به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابطعمومی موزه سینما، برنامه نمایش و نشست نقد و بررسی فیلم «قاعده بازی» به کارگردانی احمدرضا معتمدی با حضور مجید شیخ انصاری استاد دانشگاه، مسعود سفلایی استاد دانشگاه و رامتین شهبازی منتقد سینما و استاد دانشگاه شنبه ۲۶ خرداد در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.
رامتین شهبازی درباره نام فیلم نیز گفت: فیلم از کولاژ و ارجاعات استفاده میکند. وقتی وارد جهان فیلم میشویم، از همان ابتدا پی میبریم که با قاعده بازی روبهرو نیستیم و فضایی پارودی و کمدی بر اثر حاکم است. قاعده دارای تعریف مشخصی است که این موضوع در فیلم دیده نمیشود. این فیلم در سال ۸۵ ساخته شده و پس از آن، فیلمسازان مختلفی به ارجاعدادن علاقه نشان دادند. فیلم «قاعده بازی» حاوی بازیهای پستمدرنیستی است در صورتی که به دلیل شرایط زیستی، اجتماعی و دینی کمتر میتوانیم به سمت تفکرات پست مدرنیستی حرکت کنیم.
وی با بیان اینکه شخصیتها در فیلم دارای تقسیم بندیهایی هستند، بیان کرد: برای مثال، الناز شاکردوست فردی عادی نبوده و فانتزی در آن دخیل است در صورتی که اکبر عبدی نمونهای از یک انسان کاملاً عادی است.
شهبازی در پایان عنوان کرد: تفاوت میان واقع گرایی و واقع نمایی مسألهای بسیار مهم و دارای ساحتهای هستی شناسانه و معرفت شناسانه است. فیلم «قاعده بازی» یک اثر نمایشگر بوده و این مورد از وجوه هنر سینما به شمار میرود. همچنین در فیلم «قاعده بازی» تاکیدی بر درشتنمایی بازیگران و تیپ سازی وجود دارد. «قاعده بازی» برمبنای کنش و واکنش عمل میکند. «قاعده بازی» برای من فیلمی دوست داشتنی بوده و حاوی رویکردی است که میتوانست ادامه پیدا کند و باعث افزایش ماجرا و کنش در قصهها و داستانهای سینمای ایران شود. کمدیهای امروز بر مبنای کلام شکل میگیرند و چندان بر اساس کنش و واکنش عمل نمیکنند. ساخت چنین فیلمهایی میتوانست باعث تنوع بیشتر در سینمای کمدی شود. در تاریخ سینما ارجاع به آثار سینمایی پیشین مسئله رایجی است و این موضوع، گاهی برای ادای دین و حتی پارودی مطرح میشود.
تعدد ارجاع به تاریخ سینما
سفلایی در ادامه این نشست تصریح کرد: اتفاق جالب توجه در اثر این است که دارای تعدد ارجاع به تاریخ سینما است و در سینمای ایران نمونه دیگری را نمیتوان مثال زد. ارزش این کار در این است که این سکانسها تنها موارد علاقهمندی فیلمساز نبوده و در کنار یکدیگر موفق میشوند داستان فیلم را پیش برده و هر یک از این ارجاعها دارای معانی مختص به خود است. کثرت در عین وحدت در این فیلم وجود دارد و رویکردهای مختلفی مطرح شده و در عین حال فیلم حرف مهمی را مورد بحث قرار میدهد. عدهای اشاره کرده بودند که بازیگران به تیپهای تلویزیونی خود نزدیک شدهاند، در صورتی که به نظرم این موضوع برای چنین اثری نکته منفی محسوب نمیشود. فیلم دارای داستانی ماجرا محور است و به نظر من رویکردهای اقتصادی باعث شد تا ساختههای سینمایی به سمت کمدی کلامی پیش رود.
وی تصریح کرد: در این اثر گاهی با هجویه در موسیقی مواجه هستیم و موسیقیهای مشهور در فیلم دچار تغییر میشوند. در فیلم «قاعده بازی» موسیقی در مسیری بسیار صحیح و خلاقانه، آداپته شده و نوعی تغییر وضعیت درباره آن رخ داده است. موسیقی و صدا در این فیلم به صورتی کاملاً هدفمند به کار گرفته شده، در صورتی که در بسیاری از فیلمهای سینمای ایران کارکرد صدا تنها معطوف به مقوله پرکردن فضا است. در سینمای ایران به عنصر داستان ساز کمتر توجه میشود، در صورتی که این مورد محور ساخت آثار کمدی در سینمای جهان است و یکی از این موارد، عنصر حرکت است. سینمای ایران دارای سویههای فلسفی است و به همین دلیل به سکون گرایش دارد. در فیلم «قاعده بازی» قابلیت حرکت و تعقیب سوژهها در راستای داستان سازی عمل کرده و از این موضوع استفاده بسیار مطلوبی شده است.
سینمای ایران باید به سطح کلیدواژه ارتقا پیدا کند
در ادامه مجید شیخ انصاری، استاد دانشگاه و فیلمبردار سینما نیز گفت: فیلم «قاعده بازی» به سرعت بیننده را به برخورد نمادین با رابطهها دعوت میکند و عادات زندگی فقیر و غنی را به تصویر کشیده و به مخاطب یادآوری میکند که دانستههای خود را خارج از متن به کار بسته و با اثر وارد گفتوگو شود.
وی افزود: تماشاگر مشخص سینمای ایران با انتظار ژنریک وارد سالن شده و تلاش میکند با فیلم ارتباط برقرار کند. اما این فیلم مخاطب را به خوانش بین متنی دعوت میکند. زمانی که مخاطب لایه ژنریک را موردپسند خود نمیبیند، عدم استقبال از فیلم رخ میدهد. از دیدگاه نظریه معطوف به مخاطب، فیلم خوب و بعد معنا ندارد و تنها ارتباط برقرار کردن با فیلم مطرح است و هر فرد میتواند با طی مسیری، خود را در راستای درک فیلم قرار دهد. فیلمهایی از این دست انتظارات ژنریک را به صورت طبیعی برآورده نمیکنند، اما تنها نباید به صورت مرسوم با آثاری از این دست روبهرو شد و آن در در ۲ دسته خوب و بد قرار داد.
این کارشناس سینما در پایان عنوان کرد: این اثر برای افرادی که متکی به نظام ارجاعات نیستند نیز حاوی نکاتی جالب توجه است. سینما برای معتمدی تنها حاوی جذابیتهای مرسوم نیست، بلکه وی تلاش میکند مخاطب را به یک نظام گفتمانی و معرفتی متصل کند. وی به دلایل خاص به سراغ بازیگران پرفروش میرود و هدفی خاص را دنبال میکند. روش فیلمسازی او بسیار لذتبخش است اما به تدریج هنرمند را دچار فرسایش ذهن و جسم میکند. فیلم مکان مناسبی برای فرود تجربیات درونی فیلمساز است و این موضوع موردی کمیاب در سینمای ایران است.
نظر شما