خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: سکنه نوار غزه در تیررس هواپیماهای جنگی و توپخانه صهیونیستهای اشغالگر هستند. درحالیکه متحدان این رژیم جنایتکار دست از تجهیز این رژیم برنداشته اند، بهائیان که از اصلیترین حامیان صهیونیستها هستند، تلاش در به دست آوردن آبروی رفته در قبال جنایات جنگی صورت گرفته را در دستور کار خود قرار دادهاند.
این فرقه در جدیدترین اقدامات خود در فضای مجازی اقدام به تبلیغ و مظلومنمایی برای متجاوزین صهیونیست داشتهاند. در همین خصوص مطلبی را در فضای مجازی مبنی بر اقدامات بشردوستانه در مورد این تجاوزگران کودک کش به این صورت انتشار و تبلیغ مینمایند: «اکثریت جمعیت اسرائیل در تیررس موشکهای شلیکی سازمان تروریستی حماس و متحدان آن از نوار غزه بهسوی اسرائیل است.»
علی معروفی آرانی پژوهشگر یهودیت و صهیونیسم در همینباره یادداشتی نوشته که برای انتشار در اختیار مهر قرار گرفته است.
مشروح اینیادداشت را در ادامه میخوانیم؛
بعد از حدود نزدیک به یکسال مقاومت مردم مظلوم غزه، باز شاهد هستیم که مردم تنفر خود را از این متجاوزان بهصورت تظاهرات در سراسر دنیا و حتی در کشورهای همپیمان و حامی رژیم اشغالگر انجام میدهند.جملات قصار مقامات رژیم صهیونیستی در ثنای بهائیت کم نیست از آن جمله اسحاق هرتزوگ، هفدهمین رئیسجمهور رژیم اشغالگر قدس در پیامی به مناسبت جشن بهائیان به دوستی بهائیت و اسرائیل اشاره نمود و پیوستن اماکن مقدس بهایی به فهرست میراث فرهنگ را تبریک گفت.
مراکز تشکیلات بهائیت هجوم وحشیانه اسرائیل به غزه را با تمام جنایات آشکار و پنهان نهتنها در فضای مجازی سانسور میکنند، بلکه سعی دارد اقدامات رژیم صهیونیستی را انسان دوستانه و قهرمانانه نمایش دهند.
بهائیان که از نوکران رژیم صهیونیستی و زاده استکبار غرب بهحساب میآیند تلاش زیادی در موجه جلوه دادن اعمال کثیف و شنیع این رژیم اشغالگر دارند. در همین خصوص در رسانههای ماهوارهای، شبکههای اجتماعی و فضای مجازی دستور کار بیتالعدل مظلومنمایی و وارونه جلوه جنایات اسرائیل غاصب است که از سوی بیتالعدل به بهائیان ابلاغشده و آنها نیز مانند گذشته در اجرای فرمانها بیتالعدل تلاش گستردهای دارند.
فیسبوکهای بهائیان مملو از مطالب در توهین به مسلمانان غزه و حمایت از رژیم صهیونیستی است. شاید امروز بیش از گذشته معنای سخن روحیه ماکسول همسر شوقی افندی آخرین سرکرده بهائیت روشن شود که میگوید:» «ما به اینجا (اسرائیل) تعلق داریم.»
رژیم جنایتکار صهیونیستی به سیستم تشکیلاتی اطلاعاتی بهائیت چنان اعتمادی دارد که حتی در فرودگاههای این رژیم نظیر فرودگاه بنگوریون، بهائیان مانند دیگر افراد مورد بازرسی قرار نمیگیرند. باغهایی که بهائیان در حیفا درست نمودهاند، منابع درآمدی سرشاری را برای رژیم صهیونیستی و بهائیان در بر دارد که هر دو طرف از آن بهره میبرند.
وجوهات شرعی در این فرقه بهطورکلی به رژیم صهیونیستی فرستاده میشود و به نام بیتالعدل، این مبالغ گزاف صرف هزینههای مختلف در میان این اشغالگران میشود.
بر خلاف داستانسراییهای پرطمطراق توسط باند بینالمللی بهائیت مبنی بر عدم دخالت بهائیان در سیاست و با وجود گذشت نزدیک به دو قرن از شکلگیری آن به عنوان یک ساختار شبه سیاسی وابسته به سرویسهای امنیتی و جاسوسی استعمار و رژیم صهیونیستی، حمایت بیچون و چرا ی رژیم صهیونیستی از بهائیان و وابستگی برده وار تشکیلات مرکزی بهائیت موسوم به بیتالعدل به صهیونیسم هنوز همچون رازی سر به مهر در پس غباری از ابهام باقی مانده است.
صهیونیسم و بهائیسم هردو از اندیشه امپریالیسم و استعمار بهمنظور سرکوب مسلمانان و از بین بردن فرهنگ اسلام برآمدهاند. صهیونیسم برای آشوبگری در بین ادیان بزرگ جهان و به هم ریختن ساختار همبستگی بین ادیان بهوجود آمده است. این ادیان بشر را بر محور توحید گردهم میآورند تا در سایه صلح و زندگی مسالمتآمیز تعالی و رشد دهند. صهیونیسم در نقطهای مستقر شده که پیروان ادیان بزرگ یهود، مسیح و اسلام سالها در آن زندگی مسالمتآمیز داشتهاند.
در حالی که برای کارشناسان مسائل مذهبی ایران سرسپردگی تشکیلات بهائیت در مقابل صهیونیسم روشن بود، با گسترش شبکه اطلاعاتی اعراب، و تسلّط آنان بر اوضاع سیاسی و اقتصادی خود و گسترش روابط متقابل مجامع اسلامی جهان، از فعالیتها و نقش محافل ملی بهائیان، در حفظ منافع صهیونیسم، پرده برداشته شد.
در حال حاضر، بهائیان در کشورهای عربی و اسلامی، فعالیتهای چشم گیری داشته، و با پشتیبانی صهیونیسم جهانی و اسرائیل، در بسیاری از نقاط جهان به ویژه ایالات متحده ی آمریکا، مراکز مهمی را برای اهداف صهیونیستی، زیر پوشش بهائیت ایجاد کردهاند.
بهائیسم نیز برای از بین بردن اندیشه امید به آینده بهوجود آمده است. به همین علت، شیعه را که معرف مصداق حقیقی منجی بشر است، آماج تیرهای مسموم خود قرار دادند و اندیشه بهائیت را در ایران بر روی رسوبهای فکری علیمحمد باب بنیان نهادند. دولتهای استبدادی مورد حمایت استعمارگران، مأمور حمایت از این اندیشه بودند. از اینروی، میان بهائیسم و صهیونیسم پیوندهایی وجود دارد، ازجمله این پیوندها مرکزیت و رسمیت بهائیت در قلب اسرائیل، حمایت رسمی رهبران بهایی از اسرائیل و داشتن شرکتهای تجاری مشترک، اهداف و انگیزههای دیگر است.
جریان بهائیت در کنار دیگر فعالان زمینهساز نفوذ و حضور یهودیان در فلسطین و ایجاد دولت یهود در این سرزمین اشغالی بود. از این منظر بهائیان خود را شریک در حکومت یهود میدانند. «روحیه ماکسول» بیوه شوقی افندی در دیداری با سران رژیم صهیونیستی اظهار کرده است: «ما به اینجا تعلق داریم و مانند حلقههای زنجیر به هم پیوسته هستیم.»
این نکته حاکی از آن است که پیوند مستحکمی میان تشکیلات بهائیت و رژیم غاصب صهیونیستی وجود دارد. ضمن اینکه دقت در تاریخ بابیگری و بهائیگری و متون بهاییها به خصوص به اعتراف صریح شوقی سومین رهبر بهائیان یهود، میفهمیم که آنها در شکلگیری این جریان نقش بسیار بسیار فعالی داشتهاند. به همین خاطر نمیتوان این دو جریان را از همدیگر تفکیک کرد. بلکه این دو جریان تنیده شده در هم هستند. به همین خاطر در فلسطین اشغالی بهائیان از جایگاه ویژهای برخوردار بوده و هستند.
اسرائیل برای گسترش نفوذ خود در کشورهای اسلامی، از عناصر بهایی پراکنده در این کشورها، بهویژه در منطقه خاورمیانه، استفاده اطلاعاتی میکرد. بسیاری از منتقدان بهائیت ازجمله حضرت امام خمینی رحمه الله، بهائیان را اساساً بهایی ندانستهاند، بلکه آنان را یهودیانی متعصب و فداکار میدانند که در تحقق آرمان صهیونیسم جهانی، بیش از دیگران اسرائیل را یاری کردهاند.
حضرت امام خمینی رحمه الله در سخنرانیهای خود درباره خطرهای این فرقه بارها به مردم هشدار داده است. ایشان در خلال مبارزه با قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی، در جمع گروهی از مردم تهران فرمود:
میخواستند با تصویب لایحههای انجمنهای ایالتی و ولایتی و الغای شرط اسلام از رأیدهنده و انتخاب شونده، مقدرات مسلمین را به دست غیرمسلمانان، مانند یهودیهای بهایی بسپارند. مردم را متوجه کنید تا به دولت بگویند: ما حاضر نیستیم استانهای این کشور تحت تصرف بهایی نماهای یهود درآید. آگاه باشید! خطر، بزرگ و تکلیف، مهم است. بهائیان، اعتماد کامل دولت اسرائیل را به دست آورده و با تمام وجود خود را در اختیار آنان قرار داده بودند. مراکز دینی بهائیان در بسیاری از مناطق جهان، در حقیقت دفترهای جاسوسی اسرائیل هستند که هرازگاهی در گوشهای از دنیا طبل رسواییشان به صدا درمیآید. البته اسرائیلیها نیز خدمات آنها را فراموش نمیکنند و به شکلهای گوناگون، آنان را از محبت خود بهرهمند میسازند. در یکی از اسناد، به نقل از یکی از بهائیان به نام فریدون رامش فر که سفری به اسرائیل داشته، درباره شیوه برخورد اسرائیلیها با بهائیان آمده است:
«رژیم صهیونیستی آنقدر نسبت به بهائیان خوشبین است که در فرودگاه خود، بهائیان را بازرسی نمیکند، بهطوریکه وقتی رئیس کاروان به پلیس اظهار میدارد اینها بهایی هستند، حتی یک چمدان را باز نمیکنند، ولی بقیه مسافران حتی کلیمیها را بازرسی میکنند. بهطوریکه یک کلیمی اعتراض کرده بود که چرا بهائیان را بازرسی نمیکنید و ما را که اینجا موطنمان است، مورد بازرسی قرار میدهید.»
گسترش شبکه اطلاعاتی اعراب، و تسلّط و حاکمیّت آنان بر اوضاع سیاسی و اقتصادی، خود از یک سو، و از سوی دیگر، گسترش روابط متقابل مجامع اسلامی جهان، و تشکیل کنفرانسهای بین المللی اسلامی، در سطح نمایندگان سیاسی و علمای اسلامی کشورهای مسلمان، پرده از روی فعالیتها و نقش محافل ملی بهائیان، در حفظ و ترویج منافع صهیونیسم و اسرائیل، برداشت. یکباره کشورهای عربی متوجه شدند که عوامل بهایی، از جمله مهمترین عوامل اسرائیل و صهیونیسم، خاصه در کشورهای اسلامی و آفریقایی است.
از سوی دیگر رژیم صهیونیستی نیز با به رسمیت شناختن فرقه ضاله بهائیت از آنان به عنوان بازوی جاسوسی و عملی خود برای رسیدن به اهداف مختلف در کشورهای منطقه استفاده میکردند. رادیو اسرائیل با ترویج فرقه ضاله بهائیت در برنامه خود در همین راستا بیان میکند: «اکنون کشور اسرائیل نه تنها مرکز دیانت کلیمی و مسیحی و اسلام است بلکه دیانت چهارمی که دیانت بهایی است نیز مرکزش در این سرزمین است.»
مقالهای هم تحت عنوان بهائیات در مجله فرانسوی وابسته به صهیونیسم و اسرائیل به نام «زمین بازیافته» اسرائیل در شماره ۲۲ به تاریخ سپتامبر ۱۹۵۲ به قلم یکی از نویسندگان یهود منتشر میشود، که ضمن آن تطبیق اهداف صهیونیستها با عقاید بهائیان در بر پایی کشوری مقتدر به نام «اسرائیل» را توضیح میدهد.
بهائیان معتقد بودند افزایش قدرت اسرائیل به افزایش قدرت و نفوذ بهائیان میانجامد. آنها همچنین تشکیل «کشور اسرائیل» را آرزویی میدانستند که با محققشدنش میتوانند آسانتر از سابق به حیفا و عکا تردد کنند. خدمت بهائیت به اسرائیل و علیه اعراب و مسلمانان در آن جنگها در دهه ۱۳۴۰ بهقدری آشکار بود که جمال عبدالناصر رئیسجمهور وقت مصر، که در آن سالها بهخاطر مقابله با اسرائیل به قهرمان اعراب تبدیل شده بود، در نطقی بهائیان را جاسوسان اسرائیل در جهان معرفی کرد. در سالهای اخیر نیز جریان مقاومت یمن همین روابط را در بهائیان آن کشور با اسرائیل کشف کرد.
بهائیان پیروزیهای اسرائیل را به «قدرت بهاءالله» نسبت میدادند! در جنگ ششروزه سال ۱۳۴۶ مبلغان بهایی با اظهار خوشحالی از پیروزی اسرائیل بر اعراب، آن را از برکت مدفون بودن حسینعلی نوری در حیفا تبلیغ میکردند. در همین جنگ ششروزه مدیران بهایی البته با همکاری یهودیان حدود ۱۲۰ میلیون تومان پول برای کمک به اسرائیل جمعآوری و ارسال کردند. بهاییها حتی در محافل خود از اینکه حکومت پهلوی علنی از اسرائیل حمایت نمیکرد انتقاد میکردند. در کنفرانس پالرمو (یا سیسیل) که در سال ۱۹۶۸ و چند ماه بعد از جنگ ششروزه برگزار شد، بهائیان کنفرانس را تبدیل به همایشی در حمایت از اسرائیل تبدیل کردند.
با توجه به روابط وسیع و صمیمانه و اعتماد مشترکی که میان رژیم صهیونیستی و بهائیت وجود دارد، طبیعی است که جهان اسلام و آزادگان عالم، به حضور اعضای این تشکیلات در بین خود با دیده سو ظن بنگرند و با آنان رفتاری طردآمیز پیش داشته باشند. متقابلاً بدیهی است که وقتی بهائیت، کاکل خود را اینگونه محکم به زلف صهیونیسم گره میزند، نمیتواند ادعا کند که استقرار مرکزیت این تشکیلات در اسرائیل، صرفاً به دلیل قرار داشتن قبور سران فرقه در فلسطین اشغالی است و به همین دلیل اسرائیل قبله اهل بها شده است.
اقشار درجهچندم بهایی حتی اگر از روابط رؤسای سازمان با اسرائیل چیز زیادی نمیدانستند، دستکم بهخاطر اینکه مرکز مدیریت سازمان و اماکن مقدس آنان در حیفا قرار دارد، دولت اسرائیل را حافظ امنیت خود میدانستند و سرنوشت خود را در گروی سرنوشت اسرائیل تلقی میکردند، بر این اساس در تمامی آن جنگها از اسرائیل جانبداری میکردند.
با وجود این پیوند عمیق، بدیهی است که بهائیان ناگزیرند در هزینههایی که اسرائیل و صهیونیسم جهانی (در برابر خروش انقلابی مظلومان و محرومان جهان) میپردازند، سهیم و شریک باشند. لذا امسال و چند هفته گذشته در نبرد (حمله اربعین) شکوهمند حزب الله لبنان با ارتش صهیونیستی که با پیروزی رزمندگان اسلام پایان یافت، بندر حیفا، که مرکز بهائیان در آن قرار دارد، آماج حملات موشکی دلاور مردان حزب الله قرار گرفت و میتوان حدس زد که تلاش حکومت اسرائیل برای جلب مساعدت بهائیان به منظور جلوگیری از فرارشان (همراه یهودیان) از اسرائیل، در اقدام اخیر نخستوزیر آن کشور (بنیامین نتانیاهو) به دلداری خاله مآبانه سران بهائیت، بیتأثیر نبوده است.
در مجموع امروز بهائیت یک تشکیلات بین المللی است و شهر عکا (قبله بهائیان که در اسرائیل قرار دارد) مرکز همبستگی و پیوند آنها با صهیونیسم- به ویژه در امور اقتصادی- است. البته بیشترین پیروان بهائیت، در کشور آمریکا ساکن اند. تشکیلات آنان در تمام کشورهای جهان به ویژه کشورهای آفریقایی و آسیایی- شعبه دارد و برای خود تبلیغ میکنند. اهداف آنان با اهداف صهیونیسم گره خورده و به یکدیگر احترام متقابل دارند. آنان برای نابودی مسلمانان به ویژه شیعیان- تلاش مضاعفی از خود نشان میدهند. باید بیش از پیش هوشیار بود چرا که دست صهیونیستها کاملاً نمایان است.
بهائیت یعنی نوزاد کثیف استعمار پیر، یعنی تشکیلاتی صهیونیستی در پوشش بهائیت در همه نقاط دنیا، یعنی تشکیلات برانداز همه ی حکومتهای دنیا و استقرار عصر ذهبی (عصر طلایی و درخشان) بهایی به مرکزیت ایران، یعنی افیونی که صهیونیست به جان ملتهای دنیا انداخت برای زائل کردن فرهنگها، ترویج بی بندوباری و فساد.
بسیاری از بهایان از ماهیت فرقهای که به آن گرایش پیدا کردهاند باخبر نیستند، بهتر از با استفاده از شعار معروف بهائیت و عبدالبهاء یعنی تحری (حقیقت را جستجو کردن)، عمل کنند و بیشتر در مورد فرقه و نه دین الهی که بویی از الهی بودن نبرده است تحقیق کنند تا خود به عدالت دست پیدا کنند.
نظر شما