۲۱ شهریور ۱۴۰۳، ۱۵:۱۹

در نشست عوامل مستند در مهر مطرح شد؛

«سلام به آینده»چطور استعدادهارا شناسایی کرد/نخبگانی که کمتر دیدیم

«سلام به آینده»چطور استعدادهارا شناسایی کرد/نخبگانی که کمتر دیدیم

عوامل مستند «سلام به آینده» درباره این مجموعه که به نخبگان کودک و نوجوان و مهارت‌ها و استعدادهای آنها می پردازد، سخن گفتند.

خبرگزاری مهر -گروه هنر-عطیه موذن؛ مجموعه «سلام به آینده» به صورت هفتگی از شبکه افق روی آنتن می‌رود و در ۲۶ قسمت ساخته شده است. این مجموعه سراغ نوجوانانی رفته است که هر یک توانسته اند از حرفه، هنر، دانش و استعدادی که دارند به دستاوردی برسند و به نوعی بازنمایی از توانایی‌های نوجوانان نخبه کشورمان را به تصویر کشیده است.

شاید صداوسیما در ظاهر، بارها از اهمیت نوجوانان گفته است اما در عمل کمتر برنامه‌هایی برای آنها تعریف کرده است که هم بتواند بازنمایی از خودشان باشد و هم نگاه امیدبخشی داشته باشد تا بتوانند با همذات پنداری براساس تصویری که از هم نسلان خود می‌بینند همان مسیر را دورنمای اهداف خود قرار دهند.

در نشستی که در خبرگزاری مهر برگزار شد با عوامل مستند «سلام به آینده» درباره چگونگی ساخت، پیدا کردن سوژه‌ها و رویکرد این مجموعه گفت‌وگو کردیم. قاسم قاسمی طراح و تهیه کننده و یکی از کارگردانان مجموعه مستند «سلام به آینده»، سید امیرحمزه جوادی یکی دیگر از کارگردان‌های مجموعه و جلال کوه‌دره ای کارشناس مسئول گروه مستند شبکه افق در این نشست حاضر شدند و درباره روند ساخت مجموعه سخن گفتند.

*مستند «سلام به آینده» نگاهی به کودکان و نوجوانان با استعداد و دارای مهارت دارد. این مجموعه با چه ایده و دغدغه‌ای شکل گرفت؟

قاسم قاسمی: ما از سال ۹۹ دغدغه وضعیت معیشتی و اقتصادی کشور را داشتیم و مدام در دولت وقت اتفاقاتی رخ می‌داد که باعث ناراحتی مردم می‌شد. یکی از دغدغه‌های من در آن شرایط اقتصادی وضعیت ازدواج بود. گفت و گوهایی هم با جوانان داشتم که از مشکل مالی برای ازدواج نکردن سخن می‌گفتند البته این مشکلات زنجیره‌ای بود و بعد به بیکاری و نداشتن مهارت هم می‌رسید. حضرت آقا سخنرانی درباره اهمیت مهارت آموزی نوجوانان داشتند که وقتی این مطلب را خواندم اسم مستند را هم از آن وام گرفتم و اسم طرح را «سلام به آینده» گذاشتیم. این مستند خیلی سریع با حمایت مدیران وارد فاز اجرایی شد. ما مدتی روی سوژه‌های مورد نظر یعنی کودکان و نوجوانانی که هر یک مهارت ویژه ای در عرصه‌های شغلی علمی هنری و ورزشی دارند، تحقیق کردیم و با شخصیت‌های مختلفی مواجه شدیم و پژوهش اولیه حدود ۷ ماه طول کشید.

*و شما از دغدغه ازدواج به دغدغه مهارت آموزی نوجوانان رسیدید؟

قاسمی: ما می‌خواستیم کار ریشه‌ای کنیم. ریشه هم اینجا به خانواده و دوران کودکی بازمی گردد.

بدون لباس طلبگی در خانه‌ها حاضر می‌شدیم/ نخبگانی که کمتر دیده‌ایم

*در فرایند تحقیق چگونه به سوژه‌ها رسیدید؟

قاسمی: بحث سوژه یابی مهمترین مساله و مشکل ما بود و برای آن خیلی دوندگی کردیم. نامه نگاری با ارگان‌ها، گفت‌وگوی چهره به چهره با نخبگان، انتشار تیزر و پوستر فراخوان از طریق شبکه افق، سفرهای میدانی و جلسه با مراکز فرهنگی و مراکز مهارتی و کارآفرینی کشور، جلسات و مذاکرات جدی با آموزش و پرورش و سازمان فنی و حرفه‌ای کل کشور و شعب آنها در اکثر استان‌های کشور از جمله اقدامات ما بود. ما با تجربه ساخت فصل اول مجموعه «سلام به آینده» می‌دانستیم دانش‌آموزان دارای مهارت جدی و مسلط و در بازه سنی که ما نیاز داشتیم (یعنی بین ۷ تا ۱۷ سال و قبل از سن جوانی) در کشور کم نداریم اما با احترام و تشکر از ۲ ارگان اصلی و متولی پرورش کودکان و نوجوانان یعنی آموزش و پرورش و فنی و حرفه‌ای که همراهی و همکاری فراوانی با ما داشتند، باید گفت با هرکدام از ۲ ارگان در هر استانی ارتباط می‌گرفتیم، آنطور که توقع داشتیم بانک اطلاعاتی قوی‌ای از قبل نداشتند و بیشتر اطلاعات‌شان مربوط به سوژه‌های علمی و المپیادی یا سوژه‌هایی در سن جوانی و بزرگسالی بود، اما بازهم سوژه‌هایی در حوزه‌های مختلف مهارتی به ما دادند، خصوصاً مدیران محترم مسابقه ملی مهارت در سازمان فنی و حرفه‌ای، که البته این تنها بخش کوچکی از نیاز ما را تامین می‌کرد و ما غیر از این ۲ ارگان، از طریق موسسات کارآفرینی نوجوان و مدیریت کشوری مدارس مسجدمحور و تحقیقات میدانی به مابقی نیازمندی‌مان رسیدیم.

باید بگویم ما در انتخاب سوژه بسیار سختگیر هستیم و دنبال سوژه‌هایی هستیم که هم حرفه‌ای و مسلط به مهارت باشند و هم مهارت‌شان تکراری نباشد تا در هر قسمت خانواده‌ها با یک مهارت جدید آشنا شوند.

خیلی برای پیدا کردن سوژه‌ها دویدیم با اینکه می‌دانستیم سوژه‌هایی که می‌خواستیم زیاد بودند اما نه سازمان فنی و حرفه‌ای و نه آموزش و پرورش هیچ بانک اطلاعاتی درستی نداشتند. بانکی که این بچه‌های مستعد را شناسایی کرده باشد و به ما معرفی کند. بنابراین وقت زیادی از ما هدر رفت. درنهایت در میان جمعیت چند میلیونی دانش آموزان حدود ۲۰۰ سوژه به ما رسید. نوجوانان نخبه بسیار زیاد هستند اما کسی در بانک‌های اطلاعاتی مشخصات اینها را به روز نکرده است. سازمان فنی و حرفه‌ای کل کشور بعد از جلساتی که با هم داشتیم ۱۸ سوژه به ما معرفی کرد که ۹ نفر از آنها گرافیست بودند و ما در این حوزه برنامه ساخته بودیم. برنامه ما در هر قسمت قرار است به یک مهارت ویژه بپردازد، رده سنی ما از ۷ تا ۱۷ سال است و هر قسمت به یک نوجوان با یک مهارت محوریِ جدی و یکی ۲ مهارت جانبی می‌پردازد.

*برنامه می‌توانست از شبکه امید هم پخش شود. با توجه به اینکه مخاطب تخصصی آن نوجوانان هستند چه شد که از شبکه افق به پخش رسید؟

قاسمی: شبکه افق یک نگاه تبیینی دارد و در هر زمینه‌ای که ورود می‌کند چنین نگاهی دارد حتی در برنامه‌های سرگرمی. شبکه افق قرار بود با این طرح، جایگاهی هم برای قشر کودک و نوجوان باز کند. یک نکته هم درباره این تبیین بگویم؛ در مستند «سلام به آینده» غیر از نگاه اقتصادی و کاری، نگاه فرهنگی برایم مهم بود. حضرت آقا در چند سال اخیر روی جهاد تبیین تاکید دارند و به نظرم این مستند از این حیث در همین فضا معنا پیدا می‌کند که دشمن تمام هم و غم و سرمایه اش را برای نابودی آینده کشور، نظام و انقلاب خرج می‌کند. دشمن به گونه‌ای با قدرت فضای مجازی و جنگ نرم برنامه ریزی می‌کند که ریشه کودک و نوجوان را بزند، به گونه‌ای کار می‌کند که بچه‌های ما به آینده خود فکر نکنند و به سمت پوچی بروند. این تاکید را از این حیث دارم که زمانی با یکی از مسئولان در این باره صحبت می‌کردم و خیلی تند بیان کرد که «بحث جهاد تبیین را تنزل ندهید و سطحی نکنید. مهارت افزایی چه ارتباطی با جهاد تبیین دارد. جهاد تبیین به جنگ با آمریکا و اسرائیل و جنگ در عرصه‌های قدرت مربوط است.» اینها را می‌گفت و نمی‌توانست متوجه شود که بحث مسائل نوجوان خودش چقدر با نگاه تبیینی در ارتباط است.

*این سخن شما را قبول دارم ولی اگر این رویکرد در مستند دیده نشود دیدگاهی است که شما دارید به آن سنجاق می‌کنید.

قاسمی: ما باید با زبان کودک و نوجوان حرف بزنیم و دنبال آن نیستیم که خانواده‌ها حرف‌های گل‌درشت و شعاری بزنند، بیشتر به دنبال این هستیم که راه و رسم پیشرفت را در عمل از خانواده‌ها و فرزندان موفق‌شان ببینیم اما با این حال در این مستند می‌بینیم گفت‌وگوهایی که بین اعضای هر خانواده در هر قسمت شکل می‌گیرد بعضاً از آینده و آرمان و رشد کشور و رشد جمعی و رشد خانواده‌های ایرانی صحبت می‌کند.

*نکته‌ای هم هست که عده‌ای از کلیدواژه جهاد تبیین برای تصویب و دریافت مجوز برخی طرح‌ها استفاده می‌کنند.

قاسمی: اتفاقاً ما زمانی که می‌خواستیم طرح را تصویب کنیم حتی یک کلمه از جهاد تبیین در آن ننوشتیم. نگاه شخصی و مبنایی ما این است که هویت این کار تبیینی است و ما برای تعالی ایران و ایرانی از ریشه اقدام کردیم تا همه ما بیاموزیم همیشه برای موفقیت منتظر ناجی نباشیم، حتی با بضاعت کم مادی و عزم و اراده مسیر موفقیت را پیش بگیریم که خدا را شکر تا حدی جای خود را هم باز کرد.

«سلام به آینده» بدون جریان سازی رسانه‌ای و با بضاعت کم ساخته شده و در حال پخش از یک شبکه جوان و در مسیر بالندگی، یعنی شبکه افق است، حال اینکه چقدر موفق بودیم، می‌توان گفت با بضاعت کم مادی و بدون ایجاد جریان‌سازی رسانه‌ای و حمایت شرکت‌ها و برندهای مختلف، تاکنون این مجموعه مستند برکاتی داشته است؛ از ایجاد شدن چند مرکز کارآفرینی نوجوان در کشور، تا به‌کارگیری یا کارآفرینی بعضی از سوژه‌هایمان که مستندشان را ساختیم، همین برای نقطه شروع یک رشد فراگیر کافی است.

*از کجا می‌دانید شکل گیری این مراکز کارآفرینی تاثیر این مجموعه بوده است؟

قاسمی: ما کل کشور را از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب رفته ایم و با خیلی از مردم صحبت کرده ایم. با مجموعه‌های کارآفرینی که تمرکز روی نوجوان دارند، صحبت کردیم و خیلی‌ها فصل یک برنامه ما را دیده بودند.

*این گزاره را که تحت تاثیر برنامه شما این مجموعه‌های کارآفرینی شکل گرفته است و میزان اثرگذاری برنامه شما بالا بوده، چطور بررسی کردید؟

قاسمی: ما ابتدای پژوهش که دنبال سوژه بودیم یکی از منابع ما همین مراکز کارآفرینی بود. در آن زمان به تعداد انگشتان دست هم در کلان شهرها پیدا نمی‌شد اما بعد از پخش فصل اول «سلام به آینده» در همین یکی دو سال مراکز بیشتری تاسیس شدند و ما با یک سرچ کوچک می‌توانستیم این مراکز را حتی در شهرهای کوچک ببینیم. وقتی با مراکز کارآفرینی ارتباط می‌گرفتیم و خود را به عنوان عوامل «سلام به آینده» معرفی می‌کردیم، برنامه را می‌شناختند و یکی از عوامل مشوق خود برای ایجاد موسسه کارآفرینی نوجوان خود را مجموعه «سلام به آینده» معرفی می‌کردند، اما اندازه نگرفتیم که تعدادشان چقدر بوده است. «سلام به آینده» با بضاعت کمی که داشت این اتفاق را رقم زد. نکته دیگر اینکه هنوز هم با تک تک خانواده‌های مجموعه «سلام به آینده» ارتباط داریم، چه مشورتی، چه گپ و گفت دوستانه و چه دید و بازدید، دلمان برای هم تنگ می‌شود.

بدون لباس طلبگی در خانه‌ها حاضر می‌شدیم/ نخبگانی که کمتر دیده‌ایم

«سلام به آینده» الگویی دست‌یافتنی به مردم معرفی می‌کند و مسیر موفقیت کودکان و نوجوانان همین مرز و بوم را به صورتی جزء به جزء روایت می‌کند تا همه خانواده به این باور برسند که می‌توانند از کودکی فرزندشان را در مسیر موفقیت قرار دهند، ما مسیر رشد و نمو یک نوجوان عادی اهل شیراز را نشان می‌دهیم که اولین پهپاد ماژولار نقشه‌برداری کشور را چگونه طراحی کرده است، دختر نوجوان کرمانی را نشان می‌دهیم که اولین دختر فوق حرفه‌ای نقاشی خودرو است، اولین نوجوانی را نشان می‌دهیم که اهل گنبد کاووس است و اولین هلی‌شات و راکت بازرسی داخلی را طراحی و ساخته است، دختر نوجوان اهل نائین را نشان می‌دهیم که هم شاعر است و هم نویسنده و هم نریتور و تاکنون ۱۷ جلد کتاب تالیف کرده است و همچنین دختر ۸ ساله کرجی را که نویسنده کتاب کودک، نقاش کتاب کودک و مربی مهدکودک است و چندین مقام بین‌المللی در رشته نقاشی کودک دارد، نشان می‌دهیم، اینها همه در خانواده‌های معمولی از لحاظ مادی زیست کرده‌اند، هیچوقت یک پول سنگین پشتوانه آنها نبوده بلکه خانواده‌شان و حمایت خانواده آنها سرمایه موفقیت‌شان بوده است.

بعضاً اتفاق افتاد که کارآفرینان بزرگ و شرکت‌ها پس از دیدن بعضی از قسمت‌های «سلام به آینده» با ما ارتباط گرفته‌اند و پیگیر جذب بعضی سوژه‌های ما بوده‌اند، خصوصاً سوژه‌های های‌تک ما در حوزه‌های علمی و الکترونیکی که طبق اطلاعی که دارم بعضی‌ها وارد پروژه با شرکت‌های بزرگ شده‌اند، مثلاً یکی از سوژه‌های ما با وزارت راه و دیگری با نیروی انتظامی وارد همکاری شده‌اند.

اکثر خانواده‌هایی که به خانه‌هایشان می‌رویم روز آخر بغض می‌کنند یا اشک می‌ریزند چون می‌خواهیم خانه‌شان را ترک کنیم، البته بدون لباس طلبگی حاضر می‌شویم و روز آخر به آنها می‌گوییم که طلبه بوده ایم

*این مجموعه اولین کار سریالی عوامل شماست؟ این اولین بودن سخت نبود تا خانواده‌ها بتوانند راحت اطمینان کنند؟

قاسمی: همه اعضای تولید برنامه «سلام به آینده» طلبه و روحانی هستند. بعضی خانواده‌ها بسیار به لحاظ مذهبی با ما متفاوت بودند اما رفتار تیم ما آنقدر خوب است که در همان چند ساعت اول با خانواده‌ها صمیمی می‌شویم. اکثر خانواده‌هایی که به خانه‌هایشان می‌رویم روز آخر بغض می‌کنند یا اشک می‌ریزند چون می‌خواهیم خانه‌شان را ترک کنیم، البته بدون لباس طلبگی حاضر می‌شویم و روز آخر به آنها می‌گوییم که طلبه بوده ایم. شاید در میان ۳۰ خانواده یکی دو خانواده هم بوده اند که برخوردشان تفاوت داشته است. اما عمده خانواده‌های ایرانی مهربان هستند و اگر بدانید چگونه برخورد کنید حتی آخوند هم باشید این محبت را دریافت می‌کنید و انرژی مثبت خانواده‌ها به ما برمی‌گردد. حتی به یک خانواده‌ای که حجابشان ناقص بود می‌گفتیم اگر حجاب را درست نکنید بالاخره برنامه ممیزی می‌خورد و سکانس شما حذف می‌شود و همین شوخی ای شده بود که خودشان می‌گفتند ممیزی را بپوشانیم. به نظرم حتی مساله حجاب را هم می‌توان با صمیمیت حل کرد. خود آن خانم و خانواده شان هر گاه ما را می‌دیدند رعایت می‌کردند، حتی شاید در نبود ما هم رعایت می‌کنند. این صمیمیت با همه خانواده‌ها برقرار می‌شد و اصلاً اگر شما را غریبه حس کنند، نمی‌توانید چندین روز در خانه یک نفر باشید تا بتوانید مستند تهیه کنید. ضبط برنامه هم با مدل‌های مختلفی پیش می‌رفت و مورد داشتیم که تا چهار صبح در حال ضبط و تصویربرداری بودیم. همه اینها همراهی سوژه و خانواده‌اش را می‌طلبد.

*این اولین پروژه کاری تیم شما بود یا پیش از این هم محصولی داشته اید؟

قاسمی: «مستند آخرین روز» روایتی از آخرین روز خدمت شهید رئیسی در ردای تولیت آستان قدس رضوی و خدماتش به یک روستای محروم و مستند «مقصد پرواز است» را با محوریت زندگی شهید محمود تقی پور اولین روحانی شهید مدافع حرم ساختیم.

شاید سرگذشت ایجاد گروه ما برای شما و مخاطبانتان جذاب باشد، قبل از تاسیس گروه خودم فعالیت‌های تهیه کنندگی و تولیدی مرتبط با هنر و رسانه داشته ام. برادرم مدیر یک مدرسه علمیه در مشهد است و زمانی از من درخواست کرد که در مدرسه امام خمینی (ره) مشهد برخی از طلبه‌ها را آموزش دهم تا بیشتر با فضای رسانه آشنا باشند. مثلاً بتوانند برای پاسخ به شبهات فضای مجازی محصول تولید کنند و یا در هر رشته‌ای از هنر و رسانه تخصصی را یاد بگیرند.

من که با زنده یاد استاد نادر طالب زاده رابطه شاگرد - استادی داشتم، از ایشان دعوت کردم تا برای طلبه‌های این مدرسه علمیه سخنرانی کند و هم سری به فعالیت‌های رسانه‌ای این مدرسه بزند و راهنمایی‌مان کند، برای آقای طالب زاده خیلی جالب بود که طلبه‌ها به عرصه رسانه ورود می‌کنند. او به مدرسه آمد، سخنرانی کرد و تولیدات را دید و حتی تعریف و تمجید کرد. او همان سال ۹۷ از من خواست که برای آموزش حرفه‌ای این طلاب اقدام کنم و حتی پیشنهاد داد که در کلاس‌های فیلمسازی حرفه‌ای که خودش در شبکه افق بنای تدریس داشت شرکت کنند. شاید آن زمان از هر شهری یک نفر می‌توانست بورسیه شود و در این کلاس‌ها شرکت کند اما وقتی عزم و اراده ما را دید، به کل گروه ۸ نفره مان اجازه داد در این کلاس‌ها حضور یابند.

بدون لباس طلبگی در خانه‌ها حاضر می‌شدیم/ نخبگانی که کمتر دیده‌ایم

*مخالفتی برای ورودتان به عرصه سینما و مستند و تصویر از طرف حوزه علمیه نبود؟

امیرحمزه جوادی: ابتدا نوعی نگاه انتقادی وجود داشت هم از طرف استادان و هم از طرف هم صنفی‌های خودمان. این خیلی غیرمعمول است که طلبه‌ها در فضای تحصیلی بتوانند از حوزه علمیه شهرشان خارج شوند ولی ما هر شنبه شب عازم تهران می‌شدیم، روز بعد کلاس را شرکت می‌کردیم و دوباره به شهرمان بازمی گشتیم. این روند ۱۲ هفته طول کشید و پایه حرفه‌ای گروه ما در آن دوره توسط استاد طالب‌زاده گذاشته شد. حاج نادر علی رغم کسالتی هم که داشت خیلی لطف داشت و حتی برای ما کلاس خصوصی هم برگزار می‌کرد.

قاسمی: ما تابویی را شکستیم. شاید در مشهد و دیگر شهرها خیلی‌ها حرفه‌ای وارد عرصه فیلمسازی شده اند اما ما اولین تیمی بودیم که به صورت تشکیلاتی از حوزه علمیه به این عرصه ورود کردیم.

جوادی: این روزها «سلام به آینده ۲» در حال پخش است، این مجموعه قرار بود سال گذشته پخش شود اما به دلیل عملیات طوفان الاقصی در فلسطین اشغالی و دیگر اتفاقات، شبکه افق مصلحت دید تا مستندهایی استراتژیک را روانه آنتن کند و در نهایت این مجموعه الان هر هفته دوشنبه شب‌ها ساعت ۲۱:۳۰ روی آنتن می‌رود.

*علی رغم آنچه که گفتید این مجموعه جریان سازی کرده است اما خود من به عنوان خبرنگار جز خبرهای روابط عمومی کمتر در جریان این مستند بودم. وقتی از جریان سازی حرف می زنیم یعنی مخاطب اطراف ما هم کاری را دیده باشد یا در شبکه‌های اجتماعی و فضای رسمی بازخوردی از اثر ببینیم.

جلال کوه دره‌ای: این اثر برای کسی که مخاطب این مجموعه است جریان ساز بوده است و برای سوژه‌ها بعضاً اتفاقات خیلی خوبی رقم خورده است، البته مبحث جریان‌سازی یک موضوع خیلی سنگین و با برنامه است که نقش اصلی آن را رسانه‌های خبری ایفا می‌کنند و با توجه به اینکه «سلام به آینده» صرفاً یک مستند است و نه یک تاک‌شو یا مسابقه، شاید به همین دلیل از سمت رسانه‌های خبری خیلی به آن پرداخته نشد.

*چقدر این مجموعه مخاطب داشته است؟

کوه دره‌ای: این مجموعه در سال ۹۹ کلید خورد و فصل اول آن سال ۱۴۰۰ پخش شد که به یکی از آثار محوری شبکه افق تبدیل شد. خود ما فکر نمی‌کردیم اینقدر جذاب و محوری باشد اما نکته‌ای بود که مدیر شبکه و مدیران گروه‌های مختلف به آن اشاره می‌کردند. در ۱۲ سالی که در شبکه هستم کم پیش می‌آید که در جلسه‌ای روی اثری اجماع نظر باشد و درباره این کار چنین اجماعی وجود داشت. همه معتقد بودند که باید حمایت شود و ما هم آن را یکی از مجموعه‌های مادر شبکه می‌دانستیم. یعنی اگر طرحی با مضمون و محور کودک و نوجوان به شبکه رسید به دل این کار بفرستیم.

زمانی که ما استعدادهای مختلف این نوجوانان دختر و پسر را می‌دیدیم شگفت زده می‌شدیم؛ استعدادهایی که واقعاً آینده ساز است و هر یک می‌توانند از شگفتی‌های آینده باشند. اگر این مجموعه در شبکه‌های با قدمت بیشتر پخش می‌شد خیلی مخاطب بیشتری پیدا می‌کرد. ما در نظر داریم وقتی پخش در شبکه افق تمام شد در شبکه‌های دیگر هم کار را به پخش برسانیم. زمانی که پخش مجموعه شروع شد موجی از پیامک‌ها را داشتیم و درخواستی هم از شبکه‌های مختلف برای پخش وجود داشت. سیاست این است که این کار فعلاً در شبکه افق کاملاً به پخش برسد و بعد در شبکه‌های دیگر روی آنتن برود. البته در شبکه امید و شبکه تهران فصل اول این کار به پخش رسیده است.

بدون لباس طلبگی در خانه‌ها حاضر می‌شدیم/ نخبگانی که کمتر دیده‌ایم

*مدل این برنامه خیلی شبیه رئالیتی شوی «خانه ما» است و حتی به نظر می‌رسد آنها بیشتر تلاش کردند برنامه سرگرم کننده باشد و از جذابیت‌های بصری برخوردار باشد.

قاسمی: فصل دوم این مجموعه نسبت به فصل اول کاملاً ارتقا پیدا کرد و سطح کیفی آن رشد کرد. تیم تولید همانطور که گفته شد یک تیم با تجربه نبودند و اولین کار مجموعه‌ای آنها بود، ما همین که به این کار از طرف شبکه افق و مخاطبان محترم شبکه بها داده شد قدردان هستیم.

اگر فصل دوم مجموعه مستند «سلام به آینده» را ببینید، متوجه می‌شوید که کاملاً کار باکیفیت‌تر شده و در یک سطح بالاتری قرار گرفته است و فکر می‌کنید تیم تولید کلاً عوض شده است

*با توجه به اینکه خودتان هم می‌دانستید تجربه گروه تولیدتان کم است، چرا سراغ کارگردان یا مشاور حرفه‌ای و با تجربه نرفتید؟

قاسمی: اتفاقاً مشاوره‌های زیادی با همکاران پیشکسوتم، برادرانم مهدی زمانپورکیاسری، محسن اسلام‌زاده، عبدالحسین بدرلو و … داشتم، و نگاهی که به آن رسیدیم این بود که بالاخره به تیمی که در بستر خود شبکه افق و در دامان استاد طالب‌زاده حرفه‌ای شده، باید میدان داد و در آن زمان با حمایت سیدسلیم غفوری مدیر وقت شبکه افق، فصل اول را شروع کردیم و در فصل دوم هم جناب دکتر یزدانی مدیر جدید شبکه افق که از نتایج فصل یک راضی بودند، نظرشان موافق به شروع فصل جدید این مستند بود و همراهی‌ها و همفکری‌های برادر عزیزم اباذر صالحیان (رئیس گروه مستند شبکه افق) و همچنین جمع دوستان ما در گروه مستند شبکه افق هم به ما کمک زیادی کردند. اگر فصل دوم مجموعه مستند «سلام به آینده» را ببینید، متوجه می‌شوید که کاملاً کار باکیفیت‌تر شده و در یک سطح بالاتری قرار گرفته است و فکر می‌کنید تیم تولید کلاً عوض شده است در حالی که این چنین نیست. فصل دوم در کارگردانی، تصویربرداری، تدوین و … به سطح بالاتری دست یافته است.

دوم اینکه درست است که این مجموعه مثل «خانه ما» در خانواده می‌گذرد اما از لحاظ ساختاری این مقایسه اشتباه است. هدف آن برنامه این است که سرگرمی ایجاد کند. برنامه ما یک رویکرد ترویجی و تا اندکی آموزشی دارد به طور مثال اگر فرزند نوجوان خانواده یک پهپاد تولید کرده است حتی مراحل تولید آن را نشان می‌دهیم. اینکه چطور از صفر شروع کرده و به آن رسیده است و این تا حدی فضا را خشک و رسمی می‌کند. یکی از انتقاداتی که در جلسه ارزیابی در شبکه به این کار مطرح شد از میان ۱۵ نفر حدود ۳ نفر به این فضای خشک اشاره کردند. پاسخ من این بود که رویکرد این برنامه اصلاً سرگرمی نیست و خود ما برای اینکه فضا کمی سرگرم کننده و شاد شود خانواده‌ها را شرکت دادیم. مثلاً به یک خانواده گفتیم تفریح فرزند شما در زمان خستگی چیست و توضیح داد که وسط خانه میز پینگ پنگ باز می‌کنند و بازی می‌کنند و ما خواستیم همین کار را انجام دهند. ما سعی کردیم به اصل مستند بودن کار وفادار باشیم و از اعضای خانواده بازی نگرفتیم.

یک نکته دیگر این است که دهه نودی ها دیگر مدل من دهه شصتی نیستند که کل تفریح ما رفتن به کوچه و خیابان و بازی با اشیا بود. دایره فکری دهه نودی ها ابتدا این است که بی کار شوند و در موبایل بچرخند. حتی افرادی که مهارتی در مشاغل سنتی دارند باز هم یکی از تفریحاتشان موبایل است چون نسل فناوری اطلاعات هستند، مثلاً یکی از سوژه‌ها انواع منسوجات یزدی را با دست می‌بافت و حین تحقیق متوجه شدیم او گیمر هم است و ما این گیمر بودن را هم به مستند آوردیم.

*چطور سوژه‌هایتان را پیدا کردید؟

جوادی: ما تک تک شهرهای کشور را حضوری رفتیم و تحقیق کردیم. بودجه‌ای برای این کار هم در نظر گرفته نشده بود. با بودجه شخصی خودمان با یک ماشین شهر به شهر می‌رفتیم.

قاسمی: ما در ۲ هفته به ۱۲ استان سفر کردیم. گفتنش در حرف ساده است. در گرمای تابستان هم سفر انجام شد.

*خاص ترین سوژه شما در این چند وقت چه کسی بوده است؟

قاسمی: ما اکثر سوژه‌هامان گوهر کمیاب هستند که مواردی را دقایقی پیش نام بردم که اولین نوجوان‌های کشور در آن حوزه بوده‌اند و خلاقانه ابتکارات یا اختراعاتی را دارند، اما در این بین یک نوجوان ۱۲ ساله اهل تهران که تری‌دی‌مکس کار می‌کند و برج و معماری داخلی طراحی می‌کند هم بسیار قابل توجه است.

*این پروژه ادامه دار خواهد بود؟

کوه دره‌ای: شبکه دوست دارد این کار ادامه پیدا کند. ارتباطات و سوژه‌ها هم گسترده‌تر شود. نقطه ضعف همان است که عوامل گفتند یعنی اینکه بانک اطلاعاتی نداریم و شناسایی این افراد سخت است اما امیدواریم پروژه ادامه یابد و ما فصل سوم را هم داشته باشیم. در نهایت هم به نظرم حمایت خانواده خیلی مهم است. خانواده است که بچه‌ها را هدایت می‌کند و این نگاه در مستند خیلی پررنگ است.

قاسمی: اینکه می‌گوییم سوژه سخت پیدا می‌شود به معنای نبودش نیست بلکه امکان دسترسی به آنها سخت است و سامان یافته نیست. یعنی من که وظیفه ام ایجاد بانک اطلاعاتی برای ارگان‌ها نیست به دل ارگان‌ها می‌روم و به سختی از آنها اطلاعات را دریافت می‌کنم اما لازم است خودشان برای گروه سنی کودک و نوجوان بانک اطلاعاتی ایجاد کنند. امام علی (ع) حدیثی دارند که ما هم در ابتدای هر قسمت مستند «سلام به آینده» قرار داده‌ایم، ایشان می‌فرمایند «کسی که در کودکی نیاموزد در بزرگسالی پیش نمی‌افتد.» و احادیث و مضامین دینی هم به اهمیت این رشد اشاره کرده اند.

کد خبر 6221499

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha