۳ مهر ۱۴۰۳، ۱۱:۲۸

به همت حوزه هنری خراسان شمالی؛

پویش کتابخوانی «سافر» در محفل خاطره پایان گرفت

پویش کتابخوانی «سافر» در محفل خاطره پایان گرفت

بجنورد_ محفل خاطره و اختتامیه پویش کتاب سافر همزمان با هفته دفاع مقدس و با حضور جمعی از علاقه‌مندان در حسینیه شهدای دفتر نماینده ولی فقیه در خراسان شمالی برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از واحد رسانه و جریان‌سازی حوزه هنری خراسان شمالی، محفل خاطره و اختتامیه پویش «کتاب سافر» در حسینیه شهدا برگزار و از برگزیدگان این پویش قدردانی شد.

پویش کتابخوانی سافر همزمان با شروع ماه محرم و با همکاری حوزه هنری خراسان شمالی، اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران و معاونت فرهنگی آموزش و پرورش استان آغاز و پس از معرفی و تقدیر از برگزیدگان به کار خود پایان داد.

در این محفل عفت نیستانی نویسنده کتاب سافر، از لزوم ثبت خاطرات رزمندگان دوران جنگ تحمیلی گفت و اظهار کرد: نویسندگان باید بدانند که رسالت آن‌ها نوشتن برای آیندگان است. هر انسانی در عالم هستی دارای وظیفه‌ای است؛ نوشتن و ثبت شرایط روزهای جنگ، سختی‌ها و مرارت‌های اسارت برعهده نویسنده دفاع مقدس است.

نیستانی ادامه داد: ثبت خاطرات رزمندگان، جانبازان وآزادگان یکی از وظایف مهم نویسندگان این حیطه است که در بسیاری از موارد یادآوری رنج‌ها و روزهای سخت باعث تالم خاطر راوی و نویسنده می‌شود. اما باید از این مرحله گذر کرد تا به هدف برسیم.

وی در پاسخ به این سوال که تاثیرگذارترین قسمت کتاب از دیدگاه نویسنده کجاست؟ گفت: اعتصاب اسرای کمپ و سپس ضرب و شتم آن‌ها توسط نگهبانان یکی از قسمت‌هایی بود که می‌توانم به جرات آن را تاثیرگذارترین قسمت کتاب بنامم؛ به همین دلیل این قسمت را سرآغاز کتاب قرار دادم.

نیستانی در پایان سخنانش از همراهی و حمایت حوزه هنری در تعلیم و پرورش نویسندگان جوان حوزه دفاع مقدس قدردانی کرد و گفت: آموزش در این حیطه بسیار ضروری و حیاتی است. به عنوان یک نویسنده، تلاش حوزه هنری استان در کشف، تعلیم و پرورش نسل جوانی از نویسندگان را ارج می‌نهم و منتظر ظهور نویسندگان خلاق و توانمند در این حیطه هستم.

علی حضرتی راوی کتاب سافر، روزهایی را به یاد می‌آورد که نوجوانی ۱۵ ساله بوده و برای نبرد علیه دشمن غاصب راهی جبهه‌های جنگ شد. او در تشریح اوضاع روزهای اسارت گفت: یادآوری آن روزها گرچه برایم تلخ و آزار دهنده است؛ اما رفاقت و دوستی‌ای را برایم به یادگار گذاشته است که هرگز رنگ نمی بازد. روزها به هر بهانه‌ای اسرا در معرض کتک و آزار و اذیت نگهبانان بودند، اما گذران شب‌ها پس از تحمل رنج روزانه دوستی‌های پایداری را برای ما رقم زد و اوقات خوشی را ساخت.

حضرتی اولین دیدار با مادرش را پس از سال‌های اسارت اینگونه توصیف کرد: یکی از بستگان نزدیک به من گفت اگر مادرت را دیدی حواست باشد جا نخوری. منتظر ورود مادرم بودم که ناگهان زنی من را در آغوش گرفت و بوسید. صدای مادرم را شنیدم که به آن زن که خواهرم بود می‌گفت: تو مرد غربیه‌ای را در آغوش گرفتی. آیا وقتی علی به جبهه می‌رفت ریش و سیبیل داشت؟

حضرتی دفاع از میهن را وظیفه خود خواند و خاطرنشان کرد: بارها این سوال از من شده است که اگر به گذشته برگردم باز هم همین تصمیم را می گیرم؟ با اطمینان می گویم: بله، دفاع از کشورم اعتقادی است که داشته و دارم.

در حاشیه این مراسم، از ۱۰ نفر از برگزیدگان پویش کتابخوانی که به قید قرعه از میان ۲۱۵ شرکت کننده انتخاب شده بودند، تقدیر شد.

کد خبر 6234640

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha