خبرگزاری. مهر، گروه استانها- هادی ابراهیمی: برای خنثی کردن اتحاد دشمن در همسوسازی رسانههای جهان علیه ایران، رسانههای همسوی نظام باید حول محور رسانه ملی که دارای مرجعیت رسانهای است خود را منسجم کرده و با هم افزایی، علاوه بر هدایت افکار عمومی، نقشۀ جبهه واحد رسانهای استکبار جهانی را خنثی کنند.
تردیدی وجود ندارد که رسانه ملی در عرصه فعالیتهای حرفهای و روایتها و میدان داری عرصههای خبری و پیشتازی در وادی مستندسازیها و گزارشگری ها، در خط مقدم قرار دارد و مرجعیت رسانهای رسانه ملی ایجاب میکند که نه تنها با بکارگیری همه توانمندیهای سازمانی خویش، بلکه با همراه کردن مجموعه تواناییها و موقعیتهای سایر رسانههای همراه و هم اندیش در یک فرایند هم افزایانه، امکان قویتر شدن و توسعه و تعمق قلمرو تحت پوشش رسانهای خود را فراهم آورده و با یک تیر، چند نشان هدف گیری میشود.
رسالت رسانه ملی در این مقطع زمانی، به اندازهای سنگین است که در برابر حداقل ۳۰۰ شبکه تلویزیونی فارسی زبان اعم از ابررسانه ها و شبه رسانهها، به تنهایی قد علم کرده و به تنویر افکار تحت هجوم داخلی و منطقهای میپردازد، تنهایی رسانه ملی، غربت ناروایی است که بواسطه غفلت رسانههای همراه و نیز نفرت نظام سلطه از حقیقت پردازان بر جبهه انقلاب اسلامی و جبهه مقاومت اسلامی تحمیل میشود.
غربت زدایی از نظام جمهوری اسلامی ایران
ایجاد یک ائتلاف رسانهای و غربت زدایی از نظام جمهوری اسلامی که همچنان علم شهدای بزرگواری مانند سردار دلها حاج قاسم عزیز، ابومهدی المهندس، عماد مغنیه، اسماعیل هنیه و سیدحسن نصرالله عزیز و دیگر شهدای بنام و بی نام مقاومت را برافراشته نگه داشته، یک رسالت دینی و انقلابی است.
دشمنان ما که در خلق تاکتیک و تعیین استراتژی علیه ما ید طولایی دارند، حساب شده تر از همیشه به جای جنگهای واحد و تک موضوعیتی، به جنگ ترکیبی روی آورده و در میان جنگهای همزمان شامل جنگ نرم، جنگ اقتصادی، جنگ اطلاعاتی، جنگ روانی، جنگسیاسی، جنگ دیپلماسی، جنگ فرهنگی، جنگ اجتماعی، جنگ نظامی، جنگ حقوقی، جنگ رسانهای و جنگ روایتها، قطعاً جنگ رسانهای، یکی از گستردهترین و عمیقترین جنگهایی است که با سنگینترین هزینه ممکن با موضوعات متنوع و کاملاً به روز شده در جریان است و سنگر به سنگر و خاکریز به خاکریز، دوسوی این جنگ، در تکاپوی تحقق فتح الفتوح یعنی تسخیر فکری نیروهای مستقر در خط مقدم و جمعیت منتسب به آنها هستند.
فراخوان توانمندیها و شناسایی تواناییها، مقدمه عملی برای تحقق همان هم افزایی رسانهای است که طی آن رسانه ملی با تأسیس قرارگاه بزرگ رسانهای، میتواند در تداوم ایفای نقش مرجعیت رسانهای، عملیات به عملیات، برای رسانههای همراه اعم از رسانههای مکتوب و مجازی، تعیین وظیفه نموده و با تقسیم کار هوشمندانه، به حکمرانی جزیرهای رسانهها پایان داده و یکی از کارآمدترین ائتلافهای رسانهای را در عصر رسانه محوری حکمرانیها بنیان گذاری کند.
تهاجم معاندان به رسانه ملی
تهاجم لاینقطع بیگانگان و معاندان به رسانه ملی با انکار واقعیتی بنام برخورداری از هیمنه ۷۰ درصدی مخاطبان و تحریمهای چندگانه ریاست رسانه ملی در بازه زمانی کوتاه و ایجاد آن همه محدودیتهای فنی و غیرفنی برای رسانه ملی، دقیقاً ناشی از درک درست جبهه نظام سلطه از نقش بی بدیل رسانه ملی در خنثی سازی و مغلوب کردن جنگ رسانهای در سالهای اخیر است.
یک لحظه تصور کنید که: اگر رسانه ملی با این قدرت روایتگری و روایت اولها و این همه نقش آفرینی نبود، الان میزان آگاهی افکار عمومی جهان از غزه و لبنان تا چه اندازه و چگونه بود؟ - اگر رسانه ملی نبود الان وضعیت جهانی ایران پس از جنگ ترکیبی چگونه بود؟ اگر رسانه ملی نبود الان دشمن تا چه اندازه از توانایی نظام ما و جبهه مقاومت باخبر میشد و کدام رسانه ایفاگر این نقش بازدارندگی بود؟ اگر رسانه ملی نبود، الان سرنوشت طرحهایی مثل اجرای واکسیناسیون کرونا، طرح عقب نشینی از سواحل دریا، طرح پایان دادن به امضای طلایی و صدور آسان پروانههای اشتغال و دهها طرح و برنامه و خبر و … به کجا میانجامید؟
قطعاً اتاق فکر مشترک این رسانهها، بی دلیل به استراتژی تخریب رسانه ملی و تحریم مدیران ارشد آن به هر بهانهای تن در نداده و برآورد قطعی آنها قدرت میدانی قابل ملاحظه رسانه ملی هم در ترویج مواضع و آرمانهای نظام و هم در توقف و تحدید اهداف شوم استکبار جهانی از طریق بیدارسازی ها و هشداردهی های منطقی بر مبنای خبر و گزارش و پردازش و مستندهاست.
آنچه که موجب نگرانی است، هم پیمانی و گستردگی تهاجمهای رسانهای آمریکاییها و هم پیمانان اروپایی و منطقهای آنها نیست، بلکه نگرانی ما از هم پیمایی قلمهای داخلی با قلمهای بیگانه است که بعضاً تا مرز پادوگری برای آنها و حتی انفعال دربرابر بیگانگان، سقوط میکنند.
آنچه که برای حقیر مسلم شده است، این حقیقت است که عرصه رسانه، عرصه نمایش ریزشها و رویشهای جمعیتی در ذیل جنگهای رسانهای است که تبعات و ثمرات چنین جنگی، با میزان بصیرت و بیداری و هوشیاری مخاطبان مستقیم و غیرمستقیم این فضا، قابل بالا و پایین شدن است.
اولین گام چنین ائتلاف استراتژیکی، رسیدن به درک مشترک از جنگ رسانهای است و عادی انگاران و سهل انگاران، باید از زاویه نگاه مقام معظم رهبری به این قضیه نگاه کرده تا در شناسایی ماهیت مهاجمان، فارغ از هرگونه تساهل و تسامحی، تعلل نورزند و با درایت و بصیرت، به تحلیل اوضاع پرداخته و بر اساس باورهای مشترک، به ضرورت هم افزایی مطروحه اعتقاد پیدا کنند.
ابهام زدایی و اتهام زدایی
گام دوم، ابهام زدایی و اتهام زدایی از رسانه ملی و سایر رسانههای همراه است که متأسفانه هر روز شاهد تهاجم های متنوع اعم از نفی مشروعیت و موفقیت رسانه ملی با آمارهای ساختگی و استفاده ابزاری از آمارهاست.
یکی از شاخصههای صحت عقل و فهم اجتماعی و سیاسی، درک علت العلل تهاجمات پی در پی و هماهنگ همه رسانههای غیرهمسو و پادوهای آنها در فضای مجازی به رسانه ملی است بنابراین گام سوم، موقعیت شناسی و درک درست ضرورتها و سلسله بایدها و نبایدها و نیز شناسایی تکالیف و وظیفه شناسی است.
گام چهارم، تجهیز شدن به سلاحهای مؤثر و پرکاربرد است که بهطور نمونه میتوان به سلاح وحدت و تعامل موضوعی و تخصصی رسانههای همسو و هواخواهی از رسانههای خط مقدم اشاره کرد.
گام پنجم طراحی عملیاتی فعالیتهای حرفهای و قرار گرفتن در خاکریزهای تخصصی است که طی آن به تناسب تخصصها و تجربهها، هر رسانه در سنگری مستقر میشود که بیشترین کارآمدی را از خود به نمایش گذارد و در این رابطه میتوان با لحاظ کردن گرایشها و تواناییها، تقسیم کار نمود و با درایت حرفهای، رسانههای همسو را یکی یکی در سنگر جنگ اقتصادی، جنگ سیاسی، جنگ نرم، جنگ روانی و سایر جنگها مستقر کرد و با آرایش دفاعی، حتی تهاجم را نیز به عنوان بهترین دفاع، در دستور کار قرار داد.
ارزیابی عملکرد پساائتلاف
گام ششم، گام ارزیابی عملکردهای پساائتلاف است و طی آن ضمن فایده سنجی، نقاط ضعف و قوت شناسایی شده و علاوه بر افزودن سلسله تلاشها برای جبران مافات و اصرارورزی بر ادامه سیاستهای درست و تأثیرگذار، خلاءهای موجود شناسایی شده و توسعه حوزههای ائتلافی در دستور کار قرار میگیرد.
گام هفتم گام کاهش تنشها و افزایش کنشها بین اعضای جبهه ائتلاف بر اساس حساسیتها و احتمالاً تکروی های خواسته و ناخواسته است و بالاخره گام هشتم، گام ارائه برنامههای اصلاحی در بازههای زمانی مصوب جهت برخورداری از کارنامه موفق تر چنین ائتلافهای هوشمندانه است.
وقتی که عملکرد جبهه نظام سلطه را رصد میکنیم شاهد یک هژمونی رسانهای حتی در انتخاب تیترها، مواضع اتخاذشده، موضوعات پردازشی و تخصیص ستونها بر اساس اولویتهای اجتماعی بوده و با فشار هماهنگ بر افکار عمومی، به راحتی ذهنیتهای اقشار مختلف را مصادره کرده و با همه اختلافها، ائتلافهای تاکتیکی ایجاد کرده و ضمن حفظ قاطبه مخاطبین ثابت، جمعیت خاکستری محیطهای هدف را نیز با خود همراه و هم موضع میکنند، آن وقت چگونه است که رسانههای همسوی رسانه ملی، از ایجاد چنین ائتلافی غفلت ورزیده و کمترین اختلافها را معیار استمرار فاصلههایی میدانند که موانع ائتلاف هستند و همین فاصلهها موجب باور شایعاتی میشوند که دشمن زیرکانه علیه خودیها و به طور نمونه علیه رسانه ملی در فضای رسانهای و مجازی انتشار میدهد.
خلأ ائتلاف رسانههای همسو
در شرایط خلأ ائتلاف رسانههای همسو، از اولویتها غافل شده و فرعیاتی را مورد توجه قرار میدهیم که یا صحت ندارند و یا ارزش پردازش ندارند و بدتر اینکه در دام دشمن افتاده و با گمکردن مسیر و مقصد، گاهی با تیترهای علیه هم، عملاً خودزنی و خودی زنی کرده و گل به خودی می زنیم.
پیشنهاد واضح حقیر این است که با رصد تواناییهای خود و رسانههای همسو حول محور رسانه ملی که دارای مرجعیت رسانهای است، انرژیهای پراکنده خود را منسجم کرده و با این هم افزایی، علاوه بر تجمیع هر چه بیشتر مخاطبان، در هدایت افکار عمومی و جاانداختن مواضع نظام و خنثی کردن جبهه واحد رسانهای استکبار جهانی موفق تر از گذشته عمل کرده و از پیدایش بسیاری از انحرافها و اثرگذاری شبهات و شایعات و القائات منفی علیه جبهه انقلاب اسلامی ممانعت به عمل آوریم، هرچندائتلاف نیازمند از خودگذشتگی بیشتر و اولویت دادن به اهداف و منافع ملی ممکن و میسر میگردد و طبعاً لحاظ کردن منافع رسانه خاص، یا مانع ائتلاف و یا مانع از ادامه همکاریهای ائتلافی خواهد شد.
در پایان تأکید میکنم که ائتلاف رسانههای همسو با رسانه ملی، به شدت با مخالفت و حتی توطئه رسانههای غیرهمسو واقع شده و قطعاً شاهد میدانداری قلمهای اجارهای و یا پادوهای قلم به دست در شبه رسانهها شده و عملیات تخطئه پیشتازان ائتلاف را آغاز کرده و ارادههای ائتلاف طلب را سست میکنند و از این رو باید خیلی محکم پای تصمیم خود ایستاده و عقب نشینی نکنیم و هرگونه شک و تردیدی باید قبل از تصمیم گیری مورد کنکاش قرار گیرد.
نظر شما