاردان» روایت سفر اوست که توسط پسرش آلفرد دو گاردان منتشر شد، کُنت آرتور دو گوبینو نیز مردی ادیب و پژوهشگر و طبعاً سیاست پیشه که سفیر فرانسه در عصر ناصری بوده و خاطرات اقامت و مشاهدات خود در ایران را نوشته است.
ایران و مردمان ستایش برانگیزش
از میان بخشهای این کتاب و با نگاهی کوتاه به فهرستش میتوان عنوانهای جذابی دید. توصیفات او از صحنههایی از زندگی روزمره در تهران و تعارفات مرسوم بین ما، کوهها و شگفتی هایشان که توصیف طبیعت شگفت انگیز و تفرج او در تهران و شمال و دیگر مناطق کوهستانی ایران است، شکوه بازار که توصیف تجربه او از دنیای عجیب و هیاهو و همهمه جهانی متشکل از هزاران واحد و هزاران انسان و هزاران صنف و کالاست، پشت فرمان تجربهء او از آشوب منظمِ خیابانهای تهران و دیگر شهرهای ایران و فراوانی پیک نیک که اوضاع تفریحات خانوادههای ایرانی را از منظر او نشان میدهد بسیار جالب و خواندنی است.
سپهر سیاست و تاریخ و اجتماع
او در بخشهایی دیگر نیز دیدگاه و برداشت خود از وقایع ایران در بستر سیاست را نوشته است، که به تمامی دقیق نیست؛ اما نشان دهنده درک مردی با تجربه سالها حضور در عرصه سیاست در کشوری خاص است. عناوینِ صدای مردم علیه صدای خدا، زنده باد آمریکا، مرگ بر آمریکا، جمهوری اسلامی و برق، عطش نفت و مناقشه هستهای مشخصاً در حوزه سیاست و اجتماع هستند.
تبلور دین و مذهب در منشور هویتی ایران
نگاه او به مذهب ایرانیان نیز قابل توجه است. در بخش امامان عزیز به توصیف و تشریح مختصر تاریخ تشیع در ایران و مناسبات موجود در زیارتگاهها و اعمال و مناسک مذهبی جامعه ایرانی میپردازد، و در بخش قلبی زیر چادر وارد حوزه زنان شده و با نگاهی گذرا، به حضور زنان و جزئیات و تحولات تاریخی ورود آنان به عرصههای اجتماعی میپردازد و با توصیفی خواندنی تصویری از دختران و زنان جامعه ایران ارائه میدهد.
چهار سال حضور، عصاره چهل سال تجربه
این کتاب، حاصل تاملات چهارساله یک دیپلمات و مشاهدات روزمره او با اتکا به پشتوانه چهل سال تجربه سیاسی است. نیکولو که در تابستان ۱۹۴۰ در مصر به دنیا آمده بود، در بیستم مارس ۲۰۲۱ مصادف با سی اسفند ۱۳۹۹ خورشیدی در پاریس از دنیا رفت.
کتاب دستار و گل سرخ با ترجمه سعید رضوی فقیه، در ۱۴۵ صفحه، با قطع رقعی و شمارگان هزار نسخه توسط انتشارات لوح فکر منتشر و عرضه شده است.
نظر شما