۳ شهریور ۱۴۰۳، ۱۶:۲۸

مهر گزارش می دهد؛

روایت خبرنگار گیلانی از سفر عشق

روایت خبرنگار گیلانی از سفر عشق

رشت- اعضای کاروان گیلانی راویان اربعین با حضور در نجف و کربلا از عشق و ارادت عراقی ها و حضور پرشور زائران ایرانی در این همایش بین المللی روایت می کنند.

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها - بهرام قربانپور: پس از ۲۴ ساعت پیمایش مسیر به همراه کاروان گیلانی روایان اربعین، به مرز مهران رسیدیم، مرزی که هزاران زائر عاشق را به نجف و کربلا می‌رساند، مرزی که تو را از مرزهای مادیات و دنیوی دور کرده و در وادی معنویت قرار می‌دهد، دمای هوا در مرز مهران به ۴۰ درجه بالای صفر می‌رسید، اما این هوای داغ تابستانه چیزی از اراده جمعیت عاشق به امام حسین علیه السلام کم نمی‌کند و رفته رفته بر تعداد جمعیت اضافه می‌شد.

قبل از اینکه از حال و هوای مرز مهران و ادامه سفر این کاروان برایتان روایتگری کنم، بگذارید به کمی به عقب برگردیم؛ با خداحافظی از موکب قافله عاشقی، گیلان را به سمت قزوین و سپس همدان ترک کردیم و در مسجد فاطمیه آب گرم همدان نماز مغرب و عشا را اقامه کردیم و حرکت به سمت مرز با رعایت همه جوانب ادامه پیدا کرد.

سوگواری اربعینی خبرنگاران گیلانی

در طول مسیر خبرنگاران و اصحاب رسانه بارها با سینه زنی و نوحه خوانی شور و حال خاصی به این سفر معنوی بخشیدند و «حسین جان حسین جان» روایان گیلانی اربعین، خستگی سفر را حذف می‌کرد.

روایت خبرنگار گیلانی از سفر عشق

اذان صبح به کرمانشاه رسیدیم و طلوع خورشید را مسیر کرمانشاه - ایلام به نظاره نشستیم و با گذر از دامنه‌های قشنگ و دلفریب مناطق ایلام، وقتی ساعت از ظهر می‌گذشت به مرز مهران رسیدیم.

ازدحام معنادار مرز مهران

ترافیک پارک خودروهای شخصی در پارکینگ‌ها حضور دسته دسته کاروان زوار، شلوغی و همهمه مردم عاشق ابا عبدالله در مرز مهران معانی و مفاهیم مختلفی دارد.

پس از پیاده روی یک کیلومتری به قسمت ایست و بازرسی (گیت ورود و خروج) ایران -عراق رسیدیم با وجود اینکه جمعیت زوار در مرز موج می‌زد اما زمان گشت‌های مکرر و بازرسی‌ها و خروج از مرز به کمتر از ۵ دقیقه نمی‌رسید و نظم و امنیت خاصی در مرز حاکم بود.

پس از رد شدن از گیت عراقی‌ها رسماً وارد خاک این کشور شدیم و حالا ثانیه شماری‌ها برای رسیدن به بارگاه امام علی (ع) و امام حسین علیه السلام و پیوستن به خیل عظیم زوار اربعین آغاز می‌شود.

نعمت خدمت رسانی به زوار ارباب

حال و هوای پذیرایی موکب‌های ایرانی و عراقی در مرز مهران از زوار نظرم را جلب کرد، سراغ یکی از خدام موکب عراقی رفتم که با صدای بلند خطاب به زوار می‌گفت: «بفرمایید نهار، غذا به لطف امام حسین علیه السلام فراوان است».

به بهانه گرفتن غذا چند لحظه‌ای با این شهروند عراقی هم صحبت شدم، «یاسر المحمد» که در حال پذیرایی از زوار بود، می‌گوید: خدمت رسانی به زوار یک نعمت و فرصت الهی است که نصیب هر کس نمی‌شود.

این خادم موکب عراقی تا فهمید خبرنگار هستیم، از فرهنگ و ادب ایرانی‌ها سخن پرانی کرده و معتقد است؛ ایرانی‌ها با عراقی‌ها وجه اشتراک زیادی دارند و فرهنگ‌هایشان هم تراز هستند.

غذای نذری عراقی را خوردم و به همراه کاروان راویان اربعین راه خودم برای رسیدن به خودروی حامل مهران به نجف اشرف ادامه دادم و با هماهنگی مدیر کاروان سوار خودروی خط نجف شدیم.

حالا ساعت از ظهر گذشته و در سراشیبی عصر قرار دارد و پس از پیمایش ۶ ساعته مسیر به سرزمین عشق و دلدادگی نجف اشرف رسیدیم.

خبرنگارانی که از کاروان جا ماندند

همهمه و شلوغی سه راهی نجف_ کربلا _ کوفه از یک سو و نا هماهنگی‌های مدیریتی از سوی دیگر سبب شد تا از کاروان گیلانی راویان اربعین جا بمانم و حالا من مانده‌ام و سیل موج آسای زائرین و کوچه و پس کوچه‌های ناآشنای نجف.

موکب به موکب دنبال کاروان می‌گشتم گویی که در انبار بزرگ کاه به دنبال سوزن بگردی، موکب گردی‌هایم را تا به حرم ادامه دادم اما خبری از کاروان روایان اربعین نبود که نبود.

روایت خبرنگار گیلانی از سفر عشق

زیارت حضرت پدر و یک دنیا آرامش

ساعت از نیمه شب گذشته و من همچنان در پی کاروان، پرسان پرسان خودم را به حرم حضرت امام علی (ع) در نجف اشرف رساندم و تمام دلهره‌ها و تنش‌های روحی و روانی از بین رفت، انگار گم شده‌ای که پیدا می‌شود، خودم را با دیدن گنبد طلایی آقاجان پیدا کردم و در همان حال و هوای معنوی و عرفانی سیر می‌کردم که دو تن از خبرنگاران و همراهان گروه راویان اربعین را پیدا کردم و حالا این سه گمشده دنبال کاروان می‌گردیم.

پس از تحویل وسایل به صندوق امانات، وارد صحن سرای پر از لطف و صفای نخستین امام شیعیان شدیم، جمعیت موج می‌زد از هر سن و جنسیت، نژاد زبان، ملیت و رنگ پوستی آمدند تا از نزدیک ضریح مبارک آقاجان بوسه بزنند و زیارت کنند، حرکت زوار موج وار به سمت ساحل آرامش حرکت می‌کرد و ما هم سوار بر این موج لحظه‌ای به ساحل رسیدیم و چند ثانیه‌ای دست متن به ضریح حضرت پدر منور و آشنا شد.

پس از زیارت مرقد مطهر امام علی (ع) مسیر کاروان یابی ما ادامه پیدا کرد و می‌بایست خودمان را به موکب لنگرود می‌رساندیم، اگر چه زمان در نیمه‌های شب نجف گنگ بود اما دمای هوا به نزدیک ۵۰ درجه می‌رسید و به شدت گرم بود و ما همچنان دنبال کاروان و موکب گیلانی بودیم تا خستگی‌های سفر دو روزه مان را به در کنیم.

با خستگی و کلافگی به موکب گردی ادامه دادیم و رواق حضرت زهرا (ع) دوست دیگر رسانه‌ای مان را دیدیم و آدرس دقیق موکب را پرس و جو شدیم و با گذر چند موکب به زائرسرای صافی الصوفی محل اسکان موکب لنگرودی‌ها رسیِدیم، جایی که با هماهنگی «سید علی نور محمدی» مسؤول موکب لنگرود تدارک دیده شده بود.

موکب لنگرود از ۴ صفر در کربلا استقرار دارد تا کار خدمات دهی، پذیرایی و اسکان زوار را انجام دهد.

اسکان بیش از ۱۳۰ هزار زائر

به گفته نورمحمدی، موکب لنگرود روزانه ۲۵ هزار پرس در سه وعده غذایی صبحانه، نهار و شام برای زوار پخت و توزیع می‌کند.

وی از اسکان بیش از ۱۳۰ هزار زائر در روزهای گذشته خبر داد و می‌گوید: موکب‌های گیلانی عموماً مردمی اداره می‌شود و تمام هزینه‌های نقدی و غیرنقدی این موکب ها با مشارکت مردم و خیرین تأمین می‌شود.

به عقیده مسئول موکب لنگرود، اربعین مختص شیعیان نیست بلکه کل ادیان، مذاهب و اندیشه‌های فکری و فقهی مردم جهان امروز شیفته امام حسین علیه السلام و اربعین هستند.

روایت خبرنگار گیلانی از سفر عشق

خبرنگار گیلانی نایب زیاره حاج قاسم

وارد صحن حرم حضرت علی (ع) شدیم همچنان جمعیت موج می‌زد و همراه با موج خودم را به بارگاه ملکوتی آن حضرت رساندم و چند ثانیه دست به ضریح، از صمیم دل مناجات کردم و به نیابت از تمامی التماس دعاگویان و به ویژه شهید حاج قاسم سلیمانی نایب زیاره شدم.

در حال و هوای خودم بودم که جماعتی تابوت به دست وارد صحن شدند و صدای لا اله الی الله بلند شد و پیکر این تازه درگذشته خوش شانس پس از طواف دور بارگاه حضرت، از حرم خارج شد.

اگر چه شرایط بسیار سخت و ناراحت کننده بود اما زمان به سرعت می‌گذشت و با یک پلک به هم زدن خورشید از طلوع به غروب می‌رسید اگرچه خورشید نجف هیچ وقت غروب نمی‌کند و همیشه تابان و درخشنده است.

اقامه نماز در جوار مولود کعبه

صدای اذان به وقت مغرب و عشاء از مناره‌های شهر عشق بلند شد و چه چیزی زیباتر از اقامه نماز در حضور حضرت پدر می چسبد، نماز عشق را به اتفاق دوستان رسانه‌ای در صحن باصفای مولود کعبه اقامه کردیم و پس از صرف شام‌های تبرکی موکب‌های نجف، عزم رفتن به سمت کربلا کردیم.

خانم پاداش ستوده بانوی خبرنگار گیلانی که از ابتدای سفر کاروان راویان اربعین پرچم فلسطین را بر دوش گرفته بود، تا صدای مظلومیت مردم غزه و فلسطین و به ویژه بانوان فلسطینی در کنگره بزرگ اربعین باشد، پرچم به دوش جلودار کاروان رسانه‌ای گیلان شد و این کاروان با نوای «کربلا کربلا ما داریم می آییم»، راهی مشایه شدند و روایت این ماجرا همچنان ادامه دارد…

کد خبر 6205162

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha