به گزارش خبرنگار مهر، حسین شیرزاد، تحلیلگر بخش کشاورزی در یادداشتی اختصاصی در حوزه امنیت غذایی جهانی برای مهر نوشت؛ باورهای اتوپیایی منبعث از آموزههای کشاورزی انقلاب سبز در قرن بیستم به تصویری «دیستوپیایی» از کشاورزی تحت سیطره و هژمونی غولهای صنعت غذا در دنیای پساکرونا مبدل شده است. سیستم غذایی جهانی از آغاز قرن بیستم به طور فزایندهای به هم پیوسته است. رژیمهای غذایی در سرتاسر جهان یکسانسازی شدهاند. این در حالی است که در بیشتر مناطق مردم نسبت به گذشته غذاهای متنوعتری میخورند، رژیمهای غذایی انسان در همه جا به طور فزایندهای مشابه است. در این راستا، متفکرین انتقادی سیستمهای غذایی بینالمللی، بزرگترین بازیگران صنایع غذایی و کشاورزی را «بارونهای غذایی» مینامند. این عنوان به قدرت این شرکتها در کنترل صنایع غذایی اشاره دارد.
غولهای صنعت غذا بخشهای عظیمی از بازار را برای همه خوردنیها، از قهوه گرفته تا ران مرغ را در بر گرفتهاند. بارونهای مواد غذایی میلیاردرهایی هستند که از بحران هزینه زندگی مردم سودمی برند. این شرکتها طی دههها سود خود را تثبیت کردهاند و حجم زیادی از این بخش را تحت کنترل دارند. در حالی که شرکتهای بزرگ کشاورزی و مواد غذایی مدتهاست که کنترل زمینهای کشاورزی جنوب جهان را در دست دارند و کشاورزی جنوب مدتها است که صادرات محور بودهاند، این پویایی در حال تثبیت و قدرت شرکتهای بینالمللی کشاورزی در حال تعمیق است. از دهه ۱۹۷۰ نهادههای کشاورزی مانند کودها و بذر، زمینهای کشاورزی و کل زنجیره تأمین محصولات کشاورزی، حتی فراتر از تولید مواد غذایی (یعنی توزیع و خردهفروشی) به طور فزایندهای در دست فقط چند شرکت کشاورزی متمرکز شده است.
امروز، کشورهای شمال و اقتصادهای نوظهور مانند چین و هند میزبان مقر ۶ شرکت بزرگی هستند که ۵۸ درصد از بازار جهانی بذر و ۷۷.۶ درصد از بازار جهانی مواد شیمیایی کشاورزی را در اختیار دارند. دهه گذشته به ویژه بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۸ میلادی شاهد ادغام بسیاری از شرکتها بودیم که بخشهای قبلاً مجزای بخش کشاورزی را زیر چتر چند شرکت چند ملیتی قدرتمند ادغام کرد. حال دیگر، تولیدکنندگان کودها و فرمولاسیونهای شیمیایی کشاورزی، پرورش دهندگان نباتات، تاجران غلات و سازندگان تراکتور اغلب به عنوان مشاغل جداگانه اداره نمیشوند.
شرکتهای بزرگی مانند «بایر و مونسانتو» به سادگی تبدیل به هولدینگ بایر شدهاند، و «داو و دوپونت» اکنون به « Corteva Agriscience » تغییر ماهیت حقوقی دادهاند، در حالی که «ChemChina » معروفترین شرکت جهانی آفتکشها «Syngenta» را ادغام کرده است. بارونهای مواد غذایی با «مکانیزم ادغام و تملک» از بحرانهای همگرا در سال ۲۰۲۰ حداکثر استفاده را کردند تا کنترل خود را بر زنجیره غذایی صنعتی محکمتر کنند.
شرکتهای بزرگ از همهگیری کووید -۱۹، تغییرات آب و هوایی و جنگ مستمرا سود برده اند. آمارها نشان میدهد که سال ۲۰۲۰ اگرچه سال وحشتناکی برای امنیت غذایی بود اما برای Big Food و Big Agriculture ها سالی عجیب بود. تاجران جهانی پیشرو مواد غذایی و کالاهای کشاورزی با هم بیش از نیم تریلیون دلار درآمد در این سال به دست آوردند. در سال ۲۰۲۰، همزمان با شیوع همهگیری کووید -۱۹، مساله قرنطینهها، بازارهای متمرکز، اختلالات لجستیکی و گسترش بحران بهداشتی، گرسنگی و ناامنی غذایی را تشدید کردند و تقریباً ۱۲ درصد از جمعیت جهان - ۹۲۸ میلیون نفر - به شدت دچار ناامنی غذایی شدند. در این میان، تغییرات آب و هوایی بیشتر شد. آتش سوزی در استرالیا. خشکسالی شدید در مخروط جنوبی آمریکای لاتین، سیلهای فلج کننده و طاعون ملخ در جنوب صحرای آفریقا و تشدید گرسنگی و فلاکت حاد، نوسانات شدید و نابرابری سرسامآور اقتصادی اکنون به ویژگیهای تعیینکننده بازارهای جهانی غذا و کشاورزی با تأثیراتی نامتقارن تبدیل شدهاند. حتی در شرایطی که ناامنی جهانی غذا، قیمت مواد غذایی و گرسنگی افزایش یافت، بیگ فود و بیگ آگ ها رکورد سودهای جدیدی برای خود ثبت کردند.
در همان زمان، همهگیری کووید -۱۹ به طرز وحشیانهای آسیبپذیری شدید سیستم غذایی بسیار متمرکز و صنعتی جهان را که از کارگران استثمار میکند و به زنجیرههای تأمین جهانی غیرشفاف و مستعد اختلال و فساد متکی است را آشکار کرد. تمرکز شرکتهای غذایی یک محرک اساسی این شکستها و سایر شکستها در تمام حلقههای زنجیره غذایی صنعتی چهره خود را نشان داد.
تجارت جهانی محصولات غذایی در هنگامه پاندمی کرونا
تجارت جهانی همه محصولات کشاورزی در سال ۲۰۱۹ به حدود ۱.۳۳ تریلیون دلار رسید. از سال ۲۰۲۲، حداقل ۴۳ درصد از تجارت جهانی کالاهای کشاورزی تنها توسط ده شرکت کنترل شده است. در عالم واقعیتهای عینی، این درصد ممکن است حتی بیشتر هم باشد؛ چون زنجیرههای تأمین جهانی غیرشفاف هستند و بسیاری از اطلاعات توسط خود شرکتها که از قدرتمندترین و غیر شفافترین شرکتها در زنجیره تأمین جهانی هستند، تولید میشود. همچنین دهه گذشته شاهد نفوذ فزاینده «فینتک یا شرکتهای فناوری مالی و فناوری دیجیتال» در بخش کشاورزی از طریق افزایش مشارکت و سرمایه گذاری در آزمایشگاهها، مزارع و سیستم خرده فروشی مواد غذایی کشاورزی هم بوده است.
امروز کلان دادهها به طور فزایندهای توسط شرکتهای غذایی به کار گرفته میشوند تا کنترل خود را بر سیستم کشاورزی جهانی تقویت کنند که در آن هولدینگ های کنگلومراهای بزرگ به طور سنتی نقاط مهار استراتژیک تولید مزرعه را کنترل میکنند. این استقرار داده در سطوح مختلف رخ میدهد. در بخش مواد غذایی والمارت ۳۰ درصد از هزینههای مصرف کنندگان غذا در سراسر جهان را دریافت میکند. با افزایش تمرکز در شرکتها، این هولدینگها از اطلاعات خود محافظت بیشتری میکنند و در دنیایی که اطلاعات بازار انحصاری است، دانستن سطح کنترل سیستم غذایی که توسط تعداد کمی از شرکتهای چندملیتی اعمال میگردد، بسیار دشوارتر میشود.
حرکت به سوی دیجیتالی شدن تجارت
محققان به تازگی شرکتهای پیشرویی را که هر یک از ۱۱ بخش کلیدی کشاورزی صنعتی را کنترل میکنند و عبارت بودند از صنایع بذر، مواد شیمیایی کشاورزی، ژنتیک دام، کودهای مصنوعی، ماشینآلات مزرعه، دارو-واکسن حیوانات، تاجران کالاهای اساسی، پردازندههای غذا، زنجیره بزرگ گوشت، خردهفروشی مواد غذایی و تحویل غذا مورد بررسی قرار دادند و به ۳ روند مهم و چندبخشی توجه کردند که توانایی بارونهای مواد غذایی Big Ag همراه با Big Tech و Big Finance را برای حفظ کنترل بر زنجیره غذایی صنعتی افزایش میدهد.
اولین مورد، دیجیتالی کردن صنعت مواد غذایی و کشاورزی در سراسر زنجیره است. دوم افزایش قدرت بارونهای غذایی آسیایی به ویژه چینی است. سومین روند، گرایش حداکثری به سمت ادغام افقی که از جمله مشارکت فزاینده شرکتهای مدیریت دارایی در بخشهای غذا و کشاورزی که ظاهر رقابت را ایجاد میکند اما رقابت واقعی را کاهش میدهد، نمود عینی آن به شمار میرود.
بازیگران بزرگ زنجیره غذایی صنعتی فعالانه تلاش میکنند که اولاً توجه افکار عمومی را از قدرت گرفتن خود منحرف کنند تا تسلط خود را در بازارها حفظ نمایند. آنها این کار را با ترویج تصویری تحریف شده از سیستمهای غذایی و کشاورزی جهانی انجام میدهند. بارونهای مواد غذایی همچنین مجموعهای از فناوریهای جدید و «استانداردهای فنی-تجاری» را برای تقویت کنترل شرکتها بر مواد غذایی و کشاورزی طراحی، معرفی و ترویج میکنند. در آمارهای رسمی، به نظر میرسد، فقط ۴ شرکت که به دلیل حروف اول شأن به عنوان گروه ABCD شناخته میشوند که به لحاظ تاریخی بر عرضه و قیمت کالاهای کشاورزی تأثیر گذاشتهاند و جای تعجب نیست که از زمان همهگیری کووید ۱۹، سودهای بزرگ و فزایندهای را تجربه کردهاند.
در سال ۲۰۲۴ غولهای مواد غذایی کشاورزی بیش از هر زمان دیگری بر زنجیره غذایی جهانی تسلط دارند. این امر فضایی را برای شرکتها ایجاد میکند تا «نفوذ عظیمی بر بازارها، تحقیقات کشاورزی و توسعه سیاستها» داشته باشند که حاکمیت غذایی ملی را تضعیف میکند.
همچنین اینکه به تازگی شرکتهای قدرتمند جدید دیگری از جمله شرکت بینالمللی چینی ( COFCO) که از نظر سهم بازار جهانی پس از Cargill دوم است، ظهور کرده است. از منظر قدرت بازار نیز گروه COFCO چین دومین تاجر بزرگ کالاهای کشاورزی در جهان پس از کارگیل ایالات متحده است. فقط ۷ کشور آرژانتین، استرالیا، برزیل، کانادا، نیوزیلند، تایلند و ایالات متحده ۵۵ درصد از صادرات مواد غذایی در سطح جهان را تشکیل میدهند. با افزایش تجارت، زنجیره تأمین مواد غذایی و محصولات کشاورزی جهانی طولانیتر، پیچیدهتر و در نتیجه شکنندهتر شده است.
سیستم جهانی غذا نیز مالیتر شده است که باعث تشویق سرمایهگذاریهای کلان در بازارهای کالاهای اساسی در زمانی که قیمتها بالا است، نوسان قیمت جهانی غذا را تشدید نماید.
یکی دیگر از پیامدهای افزایش تجارت جهانی و تمرکز در مواد غذایی و نهادههای کشاورزی، در ترکیب با یارانههای کشاورزی بالا در بسیاری از کشورهای با درآمد بالا، افزایش تعداد کشورهای واردکننده خالص غذا بوده است. در واقع، تحت قوانین آزادسازی تجارت کشاورزی، بسیاری از کشورهای با درآمد پایین و متوسط (LMICs) خود را قادر به رقابت با کشاورزی یارانهای از شمال جهانی نمیدانند که منجر به کاهش تولید مواد غذایی داخلی و افزایش در واردات مواد غذایی شده است؛ فقط در دهه گذشته، ارزش واردات مواد غذایی آفریقا ۳ برابر شده است.
طی ۵ سال اخیر، حدود ۸۵ درصد از مواد غذایی مصرف شده در آفریقا وارداتی بوده بنابراین، واقعیت ساده این است که جهان یک سیستم غذایی به شدت ناکارآمد دارد. این مساله به دلیل این نیست که غذای کافی تولید نمیشود. بلکه جهان بیش از هر زمان دیگری غذا تولید میکند، تا به اندازهای که بتواند با جمعیت رو به رشد همگام شود. کافی است به نوسانات تولید غلات اساسی در جهان دقت کنیم.
«مالیسازی» زنجیره غذایی صنعتی
گندم، ذرت و سویا ۳ ماده خام کشاورزی سودآور هستند که در سراسر جهان تجارت میشود و پس از آن شکر، روغن پالم و برنج قرار دارند. سایر کالاهای اساسی شامل گوشت مرغ و دام است. در چند سال گذشته، جهان افزایش میلیاردرهای مواد غذایی را تجربه کرده است؛ شرکتهایی که از قیمتهای سرسامآور سود میبرند و درآمدهای کلانی به دست میآورند. درست مانند بخش انرژی، شرکتهای مواد غذایی از بحران هزینههای زندگی که پس از دوران سخت همهگیری کووید -۱۹ بهوجود آمده است، درآمد نقدی وافری داشتهاند. اما در حالی که شرکتهایی مانند شل و اکسون تقریباً نامهای شناختهشدهای در دنیا هستند، نامهای کسبوکارهایی که رشتههای صنایع غذایی را درگیر میکنند کارگیل و والمارت، در میان دیگران کمتر شناخته شده هستند و اتحاد و ائتلاف راهبردی آنها با یکدیگر بسیار کمتر مورد بررسی قرار میگیرند؛ حتی جدیدترین ادغامهای شرکتهای بزرگ در تجارت کالاهای کشاورزی، بذر و مواد شیمیایی کشاورزی توسط شرکتهای کشاورزی به عنوان یک فرآیند منطقی از انواع ائتلافهای تجاری توصیف میشوند، این واقعیت مبهم را میسازد که شرکتهای تازه ادغام شده عمدتاً متعلق به شرکتهای مالی و سرمایهگذاری هستند. بر اساس گزارش گروه ETC، از سال ۲۰۲۰، ۳ شرکت از بزرگترین شرکتهای مدیریت دارایی جهان مستقر در ایالات متحده، مجموعاً بیش از ۲۵ درصد از سهام برخی از بزرگترین محصولات کشاورزی را در هر مرحله از تولید در اختیار داشتند.
سهام در اختیار این شرکتهای مالی به آنها این امکان را میدهد تا بر تصمیمات شرکتهای کشاورزی از جمله ادغام شرکتها تأثیر بگذارند؛ به عنوان مثال، برخی شرکتها سهام مهمی در شرکتهای کشاورزی و بذر دارند و امنیت غذایی در حال حاضر به زنجیرههای تأمین پیچیده بینالمللی وابسته است که در معرض تهدید تغییرات آب و هوایی، درگیریها و عوامل استرسزای ژئوپلیتیکی قرار دارند.
ناگفته نماند که کشاورزی صنعتی قبلاً عمدتاً تحت سلطه شرکتهای مستقر در آمریکای شمالی و اروپا بود و عمدتاً بر تأمین تقاضای بازار در آن مناطق متمرکز بود. در طول ۲۵ سال گذشته، با شروع انقضای حق ثبت اختراع در مورد مواد شیمیایی کشاورزی پرفروش، تولیدکنندگان آفت کشهای عمومی، به ویژه در چین و هند، بازارهای بزرگی را با تولید فرمولهای ارزانتر محصولات پس از ثبت اختراع ایجاد کردند.
امروز با رشد انفجاری مصرف آفت کشهای عمومی، کشاورزی حتی بیشتر به مواد شیمیایی سمی زراعی، به ویژه در جنوب جهانی وابسته شده است. دهههای اخیر شاهد افزایش گسترده زمینخواری و سفتهبازی سرمایههای مخاطرهآمیز در مواد غذایی و داراییهای کشاورزی در سرتاسر جهان بودهاند که روند ادغامهای اخیر در غولهای صنعت غذا نمونهای از «مالیسازی» زنجیره غذایی صنعتی است.
تا کنون چندین کتاب در مورد مالی شدن سیستم کشاورزی و سیستم کشاورزی صنعتی و صنایع غذایی و میلیاردرهای پشت بزرگترین شرکتهای آن به رشته تحریر درآمده اما کتاب جدید «آستین فریک» اقتصاددان مالیاتی سابق در وزارت خزانه داری ایالات متحده و عضو فعلی پروژه تورمن آرنولد دانشگاه ییل، ثروت انباشته قدرتمندترین خانوادههای بیگ آگ Big Ag را نشان میدهد. وی متخصص سیاستهای کشاورزی با تمرکز بر قانون ضد انحصار است. او به عنوان رئیس مشترک کمیته سیاست کشاورزی خدمت کرد. در بارونها، فریک تجربه و دانش خود را به سمت ثروت افسارگسیخته و انحصاری بارونهای صنعت غذا هدایت میکند.
به اعتقاد وی، شرکتها در بسیاری از بخشهای زنجیره غذایی صنعتی و در سراسر آن «الیگوپولیهای» به هم پیوسته ایجاد نموده و افزایش بی رویه کشاورزی در مقیاس صنعتی در ۵۰ سال گذشته به این معنی است که مواد غذایی که ما امروز میخریم؛ مطمئناً از انبارهای مملو از حیوانات زنده در زیر گردوخاک هواکشها در از زمینهای زراعی آغشته به «راندآپ» میآید. در حالی که فریک جزئیات این نمایش ترسناک «کشاورزی دیستوپیایی» را ارائه میدهد، تمرکز او جای دیگری است. او میخواهد خانوادهها و سیاست گذارانی را که این سیستم را ساختهاند، افشا کند.
تجارت محصولات کشاورزی و بازی در سیاستها
او داستان صنعت غذای آمریکا را پیرامون چند خانواده شکل میدهد که از مدل صنعتی که توسط دولت حمایت میشود، ارتزاق میکنند. هر فصل کتاب او ریشههای یک خانواده را با کسبوکار و روشهایی که سیاستها و مقرراتزدایی را به نفع خود بازی میکنند، آشکار میکند. برخی از این نامهای خانوادگی آشنا خواهند بود اما بیشتر خانوادههای بارون پشت برندهایشان پنهان شدهاند. برخی هم در سیاست آمریکا دخالت دارند. بارونهای لبنیات از حامیان اولیه [ترامپ] بودند؛ آنها مقدار زیادی پول به او دادند.
در سال ۲۰۱۶، پس از انتخاب دونالد ترامپ، مایک مککلاسکی برای سمت وزیر کشاورزی ایالات متحده در نظر گرفته شد، اما به این سمت منصوب نشد. خانواده والتون ها، مالک شرکتی هستند که تا به حال در سیستم غذایی در تاریخ بشر دیده شده است. این شرکت به شدت درگیر نفوذ سیاسی بوده است. در سال ۲۰۲۰، مدیران ارشد این شرکت به رشوه دادن به بیش از ۱۹۰۰ سیاستمدار برزیلی برای پیشبرد منافع تجاری خود اعتراف کردند. شرکت جریمه شد.
محصولات بارونها با برندهای مختلف فروخته میشوند و ظاهراً رقابت را حفظ میکنند، حتی اگر بسیاری از آنها توسط یک شرکت مادر تحت کنترل نهادهای مالی رهبری شوند. موفقیت توسعه JBS، همراه با ادغام بی رویه در سایر حوزههای صنعت گوشت، حداقل تا حدی مسئول وضعیت فعلی است.
بازار پروتئین جایگزین هم در حال حاضر توسط شرکتهای غولپیکری همانند شرکت مذکور تعریف میشود که هم تولید گوشت صنعتی و هم جایگزینهای آن را برای ایجاد انحصار پروتئین ترکیب میکنند. مصرف کنندگان خوش نیت پروتئینهای جایگزین ممکن است متوجه نشوند که در حال خرید از همان شرکتهای غول پیکر گوشت هستند که بزرگترین مزارع کارخانهای را اداره میکنند، این شرکتها به جنگل زدایی و کار اجباری کمک میکنند و هر روز میلیونها حیوان را سلاخی میکنند.
در صنعت تولید سموم شیمیایی کشاورزی و بذر
چین در این بخش در همه جبههها پیشرو است و دولت چین علاوه بر اینکه تولیدکننده پیشرو در جهان آفتکشهای بدون ثبت اختراع و ژنریک است، یک نیروگاه چندملیتی ورودی ag (Syngenta) با تحقیق و توسعه قوی حضور جهانی دارد.
در بازار بذر تجاری، ۱۰ شرکت حدود ۲۵ سال پیش ۴۰ درصد از بازار جهانی را در اختیار داشتند، در حالی که امروز تنها دو شرکت ۴۰ درصد از سهم بازار را در اختیار دارند. با تجاریسازی بیوتکنولوژیهای مولکولی از دهه ۱۹۹۰، کسبوکارهای بذر و محصولات کشاورزی «بهطور جداییناپذیری با یکدیگر مرتبط شدند». البته دادههای بزرگ نیز گسترش این پیوند را نشان میدهد.
در ۴۰ سال گذشته، بزرگترین شرکتهای شیمیایی کشاورزی از قوانین مالکیت معنوی، ادغامها و فناوریهای جدید برای کنترل بخش بذر استفاده کردهاند. مثلاً، از طریق ادغام کلان SinoChem و ChemChina زیر چتر گروه دولتی Syngenta، اکنون تنها دو شرکت ۴۰ درصد از بازار جهانی بذر را در اختیار دارند، این وضعیت، در مقایسه با ۲۵ سال پیش که Syngenta فقط یک چهارم بازار جهانی مواد شیمیایی کشاورزی را در اختیار داشت جای تأمل دارد.
وقتی صحبت از مواد شیمیایی کشاورزی مانند بذر، آفت کشها و کودها میشود، گروه سینجنتا چین، بزرگترین شرکت شیمیایی کشاورزی جهان، یک چهارم سهم بازار جهانی را در اختیار دارد.
تمرکز بازار در هیچ کجا به اندازه بخش غذا و انرژی آشکار نیست. برای مثال، در ایالات متحده ۴ شرکت ۵۵ تا ۸۵ درصد از فروش گوشت را در دست دارند. ۴ تاجر مواد غذایی ۷۰ درصد غلات جهان را کنترل میکنند و ۶ غول نفتی بر تولید انرژی جهانی تسلط دارند.
تجارت در صنعت کودهای شیمیایی
برخی از عناصر کلیدی تولید در اختیار بازیگران معدودی قرار دارند و جهان برای مشارکت در مذاکرات غذا به حسن نیت آنها وابسته است، زیرا ژئوپلیتیک میتواند نقش مهمی در این تجارت ایفا کند. به عنوان مثال، مراکش ۷۲ درصد از ذخایر جهانی کود فسفات را در اختیار دارد که برخی از آنها در قلمرو مورد مناقشه صحرای غربی قرار دارند. علاوه بر این، فقط ۴ کشور کانادا، روسیه، بلاروس و چین ۸۰ درصد کود پتاس تجارت جهانی را تولید میکنند.
در صنعت ژنتیک دام و طیور فقط ۳ شرکت که اکثریت قریب به اتفاق ژنتیک طیور را کنترل میکنند و این بخش متمرکزترین بخش در زنجیره غذایی صنعتی است. پذیرش گسترده ژنتیک دام صنعتی، محرک اصلی از بین رفتن تنوع ژنتیکی حیوانات مزرعه در سراسر جهان است.
در صنایع ماشین آلات و داروو واکسن سازی حیوانات، با فقط ۳ شرکت که اکثریت قریب به اتفاق ژنتیک طیور را کنترل میکنند روبه رو هستیم که این بخش متمرکزترین بخش در زنجیره غذایی صنعتی است. Deere، CNH و AGCO مستقر در ایالات متحده ۹۰ درصد از فروش تراکتورهای با اسب بخار بالا را کنترل میکنند. ماهیندرا و شرکا که حتی در هند مسلطتر است، ۴۰ درصد از بازار تجهیزات کشاورزی این کشور را در اختیار دارد. با رشد دیجیتالی شدن، شرکتهای ماشینآلات در تلاش برای فروش فناوریهای جدید (دادههای بزرگ، کشاورزی دقیق و…) به عنوان کلید بهرهوری هستند.
در بخش تجهیزات کشاورزی، که شامل تراکتور، ابزار کشاورزی و ماشین آلات مورد استفاده برای سمپاشی مواد شیمیایی است، ۶ شرکت نزدیک به ۵۰ درصد از سهم بازار جهانی را به خود اختصاص دادهاند. در داخل هند، ماهیندرا بیش از ۴۰ درصد از بازار داخلی تجهیزات کشاورزی را در اختیار دارند. کنترل آنها بر بازار همچنان در حال رشد است و فروش داخلی آن در ژوئن ۲۰۲۱ نسبت به سال قبل ۳۱ درصد افزایش یافته است.
هند در حال جذب بازیگران بزرگ فناوری در کشاورزی است. اخیراً آمازون و فیسبوک سهام بزرگی را روی Reliance/Jio سرمایهگذاری کردهاند. بازیگران بزرگ فناوری که پتانسیلهای زیادی برای ایجاد سیستمهای کنترل فراگیر در کشاورزی و شکلدهی به تصمیمات کشاورزان و انتخابهای مصرفکننده در سراسر زنجیره دارند. اصولاً، دیجیتالی شدن زنجیره غذایی و فناوری، بازار را به سمت شرکتهای بزرگ سوق داده است. آنها سرمایهگذاری زیادی در اکوسیستم دیجیتال برای گسترش پایگاه خود انجام میدهند. از سال ۲۰۲۲ چندین شرکت از فناوری هواپیماهای بدون سرنشین استفاده میکنند.
غولهای شرکت بزرگ فناوری که شامل آمازون میشود، کنترل انحصاری خود را بر مالکیت معنوی مورد نیاز برای کشاورزی افزایش میدهند. کشاورزان در میان مهارت زدایی همه جانبه و از دست دادن کنترل بر مالکیت معنوی که در اصل مالکیت مشترک است و حاصل هزاران سال کشاورزی غیرمتمرکز است، بیشتر تحت فشار قرار خواهند گرفت تا به پیمانکاران فرعی برای شرکتها تبدیل شوند.
سخن پایانی
اخیر آکسفام، یکی از بزرگترین سازمانهای بینالمللی کمک برای ریشه کنی فقر، گرسنگی و بی عدالتی، متشکل از ۱۵ سازمان در ۹۸ کشور گزارشی با عنوان «سودآوری از درد» منتشر کرده است. به ادعای این گزارش، میلیاردرهای مواد غذایی شاهد رشد ۴۵ درصدی ثروت جمعی خود طی ۵ سال اخیر بودهاند.
در طول دو سال گذشته در مجموع ۳۲۸ میلیارد پوند به سود آنها اضافه شده است. در همان سالها، ۶۲ میلیاردر جدید هم به واسطه خلق نهادهای جدید غذایی ایجاد شدند، زیرا شرکتها با سرمایهگذاری بر روی همهگیری کووید و بحران رو به رشد که بسیاری را مجبور به کاهش هزینههای زندگی میکرد، سود میساختند.
در حال حاضر مرکز جغرافیایی قدرت بارونهای غذا در حال تغییر به شرق است. در دهههای گذشته، کشاورزی صنعتی عمدتاً تحت سلطه شرکتهای مستقر در آمریکای شمالی و اروپا بود و عمدتاً بر تأمین تقاضای بازار در آن مناطق متمرکز بود. امروز، بازیگران شرکتها در جنوب جهانی، بهویژه چین، برزیل و هند، زنجیره غذایی صنعتی را تغییر میدهند.
هند اخیراً با ایالات متحده، امارات متحده عربی و… دست به دست هم داده است تا پارکهای غذایی ایجاد کنند که از فناوری و دادههای بزرگ استفاده میکنند. مقامات هندی ادعا کرده بودند که این استراتژی درآمد کشاورزان هندی را افزایش میدهد.
غولهای فناوری در حال تبدیل شدن به بازیگران اصلی در بخش مواد غذایی هستند که دادهها، شبکهها و هوش مصنوعی را که از زنجیره غذایی دیجیتالی شده پشتیبانی میکنند، مدیریت میکنند. به عنوان مثال، میگوید پلتفرم دیجیتال « Field View Bayer »د ۸۸ میلیارد نقطه داده را از ۱۸۰ میلیون هکتار زمین کشاورزی در ۲۳ کشور استخراج میکند و برای ایجاد استراتژیهای تجاری آن را به سرورهای ابری و هوش مصنوعی مایکروسافت و آمازون منتقل میکند.
محققان هشدار میدهند که استراتژیهای جدید برای سودجویی از بحران آب و هوا، بیماریهای همه گیر و حتی درگیریهایی مانند آنچه در اوکراین موج میزند، مانع رقابت واقعی و ظهور بخش کشاورزی درگیر با «انحصارطلبی شدید» میشوند که تعداد انگشت شماری از غولهای مواد غذایی کشاورزی بازارهای جهانی مواد غذایی را کنترل میکنند. از سال ۲۰۱۵ تصرف فضاهای سیاستگذاری سازمان ملل متحد توسط شرکتها به طور نهادی در سراسر فضاهای سیاستی در شرف رخ دادن است، از جمله از طریق افزایش نفوذ شرکتها بر سازمان ملل متحد، مانند اجلاس سیستمهای غذایی سازمان ملل متحد (UNFSS) که در سال ۲۰۲۱ سازماندهی شد.
استراتژی قدیمی بازار آزاد اکنون با افزایش وامها برای سیاستهای انتقال درآمد و اعطای یارانهها، یا برای تولیدکنندگان برای خرید لوازم وارداتی یا برای آسیبپذیرترین خانوادهها برای خرید مواد غذایی ارزانتر بهطور فزایندهای همراه شده است. این رویکرد فقیرترین خانوادهها را در تجارت گرسنگی درگیر میکند. «جنگ علیه گرسنگی» بار دیگر میخواهد شرکتهای کشاورزی-غذایی را تأمین مالی کند تا بخش بزرگی از سود فرآیند تولید و توزیع مواد غذایی را به خود اختصاص دهد. به نظر میرسد با این اتفاقات باید نسبت به بازتعریف مفهوم تازهای از امنیت غذایی در گستره حکمروایی ملی اقدام کرد.
نظر شما