به گزارش خبرنگار مهر، نشست تخصصی اندیشه بهشتی با عنوان «از استاد تا شاگرد» به مناسبت سالروز شهادت آیت الله بهشتی و همراهانش و چهلم شهدای خدمت در مجتمع فرهنگی شهدای هفتم تیر (سرچشمه) امروز پنجشنبه هفتم تیر برگزار شد.
محسن قنبریان پژوهشگر و استاد حوزه در این مراسم گفت: در ایام تبلیغات انتخاباتی جای اخلاق شهید رئیسی را خالی دیدیم. آن انسان پاک که بدترین توهینها به او شد و با مخالفین خود بعد از به قدرت رسیدن بهترین ارتباط را گرفت و رفتار بهشتی را تداعی کرد. بهشتی تراز انقلاب اسلامی است و رئیسی نشان داد پیرو استاد خود است.
وی افزود: حکمرانی شهید بهشتی ارتباط و انسجام بین عرصه فرهنگ سیاست و اقتصاد است که معتقد است هیچ حکمرانی در مراتب بالای مدیریتی نمیتواند بنشیند بلکه بتواند تناسب این سه را توجه داشته باشد وگرنه حکمرانی را کاریکاتوری خواهد کرد.
قنبریان بیان کرد: ایشان ۲ تز اساسی سیاسی و اقتصادی دارد که از عالم اندیشه به ساحت حقوقی قانون اسلامی آورده و از اندیشه امام و علامه طباطبایی سیراب شده. تز سیاسی ۲ رکن ولایت و شورا را دارد. تز اقتصادی مبارزه یا حاکمیت سرمایه و به تعبیر من گسترش مالکیت عمومی بین مردم است و برای اولین بار در تاریخ تشیع و تاریخ اسلام بر مبنای آن قانون نوشته شده است.
این استاد حوزه ادامه داد: شهید بهشتی به صورت ویژه و در ۲ کتاب به طور مفصل درباره ولایت فقیه و شورا و نسبت این ۲ باهم صحبت کرده است که اسمش را نظام امت و امامت میگذارد و دقیقاً رابطه این ۲ را روح نظام میداند. وقتی میگوید شورا منظورش مستشاری نیست بلکه برآمده از اراده جمعی مردم است. منظورش از ولایت فقیه نیز ولایت مطلقه فقیه است.
این پژوهشگر حوزه دین تصریح کرد: بهشتی زودتر از اینکه امام کلمه مطلقه را کنار ولایت بنشاند، ولایت را به معنای حق تشریع موقت به فقیه دادن میداند و معتقد است رساله قبل از اوست و نه بعد او. امام میگوید ولی فقیه مجری احکام نیست در واقع کار او ولایت بر احکام است. در اقتصاد کاربردی هفت جا از ولایت فقیه استفاده کرده و منظورش ولایت مطلقه است.
قنبریان تصریح کرد: در تعریف رهبری، هم رهبری فقاهتی و هم رهبری ولایتی میکند. میگوید همین ولایتی که حتی در حوزه احکام تصرف میکند با رأی اکثریت مردم مینشیند. اینجا نوآوریهای شهید بهشتی است و حقیقتاً که او مهندس جمهوری اسلامی است. ایشان تاکید میکند امروز ولی در عصر غیبت امام معصوم دیگر تعیینی نیست، تحمیلی هم نیست بلکه شناختنی و پذیرفتنی یا انتخابی است. این را در اصل قانون اساسی شامل ۵۶ و ۵۷ که میگوید حق تعیین سرنوشت و حاکمیت ملی است و همه قوا زیر نظر ولایت فقیه است بیان میکند.
وی در خصوص اندیشههای اقتصادی شهید بهشتی ادامه میدهد: شهید بهشتی معتقد است اگر سهم اقتصادی مردم داده نشود جمهوریت سیاسی نخواهد بود. کسانی مقصرین هستند که ثروت دست آنان بوده است. یک روز پهلوی و یک روز کمپانیها شکل میگیرد. او برای قدرت شوراها را پیشنهاد میدهد که راه شکستن قدرت و توزیع بین مردم در اسلام شورا است اما امروز میبینیم شورای عالی قضائی شد قوه قضائیه، شورای صدا و سیما شد رئیس صدا و سیما و شورای شهر نیز به چه شکلی افتاده است.
قنبریان در پایان گفت: شهید بهشتی در تز اقتصادی میخواهد تمرکز ثروت را بشکند و مبارزه با حاکمیت سرمایه شود. نمیگوید تولید ثروت نباشد بلکه میگوید سود برای سرمایه و مزد برای کارگر که ابزار تولید و ثروتها هستند، نباشد. وقتی حاکمیت سرمایه را میگیرد راه حل هم میدهد. اینجا تز گسترش مالکیت عمومی را دارد که برای همه مردم امکان کار کردن و تولید را بدهد. خودشان مالک ابزار تولید باشند و هم سود ببرند هم مزد بگیرند وگرنه باید کارگر باشند که مزد بگیرند و سود را کسی دیگر ببرد.
نظر شما