به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از ورایتی، فیلم «تأثیر کاخ سفید» به کارگردانی بونی کوهن، پدرو کاس و جان شنک به صورت مستند نشان میدهد که چگونه یک فرصت مناسب برای اقدام واقعی در کنترل گرمایش زمین نه تنها از دست رفت، بلکه به عمد توسط دولت بوش (۱۹۸۸-۱۹۹۲) کنار گذاشته شد.
جورج بوش سال ۱۹۸۸ به ریاست جمهوری رسید، درست در سالی که گرمترین سال تاریخ سیاره زمین تا آن زمان رقم خورد. رئیسجمهور وعده داد که اثر گلخانهای را با آنچه «تأثیر کاخ سفید» میخواند، بپذیرد و با این مشکل مقابله کند.
در این مستند ۹۶ دقیقهای با استفاده از فیلمهای آرشیوی، نشان داده میشود که سه دهه پیش چگونه بذر اطلاعات نادرست درباره تغییرات آب و هوایی، در آمریکا کاشته شد. در این فیلم، شکاف بین عمل و انکار که در دفتر بیضی کاخ سفید رخ میدهد، نشان داده میشود و این زمانی است که ویلیام رایلی رئیس سازمان حفاظت محیط زیست دولت بوش و رئیس دفترش جان سونونو، بر سر تعیین محدودیت برای سوختهای فسیلی رو در روی هم قرار میگیرند.
مستند «تأثیر کاخ سفید» با ورود بوش به ریو در سال ۱۹۹۲ به پایان میرسد، جایی که آمریکا نه تنها وعدههای خود را زیر پا میگذارد، بلکه کل پروژه جهانی برای تعیین محدودیتهای واقعی برای انتشار گازهای گلخانهای تا سال ۲۰۰۰ را تضعیف میکند و زمینهساز بحران آب و هوایی کنونی جهان میشود.
این فیلم بر سه دهه محوری - دهههای ۱۹۷۰، ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ - و شخصیتهای کلیدی که جهان را از طریق اکتشافات علمی، دسیسههای سیاسی، قدرت سوختهای فسیلی، پوشش رسانهای در حال تحول و ظهور تغییر دادند، تمرکز دارد و کاملاً از فیلمهای آرشیوی تشکیل شده به این معنی که هیچ مصاحبه جدیدی از سوی افراد درگیر وجود ندارد؛ بدون اظهارنظر کارشناسان خارجی و بدون فاصله.
این مستند اما قهرمانانی دارد، مانند دانشمند محیط زیست استفان اشنایدر و فردی چون ال گور و ضدقهرمانانی مانند سونونو که یکی از بزرگترین تصاحب قدرتهای تاریخ را انجام میدهد. رایلی جایی در میانه است، به عنوان مردی که معتقد بود میتواند چیزها را از درون تغییر دهد و در عوض، به طرز وحشتناکی شکست خورد.
ورایتی با کوهن، کاس و شنک کارگردانهای «افکت کاخ سفید» هم زمان با اکران آن در جشنواره فیلم تلوراید (در ۳۱ آگوست) صحبت کرد.
انگیزه ساخت این مستند چه بود؟
شنک: چندین دهه نمیشد از تغییرات آب و هوایی صحبت کرد. تقریباً برای ذهن یک انسان سخت است که بتواند خطری را که پیش روست، تصور کند. تا زمانی که گزارش بزرگ ناتانیل ریچ با عنوان «از دست دادن زمین: دههای که تقریباً تغییرات آب و هوایی را متوقف کردیم» درباره آنچه در دهه ۱۹۸۰ اتفاق افتاد را در نیویورک تایمز خواندیم هرگز به ذهنمان خطور نکرده بود که بخواهیم تاریخچه آنچه را رخ داد تا به جایی که امروز هستیم برسیم، بگوییم.
کوهن: من و جان و پدرو فیلمهای زیادی درباره قهرمانان آب و هوا ساختهایم. آن فیلمها تاثیر بزرگی داشتند، اما ما به دنبال موضوعی بودیم که جنبه موعظه نداشته باشد و به این لحظه بسیار دراماتیک رسیدیم: این دوره ۴ ساله در تاریخ آمریکا که در آن همه این چیزها در یک راستا قرار گرفتند: علم به آب و هوا وارد شده بود و ما میدانستیم گرمایش جهانی وجود دارد، خشکسالی در کشور رخ داد و مردم آمریکا، از کشاورز گرفته تا بازرگان، در حالت آماده باش بودند. کار درست بیان همه اینها بود و آنچه فیلم به بررسی آن میپردازد این است که بوش چگونه این درام را در داخل دولتش نادیده گرفت و بنبست بین رئیس دفترش و مدیر سازمان حفاظت محیط زیستش را مانند نبرد شیطان و فرشته بر شانههایش کنار گذاشت. اقتصاد آمریکا در فشار بود، مشکلاتی با شرکتهای نفتی وجود داشت و بوش در نهایت مساله گرم شدن کره زمین را نادیده گرفت و به راه حل آن پشت کرد.
چگونه مطالبی را که در فیلم برای بیان تاریخچه تغییرات آب و هوایی استفاده شده، انتخاب کردید؟
کاس: ابتدا میخواستیم به زمانی برگردیم که اولین چاه نفت در سال ۱۸۵۹ در تیتوسویل حفر شد و تا زمان حال برسیم. ما ۱۴۱۷۸ قطعه از مطالب بایگانی را جمعآوری کردیم. رویاهای بسیار بزرگی داشتیم ولی دیدیم به یک نقطه کانونی نیاز داریم و باید درباره چرایی آن فکر کنیم. چرا سرنوشت زمین به یک فوتبال سیاسی تبدیل شد. چرا ما به عنوان یک جامعه دوپاره شدیم؟
یکی دیگر از جنبههای فیلم این است که چگونه آمریکاییها به این اطلاعات واکنش نشان دادند - درست یا نادرست -. چرا تصمیم گرفتید روی آن تمرکز کنید؟
کوهن: ما میخواستیم با استفاده از رادیو و تلویزیون و انتشار اطلاعات به مردم آمریکا نشان دهیم که چگونه پیام رسانی شروع به تغییر کرد. ناگهان واژه سوسیالیسم در رابطه با محیط زیست استفاده میشود. افرادی مانند راش لیمبو - این غولهای اطلاعات نادرست - از آن استفاده میکند. برای ما، این واقعاً مهم بود که نشان دهیم چگونه ما آمریکاییها مقصر شدیم. ما این اطلاعات را در نظر گرفتیم. آیا ما آن را به درستی زیر سوال بردیم؟ آیا ما به دنبال علم درست بودیم؟ آیا ما به سیاستمداران خود گوش میدادیم؟ چهار سالی که بوش در قدرت بود شاید آغاز جنبش اطلاعات نادرست نبود، اما این یکی از آغازهاست. مطالب آرشیوی نشان میدهد که این ایدهها در کشور ریشه دوانده و آنچه ما در این فیلم نشان میدهیم بخش خیلی کوچکی از همه این چیزهاست.
امیدوارید مخاطبان چه چیزی از فیلم بگیرند؟
کوهن: فیلم جوانان را در هدف دارد؛ جوانان سن دانشگاه که اوایل ۲۰ سالگی خود هستند. وقتی آنها فیلم را تماشا میکنند، سطحی از ناباوری و خشم ایجاد میشود و این همان چیزی است که ما به دنبال آن هستیم. میتوانید پیامی را در انتهای یک فیلم قرار دهید، کاری که ما در طول تاریخ با فیلمهای تغییرات آب و هوایی انجام دادهایم مثلاً لامپهایتان را عوض کنید، خورشیدی کنید، با ماشینهای برقی رانندگی کنید. همه این چیزها مهم هستند، اما برای ما، انگیزه خلاق خشم بود. ما میخواهیم تماشاگر در پایان فیلم خشم کامل داشته باشد تا همه این مشکلات را واقعاً درک کند.
نظر شما