۸ تیر ۱۴۰۳، ۱۹:۰۹

مهر گزارش می‌دهد؛

هر رأی یک تلاش جدی برای پیشرفت کشور

هر رأی یک تلاش جدی برای پیشرفت کشور

قزوین- مردم با هر دیدگاه و اهداف رنگارنگ پای صندوق‌های رأی آمده‌اند تا بگویند برایشان مهم است تقدیر و آینده چگونه رقم خواهد خورد.

خبرگزاری مهر - گروه استان‌ها - فاطمه جهانبخش: از اولین لحظه اخذ رأی در حوزه انتخابیه امامزاده حسین بوده‌ام، صبح روز جمعه است و راستش من خیلی انتظار ندارم که تعداد شهروندان زیاد باشد، یک نکته‌ای به چشمم می‌آید و آن این است که مادر، پدرها و مادربزرگ، پدربزرگ‌ها زودتر از جوان‌ترها پای صندوق آمده‌اند؛ درست‌تر این است که بگوییم انقلابی‌های ۵۷ پای آرمان و عقیده‌شان ایستاده‌اند.

اگر شهیدم زنده بود...

یک زوج را می‌بینم، نه از آن‌ها که روز عقدشان است، به آقا می‌گویم دست حاج خانم را گرفته‌اید و در اولین ساعت پای صندوق آمده‌اید؟ لبخند میزند، با هر قدم که برمی دارد حتی به نظرم یک بسم‌الله هم می‌گوید، می‌گوید که ۵۰ سال است که ازدواج کرده‌اند، می‌گوید که در همه انتخاب‌های ایران اسلامی مشارکت داشته و برایشان مهم است که پای صندوق رأی بیایند، می‌گوید شاید آخرین بار باشد که فرصت این واجب شرعی را داشته باشد و تأکید می‌کند که می‌خواهد تا هرقدر که در توان دارد همه به یاد بیاورند که برایش مهم بوده در انتخابات شرکت کند.

با همسرش هم صحبت می‌کنم، می‌گوید برادرم شهید شده، میدانم اگر زنده بود الان او هم پای صندوق می‌آمد، باید فکر کنیم اگر شهید عزیز و از دست‌رفته‌مان زنده بود چه می‌کرد و ما هم همان را انجام دهیم. بعد هم دعا می‌کند که مهد اسلام سربلند و پیروز باشد، آخرهای گپ و گفتمان یک آب‌نبات، از همان‌هایی که انگار صرفاً برای جیب مادربزرگ‌ها تولید می‌شود به من هدیه می‌دهد.

خبرنگارها بلای جان شعب اخذ رأی هستند؟

یک گوشه‌ای نشسته‌ام که خیلی هم در دست و پای اهالی نظارت و برگزارکنندگان انتخابات نباشم و در این رفت و آمد دائم و نظارت و بررسی و بازرسی ادامه‌دارشان نپیچم، فضا آرام است و مردم اندک اندک انگار بیشتر هم می‌شوند که به نظر یکی از همین ناظران می‌آید که من خیلی وقت است که یک گوشه‌ای از شعبه نشسته‌ام.

یک لبخندی که یعنی کار و زندگی نداری؟ به من را صدا می‌کند و می‌گوید: رأی داده‌ای؟ می‌گویم نه هنوز! می‌گوید همکارانم می‌توانند کمکت کنند، کارتم را از کیفم در می‌آورم و می‌گویم که خبرنگارم، می‌پذیرد و می‌رود که بقیه چیزهای عجیب حوزه را بررسی کند. کمتر از ربع ساعت بعد برمی‌گردد، می‌گوید: میدانم که خبرنگاری و تلفن همراه هم بخشی از وسایل مورد نیاز کاری‌ات است اما ما اینجا از همکاران هم خواسته‌ایم گوشی‌هایشان را کنار بگذارند، لطفاً شما هم رعایت کنید.

گمانم قرار است تا پایان وقت اخذ رأی چالش‌های بیشتری هم داشته باشیم.

هر رأی یک تلاش جدی برای پیشرفت کشور

هرکس امید را از مردم بگیرد دشمن است

یک خانم و سه دختر خانم وارد شعبه می‌شوند، به خانم که به نظرم باید مادر دخترها باشد می‌گویم با هم صحبت کنیم؟ هنوز سؤالی نپرسیده‌ام که می‌گوید دخترهایم هر سه پزشک هستند. برای آبادی کشورم و تأمین آینده بچه‌هایم آمده‌ایم که رأی بدهیم، بعد هم بلند بلند نام کاندید مورد نظرش را می‌گوید و می‌گوید که به دوستان و آشنایانش هم توصیه کرده‌ام که به ایشان رأی بدهند.

از او می‌پرسم فکر می‌کند یک رأی او چقدر تأثیر دارد که سایرین را هم به این کار دعوت کرده؟ می‌گوید: هرکسی یک سهم دارد، می‌شود که از آن سهم استفاده کنیم، مصداق همان قطره قطره است، تا من از جای خود حرکت نکنم، تا امثال من تلاش نکنند که یک موجی ایجاد شود درجا خواهیم زد، سعی تک تک ما مهم است و هر کس بخواهد امی فردی را از ما بگیرد دشمن است (گمان می‌کنم از خبرنگار پیش رویش خیلی هم خوشش نمی‌آید)

هر رأی، لبیک به فرمان رهبر

حالا دیگر صف‌ها هم تشکیل شده‌اند، جمعیت بیشتر شده، گرمای هوا هم بیشتر شده پسرکی را می‌بینم که در اسفندماه گذشته، در انتخابات مجلس هم او را دیده بودم، می‌پرسم که با من گفت‌وگو می‌کند؟ جوابش مثبت است، او هم من را به یاد دارد، می‌گوید انتخابات قبلی آمدم اما گفتند هنوز به سن قانونی نرسیده‌ای، امروز به سن مناسب رسیده‌ام.

می‌گوید: من سرباز رهبرم هستم، می‌خواهم برای جامعه و کشورم هم مفید باشم، امروز نقش‌آفرینی من برای کشور مهم است و من تکلیف سیاسی‌ام را ادا می‌کنم، همان قدر که به سن تکلیف رسیدن لذت دارد، سن تکلیف سیاسی هم جذاب است.

ادامه می‌دهد: امروز هر رأی ما رد پایی از ما برای پیشرفت کشورمان خواهد بود و من می‌خواهم آینده‌ام را خودم تعیین کنم چرا که اگر من رأی ندهم ممکن است افراد دیگر و دیدگاه‌های دیگری که شاید خیلی هم دیدگاه نباشیم موفق شوند لذا به‌اندازه خودم برای اثرگذاری و موفقیت دیدگاهم تلاش کرده‌ام.

هر رأی یک تلاش جدی برای پیشرفت کشور

مشارکت بالا آینده کشور را می‌سازد

به نظرم باید پسرش باشد که ویلیچر پدر را هدایت می‌کند و مردی که روی صندلی چرخ‌دار نشسته از جانبازان جنگ تحمیلی است، می‌گوید: از مردم می‌خواهم که مشارکت بالا داشته باشم چرا که این مشارکت است که کشور را می‌سازد، رئیس جمهور حداکثری می‌تواند کشور را به آرمان‌هایش برساند.

او ادامه می‌دهد: رئیس جمهور با اقتدار انتخاب خواهیم کرد که به پشتیبانی شهدای خدمت، خدمت گزار مردم باشد و سربلندی بین‌المللی هم برای این کشور به ارمغان بیاورد.

کد خبر 6151129

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha