۱۹ تیر ۱۴۰۳، ۱۴:۱۱

بازخوانی گزارشی از «فرهیختگان»؛

سیصد و شصت عادل، روی خط آفساید!

سیصد و شصت عادل، روی خط آفساید!

فردوسی پور هوش هیجانی بالایی داشت و ۹۰ حکم نوشدارو را برای سازمان داشت و مانع از کوچ اساسی بینندگان تلویزیون به دیگر رسانه‌ها می‌شد اما رفته رفته به بلندگوی سلبریتی‌ها تبدیل شد.

به گزارش خبرگزاری مهر، «روزنامه فرهیختگان» در گزارشی به نقد و بررسی چالش‌های برنامه ۹۰ با اجرای عادل فردوسی پور و حالا نیز برنامه ۳۶۰ در پلتفرمی دیگر به اجرای او پرداخت و نوشت: عادل فردوسی پور از وقتی تبدیل به مجری تمام وقت تلویزیون در فصل پخش تورنمنت‌ها و لیگ داخلی و لیگ‌های مطرح اروپایی شد مدام به این موضوع به نحو مستقیم و غیرمستقیم اشاره و تاکید می‌کرد که برنامه‌هایش مشحون و مملو از نگاه‌های کارشناسانه است و مخاطبان الیت فوتبالی را هم در کنار مردم عادی به خود معطوف می‌کند.

در ابتدا هم تلاش ویژه‌ای از خود نشان داد تا با دعوت از کارشناسانی نظیر مرتضی محصص، جلال چراغپور و … در کنار کارشناسان حوزه داوری همچون دکتر پرویز سیار و محمد فنایی فقط و فقط به خود فوتبال بپردازد و از آنچه به او ارتباطی ندارد دوری کند. او نه عصاقورت دادگی امثال اسکندر کوتی و عباس بهروان را داشت و نه مثل دیگر هم‌نسلانش مونوتون و یکنواخت گزارش می‌کرد. فردوسی پور هوش هیجانی بالایی داشت و بدقلقی‌اش با مدیران سازمان هم به راحتی تحمل می‌شد چون ۹۰ حکم نوشدارو را برای سازمان داشت و مانع از کوچ اساسی بینندگان تلویزیون به دیگر رسانه‌ها می‌شد.

سیصد و شصت عادل، روی خط آفساید!

این برنامه رفته رفته به بلندگوی سلبریتی‌ها تبدیل شد و حضور آنها به شکل گاه‌وبی‌گاه در ۹۰ به امری کاملاً عادی تبدیل شد. اما این برنامه رفته رفته به بلندگوی سلبریتی‌ها تبدیل شد و حضور آنها به شکل گاه‌وبی‌گاه در ۹۰ به امری کاملاً عادی تبدیل شد. در اواخر اسفند سال ۱۳۹۰ بود که برنامه ۹۰ با دعوت از رامبد جوان، حبیب رضایی و سروش صحت عرصه را برای حضور هرچه بیشتر سلبریتی‌های سینمایی مهیا کرد و فوتبال را تنها به دستاویزی برای وجه المصالحه با مدیران سیما قرار داد تا این راه ادامه یابد و چراغش خاموش نشود. اما این رابطه تاکسیک هم درنهایت به خط پایان رسید و فردوسی پور بساطش را در جای دیگری پهن کرد تا به فعالیتش ادامه دهد.

پایان ۹۰ آخر کار فردوسی پور نبود و وی پس از کش وقوس‌های فراوان برنامه فوتبال ۳۶۰ را طراحی و از طریق پلتفرمی به همین نام از خرداد ۱۴۰۱ پخش کرد. ۳۶۰ را می‌توان ادامه راهی دانست که فردوسی پور در اواخر حضورش در شبکه سه سیما در قالب برنامه ۹۰ پی گرفته بود. او برنامه‌اش را با حضور علی دایی، مهدی طارمی، کارلوس کیروش و اسکوچیچ جلو برد و در همان روزهای آغاز ین به‌عنوان رقیبی برای برنامه فوتبال برتر شناخته شد. اما فردوسی پور مغبون فوتبال ۳۶۰ برای اینکه توجه‌ها را به سمت خود معطوف کند دست به دامان حواشی و اتفاقات زرد شد و روزبه‌روز بیش از پیش از متن پرداختن به فوتبال فاصله گرفت و این بار با شدت بیشتر زمان برنامه‌اش را در اختیار سلبریتی‌های بی‌ربط با سوژه قرار داد.

او حتی در گفت‌وگو با اهالی فوتبال و بازیکنان تیم ملی بیشتر به دنبال لگد انداختن به کارفرمایان سابق خود بود. او حتی در گفت‌وگو با اهالی فوتبال و بازیکنان تیم ملی بیشتر به دنبال لگد انداختن به کارفرمایان سابق خود بود و از هر فرصتی که در اختیارش گذاشته می‌شد بهره می‌برد تا در ظاهر هم که شده سمت بخش ناراضی مردم از شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی قرار بگیرد و ضعفش در برنامه سازی را از دید دیگران پنهان کند. به طور مثال هرچند عدم استفاده از صحنه‌های فوتبال خارجی در یوتیوب برای وی دردسر درست کرده است ولی فقدان ایده را باید در انتخاب و چینش میهمانان برنامه دانست. استفاده از جذابیت‌های ظاهری بازیگران نام آشنای سینما و شبکه نمایش خانگی و افرادی نظیر پژمان جمشیدی که در دیده شدن با مهران رجبی مسابقه گذاشته است، صرفاً در ابتدا جذاب خواهد بود و هرقدر اپیزودها و آیتم‌ها با حضور این سلبر یتی‌ها به شکل خام و بیکار کرد ادامه پیدا کند، مخاطب را فرار ی می‌دهد و نسبت به دنبال کردن برنامه بی‌میل می‌کند.

بخش مهم، تأثیرگذار و محوری ۳۶۰ گفت‌وگوهایی است که شخص فردوسی پور با میهمانانش ترتیب می‌دهد. اگر بخش اول گفت‌وگو با علی دایی را با ۵۴۸ هزار بیننده در یوتیوب ملأک قرار دهیم، درمی‌یابیم که این برنامه با گذشت دو سال نه تنها نتوانسته آنطور که می‌خواهد مخاطب را به تماشای خودش فرابخواند بلکه با تقدیم کردن وقت و زمان مردم به بازیگران سینما و تلویزیون که هیچ ربطی به فوتبال هم ندارند و تقریباً در تمام محصولات با کیفیت و بی‌کیفیت شبکه نمایش خانگی بازی کرده‌اند، عملاً بخش قابل توجهی از تماشاگرانش را از دست داده است.

برای نمونه حضور دوباره رامبد جوان در برنامه فردوسی پور این بار در قالب ۳۶۰ تنها ۲۱۳ هزار بازدیدکننده در فضای یوتیوب به همراه داشت! این اتفاق حاوی چند پیام اساسی بود؛ هرچند حضور سلبر یتی‌ها در برنامه‌های مختلف می‌تواند در ابتدا بازخورد خوبی داشته باشد اما با مصرف پرشتاب این ایده، مخاطب به سمت تماشای چیزی می‌رود که ارزش مصرفی آنی و در لحظه‌اش بیشتر از خاطرات بی‌مزه و خُنُک فلان بازیگر و بهمان آدم معروف به دردش بخورد و به‌اصطلاح روزش را بسازد.

شاید بتوان تنها نقطه روشن مجموعه ۳۶۰ را پادکست فوتبال خارجی آن دانست که با شور و حرارتی مثال زدنی توسط آرش حقیقی و پویان عسگری (در فصل‌های قبل) اجرا می‌شود. فن مخاطب قرار دادن و اقناع کردن بیننده آن هم در رابطه با فوتبال و کل کل‌هایش کار ساده‌ای نیست ولی اجرا کنندگان و نویسندگان این بخش از ۳۶۰ به میانجی سرگرم کردن مردم، اطلاعات و آنالیز دقیقی از فوتبال ارائه می‌دهند و در کار خود جدی نیز هستند.

هزل آنتن با سس اضافه

شبکه ورزش با استفاده از الگوهای امتحان پس نداده پیشین باز هم جواد خیابانی و خداداد عزیزی را کنار یکدیگر قرار داد و در قالب ویژه برنامه‌ای برای یورو ۲۰۲۴ روانه آنتن کرد. این برنامه با وجود برخورداری از تمام ظرفیت‌های فوتبالی و با دعوت از بازیکنان سابق فوتبال در هیبت کارشناس باز هم نتوانست جز تکه پرانی‌ها و دعواهای ساختگی و واقعی میان خیابانی، رسول مجیدی و خداداد عزیزی آورده‌ای برای بینندگانش داشته باشد. تلویزیون با وجود تمام انتقادات نسبت به سوتی‌ها و اشتباهات بسیار ز یاد جواد خیابانی نه تنها از وی کمتر استفاده نمی‌کند، بلکه در برنامه‌های مختلف باربط و بی‌ربط باز هم از وی دعوت به عمل می‌آورد و با این کار روی مغز مخاطبان رژه می‌رود. انگار نه انگار که خلق‌الله هم پس از فراغت از کار روزانه نیاز به آرامش دارند و این حق برای آنها محفوظ است که بازی تیم مورد علاقه‌شان را شخص دیگری گزارش کند.

در حقیقت به‌جز دقایق معدودی که به آنالیز بازی‌ها اختصاص دارد، بیننده در حال حرص خوردن از دست مجریانی است که بی‌وقفه در سخنان طرف مقابل مانع ایجاد می‌کنند کل‌کل‌های میان خداداد عزیزی و خیابانی هرچند وایرال و در فضای مجازی میان کاربران دست به دست می‌شوند اما ذره‌ای نمی‌توانند به آمار مخاطبان صداوسیما اضافه کنند چون کاربری که این صحنه‌ها را در اینستاگرام می‌بیند در لحظه آن شور و اشتیاقش را خرج تماشای این مضحکه می‌کند و همه‌چیز برایش به اتمام می‌رسد و دلیلی نمی‌بیند که ادامه چنین روایتی را در قاب تلویزیون پی بگیرد. در حقیقت به‌جز دقایق معدودی که به آنالیز بازی‌ها اختصاص دارد، بیننده در حال حرص خوردن از دست مجریانی است که بی‌وقفه در سخنان طرف مقابل مانع ایجاد می‌کنند و اجازه یک ارتباط عادی و محترمانه را به مردم نمی‌دهند که بفهمند اوضاع از چه قرار است و هدف برنامه سازان برای ساخت چنین آتراکسیونی از اساس و مبنا چه بوده است؟

خداداد عزیزی به‌عنوان بازیکن سال آسیا در سال ۱۹۹۷ طبیعتاً باید یک کارشناس ذاتی باشد که با تجربه بازی در آلمان و آمریکا با استدلال مشخص روی صندلی کارشناسی برنامه‌های ورزشی بنشیند ولی اینگونه نیست و وی همچون افراد غیرمرتبط با فوتبال با این رشته مواجه می‌شود و صرفاً از خلال بحث با دیگر افراد حاضر مردم را نسبت به خودش حساس می‌کند. ویژه برنامه شبکه ورزش برای یورو ۲۰۲۴ فرق چندانی با برنامه ۳۶۰ ندارد؛ هرچند اولی در ظاهر از فوتبال فاصله نگرفته است ولی به اندازه دومی بی‌ربط با سوژه اصلی، تنها به وایرال شدن در فضای مجازی فکر می‌کند.

تکرار و دیگر هیچ

شبکه سه سیما پای ثابت مسابقات ورزشی، خاصه فوتبال است. حمید محمدی و پیمان اسدیان با اجرای ویژه برنامه یورو ۲۰۲۴ انتظارات حداقلی از خود را برآورده کرده‌اند اما باید گفت که این برنامه برخلاف برنامه فردوسی‌پور و جواد خیابانی از طرف دیگر بام می‌افتد. دلیلش هم آن است که هیچ راهبرد و همچنین تاکتیکی در نحوه پرداختن به سوژه ندارد و به شکل یکنواخت و گاه حوصله سربر کارش را ادامه می‌دهد.

البته این برنامه نه مخاطبانش را دست کم می‌گیرد و نه به فکر هوا کردن فیل و وایرال شدن است؛ اما فقدان جذابیت و نداشتن یک ایده مرکزی منسجم در برنامه سازی، کاری با اجرای درست و محترمانه حمید محمدی و پیمان اسدیان کرده که رسماً در هیچ کجای ذهن بیننده نقشی نداشته باشد و به زودی فراموش شود. شاید برگزاری انتخابات ریاست جمهوری باعث شده تا یکی از معدود فرصت‌های تلویزیون در جذب و همراهی مردم از دست برود و با دامن زدن به حرف‌ها و رویکردهای تکراری تنها به مطرح شدن در فضای غیررسمی مجازی دل خوش کند.

کد خبر 6161882

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • خالدی ۱۰:۰۳ - ۱۴۰۳/۰۴/۲۹
      0 0
      سازمان صدا وسیما برای امثال فردوسی پور ها هزینه کرد هم سازمان با رفتار غیر کارشناسی رفتار کرد هم امثال فردوسی پور ها کم لطفی کردند . مدیر سازمان باید فراجناحی و ملی گرا باشد . باید دوره مدیریت در دانشگاه های برتر دنیا تدریس کرده باشد. که حرف همه را بفهمد و برایش دارو خوب تجویز کنند .