۵ مهر ۱۴۰۳، ۹:۳۶

روایت رزمنده قمی از دفاع مقدس؛

آنقدر آر پی جی زدم که شانه هایم زخمی شده بود

آنقدر آر پی جی زدم که شانه هایم زخمی شده بود

قم-دفاع مقدس سالیان سال حرف های ناگفته به همراه خود دارد و رزمندگان حاضر در این نبرد اگر این رشادت ها را برای نسل امروز بازگو کنند در حقیقت ماموریت آنان ناتمام مانده است.

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها -سالهای دفاع مقدس مملو از صحنه های بی بدیل گذشت، ایثار و فداکاری رزمندگان است که بیان آن بنا بر تاکید رهبر معظم انقلاب امروز برای نسل جوان ضرورتی انکار ناپذیر است.

جنگ تحمیلی صحنه مواجهه جبهه حق علیه باطل بود و در دوران دفاع مقدس همه ارزش های انسانی که می تواند جامعه را به سمت تعالی بکشاند، متجلی شده بود.

هشت سال دفاع مقدس همانند کوره ای ملت بزرگ ایران را آب دیده کرده بود و این گنج تمام نشدنی از بزرگترین افتخارات ملت ما است.

جنگ هشت ساله صرفاً جنگ بین دو کشور نبود، بلکه یک ائتلاف نانوشته ای که بسیاری از ابرقدرت ها در آن حضور داشتند یک سمت و ایران اسلامی که نخستین سالهای پیروزی انقلاب خود را تجربه می کرد در طرف دیگر قرار داشت که این سالها تجربه ای بسیار گرانبها در اختیار ملت بزرگ ایران قرار داد و آغاز خلق افتخارات بوده است.

تلاش خستگی ناپذیر هشت ساله آحاد ملت در دوران دفاع مقدس، در حقیقت آوردگاه بزرگترین آزمایش فداکارانه ملت بزرگ ایران اسلامی در برابر دشمن متجاوز و تا دندان مسلح بود که نصرت الهی توفیق راه رزمندگان و ایثارگران این مرز و بوم شد تا نهضتی که در انقلاب ۵۷ به ثمر رسانده بودند را استمرار ببخشند و دست استعمار و استکبار را از میهن اسلامی کوتاه کنند.

این جنگ سالیان سال حرف های ناگفته به همراه خود دارد و رزمندگان حاضر در این نبرد حق علیه باطل باید این جلوه های بی نظیر فداکاری و ایثار و رشادت را برای نسل امروز بازگو کنند و اگر این اقدام صورت نگیرد در حقیقت ماموریت آنان ناتمام مانده است.

مجید اخوان از پیشکسوتان جنگ استان قم است که از دوران نوجوانی تا پایان دفاع مقدس در عملیات های مختلف حضور داشته است که باید پای سخنان چنین شخصیت هایی نشست و خاطرات دوران دفاع مقدس را مرور کرد.

او معتقد است: جنگ چیز خوبی نیست، اما کسانی که در دوران دفاع مقدس حضور داشتند و حتی اندکی آن فضا را درک کردند با حسرت از آن دوران یاد می کنند.

اخوان بیان کرد: در روزهای دفاع مقدس برخی از رزمندگان پس از عملیات که به شهر باز می گشتند در مساجد خاطره می گفتند و همین امر رشادت و مردانگی را در بین نوجوانان و جوانان زنده می کرد و این حس را به دیگران می‌داد که باید در میدان نبرد حضور یابند.

آنقدر آر پی جی زدم که شانه هایم زخمی شده بود

هنر امام راحل آن بود که همه را عاشق دفاع مقدس کرده بود

این رزمنده قمی می گوید: با آغاز جنگ تحمیلی فضای خاصی در کشور حاکم شد و هنر امام راحل آن بود که همه را عاشق دفاع مقدس کرده بود.

وی افزود: ایرانی ها ناموس پرست هستند و در آن شرایط که دشمن به خاک کشور تجاوز کرده بود، این هنر امام راحل بود که مردم را به صحنه آورد و روحیه رشادت و از خودگذشتگی را در آنان بوجود آورد.

اخوان گفت: رزمندگان اسلام مردانه وارد میدان شدند و با جان و دل جنگیدند و در طول ۸ سال جنگ تحمیلی، بسیاری شهید و بسیاری هم جانباز و اسیر شدند.

وی با اشاره به اولین اعزام خود در سال ۶۲ گفت: به دلیل اینکه سن ما کم بود به سختی برای آموزش ما را قبول کردند.

وی ادامه داد: خانواده ما با رفتن به جبهه مخالفت نداشتند و مادرم با وجود اینکه یکی از برادرانم شهید شده بود می گفت اگر ده فرزند دیگر هم داشتم روانه جبهه ها می کردم.

این رزمنده قمی بیان کرد: اولین اعزام ما به سمت جبهه های غرب و برای عملیات والفجر۴ بود که به دلیل سن کم در بخش تعاون لشکر مشغول به فعالیت شدم.

آنقدر آر پی جی زدم که شانه هایم زخمی شده بود

هر کسی در عملیات بدر حضور داشت گویی در دیگر عملیات ها هم بود

وی افزود: گفته می شود هر کسی در عملیات بدر حضور داشت گویی در دیگر عملیات ها هم بوده، چرا که این عملیات شرایط خاصی داشت.

اخوان اضافه کرد: این عملیات عجیب بود، چرا که وقتی به خط زدیم عراقی ها منتظر ما بودند و خاکریزی چند کیلومتری وجود داشت که بچه های قم و شیراز در آن حضور داشتند و در این عملیات به قدری حجم تانک ها زیاد بود که هر جوری، آرپی‌جی می زدیم به تانک ها اصابت می کرد.

وی گفت: مصطفی رسولی از رزمنده های خوب بود که آرپی‌جی ها را می گذاشت و ما شلیک می کردیم و آنقدر آر پی جی زدیم که شانه های ما زخمی شده بود.

وی ادامه داد: مصطفی در یک صحنه آرپی‌جی را گرفت و خودش خواست بزند، روی خاکریز ایستاد، به او گفتیم زودتر بزن و وقتی بالای خاکریز رفت، گلوله مستقیم توپ به شکم وی اصابت کرد و به شهادت رسید.

این پیشکسوت دفاع مقدس عنوان کرد: شهید مصطفی عباسی یک جوان بوشهری بی سیم چی ما بود که کنار ما نشسته بود و در حین صحبت با ما، تیری به او کلاه وی اصابت کرد و به شهادت رسید.

وی گفت: در آن زمان مهمات ما به اتمام رسیده بود که شهید جواد دل آذر دستور داد که به عقب برگردیم تا مهمات بیاوریم که به همراه دو نفر دیگر ساعت ۷ شب به عقب حرکت کردیم، اما آنقدر آتش دشمن سنگین بود که برای اینکه گلوله ها به ما اصابت نکند در سنگری پناه گرفتیم و از فرط خستگی یک ساعتی خواب رفتیم و وقتی بیدار شدیم، یک توپ فرانسوی به سنگر اصابت کرد و همه چیز را نابود کرد اما ما زنده ماندیم.

این برادر شهید ادامه داد: با سختی زیاد مقداری مهمات با تویوتا آوردیم و حاج حسین مولوی و حاج رضا گائینی و جواد فخار را که تیر خورده بودند به عقب آوردند و وقتی برانکارد را زمین گذاشتند به قدری آتش سنگین بود که صدا به صدا نمی رسید و در این بین گلوله ای مستقیم اصابت کرد و بچه ها به شهادت رسیدند.

وی گفت: بعد از آنکه دستور عقب نشینی داده شد به لب دژ آمدیم و سوار قایق شدیم و با موتور به سمت پل حضرت رسول حرکت کردیم و در این بین یک هلی کوپتر ما را دنبال کرد و مستقیم به سمت ما شلیک می کرد، اما گلوله ای به ما اصابت نکرد.

وی افزود: سوار قایق شدیم و بعد از آن با یک مینی بوس به عقب برگشتیم اما در میان راه اتوبوس چپ کرد و زخمی شدیم.

آنقدر آر پی جی زدم که شانه هایم زخمی شده بود

بسیاری از رزمندگان در برخی از عملیات ها می دانستند که عملیات لو رفته، اما گوش به فرمان بودند

وی در ادامه عنوان کرد: بسیاری از رزمندگان در برخی از عملیات ها می دانستند که عملیات لو رفته، اما وقتی دستور صادر می شد همه گوش به فرمان بودند و برای مقابله با دشمن از جان خود گذشته بودند.

اخوان افزود: در ابتدای عملیات کربلای ۴ وقتی وارد منطقه شدیدم، دیدیم خاک آن خاص است که وقتی راه می رفتیم زمین می خوردیم و بعد از عبور از کانال سیمانی در منطقه، با عراقی ها درگیر شدیم و این نشان می داد که دشمن آماده مقابله با ما بود.

وی بیان کرد: عملیات کربلای ۴ در حقیقت میدان موانع بود و سنگرهای ما هم استحکام نداشت و با یک خمپاره ۶۰ خراب می شد و با این شرایط رزمندگان به جلو حرکت می کردند.

وی با اشاره به خاطره ای از یکی از شهدا گفت: این رزمنده شهید، لات بود و خالکوبی های بسیاری در بدنش وجود داشت و بعدها جایی خواندم که وی سال و ماه و روز شهادت خود را نوشته بود و انسان لاتی بود که می گفت دعا مادر باعث شد سر از جبهه ها در بیاورم و در نهایت در کربلایی ۵ به شهادت رسید.

وی تصریح کرد: امکانات ما در مقابل عراق زیر صفر بودیم و رژیم بعثت از کشورهای مختلف حمایت تسلیحاتی می شد.

این رزمنده قمی بیان کرد: در کربلای ۸ کانالی بودم که با استقرار داد آن شاید ۱۰۰ آرپی‌جی زدیم که عمل نکرده بود و این در شرایطی بود که دشمن تن به تن با ما درگیر شده بود.

وی اضافه کرد: آرپی‌جی ها کره ای بودند که عمل نمی کردند و با وجود عدم امکانات در برابر دشمن ایستادیم.

آنقدر آر پی جی زدم که شانه هایم زخمی شده بود

رژیم بعث آموزش های زیادی به نیروهای نظامی خود می داد

اخوان با بیان اینکه رژیم بعث آموزش های زیادی به نیروهای نظامی خود می داد افزود: در عملیات والفجر ۸ وقتی آرپی‌جی جی می زدیم در همان ده ثانیه شلیک، مورد هدف قرار می گرفتیم و این نشان از مهارت نظامی ها عراقی داشت در حالی که آنان در مدت زمان ۲ ثانیه گلوله آرپی‌جی شلیک می کردند.

وی بیان کرد: در عملیات والفجر ۱۰ گردان سیدالشهدا علیه السلام در منطقه سروان حضور داشت و آنقدر هوا سرد بود که هزار و ۵۰۰ متر ارتفاع در منطقه سورن را با بادگیر لیز می‌خوردیم.

این برادر شهید تاکید کرد: در جنگ افراد از جان خود برای ایثارگری دیگران می گذشتند و می جنگیدند.

وی گفت: منطقه به شدت سرد بود و آنقدر بارش برف شدید بود که اندام انسان را از کار می انداخت و کلبه یخی داشتیم و ۷ متر برف بود.

اخوان بیان کرد: عملیات کربلای ۴ لو رفته بود و دشمن در نزدیکی ما سنگر گرفته بود و ما از فاصله نزدیک تیر می خوردیم و در کانال ماهی مهمات بسیار زیادی از دشمن بود که عبور از آن سخت و دشوار بود.

کد خبر 6236785

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha