خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: اسماعیل هنیه در حیات ۶۱ ساله خود، تلاش کرد یادگیری تمام فضائل، باورها، مدیریت اهداف و آرمانها را به موازات هم پیش ببرد و از هیچ چیزی غافل نماند. این همان ساختار شخصیتی اسماعیل هنیه است که از او رهبر و سیاستمداری ساخت که هیچگاه در حیات سیاسی خود، دچار این خطا نشد که اهمیت سلاح و قدرت نظامی را به بهای برجسته کردن موضوع سیاست و دیپلماسی فراموش کند. اسماعیل هنیه با بیش از 40 سال سابقه مبارزاتی، این حقیقت را با جان و دل خود درک کرده بود که برای پیروزی در برابر صهیونیسم، نباید از ضرورت برخورداری از قدرت غافل شد.
دو بالِ تفکر سیاسی هنیه
جنبش قهرمان پرور حماس در زمانهای تاسیس شد که ظلم و خشونت رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان به اوج رسیده بود و روح مجروح و مظلوم جامعه فلسطینی، نیاز به مبارزان مسلحی داشت که بتوانند با قدرت در برابر اشغالگر بایستند. به دنبال همراهی اسماعیل هنیه با استاد و مقتدای او شیخ یاسین و دیگر مبارزان فلسطین، نسلی از نوجوانان و جوانان به میدان نبرد آمدند که مهمترین رکن تربیتی و نظامی آنان، قدرت مبتنی بر ایمان، آموزش و نظم بود.
بعدها اسماعیل هنیه، یکی از رهبران و مبارزانی بود که ضرورت مشارکت جنبش حماس در امر سیاست را نیز به عنوان یک نیاز تاریخی برجسته کرد. این ایده ارزشمند موجب آن شد که حماس، با همان روح انقلابی که در آموزش رزمی و نظامی خود به دست آورده بود در حوزه سیاست و مذاکره نیز نسلی از کادرهای شجاع بار بیاورد که برخلاف برخی از گروههای قدیمی فلسطینی، در امر مبارزه سیاسی، حاضر به نرمش و انعطاف در برابر تهدیدات دشمن نبود. بدین ترتیب، نوعی از هماهنگی و همراهی بین دو بال مبارزه نظامی و سیاسی در حماس به وجود آمد که به جرات میتوان گفت در تاریخ مقاومت، کم نظیر بوده است.
درک روشن اسماعیل هنیه از مناسبات قدرت و همچنین فهم او از روانشناسی رژیم صهیونیستی منجر به شکلگیری این باور انقلابی شده بود که «صهیونیستها، با زبانی غیر از زبان قدرت نظامی آشنا نیستند» و تا زمانی که باور نکنند یک تشکیلات قدرتمند در برابر آنها قرار گرفته که میتواند موجودیتشان را به خطر اندازد، از مواضع زورگویانه خود کوتاه نمیآیند. اسماعیل هنیه هر دو بال قدرت نظامی و دیپلماسی را برای آرمان فلسطین، مهم و حیاتی قلمداد میکرد و حتی در شرایطی که چندین فرزند و نوه و عزیزان او در غزه شهید شدند، حاضر نشد در مورد اهمیت عملیات طوفان الاقصی و مجاهدت بینظیر مبارزان عزالدین قسام، چیزی بر زبان بیاورد که از آن بوی ضعف و تردید به مشام برسد.
اسماعیل هنیه حاضر نبود اصول و آرمانها را فدای امتیازات کوچک کند. مقامات رژیم صهیونیستی، بارها با واسطه، این پیام را منتقل کردند که اگر اسماعیل هنیه به عنوان رئیس دفتر سیاسی حماس، ولو به صورت غیررسمی و بدون بیانیه مکتوب، موجودیت تل آویو را به رسمیت بشناسد، بسیاری از مشکلات به سرعت حل خواهد شد. با این حال، هنیه با آن لحن عربی دلنشین خود در چند سخنرانی، دو بار پشت سر هم گفت: «والله لن نعترف بإسرائیل... لن نعترف بإسرائیل». (قسم به خداوند، اسرائیل را به رسمیت نمیشناسیم).
با آنکه در تاریخ مبارزان فلسطینی، شاهد مواضع و سخنان افرادی بودهایم که گاهی در بیان مواضع ملت خود، اولویتهای اصلی و حیاتی را از یاد بردهاند، اسماعیل هنیه هیچگاه فریب نخورد، دچار غفلت نشد و در بیان دیدگاههای خود، موضوعات حیاتی و استراتژیکی مانند برچیده شدن بساط شهرکسازی، پایان حیات اشغالگران، آزادی کلیه اسرای فلسطینی، استقلال فلسطین و بازگشت آوارگان را از یاد نبرد.
آن سیاستمدار و مبارز انقلابی و فرزند راستین فلسطین که از سوی آمریکا، رژیم صهیونیستی و حامیان این رژیم به عنوان تروریست شناخته میشد، عمر ۶۱ ساله خود را وقف آرمان ملت مظلومش کرد و دشمنانی که در برابر منطق مستحکم او، همرزمان و حامیانش ابزاری نداشتند، باز هم به ترور و جنایت متوسل شدند.
نظر شما