خبرگزاری مهر، گروه بین الملل، الناز رحمت نژاد: شهدا زندهاند؛ این عزیزان هم در حیات مادی هم در حیات معنوی یعنی بعد از شهادتشان بر حوادث سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه و فکر و روح انسانها تأثیرگذار هستند. این تأثیرگذاری تمام نشدنی است و شهدا زنده و هدایتگر جامعه هستند؛ تأثیرگذاری شهید یکی از لوازم زنده بودنش است؛ به طوری که بر جامعه و پیرامون خود اثر میگذارد و جامعه را به حرکت در میآورد، جایی که پس از شهادت شهید سلیمانی گفته شد که «شهید سلیمانی برای دشمنانش خطرناکتر از سردار سلیمانی است.»
تأثیرگذاری شهدا محدود به سرزمینی که در آن زندگی یا مبارزه میکنند، نمیشود، همانطوری که شهیدان در کشورهای گوناگون مانند افغانستان، یمن، لبنان، عراق، پاکستان، سوریه و نیجریه اهداف والایی را در مقابل تجاوز و اشغالگری پیگیری میکردند، تأثیرگذاری شأن بعد از شهادت، جنبه ملی و فرا ملی دارد و از مرزها عبور میکند؛ چنانچه امروز اثر آن را در انگلیس، آمریکا، فرانسه، آلمان، کره جنوبی، اردن، سوئد و ایرلند میبینیم که دانشجویان آزادی خواه و حامیان فلسطین تظاهرات همبستگی با ملت فلسطین و محکومیت ادامه نسل کشی و کودک کشی رژیم صهیونیستی را برپا میکنند.
امروز مساله مقاومت به خصوص بعد از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ در بسیاری از کشورها و منطقه خاورمیانه به عنوان یکی از برجستهترین و شایستهترین اقداماتی است که در جامعه صورت میگیرد. مانند مقاومتی که مردم مظلوم یمن از خود نشان میدهند و مقاومتی که در فلسطین در مقابل رژیم صهیونیستی در جریان است.
با توجه به اینکه جوامع برای دستیابی به اهداف و ارزشهای خود نیازمند الگوهای مؤثر هستند. یکی از الگوهای خوبی که سبک زندگی آنها میتواند باعث پیشرفت فرد و جامعه شود، سبک زندگی شهدا است. البته که سرگذشت و سرنوشت بسیاری از شهدا تکان دهنده است و ابعاد زندگی آنها برای بسیاری از مردم به ویژه نسل جوان شناخته شده نیست. به فرموده مقام معظم رهبری امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد و نام شهدا کمتر از شهادت نیست؛ به دلیل اهمیت مساله مقاومت در بسیاری از کشورها و منطقه خاورمیانه پرونده «شهدای شاخص طوفان الاقصی» را باز میکنیم تا به یکی از مهمترین شئون تکریم و زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا یعنی بررسی و مرور زندگی آنها بپردازیم.
قسمتهای اول تا ششم این پرونده به بررسی و مرور زندگی شهیدان «مشتاق السعیدی»، «صالح العاروری»، «حسن وسام الطویل»، «سید رضی موسوی»، «ایمن نوفل» و «وائل محی الدین الزرد» اختصاص دارد که از پیوندهای زیر قابل مطالعه و بررسی است:
«فرماندهای که مثل حاج قاسم و ابومهدی خستگیناپذیر بود / توجه «ابوتقوا» به معنویت و روحیه نیروها»
«مهندس طوفان الاقصی؛ شهیدی که عمر خود را در خدمت به فلسطین گذراند»
«وسام حسن الطویل»؛ از طراحی عملیات وعده صادق تا توسعه توان مقاومت»
«سیدرضی موسوی؛ نقش اساسی درتجهیز مقاومت تا کمک به زلزلهزدگان سوری»
«ایمن نوفل»؛ از توسعه موشکی حماس تا تشکیل اتاق فکر گروههای مقاومت»
«وائل الزرد»؛عالم شهیدی که در تربیت دانشجویان غزه نقش برجسته داشت»
در فرصتی که دست داد در قسمت هفتم پرونده مورد اشاره به بررسی و مرور زندگی شهید «عزام حسنی صلاح الاقرع» با کنیه ابوعبدالله پرداختیم که مشروح آن در ادامه گزارش میآید؛
تربیت نسلها و پیوستن به انتفاضه
شهید عزام حسنی صلاح الاقرع با کنیه ابوعبدالله سال ۱۹۶۹ در شهر قبلان در جنوب شهر نابلس در شمال کرانه باختری در خانوادهای مبارز و ایثار گر به دنیا آمد. وی دوره نوجوانی خود را در مساجد آن منطقه سپری کرد و در دوره جوانی با تشکیل حلقههای معرفتی و دینی به «تربیت نسل ها» پرداخت. او ضمن قرائت قرآن توانست بخشهایی از آن را حفظ کند. همچنین عزام حسنی تحصیلات ابتدایی خود را تا رسیدن به دبیرستان در مدارس روستایی گذرانده بود.
عزام از سنین نوجوانی دستگیر خانواده اش بود به همین دلیل در نوجوانی به روستا محل سکونت خانواده اش رفت و در حمایت از پدر سالخورده اش آستین بالا زد و کشاورزی را شروع کرد. فرمانده عزام در خانوادهای متشکل از ۹ نفر زندگی میکرد و همه دغدغه اش این بود که خانواده اش در شرایط مناسبی زندگی کنند. به همین خاطر همیشه به صورت مستمر مشغول کار بود.
ابوعبدالله در جوانی به شجاعت، دلاوری، شکیبایی و فداکاری معروف بود. همچنین در میان مردم روستای خود، روستاهای همجوار، منطقه شرقی و جنوبی نابلس محبوب و تاثیرگذار بود. سرانجام ایمان، اخلاق و اعتقاد او به نفی ستمگران سبب شد تا مبارزه اولیه با اشغالگری رژیم صهیونیستی را آغاز کند. عزام مانند دیگر جوانان روستا با اشغالگران وارد درگیری شد و در سال ۱۹۸۷ به انتفاضه پیوست. ابوعبدالله از نخستین کسانی بود که با تشکیل گروه مبارزه شهری به حماس پیوست و نبرد منظم را در دستور کار خویش قرار داد.
دستگیری و تبعید به زندان مرج الزهور
نخستین دستگیری عزام الاقرع در سال ۱۹۸۹ میلادی اتفاق افتاد که ۹ ماه آن را به اتهام مقاومت و مقابله با اشغالگران در بازداشت گذراند. همچنین در اوایل سال ۱۹۹۲ نیز دستگیر و به ۶ ماه حبس اداری محکوم شد. با وجود اینکه رژیم اشغالگر نتوانست هیچ اتهامی را علیه او ثابت کند، اما او همچنان تحت تعقیب قرار گرفت تا اینکه دستگیر شد. دسامبر همان سال، او با ۴۱۵ زندانی از رهبری و کادرهای جنبش حماس و جهاد اسلامی به زندان «مرج الزهور» در جنوب لبنان تبعید شد.
تبعیدشدگان مرج الزهور ۴۱۵ تن از رهبران برجسته جنبش حماس و جهاد اسلامی بودند که در ۱۷ دسامبر ۱۹۹۲ از کرانه باختری و غزه به شهر مرج الزهور در جنوب لبنان تبعید شدند.
فرمانده عزام و دوست همروستایی اش «صلاح ابوصلاح» که در حال حاضر یکی از اعضای دفتر سیاسی جنبش است، موقع تبعید به مرج الزهور تصمیم گرفتند به فلسطین برنگردند و مبارزه خود را در خارج از کشور آغاز کنند. به همین دلیل فعالیت گسترده خود را آغاز کردند تا بتوانند از بیرون از فلسطین مقاومت را پیش ببرند.
پس از این تصمیم بود که عزام در لبنان ساکن شد و در آنجا به مبارزه ادامه داد، به خدمت سربازی رفت و از مؤسسان گردانهای القسام شد. همچنین ابوعبدالله در سال ۲۰۱۱ به مصر و سپس ترکیه نقل مکان کرد.
تهاجم و آزار صهیونیستها به خانواده عزام
عزام با همسر برادرش عزمی که در سال ۱۹۹۷ در حین انجام مأموریت در شهر صیدا لبنان به شهادت رسیده بود، ازدواج کرد. او در سال ۱۹۷۸ در لبنان به صفوف انقلاب فلسطین و جنبش آزادی بخش (فتح) پیوسته بود که در سال ۱۹۸۲ با حمله تروریستهای مسلح به بیروت مواجه شد و بر اثر هشت گلوله مجروح شد. فرمانده عزام در ۲۰ سالگی صاحب دو فرزند با نامهای عبدالله و عبدالرحمن شد و پسرانش در کنار فرزندان برادرش یعنی حسنی و دعا بزرگ شدند.
برادر کوچکترش حسام الاقرع با بیان اینکه اطلاعات بسیار کمی در مورد عزام وجود داشته و ارتباط آنها با او کم بوده در مورد دوران پس از تبعید، ازدواج و فعالیتهای مقاومت عزام گفته است: «عزام به دلیل نگرانی از امنیت خانواده و ترس از آزار و اذیت اشغالگران، با نزدیکان قطع رابطه کرد و آخرین تماسی که با او داشتم سال ۲۰۰۶ بود و ۳۰ سال بود که او را ندیده بودم. از انتفاضه اول به بعد جز یکبار دیگر با هم ملاقات نداشتیم و پدر و مادر ما نیز فوت کردند و او موفق به خداحافظی با آنها نشد.»
خانواده عزام در یک دوران طولانی هدف تهدید، تهاجم و آزار صهیونیستها بودند. حسام برادر کوچکتر شهید به مدت سه سال دستگیر شد و تمامی برادران و خواهرانش ممنوع السفر بودند و آنها و فرزندانشان از دریافت مجوز برای کار محروم بودند.
عزام؛ متهم به نفوذ در شبکه ارتباطات صهیونیستی
رژیم صهیونیستی عزام را به نفوذ در شبکه ارتباطات صهیونیستها (سلکام) از طریق یک خلاء سایبری که توسط یک مهندس فلسطینی پیگیری میشد، متهم کرد که برای دستیابی به اطلاعات امنیتی خطرناک برای افزایش قدرت مقاومت فلسطین تلاش میکردند. پیش از این در مطبوعات رژیم صهیونیستی گزارش شده بود هسته حملات سایبری در ترکیه زیر نظر مستقیم صالح العاروری و عزام الاقرع فعالیت می کرده است.
اشغالگران هیچ گاه پروژه تخریب و تهدید فرمانده عزام و اعضای خانواده اش را از دستور کار خارج نکردند؛ بنابراین موساد ۶ ماه پیش از شهادت وی برادرش حسام را احضار کرد. حسام گفته است: «وقتی به آنها گفتم از او چیزی نمی دانم و از بازپرس پرسیدم با شما چه کرده است که اینقدر عصبانی هستید؟» او پاسخ داد: «ترجیح میدهم شما ندانید.» همه اینها باعث شد که حسام و خانواده اش به این نتیجه برسند که اشغالگران و سرویسهای امنیتی آنها، عزام را در لیست واقعی ترور قرار داده اند. برادرش در این زمینه آورده است: «ما از خبر شهادتش تعجب نکردیم و این همان چیزی بود که او آرزو کرد و به دست آورد.»
خطر فرمانده عزام برای تلآویو کمتر از صالح العاروری نبود
فرمانده عزام در تاریخ ۰۱/۰۲/۲۰۲۴ در جریان طوفان الاقصی بر اثر حمله هوایی رژیم صهیونیستی که دفتر جنبش حماس را در حومه جنوبی بیروت هدف قرار داد، به همراه شش نفر از جمله صالح العاروری به شهادت رسید.
شهادت فرماندهان ارشد حماس در بیروت خبرساز شد تا اینکه خبر هدف قرار گرفتن شیخ صالح العاروری، معاون دفتر سیاسی حماس، دو تن از رهبران گردانهای شهید عزالدین قسام و چهار تن دیگر از نیروهای مقاومت قطعی شد. یکی از دو فرمانده گردانهای القسام، شهید عزام الأقرع بود که به اعتراف صهیونیستها خطر او برای تلآویو کمتر از شیخ صالح العاروری نبود؛ زیرا سالهاست او را تعقیب کرده و نامش در لیست ترور موساد قرار داشت. ترور الأقرع ضایعه بزرگی برای جنبش حماس بود و اسماعیل هنیه در بیانیهای شهادت آن مرد بزرگوار را تسلیت گفت.
مردم شهر قبلان هم به محض شنیدن خبر شهادت عزام الاقرع راهپیماییهای بزرگی برپا کردند و عزای عمومی اعلام شد. جنبشهای فتح و حماس با بلندگوهای مساجد به عزاداری پرداختند.
نظر شما