به گزارش خبرنگار مهر، مجموعه سه جلدی «مرد ابدی» نوشته معصومه سپهری به تازگی توسط انتشارات شهید کاظمی به چاپ سوم رسیده است. این مجموعه روایتی مستند از زندگی شهید حسن طهرانی مقدم است و همزمان با سی و پنجمین نمایشگاه کتاب تهران در اردیبهشت ۱۴۰۳ منتشر شد.
انقلاب اسلامی در ذات خود دو ویژگی دارد که آن را از سایر انقلابها ممتاز میسازد. یکی از این دو، خاصیت و خصوصیت «پیش روندگی» است. حرکت انقلاب اسلامی به رغم همه موانع، همواره حرکتی رو به جلو بوده است و به درستی میتوان ادعا کرد در برابر ناهمواریها، توطئهها، محدودیت آفرینیها، تحریم و تهدیدها هرگز متوقف نشده است.
روزهایی بر این انقلاب گذشته است که اگر حوادثی که در آن روزها اتفاق افتاد، در هر کشور دیگری اتفاق میافتاد، قطعاً موجب سقوط نظام سیاسی در آن کشور میشد. ولی انقلاب اسلامی توانست با اقتدار و صلابت بی نظیر، آنها را هضم و با افتخار و سربلندی از آنها عبور کند و به مسیر حرکت خود ادامه دهد.
خصوصیت دیگر انقلاب اسلامی به خاصیت «زایش گری» آن است. به طور معمول، نسلی که انقلاب میکند، پس از سپری شدن مدتی، در سراشیبی دست شستن ایدهها و آرمانهای انقلابی قرار میگیرد و انقلاب خاصیت حامی پروری خود را از دست میدهد و به اصطلاح، عادی میشود. ولی انقلاب اسلامی، با اینکه در قالب یک نظام سیاسی متجلی شد، آن نظام را از جوشش انقلابی تهی نساخت و نشان داد پیشرفتها و پیش روندگی ها تنها در پایبندی به «انقلابی گری» و وفاداری به ارزشهای انقلاب ممکن است، نه در عبور از ارزشهای انقلابی و فراموش شدن شعارهای اساسی انقلاب.
وجود و شهادت افراد همچون شهید بهشتی، شهید مطهری، شهید همت، شهید چمران، شهید خرازی، شهید احمد کاظمی، شهید حاج قاسم سلیمانی و شهدای عزیز دیگر باعث قوام این انقلاب شد. در این میان، نمیتوان و نباید از نقش شهید بزرگواری که به حق قهرمان ملی حوزه اقتدار آفرینی و بازدارندگی دفاعی و امنیتی است غفلت کرد.
«مرد ابدی» روایتی است مستند از زندگی سردار شهید حسن طهرانی مقدم که نویسنده اثر توانسته با لحنی صمیمانه در سطوح کتاب، روح لطیف و انسانی و حال خوش معنوی این شهید عزیز را به کمک واژهها به تصویر بکشد و خواننده را همپا و همگام با شهید تا لحظه شهادت به پیش ببرد. سپهری نویسنده این کتاب در تلاشی دوازده ساله که به این اثر منجر شده، تمام ابعاد شهید حسن طهرانی مقدم را به مخاطب نشان میدهد.
در بخشی از این کتاب آمده است:
یکبار در مدرس تستی داشتند که جواب نداد و شکست خورد. فردای آن روز، ناصر میرزایی، صنعتگری که بهصورت پیمانی برای حاج حسن کارهای بزرگی میکرد و به اقتضای کارش در مدرس حضور داشت، از شدت ناراحتی سرِ کار نیامد. نزدیک ظهر سلگی به او زنگ زد و گفت: «آقا ناصر! حاج آقا با شما کار داره.»
کجایی ناصر؟!
حاج آقا امروز سرکار نیومدم!
برای چی نیومدی؟!
ناصر سکوت کرد و حاج حسن شدت ناراحتی را از این سکوت فهمید.
ناصر! بهخاطر کاری که این همه وقت گذاشتیم و این همه هزینه کردیم اما جواب نداد، این قدر ناراحتی که نیومدی؟! ناصر! ما اینقدر باید ازین تستها بزنیم تا جواب بگیریم! سریع بیا، گروهتو هم بیار، این کاری که بهت میگم انجام بده!
ناصر رفت و تیمش را هم فراخواند و تا بیست روز بعد، قطعۀ دوم را آماده، پای کار بردند و این بار جواب گرفتند. امیدی که حاج حسن به آدمها میداد، هیچکس دیگر بلد نبود یا نمیتوانست بدهد! برای دمیدن در کورۀ امید و انگیزۀ یارانش باید ابتدا در خودش این حرارت را زنده نگه میداشت! حرارتی که به او میگفت: «حسن! اگر میخواهی برای امام زمانت، رهبرت، کشورت، مردمت، و همۀ مظلومان تاریخ، کاری کنی، همین کارست! پس بِدَم و برو!»
چاپ سوم اینمجموعه با دو هزار صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان عرضه شده است.
نظر شما