خبرگزاری مهر، گروه مجله: یک زن که جعبهای را حمل میکند، رو به دوربین فریاد میزند: «فیلمبرداری کن! فیلم بگیر تا مردم ببینند چه اتفاقی برای ما میافتد.» زن دیگر میگوید: «هر روز دستور جدید برای تخلیه میآید! ما فقط در حال تخلیه از یک مکان به مکان دیگر هستیم. شاید این زندگی را تخلیه کنیم و دیگر برنگردیم!»
آن یکی میگوید: «چادر را ترک کردم و اطراف را نگاه کردم، همه چادرها پایین افتاده بودند. قطعات بدن و اجساد همه جا بود. زنان سالخورده بر روی زمین افتاده بودند و کودکان خردسال تکه تکه بودند.»
زن دیگری همان طور که مستأصل و گریان راه میرود، میگوید: «جهان عرب و رهبران عرب کجا هستند؟ بیایند به بچههای ما نگاه کنند. ما نمیدانیم به کجا میرویم. من دیگر نمیخواستم بروم؛ اما وقتی هواپیماهای جنگی و تانکها بمباران را شروع کردند، برای چهار فرزندم ترسیدم… قسم میخورم که دارم راه میروم و نمیدانم کجا میروم.»
دختر جوانی دیده میشود که یک بطری آب در دست دارد و با صدای بلند گریه میکند و با مادر و خواهر و برادرش در خیابان ویران شده قدم میزند. در یک نقطه صدای تیراندازی شدید میآید و زنان و کودکان فریاد میزنند؛ کودکانی که با پای برهنه در حالی که پتو و وسایل حمل میکنند گاهی میدوند و گاهی از شدت خستگی گوشهای پناه میگیرند.
هزاران نفر که بسیاری از آنها پیاده یا با گاری الاغ هستند، در حالی که تشکها و وسایلشان را حمل میکنند در خیابانها به سمت هدف نامشخصی حرکت میکنند. بیشتر آنها زنان و کودکان هستند.
اینجا قرار بود امن باشد…
اینها توصیفات ساکنان «خان یونس» است. منطقهای که با جمعیت بسیار متراکمی، فقط در روزهای اخیر و در فاصله یک هفته دو بار بمباران شده است. خان یونس، شهری در جنوب نوار غزه است. دومین شهر بزرگ این منطقه که از سالهای دور، از همان ابتدای اشغالگری صهیونیستها در مرکز توجه قرار داشت. نزدیک مرز مصر است و موقعیت جغرافیایی و اهمیت استراتژیک دارد و به همین دلیل بارها و بارها در معرض درگیریهای شدید قرار گرفته؛ اما به تازگی شرایط برای خان یونس سختتر از همیشه شده است.
بعد از عملیات «طوفان الاقصی» اسرائیلیها تلاش کردند شمال غزه را از جمعیت تخلیه کنند. آنها کاری کردند که بسیاری از مردم نوار غزه به امید دوام زندگی به مناطق جنوبی کوچ کنند؛ با تصور اینکه آنجا به جهت نزدیکی با مصر، منطقهای امن است.
طبق آمار دو سال پیش تعداد ساکنان جنوب غزه حدود ۴۲۰ هزار نفر بوده است اما تشدید حملات در شمال غزه و ارسال پیامهای گوناگون به مردم ساکن این منطقه، آنها را مجبور به ترک خانه و حرکت به سمت جنوب کرده است؛ تا جایی که حالا گفته میشود بیش از یک میلیون نفر در جنوب زندگی میکنند و این جمعیت روز به روز در حال افزایش است.
در این شرایط بسیاری از فلسطینیهای ساکن شمال، مسیری به طول حدود ۴۰ کیلومتر را با پای پیاده، شکم گرسنه، زبان تشنه و حتی بیمار و زخمی خود را از شمال به جنوب رساندند اما حالا در جنوب هم شاهد سختترین و شدیدترین حملات هستند.
ما را مسخره میکنند!
«ما همه چیز، چادرهایمان و هر چیزی را که در داخل آنها بود رها کردیم. حالا کجا برویم؟ هوا خیلی گرم است، ما نه پولی داریم و نه چیزی و هیچکس هم به فکر ما نیست». اینها را یکی از جوانان فلسطینی گفته، کسی که بنا بر روایتش از روز حمله اسرائیل به خان یونس، زمانی که خانه را ترک میکرده تنها ۵۰۰ متر با تانکهای اشغالگران فاصله داشته است.
مردی که کفش به پا ندارد و با ترس از خانه بیرون زده تا زیر خرابهها زنده به گور نشود، در خیابانهای خانیونس آواره شده و با عصبانیت و استیصال میگوید: «اسرائیلیها ما را اینطور برهنه بیرون کردند، ما بدون هیچ سلاحی هستیم. بگذار تانکهایشان شلیک کنند و بیایند مقابل ما!»
«عبدالجواد» به یکی از رسانههای مستقر در نوار غزه میگوید: «ارتش اسرائیل صبح با ما تماس گرفت و به مردم در عباسان، خزاع، الزنه، القراره و بنی سهیله دستور داد تا از آنجا خارج شوند. همه چیز ناگهانی اتفاق افتاد. گفتند به منطقه امن بروید؛ اما در تمام نوار غزه منطقه امنی وجود ندارد. آنها ما را مسخره میکنند.»
مهاجرت از ناامنی به ناامنی
شنبه ۲۳ تیر ماه منطقه خان یونس شاهد یکی از خونینترین حملات نظامی اسرائیل بود. در حملات هوایی که بر فراز منطقه «المواسی» واقع در غرب خان یونس انجام شد، دهها فلسطینی جان خود را از دست داده و صدها نفر مجروح شدند. همه اینها در حالی است که این منطقه از ماهها پیش به عنوان «منطقه امن» توسط ارتش اسرائیل معرفی شده بود.
بعد از آن نیز سه شنبه، یک مرداد ماه بار دیگر این منطقه هدف حملهها قرار گرفت. میگویند اسرائیل روز دوشنبه با پرتاب اعلامیه، ارسال پیامک و ارسال پیام روی شبکه اجتماعی ایکس از غیرنظامیان خواسته فوراً جنوب غزه را ترک کنند؛ جایی که قرار بود منطقه بشردوستانه باشد و با این حساب منطقه امن در جنوب غزه از همیشه کوچکتر شده است.
تراکم جمعیت در جنوب، از طرفی با کوچ اهالی از مناطق شمالی و از طرف دیگر با کاهش مختصات منطقهای که به عنوان «بشردوستانه» نامیده میشد. هر روز بالاتر میرود. مساحت این منطقه به اصطلاح بشردوستانه، حالا از ۴۵ کیلومتر مربع به ۲۸ کیلومتر مربع کاهش پیدا کرده است و برخی منابع میگویند حالا جمعیتی حدود ۱.۷ میلیون نفر در کمتر از ۵۰ کیلومتر انباشته شدهاند.
آژانسهای حقوق بشر نیز پیش از این بارها درباره دستورات تخلیه اسرائیل هشدار دادهاند؛ چرا که دستور تخلیهها منطقهها بدون آن که جایگزینی برای کوچ مردم داشته باشد صادر میشود و فلسطینیها در حالی که تلاش میکنند از بمباران جان سالم به در ببرند، از منطقهای ناامن به منطقه ناامن دیگری کوچانده میشوند.
بدنهای قطعه قطعه شده و سوخته
«محمد ساقر» سخنگوی مجتمع پزشکی ناصر در خان یونس، روز سه شنبه به رسانهها اعلام کرد که از صبح روز دوشنبه برای ۷۵ فلسطینی که اکثرشان زن و کودک بودهاند گواهی فوت صادر کرده است: «بیش از ۲۰۰ مجروح در بیمارستان داریم که حال دهها نفر از آنها وخیم است. انتظار میرود تعداد کشته شدگان افزایش پیدا کند»
ساقر بعد به تلخی خبر میدهد که بسیاری از بیماران دست و پا ندارند یا دچار سوختگی کامل بدن شدهاند؛ بیمارانی از جمله کودکان، زنان و سالمندان که حتی به دلیل کمبود تخت و تجهیزات ناکافی روی زمین جان خود را از دست میدهند.
بیمارستان «ناصر» در جنوب غزه نیز روزهای بسیار سختی را تجربه میکند. «عاطف الحوت»، مدیر بیمارستان درباره این وضعیت اسفناک میگوید: «بیمارستان مملو از بیماران و مجروحان است، ما نمیتوانیم برای مردم تخت پیدا کنیم.»
الگوی آشنای نسلکشی
جالب است که اسرائیل این بار هم نسلکشی خود را به بهانه هدف قرار دادن فرماندهان نظامی، برای دنیا توجیه میکند. این حملات به بهانه کشتن «محمد ضیف» فرمانده نظامی حماس انجام شده است. «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم اشغالگر بعد از این اقدام تروریستی دست از تهدید برنداشت و اعلام کرد که به هدف قرار دادن رهبران حماس و افزایش فشارهای نظامی ادامه میدهد.
اما واکنشهای زیادی نشان از آن داشت که گروهی حالا فهمیدهاند که کشتار در خان یونس، منطقهای که هزاران آواره در آن ساکن هستند مثل بسیاری حملات دیگر اسرائیل با هدف نابودی «خود مردم فلسطین» انجام شده است؛ چرا که اشغالگران بارها و بارها به طور سیستماتیک غیرنظامیان بیدفاع را در چادرها، پناهگاهها، بیمارستانها و محلههای مسکونی هدف قرار داده و بعد از آن اعلام کردهاند که دلیل آنها افراد یا اهداف نظامی بوده است.
«حمداسلهوت» خبرنگار الجزیره میگوید: «این الگوی آشنایی است که ارتش اسرائیل هر بار از آن برای توجیه حملات به مناطق امن استفاده میکند و میگوید ما فلان جا را به خاطر رهبران حماس بمباران کردیم و باعث کشته شده تعدادی غیرنظامی شدیم؛ همین و بس!»
این حمله و شرایط وخیم منطقه باعث شد که حتی صدای اعتراض یکی دو نفر از مسؤولان اروپایی و آمریکایی هم بلند شود. برای مثال «لوید آستین» وزیر دفاع ایالات متحده در یک گفتوگو با «یوآو گالانت» وزیر دفاع اسرائیل، بر لزوم کاهش آسیب به غیرنظامیان تأکید ویژه کرد. همچنین «جوزپ بورل فونتلز» نماینده امور خارجی و سیاست امنیتی اتحادیه اروپا، خواستار یک تحقیق مستقل شد و هر گونه نقض احتمالی قوانین بینالمللی را محکوم کرده است.
خان یونس، از ۱۹۵۶ تا ۲۰۲۴
اما وقتی به خان یونس نگاه میکنیم، نمیتوانیم از یادآوری تاریخ پرآشوب و جنگهای بیشمار آن غافل شویم. یکی از اولین برخوردهای جدی در این منطقه به کشتار مردم خان یونس در ۳ نوامبر ۱۹۵۶ برمیگردد. صهیونیستها برای بازگشایی تنگههای تیران، دویست فلسطینی را در خان یونس و رفح تیرباران کردند.
درگیری شدید بعدی مربوط به جنگ شش روزه در سال ۱۹۶۷ است. در این جنگ، نوار غزه و خان یونس توسط نیروهای اسرائیلی اشغال شد. از آن زمان به بعد، خان یونس به طور مداوم صحنه درگیریهای شدید بوده است.
بعد از آن در طول انتفاضه اول در دهه هشتاد میلادی هم خیابانهای خان یونس مملو از مردمی بود که علیه اشغالگری اسرائیل قیام کردند. این دوران، دوران شور و شوقی بود که در آن جوانان فلسطینی با سنگها به مقابله با تانکهای اسرائیلی میرفتند. در انتفاضه دوم هم خشونتها شدت بیشتری پیدا کرد و خان یونس بار دیگر به یکی از کانونهای اصلی مقاومت تبدیل شد. مردم این شهر بارها و بارها در برابر تجاوزات ایستادگی کردند، هر چند که بهای سنگینی پرداختند.
سال ۲۰۰۸ هم عملیات «باریکه سرب» آغاز شد و آسمان خان یونس را با بمبها و موشکها پر کرد. خانوادههایی که در چادرها پناه گرفته بودند، شاهد ویرانی خانههای خود بودند. عملیات شدید بعدی علیه ساکنان خان یونس در سال ۲۰۱۴ صورت گرفت. عملیات «لبه محافظ» این منطقه را دوباره به یک میدان جنگ تبدیل کرد. بمبارانهای هوایی و حملات زمینی باعث شد که بسیاری از خانهها ویران و هزاران نفر آواره شوند.
همه اینها تنها بخشی از شدیدترین و خونبارترین حملات اسرائیل به خان یونس بوده که حالا در سال ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ به اوج خود رسیده است. هر کدام از این حملات، بخشی از تاریخ دردناک این شهر است که میتواند برای سالهای طولانی منطقهای مسکونی را به نابودی بکشاند؛ با این حال اشغالگران این حملات ویرانگر را در فاصلههای زمانی بسیار کوتاه تکرار میکنند.
زخمهای جدید بر پیکره شهر
این شهر میزبان تعداد زیادی از آوارگان فلسطینی است؛ چادرها و خانههایی به هم چسبیده و خیابانهایی مملو از کودکانی که به جای توپ و عروسک با مرگ و جنازه عزیزانشان همبازی شدهاند. تراکم جمعیتی خان یونس هر گونه عملیات در این منطقه را به یک فاجعه انسانی تبدیل میکند و حالا جایی که قرار بود محل امنی برای غیرنظامیان باشد زیر سایه ترس و عدم اطمینان به یک خرابه شبیه شده است. هر حمله و بمباران، یک زخم جدید بر پیکره این شهر کوچک است. زیرساختهای ویران شده، مدارس تخریب شده و بیمارستانهایی که دیگر توان پاسخگویی به مجروحان را ندارند، تنها بخشی از واقعیت تلخ این منطقه است.
حالا چادرنشینان و آوراگان در پناهگاهها دستورهای تخلیه را دریافت میکنند اما جایی برای رفتن ندارند. یکی از ساکنان خان یونس میپرسد: «تا کی باید از یک منطقه به منطقه دیگر محل زندگی را تخلیه کنیم؟ ما از ۷ اکتبر ۱۰ بار خانهها و چادرهایمان تخلیه کردهایم. یک راه حل میخواهیم. فرزندانمان را از دست میدهیم! دیگر بس است…»
نظر شما